348
Підписники
Немає даних24 години
Немає даних7 днів
Немає даних30 днів
- Підписники
- Перегляди допису
- ER - коефіцієнт залучення
Триває завантаження даних...
Приріст підписників
Триває завантаження даних...
Repost from یادداشتهای کاظم نادرعلی
Фото недоступнеДивитись в Telegram
قیمت دلاری مسکن:
اگر قیمت هر مترمربع مسکن در تهران( میانگین کل تهران) را به دلار حساب کنیم برابر این تصویر خواهد شد.
دهه ۸۰ قیمت هر مترمربع مسکن در تهران متوسط از ۱۷۶ دلار به ۲۰۰۰ دلار رسید (بخاطر سرکوب قیمت دلار ) و اقبال به مسکن
از دهه ۹۰ شمسی قیمت دلاری مسکن بین ۱۵۰۰ الی ۵۵۰ دلار در نوسان بود .
یعنی میانگین حدود ۱۰۰۰ دلار در هر مترمربع
در اردیبهشت ۱۴۰۰ متوسط قیمت به ۱۲۸۰ الی ۱۳۰۰ دلار رسید و در ماههای اخیر با رشد دلار و رکود مسکن ،قیمت دلاری مسکن به ۱۱۵۰ دلار کاهش یافت.
به نظر میرسد با رشد خزنده قیمت دلار ،قیمت هر مترمربع مسکن در حدود ۱۰۰۰ الی ۱۲۰۰ دلار درجا بزند.
Repost from وقایع اقتصادیه - پویا ناظران
سیاستگذار اقتصادی باید نقش داور بازی فوتبال رو ایفا کنه، نه بازیکن یا مربی. یعنی خودش پا به توپ نشه، به بازیکنها هم نگه چه جوری پاس بدن و شوت بزنند، بلکه در واکنش به اوت، آفساید، یا خطا، سوت بزنه.
تو اقتصاد، تعیین قیمت مثل پاسکاری بازیکنهاست؛ باید آزادی عمل داشته باشند. قرارداد با مشتری مثل پاس گله، و سود مثل شوتیه که تبدیل به گل میشه. همونطور که داور فوتبال باید بازیکنها رو آزاد بگذاره تا هر جور میخواهند پاس بدهند و گل بزنند، دولت هم باید بنگاهها رو آزاد بگذاره هر جور میخواهند قیمت بگذارند و رقابت بکنند.
اما آزاد گذاشتن بنگاهها به معنی رها کردن اقتصاد نیست. همونطور که داور بازی رو رها نمیکنه، بلکه اگه اوت، آفساید یا خطا دید سوت میزنه، دولت هم باید اونجا که انحصار، تقلب، کم فروشی، تعارض منافع، دزدی یا کلاهبرداری دید برخورد کنه. اما قیمتها رو باید به تعادل بازار بسپره.
سه تصویر بالا همه از جنس مداخله داور در پاس و شوت بازیکنان اقتصاده. از سر دلسوزیه که میگم با همین دستفرمون، هفت سال دیگه رئیسی همونجوری روحانی رو روسفید میکنه که روحانی احمدینژاد رو روسفید کرد. تاریخ بدجوری در حال تکرار شدنه.
✅ ارزش یک میلیون ریال
🔗یک میلیون ریال معادل ۳ کیلوگرم طلای خالص در سال ۱۳۵۶ بود که ارزش آن به ۰.۰۸ گرم در سال ۱۳۹۹ کاهش یافت.
در دوره ۱۳۵۶ تا ۱۳۹۹، ارزش ریال ایران به طلا به میزان نزدیک به یک-چهل هزارم کاهش پیدا کرد.
سقوط مستمر ارزش پول ملی (حتی در زمان تثبیت نرخ ارز و در همین حال کاهش ارزش دلار) منجر به اخذ مالیات تورمی از مردم شده است./ احسان سلطانی
@Sahamnewsorg
سناریوهای درآمد سالانه نفتی ایران
برای سال 1400 سناریو 1 میلیون بشکه ای ونفت 40 دلاری با واقعیات اقتصادی همراستا است
خلاصه ای از پنج دهه اقتصاد ایران و واقعیت تلخ بودجه کشور :
درآمد حاصل از صادراتی نفتی ناپایدار و پیش بینی ناپذیر ومنابع حاصل از کارکرد اقتصاد کشور نیست وبودجه کشور باید با اوراق ومالیات تامین شود
سالم ترین شیوه تامین مالی مالیات است اما درایران دولت ها کسری بودجه را با درآمد نفتی جبران می کنند که درنهایت با رشد درآمدهای نفتی عرضه ارز بالاتر میره و پول ملی تقویت می شود
اما درعمل به واسطه سرکوب نرخ ارز اقتصاد توان تولیدوصادراتش را ازدست می دهدزیرا با رشد درآمدهای نفتی اجازه نمی دهند نرخ ارز با رشد نقدینگی تعدیل شود وسپس با سرکوب نرخ ارز وعدم تعدیل آن باید منتظر تورم های بزرگ درآینده باشیم
تا زمانی که دراقتصاد ایران بودجه ارزی وریالی از هم جدا نشودوشاهد اصلاحات ساختاری دربودجه نباشیم ودولت ها کسری بودجه را با نفت جبران کنند مشکل تورم حل نخواهد شد و تا زمانی که 80 درصد هزینههای کشوربه مرور زمان با مالیات تامین نشود درآینده با تورم پنهان ازمردم پس گرفته می شود
@aminabbaasi
1364-1373🔳⭕️ما به سمت هیچ کدام می رویم!
