cookie

Ми використовуємо файли cookie для покращення вашого досвіду перегляду. Натиснувши «Прийняти все», ви погоджуєтеся на використання файлів cookie.

avatar

رشدآزما

نقد و تحلیل کتب زبان و ادبیات فارسی رشدآزمای علوم و فنون ادبی کمک‌اموزشی- کمک‌درسی تماس با ادمین: @Baranismsg @Tmdrsin

Більше
Країна не вказанаМова не вказанаКатегорія не вказана
Рекламні дописи
210
Підписники
Немає даних24 години
Немає даних7 днів
Немає даних30 днів

Триває завантаження даних...

Приріст підписників

Триває завантаження даних...

بریده‌ای از یک ویدیو در یوتیوب (یوتوب) که اشتراکات ریشه‌شناختی در گروه زبان‌های ایرانی را با زبان‌های اروپایی بررسی می‌کند. @Baranisco @Farsitut @Roshdazma
Показати все...
2.28 MB
ماجراهای ما و کلاس‌های آن‌لاین! 😐 خانم معلمِ این توییت، معلم تاریخه.
Показати все...
#کلمات #ماجدة_الرومی #موسیقی_عربی #نزار_قبانی
Показати все...
3d07f233104db54eb536b060194484f710523567-360p.mp311.56 MB
به گمانم، دو شاعر هستند که کلامشان در عرصهٔ سخنوری چونان سحرِ مطلق است و غریب نیست اگر آن‌ها را جادوگران سخن بنامیم؛ #نزار_قبانی، شاعر عرب و #سعدی_شیرازی، شاعر ایرانی. واژگانی که این دو هنرمند به رشتهٔ کلام می‌آویزند، برخاسته از ژرفای روحند؛ زلال، روان و گویا. امشب شما را به ترانه‌ای از خوانندهٔ سرشناس عرب، ماجدةالرومی، با شعری از نزار قبانی مهمان می‌کنم‌. در ادامه می‌توانید متن فارسی و عربی شعر را بخوانید. نام ترانه #کلمات است؛ این ترانه در ۱۲ دقیقه تنظیم شده‌است؛ دوازده دقیقه‌ای که اوج و فرودهای احساسات عاشقانهٔ یک زن را به تصویر می‌کشد؛ با واژگانی که روح را می‌رقصاند و به پرواز می‌آورد. (س. ابراهیمی) کلمات، پیشکش به خوبان. امیدوارم لذت ببرید. 🌻 🔅متن فارسی شعر: در گوشم و در حال رقصیدن... کلماتی می‌گوید که‌ مانندش را نشنیدم. زیر بازوهایم را می‌گیرد، بالا می‌برد و آن‌جا روی ابری می‌کارد! رگبار سیاه و سختی می‌بارد مرا با خود به غروبی می‌برد، که چه ایوان پرگلی دارد!  در دستانش گویی دختربچه‌ای هستم و پَری که نسیمش این سو و آن سو میبرد و می‌آورد.  در دستش برایم آورده هفت ماه از  آسمان و سبدی سرشار از  غزل و آواز! و به من هدیه می‌دهد خورشید و تابستان و فوج پرستوها را؛ و به گوشم زمزمه‌اش این است که تو هدیهٔ نایاب منی و چنان ارزشی پیش من داری، که ستاره ندارد گرچه که میلیون‌ها باشد و تویی گنجم که ندیدم نقشی از تو فریباتر؛ حتی در تابلوی نقاشی‌ها. می‌گوید و سرمستم‌ از سخنانش درحالی‌که از یادم رفته کجای صحنهٔ رقصم. شیوهٔ رقصم را، و سخنانش زندگی‌ام را  زیر و زبر می‌کند و از من زنی می‌سازد (گرچه برای لحظاتی اندک) و برایم  کاخی از رؤیا می‌سازد، که در آن غیر از درنگی کوچک نمی‌دانم. برمی‌گردم سر میزم، در حالی که  نمانده برایم چیزی، جز آن کلمات و سخنان.. 🔅متن عربی شعر: يسمعني حين يراقصني كلمات ليست كالكلمات يأخذني من تحت ذراعي يزرعني في إحدى الغيمات؛ و المطر الأسود في عيني يتساقط زخات زخات يحملني معه يحملني لمساء وردي الشرفات و أنا كالطفلة في يده كالريشة تحملها النسمات يحمل لي سبعة أقمار بيديه و حزمة أغنيات يهديني شمسا يهديني صيفا و قطيع سنونوات يخبرني أني تحفته و أساوي الاف النجمات و بأني كنز و بأني أجمل ما شاهد من لوحات يروي أشياء تدوخني تنسيني المرقص و الخطوات كلمات تقلب تاريخي تجعلني امرأة في لحظات يبني لي قصرا من و هم لا أسكن فيه سوى لحظات و أعود أعود لطاولتي لا شيء معي إلا كلمات #کلمات #ماجدة_الرومی ترانه در پست بعدی👇 @Baranisco
Показати все...
بارانیس Baranis

