❥𝑹𝒐𝒎𝒂𝒏 𝑾𝒐𝒓𝒍𝒅༢

ترنم به سمتم اومد یه برگه دستش بود که جلوم وایساد و گفت - پس تبریکت کو؟! سوالی نگاش کردم که با اون لبخند چندش همیشگیش لب‌زد حامله م از شوهرت رستا خانم🚫❗️ https://t.me/+Vav6TGtYbgU1Mzlk

دختره با پسرعموی شوهرش بهش خیانت می‌کنه 🤭❗️♨️ https://t.me/+Vav6TGtYbgU1Mzlk سرمو گرفتم بالا تا دیدمش با اخم نگاش کردم پالتوشو زدم کنار که یه نیم تنه قرمز پوشیده بود با همون اخمم و با جدیت گفتم - سریع عوضش میکنی نگاهی به لباسش کرد و گفت - چشه مگه رفتم از تو کمد یه لباس یقه #اسکی برداشتم گرفتم جلوش #اَبروشو بالا انداخت که با داد گفتم - جلو اون فرزاد میخوای اینجوری باشه که چی ها؟ با حرص ازم گرفت و لباسشو عوض کرد و رو بهم گفت - حالا اجازه میدید بریم #جناب؟🚫 دستمو به حالت اینکه راه بیوفت #تکون داد و رفت بیرون درو بستم #رفتم سوار ماشین شدم وقتی رستا هم نشست راه افتادم هین رانندگی گفتم - نبینم باهاش صمیمی حرف بزنی از کنار منم جم نمیخوری‌‌ اروم گفت - هرکاری دوست دارم میکنم عصبی زل زدم بهش - چی؟ با #حرص گفت همین که شنیدی راه و کج کردم و دور زدم که رستا گفت - چکار میکنی چرا برگشتی؟ #پاکت سیگار و از تو داشبورد دراورد یه نخ سیگار برداشتم و روشن کردم گذاشتم گوشه ی لبم گفتم - تا دفعه ی آخرت باشه رو حرف من حرف میزنی عصبی سیگار و از لبم برداشتم گذاشت رو دستم و رو دستم خاموشش کرد و گفت - تا توهم دفعه ی آخرت باشه به من دستور میدی سریع زدم رو ترمز دستشو پس زدم دستمو گذاشتم رو جایی که #خاموش کرد خیلی میسوخت صورتمو از درد جمع کردم با #عربده گفتم - این چه کاری بود⁉️ https://t.me/+Vav6TGtYbgU1Mzlk

دختره با پسرعموی شوهرش بهش خیانت می‌کنه 🤭❗️♨️ https://t.me/+Vav6TGtYbgU1Mzlk سرمو گرفتم بالا تا دیدمش با اخم نگاش کردم پالتوشو زدم کنار که یه نیم تنه قرمز پوشیده بود با همون اخمم و با جدیت گفتم - سریع عوضش میکنی نگاهی به لباسش کرد و گفت - چشه مگه رفتم از تو کمد یه لباس یقه #اسکی برداشتم گرفتم جلوش #اَبروشو بالا انداخت که با داد گفتم - جلو اون فرزاد میخوای اینجوری باشه که چی ها؟ با حرص ازم گرفت و لباسشو عوض کرد و رو بهم گفت - حالا اجازه میدید بریم #جناب؟🚫 دستمو به حالت اینکه راه بیوفت #تکون داد و رفت بیرون درو بستم #رفتم سوار ماشین شدم وقتی رستا هم نشست راه افتادم هین رانندگی گفتم - نبینم باهاش صمیمی حرف بزنی از کنار منم جم نمیخوری‌‌ اروم گفت - هرکاری دوست دارم میکنم عصبی زل زدم بهش - چی؟ با #حرص گفت همین که شنیدی راه و کج کردم و دور زدم که رستا گفت - چکار میکنی چرا برگشتی؟ #پاکت سیگار و از تو داشبورد دراورد یه نخ سیگار برداشتم و روشن کردم گذاشتم گوشه ی لبم گفتم - تا دفعه ی آخرت باشه رو حرف من حرف میزنی عصبی سیگار و از لبم برداشتم گذاشت رو دستم و رو دستم خاموشش کرد و گفت - تا توهم دفعه ی آخرت باشه به من دستور میدی سریع زدم رو ترمز دستشو پس زدم دستمو گذاشتم رو جایی که #خاموش کرد خیلی میسوخت صورتمو از درد جمع کردم با #عربده گفتم - این چه کاری بود⁉️ https://t.me/+Vav6TGtYbgU1Mzlk

#زود_جوین_شو_لینک_الان_باطل_میشه🧨🔞‼️ https://t.me/+ZKdhyi3QRJNhZWQ0 نیم نگاهی به خودم تو آینه انداختم که لباسِ پُف پُفیم توی تنم‌ می‌درخشید. با باز شدن در ترسیده به #عقب برگشتم و با دیدنِ راستین ترس به جونم افتاد. با استرس لب زدم: -تو اینجا چیکار می‌کنی؟! #پوزخندی زدُ در حالی که به سمتم میومد #غرید: -مگه بهت نگفتم برای #کثا*فت‌کاری باید بری #اروپا، بد کسیو‌ پیچوندی‌ #کوچولو! آب دهنم رو #قورت دادم و با #هق‌هق گفتم: -دست از سرم‌ بردار من وسیله برای مَر*د‌ها نیستم! دستم رو فشرد و زمزمه کرد: -تو برای گر*م کردن تخت ماها‌ آفریده شدی پس سعی کن لقمه‌ی گنده‌تر از دهنت برنداری! بغضم رو قورت دادم و خواستم چیزی‌بگم که با خنده‌ای که گوشه‌ی لبش بود گفت: -قراره سرت‌ شرط‌بندی‌ کنم! در حالی که سر تا پام رو نگاه می‌کرد با لحن #خماری گفت: - فکر کنم پانصد میلیونی بی‌ارزی‌! با #جیغ گفتم: - نه! لطفا. غرولندی کرد و سری تکون داد؛ پرتم کرد رو تخت و گفت: - پس #تکمی**نم کن! https://t.me/+ZKdhyi3QRJNhZWQ0 #دختری_که_سرش_شرط‌بندی‌_میشه❌😳

