cookie

Ми використовуємо файли cookie для покращення вашого досвіду перегляду. Натиснувши «Прийняти все», ви погоджуєтеся на використання файлів cookie.

avatar

🌈𝙍𝙖𝙞𝙣𝙗𝙤𝙬'𝙨 𝙬𝙞𝙣𝙜𝙨🦋

‌➖⃟🕊••✩[بـال می‌گُـشایَم و مـی‌پَرَم و تـا رنـگینْ کـمانِ طُ پَــرواز مـی‌ُکنم..!]•• 🌙|• دنیای رنگی رمانک‌های ما🏳‍🌈 ❄️|• هر گرایشی آزاد💯 ❤️‍🔥|• ناشناس نقاش °بال‌های رنگین‌کمان° ->>https://telegram.me/BChatBot?start=sc-1105421-Gh23qxM

Більше
Рекламні дописи
965
Підписники
-524 години
-177 днів
+5330 днів

Триває завантаження даних...

Приріст підписників

Триває завантаження даних...

Repost from N/a
00:03
Відео недоступне
رمان دیگم با ژانر گی کلکلی طنز پسری که بوکسره و هیچ کس حریف مشت‌هاش نیست!🧨🥊 تاحالا هیچ کدوم از حریف‌هاش داخل رینگ جون سالم به در نبردن 🫀🦾 یک شب توسط جیب بری زخمی می‌شه🥲🔥 از اینکه اون شب بارونی کتک خورده دنبال اون جیب بر میزه و میرسه... ❤️‍🔥 پسر لرزون و بغلی ولی تخس و بد دهن و فایتر قصه می خواد ادبش کنه پس میبره و تربیتش می کنه دلش میرسه🔥♥️ https://t.me/+Mb5LTFQQ0FNkM2Q0 https://t.me/+Mb5LTFQQ0FNkM2Q0 ۸ صبح پاک شه 🌞
Показати все...
F2faq_KXgAEzhq4.mp40.58 KB
Repost from N/a
00:02
Відео недоступне
اون یه آلفای سرد و خشنه! حروم زادس و کثافته .. تختش بوی منی و سکس میده ... فقط با پسرها همخواب میشه و به عشق اعتقاد نداره تا اینکه دوست پسر کارمندش رو می بینه ...🍓🍼🏳‍🌈 آیان رو می دزده و با جون دوست دخترش تهدید می کنه و یه شب کاری می کنه آیان باهاش سک.س کنه... آیان برای تلافی شورت ویبراتور برای سایمان میخره 😁💦 و سایمان آیانو میفروشه🥹❤️‍🩹 https://t.me/+JiWDKAGges5hZWM0 https://t.me/+JiWDKAGges5hZWM0 ۸ صبح پاک شه 🌞
Показати все...
b6db231e-65e0-4129-ad78-0e21d87ff27a.MP40.86 KB
Repost from N/a
گی🏳‍🌈 اروتیک💦 خشن🔞 من اهورام ❌🔞پسر ایرانی که برخلاف مخالفت‌های همه برای عکاسی به فیلیپین رفتم.🔞❌ اونجا گیر جانشین گروه تروریستی ابوسیاف نایب افتادم. دقیقا شبیه به آهویی که توی دام شیر افتاده بود... مجبور شدم‌ برای آزادیم سک.س پارتنرش بشم اما...💦 https://t.me/+66Owp-Vb5aEwYmE0 ۱۲ شب پاک شه 🌞
Показати все...
Repost from N/a
پسر ایرانی که گیر فرمانده‌ی گروهک تروریستی توی فیلیپین میفته❌♨️
🔞#صحنه‌دارترین‌رمان‌تگلرام🔞 #اهورا پسر ایرانی زیبایی که برای خبرنگاری به #فیلیپین میره و چشم نایب، #جانشین گروه #ابوسیاف رو میگیره...
#بخشی‌از‌رمان
#نایب‌ دست‌های ظریف پسرکش رو به تاج تخت می‌بنده. اهورا تقلایی میکنه. نایب دستی روی شکم سفید پسرک زیباش میکشه. _آروم باش غزال ایرانی، بابایی حواسش به پسر کوچولوش هست.🚫 دیک اهورا رو بین دست بزرگش پمپ می‌کنه که اهورا #آهی میکشه. نایب به سمت #غزالش خم می‌شه و لب‌های سرخ پسر رو به‌ کام میکشه💦👄 https://t.me/+66Owp-Vb5aEwYmE0 #ظرفیت‌محدود...🤤😍 ۱۱شب پاک شه 🌞
Показати все...
Repost from N/a
00:10
Відео недоступне
#گی_دام🔞 #خشن💦 #bdsm🔞 _داری چه #غلطی میکنی اهورا؟ میخواستی #فرار کنی؟! ❌❌تا جایی که ممکن بود ازش دور شد و بلاخره #کنج دیوار گیر کرد. _ تو چه #خری هستی که همچین #گهی خوردی؟ تو اون مغز #فندقی کوچولوت چی میگذره که فکر کردی میتونی از دست من، #نایب بزرگ، فرار کنی؟ #چک محکمی به #صورتش زد. طوری که سرش #گیج رفت و چشماش #سیاهی رفت. داشت روی #زمین می افتاد که نایب اونو #محکم گرفت.❌❌ _ واسه من خودتو به #موش مردگی نزن. حالا که انداختمت تو #قفس و طوری به میله ها #بستمت که فقط #سوراخ کونت در #دسترسم بود، میفهمی با کی طرفی جنده. قراره اون تو حسابی #گاییده شی.🤬 https://t.me/+66Owp-Vb5aEwYmE0 #صکصی 🔞 #گی_دام 😈❌ #محدودیت_سنی💦 ۹ شب پاک شه 🌞
