کانال رضا شیرازی
426
Підписники
Немає даних24 години
-57 днів
-1930 днів
- Підписники
- Перегляди допису
- ER - коефіцієнт залучення
Триває завантаження даних...
Приріст підписників
Триває завантаження даних...
Показати все...
از رومانتیسم تا صهیونیسم | سایت خبری تحلیلی زیتون
مقدمه در این مقاله تلاش شده تا با بررسی زمینههای تاریخی نشان دهیم چرا امپریالیسم و صهیونیسم برای منافع خود یهودیان بیپناه و مظلوم را قربانی کرده و آنها را به جنگی ناخواسته با مسلمانان فلسطینی راندهاند. جنگی که همچنان ادامه دارد و جماعتی ضدانسان به آن دامن میزنند و قربانیان بسیاری از هردوسوی یهودی […]
Показати все...
روژآوا و فلسطین، ترکیه و اسراییل
مهرداد نداپور ــ حمایت توخالی اردوغان از فلسطین پیامدهای سیاسی مخربی را به بار آورده: همانطور که در واکنش به گفتار کاذب ضدامپریالیستی جمهوری اسلامی، جامعه ایران نسبت به مسئله فلسطین دچار کوربینی شده است، در کوردستان ترکیه نیز بسیاری از فعالان و نیروهای مترقی کُرد با مسئله فلسطین بیگانه شدهاند.
🔴 دلایل عمده و اصلی افت خیزش زن زندگی آزادی
این بار بدون هرگونه مقدمه چینی و نتیجه گیری صرفا بطور فهرست بار عدم ادامه خیزش زن زندگی آزادی را نام خواهم برد تا در صورت نیاز بطور تفصیلی به هر یک از موارد زیر بپردازم؛
نکته نخست
خیزش زن زندگی آزادی خیابان را از دست داد و اعتراضات شباهنگام نتوانست جایگاه تعیین کننده خیابان را پرکند. همانطور که هر سه خیزش سرفصل ساز دی و قیام آبان و شهریور چهارصد و یک بدرستی نشان دادند هیچ امری مهمتر و تعیین کننده تر از تسخیر خیابان نیست. تسخیر خیابان یعنی همه چیز. هم راه کار و هم راهبرد. هم استراتژی و هم تاکتیک. در خیابان یعنی عرصه عمومی ست که قدرت اجتماعی مردم آشکار و عمامی پرانی شکل می گیرد روسری به آتش کشیده می شود دفاع از خود امکان گسترش می یابد و حمله به لباس شخصی ها و عناصر سرکوب ممکن می گردد و زمینه های اولیه جنگ و گریز خیابانی و در نهایت سنگربندی برای رویارویی مسلحانه بوجود می آید. بدون خیابان نه خیزش ادامه می باید و نه روند جنبشی تقویت می گردد.
نکته دوم
خیزش زن زندگی آزادی سرفصل ساز شد ریزش بوجود آورد هنرمندان، استاتید، وکلاء و پزشکان را هم همراه کرد اما خیزشی سراسری نبود. صرفا در صد و بیست هشت شهر ایران جریان نداشت. حال آنکه ایران هزار و سی شهر دارد. با تکیه به کدام راهبرد می توان خیزش را در ایران سراسری تر کرد؟ مشارکت معترضین را بیشتر نمود تا توازن قوا در نهایت به نفع جامعه گردد.
نکته سوم
در خیزش زن زندگی آزادی شاهد بودیم که از عدم رهبری سیاسی به شدت رنج می برد. بدون یک رهبری سیاسی کارآمد امکان گسترش و سراسری تر شدن خیزش کم است و در عین حال تجربه کردیم که نیروی اجتماعی معترض در خیابانها از سپهر سیاسی جامعه ایران جلوتر، آماده تر و رادیکال تر و متحدتر است. بنابر این تجربه نشان داد که سهم خواهی در خارج از کشور و رهبران خودخوانده قادرند ضربات کشنده به خیزش وارد کنند. همانطور که مسببین منشور مهسا با اعلام انحلال آن در عمل نشان دادند که چگونه می توان در بزنگاه نقش مخرب ایفا نمود.