دختره از خونه فرار میکنه ببین کجا فرار میره❌😨 https://t.me/+cd0iSlwJ3bE4MWVk هر چه قدر راه میرفتم نمیرسیدم #نفس نفس میزدم قلبم از سینه ام میزد بیرون کمی مالشش دادم تا دردش کمتر بشه،دیگه نمیتونم نفس بکشم نمیدونستم کجا میرم روی زمین افتادم و #مردی کنارم رد می شد با #عجله کنارم نشست و گفت: _حالتون خوبه خانم؟ بریده بریده گفتم:ح...ا ..ل..م خ..وب ..نی..ست...کمکم...ک...نی..د تند تند تکونم داد و صداش ناواضح شد انگار کنار گوشم سوت میزدن کم کم تصویر ناواضح شد و تاریکی مطلق ...تا اینکه عضویت محدود❌ فقط همین امروز لینکش رایگانه😱 https://t.me/+cd0iSlwJ3bE4MWVk https://t.me/+cd0iSlwJ3bE4MWVk

#فیلم_سینمایی 📽✨ The Twilight 2008(1) | گرگ و میش ۱ ژانر : عاشقانه/ درام / غم‌انگیز •دختر جوانی به نام بلِا سوان تصمیم می‌گیرد از خانه ی مادرش در فینیکس در آریزونا به شهر کوچک فورکس در ایالت واشنگتن نقل مکان کند و در کنار پدرش چارلی زندگی کند. در مدرسه بِلا با همکلاسی اش ادوارد کالن آشنا می‌شود. ادوارد در اصل خون آشام ۱۰۹ ساله‌ای است که در ظاهر پسری جوان به نظر می‌آید و…🤭💛 • بدون سانسور 🔞 • زیرنویس فارسی | 480p ༆ T.me/BlackWhiteMemo

﮼دل من تنگ شده:)❤️‍🔥

؛✿━━━━━━━━━━━━⋯⋯━┏ •🐾•اوتاکوها⇢ @sad7ia •🫂•تکستام⇢ @harf_hham •🤤•عاشقانه‌هام⇢ @Love_Hmaafz •💕•کیپاپری‌ها⇢ @landblackpinkbts •🌙•ماهِ دل⇢ @tanassokh_ruh ؛✿━━━━⋯⋯ ━━━━━━━━━┗ ؛✿━━━━━━━━━━━━⋯⋯━┏ •🫐•والپیپر⇢ @Wallpape_rz •💜• بنگتن⇢ @armgbtss •🍷•وانشات⇢ @bts_7boy_yn •❤•عشقم ⇢ @asheghbash0 •🦋•بلینک⇢ @blackpink_editi ؛✿━━━━⋯⋯ ━━━━━━━━━┗ ؛✿━━━━━━━━━━━━⋯⋯━┏ •👸🏻•انیمیشن⇢ @Background_fantezi •🌈•رنگارنگ⇢ @Rangio_o •💟•آرمی⇢ @bts_tumblerr •🎵•واوو⇢ @Meowanimelove •💨•پروف⇢ @khas_land22 ؛✿━━━━⋯⋯ ━━━━━━━━━┗ ؛✿━━━━━━━━━━━━⋯⋯━┏ •🌚•موزیک⇢ @song_with_translation •🕊•انگیزشی⇢ @Moonreflectionnn •🐥•اسکیزد⇢ @STRAYKIDS12 •🌸•روتین⇢ @Smoothiea •🤍•جنلیسا⇢ @jenlisa_tumblr_bp ؛✿━━━━⋯⋯ ━━━━━━━━━┗ ؛✿━━━━━━━━━━━━⋯⋯━┏ •🍓•دیلی‌ِیه‌کاپل⇢ @Uber_Erdbeere •🙊•رمان‌هات⇢ @MohadesehNavel‌‌ •❌•رمان⇢ @jadoyechashmanato •♥️•رمان‌عاشقانه⇢ @Kolivand_Sh •🤝•صلح⇢ @donyayysolhamiz ؛✿━━━━⋯⋯ ━━━━━━━━━┗ ؛✿━━━━━━━━━━━━⋯⋯━┏ •👩🏻‍🦱•دخترونه⇢ @donyaykioot •🎈•کپشن⇢ @Faryade_Biseda1 •🌱•انزوا⇢ @falldaily •💵•لاکچری⇢ @Forex_wallstreet •📘•کنکور⇢ @engliishmode ؛✿━━━━⋯⋯ ━━━━━━━━━┗ ؛✿━━━━━━━━━━━━⋯⋯━┏ •💕•پروفایل⇢ @Donyay_sargrme •🩸•پریود⇢ @Cute_Period •❤️‍🔥•اروتیک⇢ @Romaan_World •🌝•ماهرخ⇢ @moooodlife •❤️‍🩹•ست‌طوری⇢ @BlackWhiteMemo ؛✿━━━━⋯⋯ ━━━━━━━━━┗ ؛✿━━━━━━━━━━━━⋯⋯━┏ •🍓•لیستی‌پرجذب‌بیلے⇢ @BILLIE_LISTI_TB ؛✿━━━━⋯⋯ ━━━━━━━━━┗