دکتر ثوراله نوروزی داودخانی
✍️کانال دکتر ثوراله نوروزی داودخانی 🖋رئیس سابق دانشگاه های پیام نور خلخال و اردبیل 🖋مولف چندین کتاب و مقاله علمی- پژوهشی 🖋دانش آموخته تربیت مدرس @Dr_Norouzi_da https://t.me/joinchat/AAAAAEmcjIsMDjGKDk6Ryg
Більше1 344
Підписники
-524 години
-237 днів
-8030 днів
- Підписники
- Перегляди допису
- ER - коефіцієнт залучення
Триває завантаження даних...
Приріст підписників
Триває завантаження даних...
Repost from داستانهای کوتاه
💢چند نفر از اهالی هند، فیلی را به شهری آوردند تا در معرض« فروش یا تماشای» مردم قرار دهند. چون شب به آن شهر رسیدند، فیل را در طویلهای تاریک جا دادند.
مردم آن شهر، چون در تمام عمرشان فیل را ندیده بودند، نمیدانستند که فیل چه شکلی دارد. بنابراین هوس به سرشان افتاد که به تماشای فیل بروند. گروهی در همان شب، کنار طویله آمدند و یک به یک داخل طویله رفتند و در تاریکی، دستی به فیل کشیده و بیرون آمدند.
اوّلی که دستش به خرطوم فیل رسیده بود، وقتی که بیرون آمد گفت فیل مانند« ناودان» است!
دوّمی که دستش به گوش فیل رسیده بود، بیرون آمدو گفت: فیل مانندن «باد بزن» است!
سوّمی که دستش را به پای فیل کشیده بود، بیرون آمد و گفت: فیل مانند« ستون» است!
چهارمی که دستش به پشت فیل رسیده بود، بیرون آمد و گفت: فیل شبیه« تخت» است!
پنجمی که دستش به دم فیل رسیده بود، بیرون آمد و گفت: فیل مانند« ریسمان» ضخیم است!
همچنان هر یک به جزوی کو رسید
فهم آن میکرد، بر آن میتنید
آری چون قضاوت آنها از تاریکی، نشات میگرفت، نظرهای گوناگون داشتند. اگر آنها شمع روشنی همراه خود داشتند به طویله میرفتند، فیل را آن گونه که هست، معرّفی میکردند و اختلاف از میانشان میرفت:
از نظرگه گفتشان شد مختلف
آن یکی دالش لقب داد، آن الف
در کف هر کس اگر شمعی بُدی
اختلاف از گفتشان بیرون شدی
ای برادر! چشم دل باز کن تا دریا ببینی! چشم سر تنها کفهای روی دریا را مینگرد و همچون کف دست است که اجزاء فیل را در مییابد، کف بین نباش، بلکه دریابین باش:
چشم حسّ همچون کف دست است و بس
نیست کف را بر همه آن دسترس
چشم دریا دیگر است و کف دگر
کف بِهِل، وز دیدۀ دریا نگر
کتاب 235داستان مثنوی مولوی به نثر روان –نوشته محمدی اشتهاردی🌺
#داستانهای #کوتاه 👇👇👇
https://t.me/+RT0OqmZ_Mgj_eNui
داستانهای کوتاه
#داستانهای #کوتاه و #آموزنده برای #تمام #سنین #کانالی #جذاب برای کسانی که فرصت #خواندن داستانهای #طولانی را ندارند. #سرگرمی #کودکان #بزرگسالان #تاریخی #عبرت آموز #حکایت ارتباط با ادمین @Dstnkotah
Repost from سخنرانیها
✍️ مجتبی لشکربلوکی
🖊 آیا شما ضداولویت دارید؟
پروفسور پیتر دراکر را احتمالا بشناسید و یا دست کم نامش را شنیده باشید. ادبیات مدیریت مدرن با او شروع می شود. مجله بیزنس ویک او را «ماندگارترین متفکر مدیریت زمان ما» نامیده. بگذریم. او از مفهومی در آموزه هایش استفاده می کند که تقریبا معادل فارسی مناسبی برای آن نمی توان یافت.
