cookie

Ми використовуємо файли cookie для покращення вашого досвіду перегляду. Натиснувши «Прийняти все», ви погоджуєтеся на використання файлів cookie.

avatar

آئین بهائی

ارتباط با ادمین: @I3ahai هر روز را رازی است و هر سر را آوازی است Telegram.me/aeenbahai

Більше
Рекламні дописи
445
Підписники
Немає даних24 години
Немає даних7 днів
Немає даних30 днів

Триває завантаження даних...

Приріст підписників

Триває завантаження даних...

حكايتى در باب مداوای امراض از حضرت عبدالبهاء فرمودند: "این را بدانید جمال مبارك امر اكید به رجوع به حكیم فرموده‌اند. انسان باید جزئیات را هم از حكیم سؤال نماید. حال من از برای شما برهان می‌آورم. اگر بخواهیم پنجره درست كنیم باید به نجّار رجوع كنیم چه كه نجّار در صنعت خود از سایرین ماهرتر است. به همین نحو اگر عمارتی بخواهیم بنا نمائیم باید رجوع به بنّا كنیم چه كه در صنعت خود از سایرین ماهرتر است. به همین نحو در جمیع صنایع و فنون، ارباب فن در شغل خود از سایرین ماهرترند. لهذا شما از كلّیات و جزئیات از آقا میرزا حبیب سؤال نمائید و بگذارید مریض به میل حكیم مداوا شود و اگر هم خود مریض مایل به یك چیزی است، مثلاً پرتقال بخواهد،  باید به مشورت حكیم باشد. "دیگر آن كه نگذارید تردّد زیاد بشود. آنجا اخطار كنید كسی زیاد رفت و آمد نكند. فقط یك نفر توی اطاق باشد آن هم از برای خدمت. مریض را بگذارید راحت باشد. خودِ تنهائی مریض را شفا می‌دهد. یك حالت روحانیت و سكون و سكوتی دست می‌دهد كه مفید به حال مریض است. ولی اگر به خلاف آن هر كس بیاید یك رأی بدهد و قدری بنشیند و صحبت بدارد سنگین‌تر می‌شود. چه كه مریض خسته می‌شود. هیچ حالتی بهتر از سكوت نیست. علاوه بر این برای خود آنها هم خوب نیست.  مجالس عرب‌ها تماشا دارد دسته دسته می‌آیند می‌نشینند و قصّه می‌گویند و سیگار و قلیان می‌كشند به درجه‌ای كه هوای اطاق مریض سنگین و كثیف می‌شود." "در اروپا خوب است؛ تا شخص مریض شد فوراً به مریضخانه می‌برند و آنجا ملاقات با مریض ممنوع است. هر چند یك مرتبه می‌روند از خادم یا از مستحفظ جویای احوال او می‌شوند.  در لندن یكی از احبّاء مریض بود و به حالت نزع. بعضی از احبّاء آمدند نزد من كه فلانی می‌خواهد با تو ملاقات كند. من هم رفتم ولی در مریضخانه مانع شدند تا به هزار واسطه حضرات فهماندند كه ملاقات این شخص سبب حیات اوست تا ما را گذاشتند داخل بشویم و خدا هم شفا داد.  مقصود اینجا است. ملاقات زیاد با مریض فایده ندارد. شما به حضرات بسپارید." (خاطرات حبیب، ج1، ص205) @AeenBahai
Показати все...