#کلمات #ماجدة_الرومی #موسیقی_عربی #نزار_قبانی 🎵@Baranisco

غزلی از #محمدعلی_بهمنی با صدای فاطمه رضایی- دانش‌آموز پایهٔ دهم دبیرستان #فرهنگ_بانو_امین تهران، تقدیم به بارانیسی‌های جان جان. 🌟@Baranisco 🌟@Roshdazma
Показати все...
AUD-20201103-WA0083.mp31.72 MB
قابلِ توجّه همه، به‌ویژه خانم‌ها، جهت اطمینان خاطر در استخراج مو از ماست و خشخاش به مته سوراخ کردن! 👇 زبان رسانه‌ای شدیداً پای‌بندکننده است و اجازه نمی‌دهد چیزی بگوییم بی‌آنکه نسبت به آن نظری داشته‌باشیم! (#راجر_فالر)؛ معنای ساده‌ترش این است که نمی‌توان حرفی زد و منظوری نداشت. پس اگر کسی در توضیح، توجیه یا تکمیل حرفی که می‌زند، بگوید «همین‌جوری گفتم»، «منظوری نداشتم» و عباراتی از این قبیل، بدانید و آگاه باشید که همین‌جوری نگفته و منظوری هم داشته! فقط ممکن است سخنش ناظر به شما نباشد یا لزوماً منظورش شما نباشید. #زبان ✏️@Tmdrsin (س. ابراهیمی) 😎@Baranisco
Показати все...
به مناسبت یکم شهریور، #روز_پزشک؛ کوتاه، از پزشک و پزشکی در ایران 🔸 کلمۀ «پزشک» که معادل انگلیسی آن «physician» است، ریشه‌ای سه‌هزارساله و اَوستایی دارد. معنای اصلی این کلمه «آسیب‌زدا»ست که با گسترش کاربرد معنایی‌اش، معنای درمان‌گر و مداواکننده نیز پیداکرده‌است. در زبان فارسی، معادل این کلمه طبیب و حکیم نیز به‌کاررفته‌است. تریتا نام نخستین پزشک آریایی‌ست. 🔸مطابق با آن‌چه از باورهای اوستایی باقی مانده‌است، زرتشتِ پیامبر بیماری‌ها را نتیجۀ رعایت نکردن بهداشت و رفتارهای اهریمنی می‌داند و نقش خرافات، پندارهای موهوم و ارواح خبیثه را در ایجاد بیماری‌ها مردود می‌داند. وی روش‌های متداول درمان در زمان خود، مثل قربانی کردن انسان‌ها را در مقابل خدایان دروغین کنار گذاشت و درمان بیماری‌ها را به یکی از سه روش گیاه‌پزشکی (medical therapy)، کاردپزشکی (surgical therapy) و تلقین کلام مقدّس (psycho therapy) توصیه کرد. (برگرفته از کتاب پزشکی در #شاهنامه، نوشتۀ محمّد سیاسی) 🍎@Baranisco
Показати все...
#ویکی‌پدیای ما بچه که بودم، در خیلی از خانه‌ها یکی، یا هردوتای این کتاب‌ها وجود داشت؛ اطلاعات عمومی و نسخهٔ عطار. خواندن اولی همیشه برایم هیجان‌انگیز بود، نامش را درک می‌کردم و‌ برایم مثل جعبهٔ پاندورا* شگفت‌انگیز می‌نمود؛ اما از دومی به‌دلیل طرح غیرمتعارف روی جلدش می‌ترسیدم و بیشتر به نظرم چیزی شبیه کتاب جادوگری می‌آمد! حتی یادم می‌آید با ترس بازش می‌کردم و ورق می‌زدم! و چون معنای «عطار» را هم نمی‌دانستم، خیلی طول کشید تا بفهمم این کتاب دقیقاً چه کاربردی دارد و البته وقتی هم که فهمیدم، دیگر دوران آن درمان‌‌ها سپری شده‌بود و کتاب هم در نمای ظاهری، هم به لحاظ کارکرد، در عمل به تاریخ باستان پیوسته‌بود! * اگر نمی‌دانید، جعبهٔ پاندورا چیست، روی آن در متن کلیک کنید. ✏️@Tmdrsin 📚@Baranisco