دکتر مسعود نیلی
عملکرد اقتصاد ایران از نظر رشد اقتصادی درکل در دهۀ ۹۰ و از نظر تورم در نیمۀ دوم دهۀ ۹۰، یکی از بدترین عملکردهای چند دهۀ گذشته بوده است. حالا سوال اصلی این است که تا چه اندازه این عملکرد منحصر به دهۀ 90 بوده و تا چه اندازه امکان تداوم آن وجود دارد؟
وقتی به روندهای چند دهۀ گذشته دقت میکنیم، متوجه میشویم که دو راهبرد (استراتژی) مادر و اساسی نقش تعیینکننده در عملکرد اقتصاد ما داشته است.
◾️راهبرد اول این بوده که ما استقلال کشور را معادل تعارض با نظام بینالمللی تعریف کردهایم
◾️راهبرد دوم اینکه عدالت را معادل مصرف ارزان دولتی دانستهایم. بهعنوان مثال، در نظام ارزی همواره یک نرخ ارز مصلحتی بهصورت اداری توسط دولت اعلام میشود و بازار دو یا چند نرخی ارزی جزء ذات عملکرد اقتصادی ما شده است. اینکه سود بانکی از تورم کمتر باشد هم جزء خوی و رفتار اقتصاد ما شده است. اینکه در بازار انرژی ایران هر چندسال یکبار تغییری در قیمت انرژی رخ میدهد اما دوباره رها میشود.
ابرچالشهای اقتصاد ایران تحت تأثیر این دو راهبرد به وجود آمدند، رشد کردند و بزرگ و بزرگتر شدند. هرچند خودرو اهمیت دارد اما وقتی جاده خراب باشد، مهم نیست چه چیزی سوار شدهاید. وقتی فشارهای خارجی به این اندازه به اقتصاد ایران وارد شده و تحریم راه تنفس را بسته و زمانی که سیاستمدار، عدالت را در ارزانکردن مصنوعی و اداری همهچیز دیده و منابع را در این مسیر هدر داده، نتیجهاش این میشود که دو دسته ناترازی در اقتصاد ایران به وجود میآید. اول؛ ناترازی مالی (که خودش را در کسری بودجه دولت و وضعیت نگرانکنندۀ صندوقهای بازنشستگی و تامیناجتماعی و شرایط نامساعد نظام بانکی) و دوم،؛ دیگری ناترازی در طبیعت است که ابرچالشهای آب و محیط زیست و انرژی را در بر میگیرد.
برای آینده کشور ما سه گزینه داریم:
◾️اصلاح ساختاری: منظورم تغییر همان راهبردهایی است که اشاره کردم. همان دو راهبردی که مسبب وضع موجود است. کشور باید با رویکرد اصولی، در راهبردهایی که اشاره شد، اصلاحات اساسی انجام دهد یعنی تصمیم قاطع بگیرد که در روابط با جهان تجدیدنظر کند و مصرف ارزان دولتی را کنار بگذارد و بهجای آن اجازه دهد اقتصاد با سازوکارهای صحیح پیش برود.اگر راهبردها را تغییر ندهیم، ساختار، تحتتاثیر راهبردها تعیین میشود و اتفاق جدیدی در آن رخ نمیدهد. اصلاحات ساختاری در اقتصاد، اقتضائات سیاسی و اجتماعی خاص خود را دارد و ارادۀ سیاسی می طلبد.
◾️گزینه دوم: اصلاحات سیاستی. این دسته از اصلاحات متفاوت است و شامل طراحی و معرفی ابزارهای بهروزتر و کارآتر در چارچوب همان راهبردهای اقتصاد است. به عبارت دیگر در چارچوب همین راهبردها و بدون تندادن به اصلاحات ساختاری، به نوسازی ابزارها و تکنیکها اقدام می شود؛ مثلا طراحی و عرضه اوراق بدهی دولتی که یک نوآوری سیاستی بود.