حضرت عبدالبهاء و سفیر ژاپن سفیر ژاپن در یکی از ممالک اروپایی، ویسکونت آراواکا مادرید، در هتل d’Jena اقامت داشت. به این مرد محترم و همسرش گفته شده بود که حضرت عبدالبهاء در پاریس تشریف دارند. همسرش بسیار مشتاق بود که افتخار تشرّف به حضور مبارک را داشته باشد. این بانو اظهار داشت، "بسیار محزونم. امشب نباید بیرون بروم، زیرا سرماخوردگی بدی دارم و صبح زود هم عازم اسپانیا هستم. ای کاش امکان تشرّف به حضور ایشان وجود داشت." این مطلب به استحضار طلعت میثاق رسید. هیکل مبارک تازه از روزی طولانی و خسته کننده مراجعت کرده بودند. هیکل مبارک فرمودند، "به این بانو و همسرش بگویید که اگر برای ایشان امکان آمدن نیست، من به دیدنشان می‌روم." به همین قرار، اگرچه دیروقت شب بود و هوا سرد و بارانی، موقعی که در اتاق فرشینۀ هتل مزبور در انتظارشان بودیم، با همان تبسّم جانانه، که برای جمیع ما مسرّت به ارمغان می‌آورد، تشریف آوردند. حضرت عبدالبهاء با سفیر و همسرش دربارۀ اوضاع و شرایط در ژاپن، اهمّیت عظیم بین‌المللی آن کشور، خدمات وسیعه به نوع بشر، تلاش برای منسوخ ساختن جنگ، و نیاز به بهبود شرایط زندگی برای کارگر، و لزوم تعلیم و تربیت مساوی برای دختران و پسران صحبت کردند. هیکل مبارک فرمودند، "کمال مطلوب دینی عبارت از آن است که روح جمیع برنامه‌ها و نقشه‌ها برای خیر نوع بشر باشد. دین هرگز نباید به عنوان ابزاری توسّط سیاست‌مردان حزبی استفاده شود. سیاست الهیّه قوی و سیاست بشریّه ضعیف است." هیکل مبارک در سخن از دین و علم، دو بالی که پرندۀ نوع بشر می‌تواند با آنها اوج بگیرد، فرمودند، "اکتشافات علمیّه سبب ارتقاء مدنیّت مادّیه شده؛ در عالم وجود قوّۀ عظیمه‌ای موجود که خوشبختانه تا به حال مکتوم مانده است. باید از ذات محبوب الهی مسألت نماییم مادام که مدنیّت روحانیّه بر عقول و افکار بشر تسلّط نیافته علم موفّق به کشف آن نگردد. چه که این قوّه اگر در اختیار نفوسی قرار گیرد که ماهیت پست و ذلیل دارند، قادر است بر انهدام کلّ ارض." (ترجمه) حضرت عبدالبهآء مدّتی بیش از یک ساعت در این باره و بسیاری از موضوعاتی که بسیار حائز اهمّیت بودند صحبت کردند. احبّاء، در کمال حیرت، می‌گفتند، "چگونه ممکن است که هیکل مبارک که تمام عمر خود را در قلعه‌ای شرقی مسجون بودند، مسائل عالم را به این خوبی درک کنند و دارای حکمتی باشند که آنها را به این سهولت حلّ نمایند؟" در حقیقت ما تدریجاً درک می‌کردیم که جلال و شکوهِ عظمت، اعم از ذهنی، یا روحانی، همیشه ساده است. (شاهراه منتخَب، اثر لیدی بلامفیلد، ص183) https://t.me/Aeenbahai
Показати все...
آئین بهائی