همه ما با اولویت و اولویت بندی آشنا هستیم که ترجمه کلمه Priority است. اما او از واژه posteriority در آموزه هایش استفاده می کند که هر چند در فارسی می توان معادل هایی برایش پیدا کرد. اما شاید بد نباشد که فعلا اول تعریفش کنیم بعد واژه برایش پیشنهاد کنیم.
او می گوید هر کسی (مثلا مدیر ارشد سازمان/کشور) باید برای خودش فهرستی از اولویت ها داشته باشد. امروزه این حرف او بدیهی است. اما در کنارش می گوید هر کسی باید فهرستی از کارهای که نمی خواهد انجام دهد یا کارهایی که می خواهد کنار بگذارد هم داشته باشد. که شاید بد نباشد به آن بگوییم: ضداولویت ها یا اولویت های معکوس. (یادآوری: واژه اولویت معکوس را وام دار اردلان لقائی از نشریه ترجمان هستم)
@sokhanranihaa
برخی امور هستند که باید در اولویت قرار بگیرند و منابع محدودمان (زمان، انرژی، پول، اعتبار اجتماعی و بهترین افرادمان) را به آن تخصیص دهیم. خُب! تا اینجا مشکلی نیست. اما مساله این است که همه آن ها که گفتیم محدودند: هم زمان، هم انرژی، هم پول و هم اعتبار اجتماعی و هم بهترین افراد. اینجاست که شما باید ضد اولویت های تان را هم مشخص کنید. تا منابع محدودتان آزاد شود برای اولویت ها. بدون ضد اولویت ها صحبت کردن در مورد اولویت ها یک شوخی زشت است. یک بار دیگر برگردید و این جمله را بخوانید!
حالا این ضد اولویت یعنی چه؟ یعنی فهرستی داشته باشیم از این سه مورد:
◻️کارهایی که باید متوقف کنیم.
◻️کارهایی که هرگز شروع نمی کنیم.
◻️کارهایی که به صورت استراتژیک به تعویق می اندازیم.
دقت کنید نه اینکه این موارد بالا بد هستند، اگر بد بودند که اصلا نیاز به تصمیم نبود. مساله این است که احتمالا کارهایی که باید متوقف کنیم، توجیحاتی برای ادامه دارند. کارهایی که شروع نمی کنیم هم به ما چشمک می زنند و دلبری می کنند، و کارهایی که به تعویق می اندازیم هم جذابیت هایی دارند اما ما تصمیم می گیریم برای آن که به اولویت هایمان برسیم لازم است که برخی امور را کنار بگذاریم.
بگذارید مثالی بزنم وقتی شما برنامه توسعه یک کشور را می خوانید و 1261 آرزو، ایده، برنامه، خواسته، هدف، در آن دیده می شود و تقریبا همه را راضی کرده است، بدون آن که معلوم شود کدام موارد حیاتی است یعنی اینکه شما ضداولویت های روشن ندارید بنابراین اولویت هایتان عملا بی فایده و غیرزهردار است.
یا وقتی یک مدیر سازمان در سال جدید 15 اولویت اعلام می کند که هر کدام فیل افکن است از جمله اینکه در سال جدید هم مهندسی مجدد کنیم و هم به سمت تعالی حرکت کنیم و هم صادراتی شویم و هم با سه شریک تجاری، برای اولین بار همکاری استراتژیک کنيم و هم اینکه در کل کشور شبکه فروش مویرگی راه بیاندازيم و هم... این یعنی اینکه ایشان در عمل اولویت ندارد!
☑️⭕️تجویز راهبردی
جالب این جاست که خیلی وقت ها مساله در تشخیص اولویت ها نیست همه ما کمابیش می فهمیم که مهم ترین امور چیستند. مساله معمولا جای دیگری است. به قول پیتر دراکر مهم ترین چیز در مورد اولویت ها و ضد اولویت ها، بصیرت (تحلیل هوشمندانه) نیست، بلکه جسارت (انتخاب شجاعانه) است.
