[دیــوانه چنیـن بایـد]

من آرزویی بعدِ تو ندارم بخوام کنار تو بذارم بری، دَووم نمیارم! این زندگی رو بعد تو نمی‌خوام آخه برام همه‌ی دنیام تـویی دار و ندارم...! [دیــوانه چنیـن بایـد]

چرا هر چقدر گریه می‌کنم، خالی نمی‌شم؟

ئی داد و بی‌داد درمانِم نیه ای داد و بی‌ داد که دردِ من درمانی نداره...

-برای کیان- لالای لای رودُم هی په چه بلی بی سرم آوردی...!

بعد از تو اشک، هيچ امانم نمی‌دهد اسم مرا، بدون تو، باران گذاشتند...! -امين شهلا

ای داس‌های کهنه که بر تیغه‌هایتان خشکیده خونِ یاسِ بنفش و سپیدِ ما ما کاشتیم و تیغِ شمایان نمی‌رسد هرگز به عمقِ خاک و به بذرِ امید ما ما سبز می‌شویم ما بیشه می‌شویم ما بر خلافِ میلِ شما ریشه می‌شویم بعد از هزار سال ما وارثانِ شادی و اندیشه می‌شویم روز زوالِ ظلمِ شما داس‌های مرگ از راه می‌رسد خواهید سوخت با همهٔ اقتدارتان در شعله های خشمِ همین بیشهٔ صبور روزی نه دیر                  روزی نه دور...! -شروین سلیمانی

گلوی مرغِ سحر را بریده‌اند و هنوز در این شطِ شفق                          آوازِ سرخِ او                                         جاری‌ست... -هوشنگ ابتهاج

هوای امشب، تلفیق بوی خون و بارونه...!