ارتباط با ادمین: @I3ahai هر روز را رازی است و هر سر را آوازی است Telegram.me/aeenbahai

حضرت عبدالبهاء در خصوص انتخاب همسر و تشکیل عائله شرایطی را که خطاب به یکی از بهائیان مشخص کرده ، می فرمایند : بايد دختري (پسري) را انتخاب كني كه شايسته و قابل هدفهاي معنوي و روحاني تو باشد، او بايدعاقل و باهوش باشد ، آرزومند كمال باشد ، به جميع مسايل مربوط به زندگي تو علاقه مند باشد و در جميع مراحل حيات يار و شريك تو باشد، رفيقي شفيق باشد ، داراي قلبي مهربان و سرور انگيز باشد. آنگاه تو باید خود را فدای سعادت او نمائی و او را با عشقی روحانی و زائد الوصف دوست بداری. https://t.me/Aeenbahai
Показати все...
آئین بهائی

ارتباط با ادمین: @I3ahai هر روز را رازی است و هر سر را آوازی است Telegram.me/aeenbahai

" راستى پدر هم چيز خوبى است" جناب ورقاء ايادي محبوب امرالله تعريف فرمودند كه: ﭘدرشان در ركاب حضرت عبدالبهاء بودند؛ حين سفر مبارك بآمريكا، اين خاطره را اينطور تعريف كردند: وقتى ايشان در نيويورك بودند، روزى حضرت عبدالبهاء بسيار خسته بودند وبه اطاق بالا تشريف برده بودند. در اين هنگام درب منزل به صدا در مى آيد، وقتى درب را باز مى كنند، شخصى مسن با عجله وارد مى شود كه عصائى هم در دست داشته والله ابهى مى ﮔويد، وعرض مى‌كند: مى‌خواهم حضرت عبدالبهاء را ملاقات كنم. به او ﮔفته مى‌شود: الساعه نمى‌توانيد حضرت عبدالبهاء را ملاقات كنيد. می‌ﮔويد برويد به حضرت عبدالبهاء بـﮔوئيد فلانى است ومى‌خواهد شما را ملاقات كند. باز به اين آقاى مسن ﮔفته مى شود الآن ممكن نيست. اين آقا خواهش و تمنى مى كند كه شما برويد وبـﮔوئيد بآنحضرت كه فلانى است. خلاصه مى‌روند وبه حضرت عبدالبهاء مى‌ﮔويند ﭘيرمرد بهائى آمده واصرار دارد كه شما را ملاقات كند. حضرت عبدالبهاء مى‌فرمايند بـﮔوئيد بيايد. وقتى آمد، حضرت عبدالبهاء از او مى‌ﭘرسند : خوب تو چه می‌خواهی؟ آن ﭘير مرد مسن جواب مي‌دهد: آمده‌ام به شما بـﮔويم كه مى‌خواهم براى چهار ساعت ﭘدر شما بشوم! همه كسانى كه آنجا حضور داشتند از اين حرف تعجب مي‌كنند! حضرت عبدالبهاء مى فرمايند: مى‌خواهى ﭘدر من بشوى؟ خوب بشو! مى‌خواهى ﭼكار بكنى؟ چه خدمتى برايم بكنى؟ او مى ﮔويد: بعنوان ﭘدر به شما دستور مى‌دهم و مى‌ﮔويم: برويد در اطاق خودتان درب را از ﭘشت ببنديد، وبا كسى هم حرف نزنيد و چهار ساعت بخوابيد، زيرا من احساس كردم كه خيلى خسته هستيد. حضرت عبدالبهاء مى‌فرمايند: بعنوان ﭘسر، اطاعت مى‌شود و مى‌روند در اطاق و استراحت مى‌كنند. جناب ورقا فرمودند كه آن مرد مسن روى صندلى در حاليكه عصا در دست ﮔرفته بود، ﭼهار ساعت تمام بدون آنكه كوﭼكترين تكانى بخورد و يا با كسى حرفى بزند نشست، مثل حارس نگهبان كه كسى مزاحم آن حضرت نشود. بعد از چهار ساعت، ملاحظه كرديم كه حضرت عبدالبهاء در اطاق مباركشان ر ا باز كردند و با بشاشت و سرور، نگاه به همه نموده و با لبخند فرمودند: راستى ﭘدر هم ﭼيز خوبى است! (از كتاب داستانهاى شيرين و حكايات دلنشين) @AeenBahai
Показати все...
حضرت عبدالبهاء میفرمایند : آرزو می‌کنم ممتاز باشید . بهائی باید از سایر نفوس انسانی ممتاز باشد . امّا این امتیاز نباید مبتنی بر ثروت باشد -‌ یعنی ثروتمندتر از سایر نفوس باشند . امتیاز مالی برای شما آرزو نکنم . آنچه برای شما می‌خواهم امتیاز معمولی نیست ؛ تفوّق علمی ، تجاری ، صنعتی نیست . امتیاز روحانی برای شما می‌خواهم ؛ یعنی باید در اخلاق ممتاز و فائق بر اقران باشید ؛ در محبّت الله سرآمد سایرین گردید ؛ در محبّت به عالم انسانی ، در اتّحاد و اتّفاق ، در محبّت و عدالت ، ممتاز گردید . باری ، باید در کلّیه فضائل عالم انسان ممتاز شوید ، در ایمان و استقامت ، در خیرخواهی و خدمت به عالم انسانی ، در محبّت به هر نفسی از آحاد بشر ، در اتّحاد و اتّفاق به جمیع خلق و از بین بردن تعصّبات و ترویج صلح عمومی . همچنین باید در نورانیت آسمانی و کسب فضائل ربّانی تفوّق یابید . چنین امتیازی را برای شما آرزو می‌کنم و این باید وجه امتیاز شما باشد . (ترجمه -‌ خطابه 15 ژوئن 1912 مندرج در صفحه 190 The Promulgation  / انوار هدایت ، شماره 320) https://t.me/Aeenbahai
Показати все...
آئین بهائی