Показати все...
1.82 MB
Repost from N/a
با یه لباس شب قرمز طوری که دار و ندارم بیرون بود جلوش ظاهر شدم! با هیزی داشت اندامم رو دید میزد و کم کم دهنش شل شد و پوزخند زد!🎀💋😈 لبش رو نزدیک لاله گوشم برد و وسوسه وار لب زد: - من چندمین نفریم که قراره باهاش بخوابی؟⛓🧸🎈 دهنم رو باز کردم: - نه وایسا من هنوز... با ضرب سیلی یه طرف صورتم حرفم تو دهنم ماسیده و خودش من رو به حالت پوزیشن داگش برگردون عریان عریان بودم.💯🔞 اشک هام یکی یکی رو گونه هام ریخت. دوست داشتم بکارتم رو به کسی بدم که قراره یه عمر باهاش زندگی کنم نه این که تو قمار تنم رو ببازم.💸💎⚔ https://t.me/+F82aHgJ-F2ZjYjI0 سرگل دختر باهوش و مغروری که سر میز قمار به میلاد میبازه و باید سه روز برده جنسی اون بشه...😳♨️💦 ۵ پاک شه 🌞
Показати все...
Repost from N/a
00:04
Відео недоступне
انگشت هاش رو روی چوچ.ولم تکون میداد باعث میشد بیشتر از قبل تحریک بشم صدای آه و ناله هام بالا بره! دست انداخت شورتم رو درآورد: - اوف میبینم که خوب خیس کردی! اماده‌ای؟🍭🌸 #شهوا.نی خندیدم که با خیسی بهشتم دو تا انگشت وسطی دستش رو خیس کرد و یهو واردم کرد. تک تک سلول های بدنم #مردو.نگیش رو می‌خواست و #ک.صم از شدت داغی نبض میزد. - سرگل داگی شو می‌خوام ک.ص و #کو.نت رو یکی کنم. برگشتم و به طور حرفه‌ای #داگی ایستادم، تمامی نقاط ممنوعه‌ام تو دیدش قرار داشت و سعی داشت با خیسیم آل.تش رو خیس کنه. برجستگیش رو نازم میکشید باعث میشد بیقرار تر بشم، نالیدم: عذابم نده بکن توم! #میخوامت. انگار منتظر حرفم بود که تمام #مردو.نگیش رو داخلم کرد که از اون حجم زیادی بزرگ و کلفت #جیغ زدم با نامردی تا ته توم کرد! فشار داد که دوباره جیغ زدم این بار #موهام رو با دستش گرفت و کشید، داشت #تل.مبه های سنگینی می‌زد بین #لذت و #درد غرق بودم! - #جنده کوچولو مگه همچین چیزی رو نمیخواستی؟ مگه نمی‌خواستی زیر مردونگی #کلفتم جر بخوری؟ با تموم شدن حرفش #اسپنک محکمی به لپ با.سنم زد که جیغ دیگه ای کشیدم و... https://t.me/+F82aHgJ-F2ZjYjI0 ۳ پاک شه 🌞
Показати все...
4.08 KB
Repost from N/a
00:02
Відео недоступне
-آمپول نه ، من میترسم عمو..💉🥺 پنبه آغشته به الکل رو روی باس*ن ژله ای و سفیدم کشید و آروم دم گوشم گفت: -هیییش شل کنی درد نداره ، سفت نمیگیری خودتو ها رومیسا‼️ سرم رو تو بالشت فرو کردم و هق زدم. با فرو رفتن آمپول تو باس*نم خودمو سفت گرفتم و جیغی زدم. با عصبانیت روی باس*نم کوبید و داد زد: -مگه نگفتم خودتو سفت نگیر توله سگ؟! 🍑🔞♨️ https://t.me/+sORs1uA7E80xYjRk https://t.me/+sORs1uA7E80xYjRk لیتل عموی ناتنیش میشه از امپول میترسه ددیش هر شب بهش آمپول میزنه🧸🎀💉💦 ۱۲ ظهر پاک شه 🌞
Показати все...
1.81 KB
Repost from N/a
Фото недоступне
من لئونم ، پسر رئیس بزرگ ترین و بی رحم ترین باند مافیا جهان که عاشق یک پسر بچه شدم و برای بدست آوردنش مامانش کشتم . چهارده سال از اون اتفاق می گذره و اون پسر بچه بزرگ شده و منم عاشق تر اما آیا اتفاقات گذشته تا ابد مخفی می ماند . یا اتفاقات گذشته برملا می شوند و مانند آوار بر سرم سرازیر می شوند ؟! https://t.me/+tgX5AFKEJzdkZDcx https://t.me/+tgX5AFKEJzdkZDcx #گی #مافیایی #سک_سی🔞💦 ۸ صبح پاک شه 🌞
Показати все...
Оберіть інший тариф

На вашому тарифі доступна аналітика тільки для 5 каналів. Щоб отримати більше — оберіть інший тариф.