154
Підписники
Немає даних24 години
Немає даних7 днів
Немає даних30 днів
- Підписники
- Перегляди допису
- ER - коефіцієнт залучення
Триває завантаження даних...
Приріст підписників
Триває завантаження даних...
#درست_تر_بنویسیم
خواهشاََ / گاهاََ/ ناچاراََ
🖌واژههای «خواهش»، «گاه» و «ناچار» پارسی اند.
🇸🇦 نشانۀ تنوین، ویژۀ زبان عربیست.
🇮🇷نشاندن تنوین روی واژگان غیر عربی نادرست است.
🔔 پس ننویسیم و نگوییم:
⚡️گاهاََ دیده میشود رانندهای از سمت راست سبقت میگیرد.
⚡️خواهشاََ این مطلب را بادقت بخوانید.
⚡️ناچاراََ این راه را رفتم.
👌همچنین است، دوماََ سوماََ.....
🗝 ♦️درست آن است که بگوییم و بنویسیم:
🖌گاهی دیده میشود رانندهای از سمت راست سبقت میگیرد.
🖌خواهش میکنم این مطلب را با دقت بخوانید.
🖌به ناچار این راه را رفتم
.
🌟دوم این که....، سوم این که....، چهارم این که...
https://telegram.me/karantabarii
کارن تبری
@karentabari
از دی که گذشت هیچ از او یاد مکن
فردا که نیامدست، فریاد مکن
بر نامده و گذشته بنیاد مکن
حالی خوش باش عمر بر باد مکن🌹
۲۸ اردیبهشت روز حکیم خیام گرامی باد.
@karantabarii
از دی که گذشت هیچ از او یاد مکن
فردا که نیامدست، فریاد مکن
بر نامده و گذشته بنیاد مکن
حالی خوش باش عمر بر باد مکن🌹
🔔دربارۀ برداشت نادرست از یک مصراع شاهنامه فردوسی
👌 به بهانه ۲۵ اردیبهشت، روز بزرگداشت حکیم فردوسی
🤔 «هنر نزد ایرانیان است و بس»
این سالها میبینم که درگیری دو گروه بر سر مصراع یادشده بالا گرفته است.
از یک سو بسیاری از مردم این مصراع را، بیتوجه به دگردیسی تاریخی واژۀ «هنر» و داستانی که این مصراع در آن آمده است، به منظور تفاخر و ادعای بیهمتایی ایرانیان در انواع هنرهای هفتگانه به کار میبرند، از دیگر سو برخی کاربران فضای مجازی، این بیت فردوسی را نشانه خودشیفتگی ایرانی دانسته، حکیم توس را به ریشخند گرفتهاند که این چه ادعای مردودی است؟!!!
پرسش خردهگیران این است، فردوسی چگونه این همه هنرهای ارزشمند و شاهکارهای هنرمندان جهان را نادیده گرفته، هنر را ویژۀ ایرانیان دانسته است و بس؟
👌 پاسخ این است که مفهوم بسیاری از واژگان در گذر زمان، از جمله مفهوم واژه «هنر» به ویژه در سدههای اخیر، دچار دگردیسی و دگرگونی شده است. تا نزدیک به دویست سال پیش، از واژۀ «هنر»، شایستگی و مهارت فهمیده میشد. چنانکه امروزه نیز مردم، آشپزی و خیاطی و خانه داری و ...را هنر میشمارند. اما در دو سده اخیر، رفته رفته با الگوبرداری از فرهنگ غرب، فهم عمومی از این واژه به مهارت خلاقانه در ادبیات و نقاشی و معماری و ..تغییر کرده است.