نکته چهارم
نبود افق سیاسی روشن بطور ایجابی و قابل قبول در میان اقشار معترض در طور خیزش زن زندگی آزادی از یکسو و جنگ بی وقفه گفتمانی در نهایت بی اعتمادی را افزایش و ناامیدی را ببار آورد.
نکته پنجم
عدم سازماندهی کافی در رویارویی با سرکوب بی وقفه و عدم وجود هسته ها و گروه های پنهان و مخفی برای وارد کردن ضربات کشنده به تک تیر اندازان، لباس شخصی ها، مهره های دانه درشت، زمینه را برای سرکوب های دیوانه وار آماده تر کرد.
نکته ششم
عدم شکاف در بدنه اجتماعی نیروهای نظامی و سرکوب گر بار دیگر نشان داد که خیزش سراسری باید چنان توانمند عمل کرد تا بخش هایی از نیروهای نظامی و حتی سرکوب گر را از حاکمیت جدا نماید. هر چند که افرادی از نیروهای نظامی در خیزش زن زندگی آزادی اعلام انزجار از حاکمیت کردند اما گسترده گی کافی نداشت.
منابع فلسطینی میگویند پس از این حمله، حماس در صدد حفظ آرامش بود اما برای توقف شلیک موشک به داخل اسرائیل اقدامی نکرد ظاهراً به این علت که نگران بود که ممکن است فلسطینیها در مقایسه با سایر گروههای اسلامگرا مثل جهاد اسلامی، حماس را کمتر متعهد به نابودی اسرائیل بدانند.
در سال ۲۰۱۴ اسرائیل در جستجوی سه نوجوان اسرائیلی ربوده شده در کرانه باختری، به بازداشت شماری از اعضای حماس در این بخش از سرزمینهای فلسطینی مبادرت ورزید. این سه نوجوان بعدا به قتل رسیدند.
در واکنش به این بازداشتها، موشکپرانی از داخل غزه به خاک اسرائیل در اواسط ژوئن ۲۰۱۴ افزایش یافت.
سپس در ۷ ژوئیه، برای اولین بار از سال ۲۰۱۲ حماس رسما مسئولیت شلیک موشک به سمت اسرائیل را به عهده گرفت که عملیات نظامی اسرائیل علیه غزه را در پی آورد.
درگیری غزه پس از ۵۰ روز با آتشبس تمام شد. بر اساس آمار سازمان ملل، در این مدت حداقل ۲ هزار و ۱۸۹ فلسطینی از جمله بیش از هزار و ۴۸۶ غیرنظامی و ۶۷ نظامی و شش غیرنظامی اسرائیلی کشته شدند.
از سال ۲۰۱۴ ، به طور منظم خشونتهایی صورت گرفته که با میانجیگری مصر، قطر و سازمان ملل پایان یافته و به جنگ بزرگتر تبدیل نشده است.
حماس قدرت خود را در غزه حفظ کرده و به تقویت زرادخانه موشکی خود ادامه داده است. تلاشها برای آشتی با فتح نیز ناکام مانده است.
در همین حال، اوضاع دو میلیون فلسطینی در غزه بدتر شده است. اقتصاد این منطقه نابود شده است و کمبود آب، برق و دارو وجود دارد.
گروه اسلامگرای حماس چیست؟
۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۰ - ۱۴ مه ۲۰۲۱
حماس مخفف "حرکت مقاومت اسلامی" است و در سال ۱۹۸۷ و پس از آغاز انتفاضه یا قیام فلسطینیان علیه اشغال کرانه غربی و نوار غزه پایهگذاری شد. طبق منشورش، حماس متعهد به نابودی اسرائیل است.
این گروه در ابتدا فقط هدف جنگ مسلحانه علیه اسرائیل توسط شبهنظامیان موسوم به تیپهای عزالدین قسام همراه با اقدامات خیریه را دنبال میکرد.