خودم سالانه اولویت ها و اهدافم را می نوشتم. اما در سال جدید ضد اولویت ها هم به سند اهداف و اولویت های سالانه ام راه پیدا کرد. پیشنهاد می کنم شما هم چنین کنید. بدون ضد اولویت ها، اولویت ها معنادار نیستند!
.
🆔 @sokhanranihaa
🆔 @Dr_Lashkarbolouki
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
Фото недоступнеДивитись в Telegram
🔶 خرمشهر که آزاد شد، جمعیت ایران 36 میلیون نفر بود. این تابلو را نصب کردند تا بگويند این شهر در قلب همه ایرانى ها جا دارد❤️
🔹 سوم خرداد ، روز آزادسازی خرمشهر، گرامی باد.
🌷با تقدیم احترام: ثوراله نوروزی داودخانی
Repost from کانال انعکاس
Фото недоступнеДивитись в Telegram
کلیات جدول زمانبندی انتخابات ریاست جمهوری
🔹ستاد انتخابات کشور، کلیات جدول زمان بندی انتخابات چهاردهمین دوره ریاست جمهوری را اعلام کرد.
@Enekaas2
Фото недоступнеДивитись в Telegram
📝 همه از اوییم و به سوی او باز می گردیم
🔹با خبر شدیم ، رئیس جمهور مردمی و انقلابی جمهوری اسلامی ایران، حضرت آیتالله سید ابراهیم رئیسی و هیات همراه در حین خدمت به مردم شریف ایران به درجه رفیع شهادت رسیدند لذا شهادت مظلومانه ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران و هیات همراه را به ملت شریف ایران زمین تسلیت عرض نموده ، از درگاه خداوند متعال برای این عزیزان، رحمت واسعه و برای ملت بزرگ ایران زمین ، صبر آرزومندیم .
با تقدیم احترام
ثوراله نوروزی داودخانی
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
Repost from سرو سخنگو (دکتر اسلامی نُدوشن)
دربارهی حکیم عمرِ خیّام نظرهای متعارضی ابراز شده و این تعجّبی ندارد، در زبان فارسی یک خطا این بوده که کسی صریح حرف بزند، و خیّام کم و بیش بیپرده حرف زده است. از اینرو، مصلحت ندید که تا زنده است، شاعریِ خود را آشکار کند. او در میان گویندگان یک وجودِ استثنائی است، زیرا ذهنِ علمی داشته. ریاضیّات و فلسفه که مبنای استدلالی دارند اجازه نمیدهند که اندیشه به جانبِ تخیّلِ بیمرز کشیده شود. همین تعداد اندک رباعی که از او باقی مانده، نشان میدهد که گویندهی آنها پایبندِ واقعبینی است. زمانه و زندگی و مرگ را آن گونه که هست میبیند. او بر مرزِ دو اندیشه نشسته که یکی در کارِ رفتن است و دیگری در حالِ آمدن، منظورم «اندیشهی علمی» از یک سو، و «صوفیانه» از سوی دیگر. لطافتِ فکریای که در اوست، سخنِ او را از حالتِ خشکِ علمی خارج میکند، و گاه رشحهی عرفانی در آن مینهد، منتها نتیجهگیریِ او به کلّی با نتیجهگیریِ عارفان تفاوت دارد، او از جهت آنکه ایرانیِ اصیل است نمیتواند جرقّهای از اِشراق در کلامِ خود نداشته باشد. همین حالتِ دوگانهی «زمینی بودن» و «لطیف بودن»، موجب شده است که هم او را دهری و طبایعی بخوانند، و هم چاشنیِ عارفانهای در اندیشهاش بیابند.
به طور کلّی سه تیرهی فکر در خیّام دیده میشود:
۱. خاطرهی ایرانِ باستان که هیچ اندیشهی ایرانی هرگز نتوانسته است خود را از نفوذِ آن بر کنار نگاه دارد.
۲. بیاعتباریِ جهان و ناهمواری و کوتاهیِ عمر، که برای جبرانش اغتنامِ وقت توصیه شده است.
۳. چون و چرا در کارِ آفرینش.
..............................
❇️ ۲۸ اردیبهشت روزِ بزرگداشتِ نابغهی پرسشگر حکیم خیّام نیشابوری، مفخرِ ایرانزمین را گرامی میداریم.
