cookie

Ми використовуємо файли cookie для покращення вашого досвіду перегляду. Натиснувши «Прийняти все», ви погоджуєтеся на використання файлів cookie.

avatar

با خالق هستی

Рекламні дописи
2 158
Підписники
-124 години
-87 днів
-1830 днів
Час активного постингу

Триває завантаження даних...

Find out who reads your channel

This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.
Views Sources
Аналітика публікацій
ДописиПерегляди
Поширення
Динаміка переглядів
01
https://t.me/razeshadmani/11951 💜👆👆💜
2351Loading...
02
https://t.me/razeshadmani/11950 💜🙏👆🙏💜
3391Loading...
03
حکایت جستجوی انسانها برای خدا؛ حکایت ماهیانی است که در درون دریا به دنبال دریا می گردند، بی خبر از آنکه دریا ، درون و بیرون آنها را فرا گرفته است. ديپاك چوپرا @bakhaleghehasti
78523Loading...
04
... بیشتر و بیشتر به یاد داشته باشید که خودتان علتِ رنج‌های خودتان هستید، پس می‌توانید سبب سُرور خود نیز باشید. شما سبب جهنمی هستید که در آن زندگی می‌کنید، پس می‌توانید بهشت را نیز خلق کنید. فقط خود شما مسئول هستید و نه هیچکس دیگر. هرگز سعی نکن به کسی آسیب بزنی زیرا همه‌چیز به خودت بازمی‌گردد. اگر می‌توانی به کسی کمکی کنی، کمک کن. اگر می‌توانی قدری مهر، کمی عشق داشته باشی، بگذار جاری شود، زیرا این هم به تو بازمی‌گردد. تا می‌توانی عشق‌بورز و کمک کن و نگران این نباش که کمک تو اکنون پاداش می‌دهد یا نه. پاداش خواهد داد، پاداشی عظیم خواهد داشت. نیازی نیست که نگران زمان و مکان آن باشی ـــ پاداش خواهد آمد. روی هم انباشته می‌شود و یک روز، وقتی که نیازمند باشی، به سمت تو می‌شتابد. * ملانصرالدین پیوسته از پیانیست درخواست می‌کرد که پیانو بزند. - “خب حالا که اینهمه اصرار می‌کنی برایت می‌نوازم. چه آهنگی را دوست داری که بنوازم؟” ملا گفت: “هر چیزی باشد فرق ندارد. فقط برای آزاردادن همسایه می‌خواهم!” مردم همیشه چنین کارهایی می‌کنند. شاید خودشان ابداً لذت نبرند، ولی اگر بتوانی همسایه را آزار بدهی، بقدر کافی لذت دارد! این ناسالم و بیمارگونه است، ولی مردم اینگونه رفتار می‌کنند. مردم از شکنجه‌دادن لذت می‌برند، و سپس، وقتی که شکنجه می‌شوند، گریه و شکایت می‌کنند که زندگی بسیار ظالم است و خدا عادل نیست! بودا می‌گوید که خدا وجود ندارد. او فقط امکان خدا را رها می‌کند تا شما نتوانید مسئولیت را روی هیچکس دیگر پرتاب کنید. او می‌گوید که یک قانون وجود دارد، نه خدا، و آن قانون راه خودش را دنبال می‌کند. اگر از قانون پیروی کنی، خوشبخت خواهی بود، اگر از قانون پیروی نکنی، بدبخت خواهی بود. او فقط به این سبب مفهوم خدا را می‌اندازد تا به شما کمک کند. زیرا اگر خدا باشد این امکان باقی می‌ماند که ما عملی اشتباه انجام دهیم و سپس گریه و زاری کنیم و دعا کنیم و بگوییم: “من یک احمق بودم، ولی حالا تو مرا نجات بده!” تو نمی‌توانی در برابر یک قانون دعا کنی، نمی‌توانی در برابر قانون بایستی و بگویی: “من یک احمق بودم.” اگر یک احمق بودی باید رنج آن را ببری، زیرا قانون یک شخص نیست؛ مطلقاً بی‌طرف است؛ فقط از طبیعت و عملکرد خودش پیروی می‌کند. اگر زمین بخوری و استخوان‌هایت بشکند، نزد قانون جاذبه نمی‌‌روی و نمی‌گویی: “چرا آنقدر با من مخالف بودی؟ می‌توانستی دست‌کم به من هشدار بدهی. چرا اینهمه از من خشمگین شدی؟!” نه، تو هرگز با قانون جاذبه اینگونه حرف نمی‌زنی، زیرا می‌دانی که اگر به درستی از آن پیروی کنی، همیشه از تو حفاظت می‌کند. بدون قانون جاذبه تو نمی‌توانستی روی این زمین باشی، در آسمان شناور بودی! نمی‌توانستی روی زمین بایستی. این قانون جاذبه است که تو را روی زمین نگه می‌دارد؛ خودِ ریشه‌ی تو است. بدون آن تو اینجا نبودی. این قانون به تو اجازه‌ی راه‌رفتن می‌دهد، اجازه‌ی بودن می‌دهد. ولی اگر عمل خطایی انجام دهی، آنوقت تنبیه می‌شوی. ولی این قانون نیست که تو را تنبیه می‌کند یا به تو پاداش می‌دهد. قانون هیچ رابطه‌ی شخصی با تو ندارد. تو خودت را تنبیه می‌کنی، به خودت پاداش می‌دهی؛ از قانون پیروی کن و به خودت پاداش بده... از قانون پیروی نکن و برخلاف قانون عمل کن و قربانی خواهی شد و رنج خواهی کشید! بودا این قانون را دامّا می‌خواند ـــ این خدای اوست. بودا شخصی‌بودن را از خدا بیرون می‌کشد؛ زیرا انسان با شخصی کردن خدا مشکلات بسیاری ایجاد کرده است... یهودیان فکر می‌کنند که آنان مردمان برگزیده‌ی خدا هستند، پس خدا با آنان بیشتر مدارا می‌کند و آسان می‌گیرد! این بی‌معنی است. و مسیحیان فکر می‌کنند که آنان مردمان برگزیده خدا هستند زیرا او “تنها پسر خودش را” برای نجات آنان فرستاد؛ تا پیروان مسیح بتوانند نجات پیدا کنند! ولی این‌ به‌نظر یک خویش‌وقوم‌پرستی (پارتی‌بازی) می‌آید ـــ این مانند سیاستمداران و مقامات دولتی هندوستان است. فقط قوم و خویش‌های رییس برگزیده هستند! این بی‌معنی است. بودا هرگونه شخصیت‌پردازی را از خدا گرفته است. آنوقت او نیازی ندارد زبان ژاپنی بداند یا زبان انگلیسی یا عبری یا سانسکریت! هندوها می‌گویند که زبان سانسکریت، زبان خودِ خدا است: باقی زبان‌ها انسانی هستند، سانسکریت زبان الهی است! و این حماقت [در انواع و اشکال مختلف در تمام ادیان] در سراسر دنیا وجود دارد. بودا خودِ ریشه را قطع می‌کند. می‌گوید خدا یک شخص نیست، فقط یک قانون است. از آن پیروی کنید و به خودتان پاداش بدهید. از قانون پیروی نکنید و رنج ببرید. پس این را بعنوان یک قانون اساسی به یاد بسپارید که هر کاری با دیگران انجام می‌دهید، در واقع با خودتان انجام می‌دهید ـــ پس مراقب باشید! 💜اشو 📚«آموزش فراسو» جلد ۱/۴ مترجم: ‌م.خاتمی / شهریور ۱۴۰۲ @oshowords
94230Loading...
05
" در آفتاب هوشیاری ، همه چیز مقدس می‌شود. " تیچ نات هان
1 28814Loading...
Показати все...
https://t.me/razeshadmani/11950 💜🙏👆🙏💜
Показати все...
Фото недоступнеДивитись в Telegram
حکایت جستجوی انسانها برای خدا؛ حکایت ماهیانی است که در درون دریا به دنبال دریا می گردند، بی خبر از آنکه دریا ، درون و بیرون آنها را فرا گرفته است. ديپاك چوپرا @bakhaleghehasti
Показати все...
... بیشتر و بیشتر به یاد داشته باشید که خودتان علتِ رنج‌های خودتان هستید، پس می‌توانید سبب سُرور خود نیز باشید. شما سبب جهنمی هستید که در آن زندگی می‌کنید، پس می‌توانید بهشت را نیز خلق کنید. فقط خود شما مسئول هستید و نه هیچکس دیگر. هرگز سعی نکن به کسی آسیب بزنی زیرا همه‌چیز به خودت بازمی‌گردد. اگر می‌توانی به کسی کمکی کنی، کمک کن. اگر می‌توانی قدری مهر، کمی عشق داشته باشی، بگذار جاری شود، زیرا این هم به تو بازمی‌گردد. تا می‌توانی عشق‌بورز و کمک کن و نگران این نباش که کمک تو اکنون پاداش می‌دهد یا نه. پاداش خواهد داد، پاداشی عظیم خواهد داشت. نیازی نیست که نگران زمان و مکان آن باشی ـــ پاداش خواهد آمد. روی هم انباشته می‌شود و یک روز، وقتی که نیازمند باشی، به سمت تو می‌شتابد. * ملانصرالدین پیوسته از پیانیست درخواست می‌کرد که پیانو بزند. - “خب حالا که اینهمه اصرار می‌کنی برایت می‌نوازم. چه آهنگی را دوست داری که بنوازم؟” ملا گفت: “هر چیزی باشد فرق ندارد. فقط برای آزاردادن همسایه می‌خواهم!” مردم همیشه چنین کارهایی می‌کنند. شاید خودشان ابداً لذت نبرند، ولی اگر بتوانی همسایه را آزار بدهی، بقدر کافی لذت دارد! این ناسالم و بیمارگونه است، ولی