اما از سال ۲۰۰۵، این گروه با ورود به فعالیتهای سیاسی فلسطینیان به اولین گروه اسلامگرا در جهان عرب تبدیل شد که توانست در یک انتخابات به پیروزی برسد. بعدها این گروه با تحکیم موقعیت خود در نوار غزه، بر رقیب خود که گروه فلسطینی فتح بود پیروز شد و این بخش از سرزمینهای فلسطینی را تجزیه کرد و برآن مسلط شد. فتح گروه مسلط در تشکیلات خودگردان فلسطینی است.
اسرائیل، ایالات متحده، اتحادیه اروپا، بریتانیا و چند کشور دیگر جهان گروه حماس به طور کل یا شاخه نظامی آن را سازمان تروریستی میدانند و هدف تحریم قرار دادهاند. این گروه در منشور خود نابودی کشور اسرائیل را هدف اصلی خود تعیین کرده است.
در ماه مه سال ۲۰۱۷، این گروه برای اولین بار از زمان تأسیس خود یک بیانیه جدید منتشر کرد و گفت که به قبول دولت خودگردان فلسطینی به عنوان اداره کننده سرزمینهای فلسطینی اشغال شده در جنگ ۱۹۶۷ اعراب و اسرائیل گرایش دارد. در این سند لحن ضد یهودی حماس تکرار نشده بود.
ن متن به عنوان تلاشی از سوی این گروه برای معتدل جلوه دادن وجهه خود در جهان تلقی شد اما رهبران گروه تاکید کردند که این بیانیه به معنی تغییر در منشور آن نیست.
در سال ۲۰۰۶ ، حماس در انتخابات شورای قانونگذاری فلسطین که پارلمان تشکیلات خودگردان فلسطینی محسوب میشود به پیروزی بزرگی رسید و اختلاف آن با محمود عباس، رئیس تشکیلات فلسطینی، شدت گرفت.
از ماه ژوئن سال ۲۰۰۷ درگیریهای خونین بین دو گروه فلسطینی حماس و فتح (به رهبری محمود عباس) آغاز شد و با پیروزی شبهنظامیان حماس بر نیروهای امنیتی تشکیلات خودگردان در غزه پایان یافت.
حماس پلیس و نیروهای امنیتی تشکیلات خودگردان را که طبق توافق خروج اسرائیل از غزه قرار بود امنیت این منطقه را در دست داشته باشند از غزه اخراج کرد. به این ترتیب، مناطق زیر نظر تشکیلات خودگردان به کرانه باختری رود اردن منحصر و حماس خود به دولت مسلط بر غزه تبدیل شد.
به همین دلیل، اسرائیل مسئولیت حملات شبهنظامیان تندرو از غزه را برعهده حماس میداند و در واکنش به این حملات سه بار به عملیات گسترده نظامی علیه غزه دست زده است: عملیات قالب سربی در دسامبر ۲۰۰۸ ، عملیات ستون دفاعی در نوامبر ۲۰۱۲ و عملیات لبه محافظ در ژوئیه ۲۰۱۴.
این عملیات در ادامه درگیری مرزی ناشی از حملات موشکی از غزه به خاک اسرائیل و حملات هوایی اسرائیل به غزه در تلافی این حملات آغاز شد.
جنگهای سالهای ۲۰۰۸ و ۲۰۱۲ باعث تضعیف نظامی شدید حماس شد اما به خاطر اینکه از جنگ با اسرائیل جان به در برده بود از حمایت فلسطینیان برخوردار شد.
طبق توافق اسرائیل با مصر و تشکیلات خودگردان که پس از خروج اسرائیل از نوار غزه امضا شد، با اخراج نیروهای امنیتی تشکیلات خودگردن از غزه، این منطقه تحت محاصره مصر و اسرائیل قرار گرفت و با آغاز اعتراضات موسوم به بهار عربی در تلاش برای کسب دموکراسی در کشورهای عرب، انزوای حماس شدت گرفت.
سرنگونی محمد مرسی، رئیس جمهوری اسلامگرای مصر در ژوئیه ۲۰۱۳ که به متحد اصلی حماس تبدیل شده بود، ضربه شدید دیگری به حماس زد.