📚 فردوسی در شاهنامه، داستان بهرام گور را روایت میکند که خود در نقش پیک، برای رساندن نامه باج خواهی دربار ایران، نزد شنگل، شاه هندوستان، میرود. شاه هند پس از آزمودن او در کشتی و تیراندازی و چوگانبازی، از آن که این پهلوان بیهمتا به ایران برگردد و قدرت هندوستان را نزد شاه بهرام ناچیز بنماید، بیمناک میشود. از آن رو که مشاوران خردمندش کشتن پیک را ناشایست می شمارند و شنگل را از انتقام ایرانیان بیم می دهند، شنگل نقشهای میکشد و زمینۀ رو به رو شدن پیک را بار نخست با کرگدن خشمگین و بار دوم با اژدهای دژم فراهم میکند؛ باشد که این پهلوان در این رویارویی کشته شود و کشته شدنش تصادف جلوه کند. اما بهرام در این رویارویی، کرگدن و اژدها را به آسانی میکشد. شنگل تصمیم می گیرد به هر حیلهای پیک پهلوان را در هند نگه دارد و از بازگشتش جلوگیری کند؛ پس دخترش «سپینود» را به عقد او در می آورد. از آن سو پادشاه چین که از دلاوری های شگفت انگیز این پیک پهلوان آگاه میشود، در نامهای پهلوانیهای او را میستاید و از او دعوت میکند که به چین سفر کند و وعده میدهد که در صورت قبول این دعوت مال و ثروت فراوانی به او ببخشد و او را به ایران بفرستد. بهرام، با این که در هند گیر افتاده و دنبال راهی برای بازگشت به ایران است، شاه چین را سپاس میگوید، دعوتش را رد میکند و خود را در سایه شاه ایران بی نیاز از خواسته مینماید و می نویسد: من همه آن دلاوریها را به بخت بلند بهرام شاه کردم و چنین هنرهایی نزد ایرانیان رایج و عادی است.
«هنر نزد* ایرانیان است و بس
نگیرند کَرگ** ژیان را به کس»
و ادامه ماجرا.....
👌پیداست که مقصود فردوسی از هنر، مهارت و شایستگی در فنون دلاوری و پهلوانی در جنگ است نه دریافتی که امروزه از واژۀ «هنر» داریم. که البته با توجه به موقعیت امپراتوری ایران در آن زمان، این ادعا را لاف یا غلو مردود نمیتوان شمرد.
_______________________
*در نسخه مسکو: هنر نیز زایرانیان است و بس
**در برخی نسخهها به جای کرگ(کرگدن) شیر آمده است.
«نگیرند شیر ژیان را به کس»
که با توجه به رویارویی بهرام با کرگدن در داستان یاد شده، همان «کرگ» درستتر مینماید.
#کارن_تبری(ع م خرمی) دانشآموخته زبان و ادبیات فارسی دانشگاه مازندران
https://telegram.me/karantabarii
کارن تبری
@karentabari
🔔دربارۀ برداشت نادرست از یک مصراع شاهنامه فردوسی
👌 به بهانه ۲۵ اردیبهشت، روز بزرگداشت حکیم فردوسی
🤔 «هنر نزد ایرانیان است و بس»
این سالها میبینم که درگیری دو گروه بر سر مصراع یادشده بالا گرفته است.
از یک سو بسیاری از مردم این مصراع را، بیتوجه به دگردیسی تاریخی واژۀ «هنر» و داستانی که این مصراع در آن آمده است، به منظور تفاخر و ادعای بیهمتایی ایرانیان در انواع هنرهای هفتگانه به کار میبرند، از دیگر سو برخی کاربران فضای مجازی، این بیت فردوسی را نشانه خودشیفتگی ایرانی دانسته، حکیم توس را به ریشخند گرفتهاند که این چه ادعای مردودی است؟!!!
پرسش خردهگیران این است، فردوسی چگونه این همه هنرهای ارزشمند و شاهکارهای هنرمندان جهان را نادیده گرفته، هنر را ویژۀ ایرانیان دانسته است و بس؟
👌 پاسخ این است که مفهوم بسیاری از واژگان در گذر زمان، از جمله مفهوم واژه «هنر» به ویژه در سدههای اخیر، دچار دگردیسی و دگرگونی شده است. تا نزدیک به دویست سال پیش، از واژۀ «هنر»، شایستگی و مهارت فهمیده میشد. چنانکه امروزه نیز مردم، آشپزی و خیاطی و خانه داری و ...را هنر میشمارند. اما در دو سده اخیر، رفته رفته با الگوبرداری از فرهنگ غرب، فهم عمومی از این واژه به مهارت خلاقانه در ادبیات و نقاشی و معماری و ..تغییر کرده است.
