گلبو

یکی از انواع ابیوز در یک رابطه عاطفی، اینه که پارتنر بهتون بگه باید لاغر بشید. مهم نیست این جمله‌ی سیاه رو چطوری بهتون میگه، میذاره زیر کاهو و میگه «عزیزم میدونستی اگه لاغرتر بشی، کیوت‌تری و من بیشتر دوستت دارم؟» یا میذاره زیر بوریتوی مکزیکی و میگه «اگه لاغر بشی حال خودتم بهتره، این لباسی که خیلی دوست داری رو میتونی بپوشی و برای من سکسی‌تری». گه گهه بچه‌ها. مهم نیست تو چی پیچیده میشه، این وزنه‌ی اضافی که روی بدنِ تو هست، اضافه وزنت نیست، بادی‌شیم و فشاری هست که اون تحت عنوانِ عشق بهت میده. اینسکیوریتی هستش که برات میسازه، عشق و دوست داشتن وابسته به وزن و تپلی و لاغری نیست، اگه بود یه جای کار میلنگه. آره پارتنری که خودش شش صبح میره میدوعه برای مثال، به صورت حرفه‌ای ورزش میکنه و سلامت بدنش جز حرفه‌ش محسوب میشه، میتونه یکم، فقط یکم و یک‌بار پیشنهاد بده که مثلن عزیزم خیلی خوشگلی، اما دوست داری جیم بری برای سلامت بدنت نه اندام؟ و اگه نه شنید اخماش رو تو هم نمیکنه. اما در نود و نه و نه دهم درصد مواقع، اونی که بهت بادی‌شیم میده، خودش همت نمیکنه یه وزنه دو کیلویی رو بزنه یا از یه دیس برنج چربِ دوازده شب بگذره. دنبال ردفلگی که ببینی فلانی به دردت میخوره یا نه؟ بیا. دختر و پسرم نداره.

https://t.me/golboocat I’m not kidding :))))

یه کانال بزنم گربه‌ها با گلبو. قشنگ عشق کنیم.

اونی که قشنگ میخنده به من میگه Crazy cat lady.

یه تجربه جالب که همیشه با گربه‌ها داشتم اینه که وقتی باهات صمیمی میشن میان نزدیک نزدیک نزدیک صورتت و زل میزنن به چشمات. هم میترسی که نکنه یهو حمله کنه و با یه پنجه‌ش کور بشم، هم میگی چه صحنه‌ی نابیه که انقدر احساس امنیت کرده که با آرامش اومده دو سانتیمتری صورتت.

من تاحالا بچه‌گربه که شیر میخوره با مامانشون همزمان فاستر نشدم. کیتن‌هام همیشه بی‌مامان بودن. میزان توجهی که مامان گربه‌ها به بچه‌هاش داره خیلی عجیب و ترسناکه. از اینکه کنترل میکنه چطوری و کی شیر بخورن تا وقتی دعواشون میشه چطوری تربیتشون میکنه.