در آوریل ۲۰۱۴ ، پس از سالها کشمکش و اختلاف، حماس توافقنامه آشتی با گروه فتح شامل تلاش برای تشکیل دولت وحدت ملی فلسطینی را امضا کرد اما این توافقنامه هرگز به مرحله اجرا نرسید.
پس از انتفاضه اول، حماس به عنوان مخالف اصلی توافقنامه صلح اسلو بین اسرائیل و سازمان آزادیبخش فلسطین در صحنه ظاهر شد.
با وجود اقدامات اسرائیل و سرکوب این گروه توسط تشکیلات خودگردان فلسطینی، حماس با ابداع و توسل به حملات انتحاری توانست موقعیت خود را حفظ کند.
از جمله در فوریه و مارس ۱۹۹۶ این گروه به تلافی ترور یحیی عیاش، مسئول ساختن بمب در تشکیلات حماس که دسامبر ۱۹۹۵ کشته شده بود، به یک رشته بمبگذاری انتحاری در اتوبوسهای شهری داخل اسرائیل مبادرت کرد که در جریان آن، تقریبا ۶۰ غیرنظامی به قتل رسیدند.
حماس به خاطر استفاده از بمبگذاری انتحاری با انتقادهایی مواجه شده است.
شیخ احمد یاسین، رهبر معنوی حماس در سال ۲۰۰۴ هنگام خروج از مسجدی در غزه هدف موشک اسرائیل قرار گرفت و کشته شد
این بمبگذاریها باعث دلسردی مردم اسرائیل از روند صلح با فلسطینیان و تشکیل کشور مستقل فلسطینی شد و موضع گروههای راستگرا و مخالف صلح در داخل اسرائیل را تقویت کرد که نتیجه آن به قدرت رسیدن بنیامین نتانیاهو، از مخالفان سرسخت توافق اسلو بوده است.
به ویژه پس از ناکامی بیل کلینتون، رئیس جمهوری آمریکا، برای تشویق اسرائیل و فلسطینیان به تسریع روند صلح در اجلاس کمپ دیوید در سال ۲۰۰۰ میلادی و به راه افتادن "انتفاضه دوم" در سرزمینهای فلسطینی، اسرائیل به شدت عمل علیه فلسطینیان روی آورد به خصوص اینکه مقامات اسرائیلی دولت خودگردان فلسطینی به رهبری یاسر عرفات را متهم میکردند که با وجود نشان دادن گرایش ظاهری به صلح، مخفیانه از عملیات مرگبار انتحاری حماس حمایت و به این گروه کمک مالی میکند.
در این میان، حماس با گرتهبرداری از گروه مصری اخوانالمسلمین به منظور جلب حمایت فلسطینیان به یک رشته اقدامات خیریه از جمله ایجاد درمانگاهها و آموزشگاههایی در سرزمینهای فلسطینی دست زد تا از احساس سرخوردگی فلسطینیان که تشکیلات خودگردان را فاسد و فاقد کارآیی میدیدند بهرهبرداری کند.
در واقع بسیاری از فلسطینیان از موج حملات انتحاری گروه حماس در سالهای نخست انتفاضه دوم حمایت میکردند.
آنها این عملیات انتحاری یا به قول حماس "استشهادی" را به منزله انتقامگیری از خساراتی میدانستند که اسرائیل به آنان وارد میکرد.
پس از مرگ یاسر عرفات، رهبر فتح و رئیس تشکیلات خودگردان در سال ۲۰۰۴، محمود عباس جانشین او شد.
محمود عباس موشکپرانی حماس به اسرائیل را زیانبار میدانست زیرا خسارتی که این موشکها به اسرائیل وارد میکنمد ناچیز است اما واکنش اسرائیل به آن به ویرانی و کشتار فلسطینیان منجر میشود.
هنگامی که حماس در انتخابات پارلمانی فلسطینی در سال ۲۰۰۶ یک پیروزی چشمگیر به دست آورد، زمینه برای مبارزه آشکار با فتح فراهم شد.
حماس تمامی تلاشهای رهبری فلسطینی و کشورهای عرب برای توافق با تشکیلات خودگردان و قبول توافقنامه بین فلسطینیان و اسرائیل را رد و تاکید کرد که به جنگ برای از میان بردن اسرائیل متعهد است.