..............................
#ناردانهها
💎کانال دکتر محمّدعلی اسلامی نُدوشن
🆔 @sarv_e_sokhangoo
Repost from عشق و جاودانگی
1:49:34
Відео недоступнеДивитись в Telegram
🔍«قوم باد»
«قوم باد» (people of the wind) مستندی آمریکایی دربارۀ ایل بختیاری است که در ۱۹۷۶ (۱۳۵۵) ساخته شده است.
▪️این مستند هم در اسکار و هم در گولدن گلوب نامزد بهترین فیلم مستند شد.
▫️بیش از پنجاه سال پیش از ساخت این مستند، مستند پرآوازهای به نام «علف» دربارۀ کوچ عشایر ایرانی ساخته شده بود که دیدن آن هنوز پس از بیش از یک قرن، قلب آدم را لبریز میکند.
مستند «قوم باد» نیز با جزئیات بسیار کوچ ایل بابادی را نشان میدهد. عبور صدها هزار نفر و قریب یک میلیون دام از ارتفاعات زاگرس یکی از بزرگترین ــ چهبسا بزرگترین ــ جابجاییهای کوچنشینان در جهان بود و همچنان هست؛ صحنههایی که برای مردم یکجانشین به نمایشی شگفتآور شبیه است...
▫️مستند قوم باد را آنتونی هوارث و دیوید کاف ساختهاند. نسخۀ کامل و نسبتاً باکیفیتی از این مستند را در این پست میتوانید ببینید.
#مستند
@eshgh_javdanegi_channel
فیلسوف یونانی دکتر پاپادروس در پایان کلاس درسش با این پرسش به سخنرانی خود خاتمه داد :
-آیا كسی سؤالی دارد؟
یکی از شاگردانش به نام "رابرت فولگام" نویسندۀ مشهور در بین حضار بود.
پرسید :
جناب آقای دكتر پاپادروس ، معنی زندگی چیست؟
بعضی از دانشجویان خندیدند!
اما پاپادروس ، دانشجویان خود را به سکوت دعوت كرد ،
سپس كیف بغلی خود را از جیبش درآورد ، داخل آن را گشت و آینۀ گرد و كوچکی را بیرون آورد و گفت :
موقعی كه بچه بودم جنگ بود ،
ما بسیار فقیر بودیم و در یک روستای دورافتاده زندگی میكردیم ،
روزی در كنار جاده چند تکه آینۀ شکسته ، از لاشه یک موتورسیکلت آلمانی پیدا كردم.
بزرگترین تکۀ آن را برداشتم و با ساییدن آن به سنگ ، گِردَش كردم.
همین آینهای كه حالا در دست من است و ملاحظه میكنید.
سپس بهعنوان یک اسباببازی شروع كردم به بازی با آن و بازتاباندنِ نور خورشید به هر سوراخ و سُنبه و دَرز و شکافِ كمد و صندوق خانه ،
و تاریک ترین جاهایی كه نور خورشید به آنها نمیرسید.
از این كه با كمک این آینه میتوانستم ، ظلمانیترین نقاط در اجسام ،و مکانهای مختلف را نورانی كنم...
به قدری شیفته و مجذوب شده بودم كه وصفش مشکل است.
در واقع، بازتاباندن نور به تاریک ترین نقاط اطرافم ، بازی روزانۀ من شده بود.
آینه را نگه داشتم و در دوران بعدیِ زندگی نیز هر وقت كه بیکار میشدم آن را از جیبم در میآوردم و به بازی همیشگی خود ادامه میدادم.
بعدها دریافتم كه من ، خود نور و یا منبع آن نیستم ،
بلکه نور و به عبارت دیگر ، حقیقت ، درک و دانش جایی دیگر است.
تنها در صورتی تاریک ترین نقاط عالم را، نورانی خواهد كرد،
*كه من بازتابش دهم.*
🪷 من تکهای از آینهای هستم كه از طرح و شکل واقعی آن اطلاع چندان درستی ندارم.