📚 فردوسی در شاهنامه، داستان بهرام گور را روایت میکند که خود در نقش پیک، برای رساندن نامه باج خواهی دربار ایران، نزد شنگل، شاه هندوستان، میرود. شاه هند پس از آزمودن او در کشتی و تیراندازی و چوگانبازی، از آن که این پهلوان بیهمتا به ایران برگردد و قدرت هندوستان را نزد شاه بهرام ناچیز بنماید، بیمناک میشود. از آن رو که مشاوران خردمندش کشتن پیک را ناشایست می شمارند و شنگل را از انتقام ایرانیان بیم می دهند، شنگل نقشهای میکشد و زمینۀ رو به رو شدن پیک را بار نخست با کرگدن خشمگین و بار دوم با اژدهای دژم فراهم میکند؛ باشد که این پهلوان در این رویارویی کشته شود و کشته شدنش تصادف جلوه کند. اما بهرام در این رویارویی، کرگدن و اژدها را به آسانی میکشد. شنگل تصمیم می گیرد به هر حیلهای پیک پهلوان را در هند نگه دارد و از بازگشتش جلوگیری کند؛ پس دخترش «سپینود» را به عقد او در می آورد. از آن سو پادشاه چین که از دلاوری های شگفت انگیز این پیک پهلوان آگاه میشود، در نامهای پهلوانیهای او را میستاید و از او دعوت میکند که به چین سفر کند و وعده میدهد که در صورت قبول این دعوت مال و ثروت فراوانی به او ببخشد و او را به ایران بفرستد. بهرام، با این که در هند گیر افتاده و دنبال راهی برای بازگشت به ایران است، شاه چین را سپاس میگوید، دعوتش را رد میکند و خود را در سایه شاه ایران بی نیاز از خواسته مینماید و می نویسد: من همه آن دلاوریها را به بخت بلند بهرام شاه کردم و چنین هنرهایی نزد ایرانیان رایج و عادی است.
«هنر نزد* ایرانیان است و بس
نگیرند کَرگ** ژیان را به کس»
و ادامه ماجرا.....
👌پیداست که مقصود فردوسی از هنر، مهارت و شایستگی در فنون دلاوری و پهلوانی در جنگ است نه دریافتی که امروزه از واژۀ «هنر» داریم. که البته با توجه به موقعیت امپراتوری ایران در آن زمان، این ادعا را لاف یا غلو مردود نمیتوان شمرد.
_______________________
*در نسخه مسکو: هنر نیز زایرانیان است و بس
**در برخی نسخهها به جای کرگ(کرگدن) شیر آمده است.
«نگیرند شیر ژیان را به کس»
که با توجه به رویارویی بهرام با کرگدن در داستان یاد شده، همان «کرگ» درستتر مینماید.
#کارن_تبری(ع م خرمی) دانشآموخته زبان و ادبیات فارسی دانشگاه مازندران
https://telegram.me/karantabarii
کارن تبری
@karentabari
👌آیا واژۀ «دکتر» ریشه پارسی دارد؟
هفتصد سال پیش، مولوی واژۀ «دکتر» را در بیت ۹ غزل شماره 2233دیوان شمس به کار برده است.
دکتر شنیدم از تو و خاموش ماندهام
غماز من بس است در این عشق رنگ و بو .....
به درستی پیدا نیست که مولانا این واژه را چگونه تلفظ میکرده است.