در منشور حماس، "فلسطین تاریخی" که از جمله شامل اسرائیل کنونی است، سرزمین اسلامی توصیف و هرگونه صلحی با "دولت یهودی" منتفی دانسته شده است.
این منشور همچنین در بندهای مختلف به یهودیان به عنوان "یک امت دینی" حمله کرده که باعث ایراد این اتهام شده که حماس یک گروه یهودستیز است.
البته بعدها حماس طرحی را هم ارائه کرد که طبق آن، اگر اسرائیل به طور کامل از تمامی اراضی که در جنگ ۱۹۶۷ اشغال کرده - شامل کرانه باختری، نوار غزه و تمامی اورشلیم (بیت المقدس) - عقب نشینی کند و آنها را تحویل دهد، حماس در مقابل آماده است با آن کشور به مدت ده سال "توافق آتشبس" امضا کند.
شرط دیگر حماس برای این آتشبس موقت این است که چند میلیون فلسطینی که خود یا پدرانشان در جریان جنگ ۱۹۴۸ اعراب با اسرائیل از این سرزمین گریختند یا اخراج شدند به سرزمین پدرانشان، یعنی کشور اسرائیل بازگردند و اراضی و خانههایشان را پس بگیرند.
در واکنش به عملیات حماس علیه اسرائیل، طی سالیان گذشته نیروهای امنیتی و نظامی اسرائیل شماری از اعضا و رهبران این گروه را کشتهاند. ازجمله شیخ احمد یاسین، که از او با عنوان بنیانگذار حماس نام برده میشد، در یک حمله موشکی در مارس ۲۰۰۴ کشته شد
عبدالعزیز الرنتیسی که پس از احمد یاسین به عنوان رهبر حماس در غزه ظهور کرده بود هم در آوریل ۲۰۰۴ کشته شد.
از دیگر مقامات برجسته حماس که توسط اسرائیلیها کشته شدند میتوان به صلاح شحاده، فرمانده تیپهای عزالدین قسام در ژوئیه ۲۰۰۲ ، اسماعیل ابو شنب در اوت ۲۰۰۳، سعید صیام در ژانویه ۲۰۰۹ و احمد جباری فرمانده تیپهای عزالدین قسام در نوامبر ۲۰۱۲ اشاره کرد.
پس از کشته شدن شیخ یاسین به عنوان رهبر حماس، خالد مشعل به عنوان رهبر سیاسی این گروه در تبعید معرفی شد و در ماه مه سال ۲۰۱۷ اسماعیل هنیه که در غزه مستقر بود جای او را گرفت.
پیروزی حماس و قدرت گرفتن آن در غزه باعث شد تا اسرائیل و چند کشور غربی تحریمهایی را علیه غزه به اجرا بگذارند.
پس از آنکه حماس در سال ۲۰۰۰۷ نیروهای تشکیلات خودگردان فلسطینی به عنوان "دولت موقت" فلسطینیان را از غزه بیرون راند، اسرائیل محاصره غزه را شدت بخشید و موشکپرانی از غزه به سوی اسرائیل و واکنش نظامی اسرائیل به آن نیز شدت گرفت.
در دسامبر همان سال، اسرائیل عملیات قالب سربی را با هدف "خاموش کردن موشکپرانی" آغاز کرد که ۲۲ روز ادامه داشت و در جریان آن، بیش از ۱۳۰۰ فلسطینی و ۱۳ اسرائیلی کشته شدند.
اسرائیل همین دلیل را برای آغاز عملیات هشت روزه ستون دفاعی در سال ۲۰۱۲ عنوان کرد که با کشته شدن احمد جباری آغاز شد و در جریان آن، حدود ۱۷۰ فلسطینی که بسیاری از آنان عمدتا غیرنظامی بودند و شش اسرائیلی جان خود را از دست دادند.