ارتباط با ادمین: @I3ahai هر روز را رازی است و هر سر را آوازی است Telegram.me/aeenbahai

جمال قدم‌می فرمایند: پرسش نخستين : نخست پرستش يکتا يزدان را به چه زبان و رو به کدام سو بنمایيم شايسته است؟ آغاز گفتار پرستش پروردگار است و اين پس از شناسایی است. چشم پاک بايد تا بشناسد و زبان پاک بايد تا بستايد. امروز روهای اهل دانش و بينش سوی اوست بلکه سويها را جمله رو بر سوی او. شير مرد، از خداوند می خواهیم مرد ميدان باشی و به توانایی يزدان برخيزی و بگویی: ای دستوران! گوش از برای شنيدن راز بی نياز آمده و چشم از برای ديدار، چرا گريزانيد؟ دوست يکتا پديدار، مي گويد آنچه را که رستگاری در آن است. ای دستوران! اگر بوی گلزار دانایی را بيابيد جز او نخواهيد و دانای يکتا را در جامه تازه بشناسيد. و از گيتی و گيتی خواهان چشم برداريد و به ياری برخيزيد. مجموعه الواح مبارکه چاپ مصر صفحه ۲۴۱ دستوران: روحانیون زرتشتی کانال اندیشه https://t.me/Aeenbahai
Показати все...
آئین بهائی

ارتباط با ادمین: @I3ahai هر روز را رازی است و هر سر را آوازی است Telegram.me/aeenbahai

مقاومت سیل امرالله حضرت عبدالبهاء از درِ شیشه‌ای به نهر دانوب که در جلو عمارت از تابش آفتاب مانند آئینه متلئلأ و برّاق بود نظر نموده می‌فرمودند که، "جمیع سیل‌ها و طوفان‌های عالم را می‌توان سدّ نمود مگر سیل امرالله را. قوّۀ امرالله بر جمیع قوای عالم غالب است." (بدائع‌الآثار، ج2، ص231) https://t.me/Aeenbahai
Показати все...
آئین بهائی

ارتباط با ادمین: @I3ahai هر روز را رازی است و هر سر را آوازی است Telegram.me/aeenbahai

سرباز علیه شاه حضرت عبدالبهاء می‌فرمایند، "اعتصابی در قديم در عسکر عثمانی واقع شد. گفتند به حکومت معاش ما کم است بايد زياد کرد. دولت مجبورًا ضمّ کرد. بعد از چندی دوباره اعتصاب کردند. عاقبت جميع ماليات در جيب عسکر رفت. کار به جائی رسيد که سلطان را کشتند که چرا ماليات را زياد تر نکردی که ما بيشتر بگيريم." (خطابات مبارکه، ج2، ص126) https://t.me/Aeenbahai
Показати все...
آئین بهائی