◾️گزینه سوم: اصلاح ساختار اقتصاد برایمان مهم است یا اصلاح سیاستی؟ من گزینۀ «هیچکدام» را هم به گزینهها اضافه میکنم. به این ترتیب که کشور سه گزینه پیش رو دارد؛ یعنی نه در راهبردها تغییری صورت گیرد و نه در سیاستها و هیچکدام از این دو کار را انجام ندهد. گزینۀ هیچکدام بهمعنای است که یا تحریمها برداشته شود و دولت پول ناشی از فروش نفت را به سبک بیشتر دولتهای گذشته به اقتصاد تزریق کند تا رفاه موقتی و مصنوعی ایجاد شود یا همین تحریم ها بماند و با فقر کنار بیاییم. عواقب این مسیر مشخص است و شکی نیست که عدم تعادلها و ناترازیهای اقتصاد ما افزایش پیدا میکند و عمق ابرچالشها بیشتر میشود.
در میان سیاستمداران نسل حاضر ایران فردی را سراغ ندارم که حاضر شود تبعات کوتاهمدت را بپذیرد و مدیریت کند تا جامعۀ ایران از آثار بلندمدت آن بهرهمند شود. در نتیجه به گمانم دولت آینده عمدتاً در مسیر گزینۀ «هیچکدام» حرکت خواهد کرد.
☑️⭕️نکته پایانی:
البته دو روزنه وجود دارد. یکی توفیق های اجباری است (مثلا به خاطر تحریم، سهم نفت اجبارا در بودجه به صفر رسید که این می تواند جوانه اصلاحات ساختاری باشد) و دیگری یادگیری جمعی از خطاهای گذشته (اجماع کارشناسان و سیاست گذاران بر راهبردهای متفاوت).
این نوشته خلاصه ای بود از مصاحبه دکتر نیلی
☀️☀️دلار
با اینکه احتمال حصول توافق و بازگشت امریکا به برجام و رفع تحریم ها بسیار افزایش یافته اما قیمت دلار میل چندانی به کاهش ندارد.بنظر می رسد در صورتی که مکانیزم بازار تعیین کننده نرخ ارز باشد متناسب با رفع تحریم ها و افزایش عرضه ارز باید شاهد رفع محدودیت های وارداتی و متعاقبا افزایش تقاضا در بازار باشیم در چنین شرایطی انتظار می رود دلار در محدوده20تا25 هزار تومان برای میان مدت(6ماه تا یکسال) نوسان داشته باشد.اما در صورتی که با دلایلی همچون کاهش پایه پولی جهت کاهش تورم بانک مرکزی اقدام به ارز پاشی کند پتانسیل افت قیمت دلار به کمتر از 20 هزار تومان برای کوتاه مدت ممکن است.در ماه های قبل همتی،رئیس بانک مرکزی انجام چنین کاری را محتمل دانسته بود(همتی در بخش از صحبت های خود در یک برنامه تلوزیونی گفت: مثلاًبرای کاهش تورم میتوان 2 میلیارد دلار به بازار تزریق کرد و 40 هزار میلیارد تومان پایه پولی را کاهش داد که اثر کاهنده بر تورم دارد)
بنابراین با توجه به اینکه بانک مرکزی سیاست ارزی نامعلومی دارد و از طرفی در هفته های پایانی دولت روحانی هستیم نمی توان با قطعیت یا حتی احتمال بالای نرخ ارز را در کوتاه مدت پیش بینی کرد.اما بر اساس متغیرهای اقتصادی می توان گفت نرخ تعادلی دلار در شرایط فعلی محدوده 23 هزار تومان است و هر چه قیمت دلار از این محدوده بیشتر افت کند منجر به جذابیت واردات،ضربه به تولیدکننده داخلی و خروج سرمایه خواهد شد.
https://t.me/bazarsaz
قیمت دلاری مسکن نزدیک پیک 9 ساله
میانگین قیمت مسکن در تهران طی اسفند 99 به 30.3 میلیون تومان رسید
به عبارتی عبور از 1200 دلار بازای هر متر مربع
طی دهه 90 شمسی قیمت دلاری مسکن عمدتا بین 800 الی 1250 دلار در نوسان بود .
بجز مهر 97 که تا 500 دلار نیز کاهش داشت.
حال قیمت دلاری مسکن از 1200 دلار در هر متر مربع عبور کرده و نزدیک پیک 9 ساله قرار گرفته/کاظم نادرعلی
سودآورترین سرمایه گذاری سال ۹۹
در ایران :
1-بیت کوین 1433%
2- بورس 155%
3- محصولات کشاورزی ( صرفا خیار) 145%
4- مسکن 82%
5- سکه 78%
6- دلار 52%
در جهان :
1-معاملات نقره اول
2- فارکس ( فقط نفت ) آخر
ملاک محاسبات از ٩٩/٠١/٠١ تا ٩٩/١٢/٢٨ بوده است.
Оберіть інший тариф
На вашому тарифі доступна аналітика тільки для 5 каналів. Щоб отримати більше — оберіть інший тариф.