Фото недоступнеДивитись в Telegram
سخنرانی تاریخی و روشنگر آنتونیو گوترش دبیرکل سازمان ملل در جلسه شورای امنیت:
«حفاظت از غیرنظامیان در هر درگیری مسلحانهای اصل اول است. حمایت از غیرنظامیان به معنی استفاده از آنها به عنوان سپر انسانی نیست. به این معنی نیست که به یک میلیون نفر دستور تخلیه خانههایشان به جنوب را بدهید که نه پناهگاهی هست و نه آب و غذا و دارو و سوختی و بعد آن جنوب را بمباران کنید.
حمله هفتم اکتبر در خلاء روی نداده و مردم فلسطین ۵۶ سال است که گرفتار اشغالی اختناقآور هستند. میبینند که بر زمینهایشان شهرکسازی میشود و گرفتار خشونت میشوند، اقتصادشان خفه شده، مردمشان بیجا شدهاند و خانههایشان ویران شده است اما نه رنج مردم فلسطین حمله حماس را توجیه میکند و نه حمله منزجزکننده حماس مجازات جمعی مردم فلسطین را.»
دایره مینا جدید 🌺
@daamina2
👎 1
🔴فوارهی جوشان فلسطین
🔷کمال اطهاری
جسم زیبایی خود را میجست
رگ بگشودهی خود را یافت.
نه! مگویید، مگویید
به تماشایش بنشینم.
من ندارم دل فوارهی جوشانی را دیدن
(لورکا، ترجمهی شاملو)
🔸وقتی واژهی فلسطین را که بهکار میبریم خون و درد چنان از میان حروف بیرون میجهند، که کلمات نیز میمویند. همانطور که بسیاری از مقامات امنیتی اسرائیل پیشبینی کرده بودند، نابرابریهای اجتماعی، فساد و بیاعتمادی مردم به دولت، سیاست آپارتاید، بیخانمانی و کشتار فلسطینیان، و بنبست صلح توسط دولت دینسالار اسرائیل، در «طوفان الاقصی» سربرکشید. اما آیا «طوفان الاقصی» خود به خود توازن قوا را بهنفع مردم فلسطین تغییر میدهد؟ آیا جلادی دولت دینسالار اسرائیل آب رفته را به جویش بازمیگرداند؟ آیا «طوفان الاقصی» خود به خود توازن قوا را بهنفع دولت دینسالار ایران در منطقه تغییر میدهد؟ پاسخ به این پرسشها میتواند راهی برای بهدست آوردن هژمونی جایگزین در منطقه، در مقابل گرایشهای دینسالارانهی جناحهای حاکم در این دو دولت باشد. برای چنین پاسخی باید تحلیلی چندعلیتی (over-determination) داشت که در این یادداشت میکوشم نمایی از آن را بهدست دهم.
▪️یک رکن اساسیِ تشکیل کشور اسرائیل در سال ۱۹۴۸، گرد آمدنِ دوبارهی امت یهود بهمثابه «قوم برگزیده» در «سرزمین موعود»، و رکن دیگر آن تشکیل دولت ملی آن هم با گرایش چپ بود. تشکیل کشور اسرائیل باعث رشد بنیادگرایی مذهبی در بین مسلمانان خاورمیانه گشت، مسلمانان که با مسیحیان در جنگهای صلیبی بر سر بیتالمقدس پیروزمندانه جنگیده بودند، ناگهان مردم فلسطین را آواره و بیتالمقدس را در اختیار یهودیان دیدند. از سوی دیگر در اسرائیل پس از جنگهای ۱۹۶۷ و ۱۹۷۳ بنیادگرایی مذهبی افراطی به رهبری حزب لیکود (که اکنون نمایندهاش نتانیاهو است) بالا گرفت و پس از کشمکشهای بسیار، بالاخره به روی کار آمدن دولت دینسالار کنونیِ نتانیاهو انجامید. بدون شک فروپاشی شوروی، تضعیف سوسیالدموکراسی، و جهانیشدن سرمایه در موفقیت نتانیاهو نقش داشت، اما حکم آن را ترامپ (بهعنوان نمایندهی جناح راست افراطی سرمایهداری ایالات متحده برای احیای تکهژمونی آن) صادر کرد، ترامپی که مورد علاقهی راست افراطی در ایران بود و هست.