مردم اینگونه رفتار می‌کنند. مردم از شکنجه‌دادن لذت می‌برند، و سپس، وقتی که شکنجه می‌شوند، گریه و شکایت می‌کنند که زندگی بسیار ظالم است و خدا عادل نیست! بودا می‌گوید که خدا وجود ندارد. او فقط امکان خدا را رها می‌کند تا شما نتوانید مسئولیت را روی هیچکس دیگر پرتاب کنید. او می‌گوید که یک قانون وجود دارد، نه خدا، و آن قانون راه خودش را دنبال می‌کند. اگر از قانون پیروی کنی، خوشبخت خواهی بود، اگر از قانون پیروی نکنی، بدبخت خواهی بود. او فقط به این سبب مفهوم خدا را می‌اندازد تا به شما کمک کند. زیرا اگر خدا باشد این امکان باقی می‌ماند که ما عملی اشتباه انجام دهیم و سپس گریه و زاری کنیم و دعا کنیم و بگوییم: “من یک احمق بودم، ولی حالا تو مرا نجات بده!” تو نمی‌توانی در برابر یک قانون دعا کنی، نمی‌توانی در برابر قانون بایستی و بگویی: “من یک احمق بودم.” اگر یک احمق بودی باید رنج آن را ببری، زیرا قانون یک شخص نیست؛ مطلقاً بی‌طرف است؛ فقط از طبیعت و عملکرد خودش پیروی می‌کند. اگر زمین بخوری و استخوان‌هایت بشکند، نزد قانون جاذبه نمی‌‌روی و نمی‌گویی: “چرا آنقدر با من مخالف بودی؟ می‌توانستی دست‌کم به من هشدار بدهی. چرا اینهمه از من خشمگین شدی؟!” نه، تو هرگز با قانون جاذبه اینگونه حرف نمی‌زنی، زیرا می‌دانی که اگر به درستی از آن پیروی کنی، همیشه از تو حفاظت می‌کند. بدون قانون جاذبه تو نمی‌توانستی روی این زمین باشی، در آسمان شناور بودی! نمی‌توانستی روی زمین بایستی. این قانون جاذبه است که تو را روی زمین نگه می‌دارد؛ خودِ ریشه‌ی تو است. بدون آن تو اینجا نبودی. این قانون به تو اجازه‌ی راه‌رفتن می‌دهد، اجازه‌ی بودن می‌دهد. ولی اگر عمل خطایی انجام دهی، آنوقت تنبیه می‌شوی. ولی این قانون نیست که تو را تنبیه می‌کند یا به تو پاداش می‌دهد. قانون هیچ رابطه‌ی شخصی با تو ندارد. تو خودت را تنبیه می‌کنی، به خودت پاداش می‌دهی؛ از قانون پیروی کن و به خودت پاداش بده... از قانون پیروی نکن و برخلاف قانون عمل کن و قربانی خواهی شد و رنج خواهی کشید! بودا این قانون را دامّا می‌خواند ـــ این خدای اوست. بودا شخصی‌بودن را از خدا بیرون می‌کشد؛ زیرا انسان با شخصی کردن خدا مشکلات بسیاری ایجاد کرده است... یهودیان فکر می‌کنند که آنان مردمان برگزیده‌ی خدا هستند، پس خدا با آنان بیشتر مدارا می‌کند و آسان می‌گیرد! این بی‌معنی است. و مسیحیان فکر می‌کنند که آنان مردمان برگزیده خدا هستند زیرا او “تنها پسر خودش را” برای نجات آنان فرستاد؛ تا پیروان مسیح بتوانند نجات پیدا کنند! ولی این‌ به‌نظر یک خویش‌وقوم‌پرستی (پارتی‌بازی) می‌آید ـــ این مانند سیاستمداران و مقامات دولتی هندوستان است. فقط قوم و خویش‌های رییس برگزیده هستند! این بی‌معنی است. بودا هرگونه شخصیت‌پردازی را از خدا گرفته است. آنوقت او نیازی ندارد زبان ژاپنی بداند یا زبان انگلیسی یا عبری یا سانسکریت! هندوها می‌گویند که زبان سانسکریت، زبان خودِ خدا است: باقی زبان‌ها انسانی هستند، سانسکریت زبان الهی است! و این حماقت [در انواع و اشکال مختلف در تمام ادیان] در سراسر دنیا وجود دارد. بودا خودِ ریشه را قطع می‌کند. می‌گوید خدا یک شخص نیست، فقط یک قانون است. از آن پیروی کنید و به خودتان پاداش بدهید. از قانون پیروی نکنید و رنج ببرید. پس این را بعنوان یک قانون اساسی به یاد بسپارید که هر کاری با دیگران انجام می‌دهید، در واقع با خودتان انجام می‌دهید ـــ پس مراقب باشید! 💜اشو 📚«آموزش فراسو» جلد ۱/۴ مترجم: ‌م.خاتمی / شهریور ۱۴۰۲ @oshowords
Показати все...
Фото недоступнеДивитись в Telegram
" در آفتاب هوشیاری ، همه چیز مقدس می‌شود. " تیچ نات هان
Показати все...
Перейти до архіву дописів