ارتباط با ادمین: @I3ahai هر روز را رازی است و هر سر را آوازی است Telegram.me/aeenbahai

حضرت بهاءالله می فرمایند: قدری ملاحظه نموده در ارسال رسل الهی که به چه سبب و جهت این هیاکل احدیّه از غیب به عرصهء شهود آمده‌اند و جمیع این بلایا و رزایا که شنیده‌اید جمیع را تحمّل فرموده‌اند. شکّی نیست که مقصود جز دعوت عباد به عرفان جمال رحمن نبوده و نخواهد بود. و اگر بگویید مقصودِ اوامر و نواهی آن بوده، شکّی نیست که این مقصود اوّلیّه نبوده و نخواهد بود، چنانچه اگر به عبادت اهل سموات و ارض قیام نماید و از عرفان الهی محروم باشد، هرگز نفعی به عاملین آن نبخشیده و نخواهد بخشید ... و اگر نفسی عارف به حقّ باشد و جمیع اوامر الهیّه را ترک نماید امید نجات هست. آیات الهی جلد ۱ صفحه ٢۵۶ https://t.me/Aeenbahai
Показати все...
آئین بهائی

ارتباط با ادمین: @I3ahai هر روز را رازی است و هر سر را آوازی است Telegram.me/aeenbahai

ایران بیمار از طبیب بیزار حضرت عبدالبهاء خطاب به جناب آقا هاشم مِن أهل الکاف می‌فرمایند: "... مرقوم نموده بودی که عبدالبهاء نگاشته ایران بیمار و از طبیب بیزار و این تشنه از دریای عذب فرات در کنار. لهذا این آواره را چاره جز سفر فرنگ نه. آنچه مرقوم نمودی صحیح است. ولی مراد من این است که دولت و ملّت ایران از عبدالبهاء در گریزند و اگر حاضر شوم در ستیزند و چون از این موهبت ممنوعم لهذا به سفر فرنگ مجبورم. والّا نور حقیقت از افق ایران درخشید؛ نیّر آفاق در خطّۀ مبارکه طالع گردید و شاهد عشق در آن انجمن رخ برافروخت و آهنگ ملکوت ابهی از آن خطّۀ نورا بلند شد. هزاران عاشقان آشفته شدند و دل به دلبر دادند و به قربانگاه عشق شتافتند و جان و سر فدا نمودند؛ هر بلایی کشیدند، هر مصیبتی دیدند و هر بلیّه‌ای تحمّل نمودند. با وجود این صابر بودند، شاکر بودند، راضی بودند. البتّه ایران تفوّق بر اقالیم دیگر دارد. زیرا به این موهبت تخصیص یافته. امّا اقالیم سائره استفاضه از کشور ایران نموده و اقتباس انوار از آن اقطار کرده. مقصود عبدالبهآء این نبوده که اهالی غرب استحقاق بیش از شرق دارند. مقصودم این بود که چون حرّیّت افکار در ایران نایاب و ایران بیمار و اهل رتق و فتق از طبیب بیزار، لهذا چاره جز آهنگ به فرنگ نه..." (مجموعه مکاتیب حضرت عبدالبهاء، شماره 17، ص3-4) https://t.me/Aeenbahai
Показати все...
آئین بهائی

ارتباط با ادمین: @I3ahai آثار الواح دعا و مناجات داستانهای صوتی و متنی امری اخبار و آگهی و مطالب جالب درمورد آئین بهائی و افرادی که به امر حضرت بهاءالله قیام کرده اند! Telegram.me/aeenbahai

Оберіть інший тариф

На вашому тарифі доступна аналітика тільки для 5 каналів. Щоб отримати більше — оберіть інший тариф.