با وجود این ، هرچه كه هستم ؛
میتوانم نور را،
*به سیاه ترین نقاط ذهن انسانها منعکس كنم.*
*و سبب تغییر بعضی چیزها در برخی از انسانها گردم.*
دکتر بعد از پایان درس ،
آینه را به دقت دوباره در دست گرفت ،
و به كمک ستونی از نور آفتاب كه از پنجره به داخل سالن میتابید ،
پرتویی از آن را به صورتم و به دستهایم كه روی صندلی به هم گره خورده بودند ،
تاباند و گفت :
* به جایی که تاریک و ظلمانی است، نور ببریم.
* به جایی که امید نیست ، امید ببریم.
* به جایی که دروغ هست ، راستی ببریم.
* به جایی که ظلم هست ، عدالت ببریم.
* به جایی که کدورت هست ، مهر ببریم.
* به جایی که جنگ هست ، صلح ببریم.
* به جایی که پر از هیاهو و داد و بیداد است ، آرام و قرار ببریم.
* به جایی که سستی و تنبلی است ، شور و شوق و نشاط ببریم.
* به جایی که پر رویی و بی ادبی حاکم است ، مرام و معرفت و ادب ببریم.
* به جایی که بیسوادی و بی هنری سیاهی ایجاد کرده ، سواد و مهارت ببریم.
* به جایی که یادگیری مرده است ،
دانایی و کارآیی و زیستن و باهم زیستن را به ارمغان ببریم.
و . . . . .
*این یعنی معنای زندگی ...*
درود
بامدادتان، نیکو🌷🌷🌷🌷🌷🌷
Фото недоступнеДивитись в Telegram
🌸 زادروز حضرت معصومه(س) و روز دختر بر همه دختران" نیک منش" ایران زمین فرخنده باد.
#با تقدیم احترام: ثوراله نوروزی داودخانی
# گروه_ تحول خواهان
https://t.me/+isaFkjE272s4M2I0
🌷🌷🌷🌷🌷🌷
جواب فردوسی به ابوالقاسم کُرّکانی
✍برگرفته از کتاب سرچشمههای فردوسی شناسی، صفحه 377-378
دکتر محمدامین ریاحی
از مجالس النفائس
حکیم شاه محمد قزوینی، تذکرهی مجالس النفائس امیر علیشیر نوایی را در سالهای 927 تا 929 ه.ق در استانبول از ترکی جغتایی به فارسی ترجمه کرده، و فصلی به نام بهشت هشتم شامل شرح حال و نمونهی اشعار شاعرانی که در متن کتاب نبوده، بر آن افزوده است.
در این فصل شرح حال فردوسی هم از منابع معروف گرفته شده که چیز تازهیی ندارد جز آنکه در حکایت نماز نخواندن شیخ ابوالقاسم کُرّکانی بر جنازهی فردوسی که در منابع از اسرار نامهی عطار نقل شده، نکتهیی را افزوده که بیان احساس دوستداران فردوسی بوده، و نیز با این تصرف لطف حکایت را به نهایت رسانیده است. قسمت حاوی حکایت را میآوریم:
فردوسی، نام او ابوالقاسم حسن بن علی طوسی است، و سلطان شعر است و شاهنامه شاهد سلطنت اوست.
و چون فردوسی وفات کرده، شیخ ابوالقاسم کُرّکانی (1) بر او نماز نکرده، و عذر گفته که او مداح کفار بوده، و بعد از آن به کشف مشاهده کرده که فردوسی در بهشت فردوس با حور در قصور است.
شیخ به او گفته: به چه چیز خدای – تعالی – تو را آمرزید، و در جنت ساکن گردانید؟
فردوسی گفته: به دو چیز: یکی به آنکه تو بر من نماز نکردی!، و یکی آنکه این بیت در توحید گفتهام که:
جهان را بلندی و پستی تویی
ندانم چهای، هر چه هستی تویی... (2)
پینوشتها:
1. نسخه: گرگانی
2. مجالس النفائس، تصحیح علی اصغر حکمت، چ 2، 1363 ه.ش، ص ص 343-344، نیز: توضیح ذیل بخش 9 (عطار و فردوسی)
🔶بر گرفته از کانال ایران بوم
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