Показати все...
🔸شاید داستان کوتاه #گردنبند، اثر #گی_دو_موپاسان را خوانده‌باشید. ماجرا مربوط است به یک زوج کارمند که زندگی ساده‌ای دارند، درحالی‌که زن همواره در آرزوی تجملات و یک زندگی لوکس و رؤیایی‌ست. آن‌ها یک‌بار به مهمانی وزیر دعوت می‌شوند و زن مجبور است برای حفظ یک ظاهر آبرومند و استفاده از جواهراتی که نداشت، آن را از یک دوست قرض بگیرد؛ گردن‌بندی الماس که از بخت بدشان، آن را در شب مهمانی گم می‌کند و در نهایت زوج مجبور می‌شوند سال‌های متمادی برای جبران خسارت آن گردن‌بند الماس کار کنند و زیر بار تعهدها و بدهی‌های کمرشکن بروند. اما در پایان داستان و در یک چرخش غافل‌گیرانه زن درمی‌یابد که گردن‌بند مذکور بدل بوده‌است و آنها بدون این که بدانند، برای یک گردن‌بندِ بدلی به قیمت ۵۰۰ فرانک، سال‌ها تاوان جبران غرامتی ۳۶هزارفرانکی را پرداخت کردند. حکایت ماست؛ تاوانی که برای رسیدن به بعضی آرزوهای قلابی خود پرداخت می‌کنیم، گاه به بهای کل زندگی‌مان تمام می‌شود. اهداف نادرست، مسیرهای اشتباه و اقدامات غلط که در نهایت بهره‌ای جز پوچی، شکست و افسوس ندارند. بهتِ ماتیلد (قهرمان داستان گردن‌بند) در صحنهٔ پایانی داستان، بهت بسیاری از ماست وقتی که ناگهان درمی‌یابیم آن‌چه برایش از جوانی، زمان، انرژی و توانمان صرف کرده‌ایم، چیزی نبوده‌، ارزشی نداشته‌ و #هیاهوی_بسیار_برای_هیچ * بوده‌است. * عنوان نمایش‌نامه‌ای از #ویلیام_شکسپیر #زندگی #نقد #داستان ✏️@Tmdrsin 🌼 @Baranisco
Показати все...
#خبر مؤسسهٔ لغت‌نامهٔ دهخدا و مرکز بین‌المللی آموزش زبان فارسی از نسخهٔ آن‌لاین (برخط) لغت‌نامهٔ دهخدا رونمایی کرد. 🔶 این نسخه پیش از این، با قفل‌شکنی غیرقانونی از طریق پایگاه‌های دیگر نیز در دسترس بود؛ اما اکنون با امکانات بیشتری، از جمله جستجو در معنی و مدخل و تعداد نتایج جستجو برای هویت‌های دستوری گوناگون و ... در دسترس است: https://icps.ut.ac.ir/fa/dictionary 🌼 @Baranisco
Показати все...
Оберіть інший тариф

На вашому тарифі доступна аналітика тільки для 5 каналів. Щоб отримати більше — оберіть інший тариф.