🔸دولت دینسالار اسرائیل، مانند جناح حاکم بر دولت در ایران، میکوشد جامعهی مدنی اسرائیل را به یک «امت» تبدیل کند، امتی که هدفش تسخیر سرزمین موعود «اسرائیل بزرگ» بر اساس وعدهی خدا به ابراهیم در تورات است. جامعهی مدنی در یک دولت ملی برای آنها هیچ ارزشی ندارد. همانطور که ملت ایران برای جناح حاکم بر دولت تنها یک امت شیعی برای تفوق آنها در منطقهی خاورمیانه است، در چشم جناح حاکم بر دولت اسرائیل نیز جامعهی مدنی آن امت یهودی است که باید سرزمین موعود را بهطور کامل فتح کند و زمینه را برای ظهور «ماشیاح نجاتبخش» آماده سازد. در این میان گفتمان دولت اسرائیل بسیار زبدهتر از دولت ایران است. اسرائیل بهخوبی میداند چگونه بار منفی واژهی تروریسم را بر دوش مسلمانان بگذارد، و راست افراطی در دولت ایران بهخوبی این وظیفه را بهانجام میرساند. این جناح که تفاوت بین «راهبرد سیاسی» و «گفتمان سیاسی» را نمیداند، گمان میکند پیوسته باید برای نابودی اسرائیل و ریختن مردم آن به دریا شعار دهد، سفارتخانه آتش بزند و... تا انقلابی باشد.
▪️گفتمان سیاسی دولت بنیادگرای اسرائیل متکی به نفی تروریسم و عملیات انتحاری بنیادگرایان اسلامی، دیوار ضد تروریسم، دفاع از دموکراسی، هولوکاست، و... برای توجیه راهبردهای اشغالگرانهی خود است، اما در مقابل دولت بنیادگرای ایران از واژگان اسلامی چون عملیات شهادتطلبانه، امت واحده، حکومت اسلامی، دشمن صهیونیستی و... برای پیشبرد اهداف خود بهره میگیرد. بهعبارت دیگر دولت بنیادگرای اسرائیل هرچه بیشتر میکوشد در گفتمان سیاسیاش تعهد خود را به وعدهی الهی پنهان کند، تا قطعنامههای متعدد شورای امنیت و مجامع سازمان ملل را علیه خود دور بزند و حق تعیین سرنوشت فلسطینان را به رسمیت نشناسد؛ اما دولت بنیادگرای ایران چون در بین آنها قطعنامهی موجودیت اسرائیل را قبول ندارد، گفتمان سیاسی خود را بر وعدهی الهی استوارتر میکند تا منزویتر گردد.
🔸هژمونی سیال است، چون هیچ موقعیت و موفقیتی پایدار نیست. درست همان عواملی که باعث کسب هژمونی میشوند، آن را تضعیف میکنند. تضعیف هژمونی فرهنگی جریان چپ در اثر جهانیشدن سرمایه، علاوه بر بحران اقتصادی، اینک به «پساصهیونیسم» انجامیده که هم ارزشهای لیبرال در آن قوی است و هم عرفان یهودی (مانند کابالا) در آن پرورده شده است......
متن کامل:
https://cutt.ly/LwW5LTfz
بیانیه شورای دبیران نشریه میهن
شورای دبیران نشریه میهن پس از حدود نه سال انتشار ادواری به صورت یک نشریه اینترنتی، بنا به دلایلی، تصمیم به قطع انتشار میهن به صورت مجله اینترنتی ادواری گرفته است.
شورای دبیران میهن قضاوت در باره مزیتها و کاستیهای این 48 شماره را به خوانندگان عزیز نشریه می سپارد اما همه تلاش این شورا و مجموعه دوستانی که در این سالیان همکار و همراه یکدیگر بوده ایم این بوده است که بتوانیم در حد توان محدودمان به مبرم ترین مسائل سیاسی کشور، البته از منظر راهبردی و نه صرفا تحلیل مسائل روز، بپردازیم. مرور عناوین انتخابی برای هر شماره نشریه در طول این سالها شاید به خوبی بیانگر این رویکرد باشد.
صحنه سیاست و سیاست ورزی ایرانیان در طول این سالیان اما، شاهد حوادث گوناگونی بوده و فراز و نشیبهای مختلفی را پشت سر گذاشته است. یکی از این تحولات هم تغییر ماهیت ارتباط ، رسانه و شیوه ها و ابزارهای گوناگون آن بوده است.
میهن دوره اخیر خود را از یک نشریه هم کاغذی و هم مجازی آغاز کرد ولی در گذر زمان نشر کاغذی را متوقف نمود و سالهاست که به صورت ادواری در فضای مجازی منتشر می شود.
اگر نگوییم در چند سال ولی با تاکید میتوانیم بگوییم در چند ماهه اخیر، به خصوص بعد از جنبش مهسا، مسئولان نشریه به تناوب در باره میزان ارتباط گیری ما با مخاطب و به هنگام و موثر بودن آن به صورت یک مجله اینترنتی آن هم با فواصل دو ماهه، بحث و گفتگو داشته ایم.
در این نوشتار ضروری می دانیم که این جمع بندی شورای دبیران را با همراهان و همکاران و به خصوص با خوانندگانی که بسیاری شان در طول این سالیان مشوق ما بوده اند در میان بگذاریم که با توجه به سیر شتابناک حوادث در عرصه سیاسی کشورمان از یکسو و کندی ارتباط به خاطر شکل و شمایل نشریه ای با فاصله دو، سه ماه (به صورت یک نشریه اینترنتی به همراه نسخه پی دی اف هر شماره)، از دیگر سو، به نظر می رسد دیگر میهن در شمایل کنونی اش از کارایی لازم برای ارتباط گیری با مخاطب و به هنگام و موثر بودن آن برخوردار نباشد.
بر این اساس شورای دبیران میهن به این تصمیم رسیدیم که با قطع انتشار کنونی به بررسی این بپردازیم که آیا بهتر نیست که صورت و سیمای میهن به عنوان یک رسانه سیاسی- راهبردی تغییر کند و مثلا به مثابه یک اتاق فکر با همان رویکرد اما به شکل سیال تر و فعال تری در شکل چند رسانه ای و به خصوص به صورت ویدئویی در آید و تولید محتواهای راهبردی را نه دیگر الزاما به صورت مقاله بلکه به اشکال مختلف به خصوص به صورت صدا و تصویر در فضای مجازی با تناوب زمانی بسیار کمتری منتشر کند.
با سپاس از یکایک نویسندگانی که در این ۹ سال آثار و آراء ارزشمندشان را به میهن سپردهاند و با قدردانی از همه خوانندگان و مشاوران و منتقدان، شورای دبیران میهن درباره آنچه گفته شد همفکری میکند تا به یک نتیجه مشخص برسد. امیدواریم علیرغم همه محدودیتهای مالی که همیشه داشته و داریم، بتوانیم هر چه زودتر در شکل و صورتی متفاوت و متناسب با شرایط جدید، مباحث و دغدغههای راهبردی و مبرم میهنمان را، در حد توان محدودمان پیش ببریم. در این مسیر از هر نوع مشورت و کمک مادی و معنوی و همراهی مخاطبان عزیزنیز استقبال میکنیم.
شورای دبیران نشریه میهن
جواد اکبرین، رضا علیجانی، علی کشتگر و محسن یلفانی
سی مهر 1402/ بیست و دو اکتبر 2023
*دیدبان حقوق بشر اسرائیل را به "جنایت جنگی" متهم کرد*
سازمان دیدبان حقوق بشر دولت اسرائیل را به دلیل محدود کردن کمکرسانی به نوار غزه به جنایت جنگی متهم کرد. این سازمان گفته است رهبری اسرائیل از روی قصد، رنج مردم غیرنظامی درغزه را با جلوگیری از ورود آب، برق و سوخت بدتر میکند.
این نهاد تاکید کرده که "جنایات حماس در روز هفتم اکتبر جنایت جنگی را توجیه نمیکند". کمکهایی که تا کنون به غزه ارسال شده کفاف نیازهای جمعیت دو میلیون و ۴۰۰ هزار نفری این منطقه تحت محاصره را نمیدهد.