مرحوم دهخدا طی چند یادداشت چنین آورده اند: «این کلمه از «دستور» ایرانی به معنی رئیس و پیشوا در دین زردشتی آمده است. کلمه ٔ دستور تا امروز به معنی رئیس دینی زرتشتی باشد و نیز علمای بزرگ را، حتی در دوره ٔ اسلام، دستور مینامیدند و این کلمه به معنی دکتر اروپایی معمول بوده است. چنانکه حکیم عمربن ابراهیم نیشابوری را به همانگونه که حجةالحق میگفتند، «دستور» نیز میخواندند. ابوالحسن بیهقی (متوفی در حدود 565 هَ . ق .) در کتاب خود موسوم به حکماء الاسلام (تتمه ٔ صوان الحکمة) در ترجمه ٔ حکیم خیام نیشابوری گوید: الدستور الفیلسوف حجةالحق عمربن ابراهیم الخیام . و این کلمه به توسط مسیحیان ایرانی در اول داخل کلیسا شده و سپس از آنجا تعمیم یافته و به دیگر تشکیلات علمی و ادبی راه یافته است. و از جمله دستورهای مسیحی یکی یوحنا الدمشقی است که در قرن هشتم مسیحی میزیسته است.» (نقل از پایگاه اینترنتی واژه یاب، لغت نامه دهخدا)
امروزه عربها هم این واژه را « دکتور، به فتح دال، در زبان انگلیسی، داکتر و به زبان فرانسه دکتر به ضم دال و ت همچنین در زبان فارسی امروزی، به پیروی از مردم فرانسه دکتر تلفظ میکنند.
این هم غزل مولانا👇
ای ترک ماه چهره چه گردد که صبح تو
آیی به حجره من و گویی که گل برو
تو ماه ترکی و من اگر ترک نیستم
دانم من این قدر که به ترکی است آب سو
آب حیات تو گر از این بنده تیره شد
ترکی مکن به کشتنم ای ترک ترک خو
رزق مرا فراخی از آن چشم تنگ توست
ای تو هزار دولت و اقبال تو به تو
ای ارسلان قلج مکش از بهر خون من
عشقت گرفت جمله اجزام مو به مو
زخم قلج مبادا بر عشق تو رسد
از بخل جان نمیکنم ای ترک گفت و گو
بر ما فسون بخواند ککجک ای قشلرن
ای سزدش تو سیرک سزدش قنی بجو
نام تو ترک گفتهام از بهر مغلطه
زیرا که عشق دارد صد حاسد و عدو
دکتر شنیدم از تو و خاموش ماندهام
غماز من بس است در این عشق رنگ و بو
#کارن_تبری (ع م خرمی) دانشآموخته زبان و ادبیات فارسی دانشگاه مازندران
https://telegram.me/karantabarii
کارن تبری
@karentabari
#داستان_زبانزد (ضربالمثل)
یک بام و دو هوا
سالها پیش، پیرزنی با دختر و پسرش و داماد و عروسش با هم زندگی میکردند. در یک شب گرم تابستان، همه روی پشت بام خانه خوابیده بودند. یک طرف بام، عروس و پسرش خوابیده بودند و طرف دیگر بام، دختر و دامادش.
پیرزن دید که پسر و عروسش به هم چسبیده خوابیدهاند، بیدارشان کرد و گفت: «در این هوای به این گرمی خوب نیست به هم چسبیده باشید، از هم جدا بخوابید!»
پیرزن نگاهی به دختر و دامادش در طرف دیگر بام انداخت. دید که آن دو با فاصله از هم خوابیدهاند. گفت: «در هوای به این سردی، خوب نیست از هم جدا بخوابید. بروید کنار هم!»
عروس که این طور دید بلند شد، شروع کرد روی بام رقصیدن و خوندن که:
«قربون برم خدا رو
یک بام و دو هوا رو
یک ور بوم زمستون
یک ور بوم تابستون»
https://telegram.me/karantabarii
کارن تبری
@karentabari
#درست_تر_بنویسیم
💫نیمفاصله
🤔 کدام ریخت چشمنوازتر است؟
قصه گو/ قصهگو
آیینه ی عبرت / آیینهی عبرت
بی جان / بیجان
زمین ها / زمینها(در برخی از فونتها فاصلهها بیشتر و زشتتر است.
.
👌 نیمفاصله در کجاها کاربرد دارد؟
کاربرد نیمفاصله میانواژهایست.
۱- واژههای دارای نشانۀ جمع مانند: آنها، کتابها، فرشها، سرهنگها
۲- واژههای پیشونددار و پسونددار مانند: میکرد، میرود، گفتهام، میزدهای، ریختهگر، صنعتگر، دامدار، قصهگو، بازیگر، مغازهدار، کاشیکار، فالگیر، بیعرضه، لولهگیر، منگنهکوب، پاککن، قلمتراش
۳- صفت اشارۀ وابسته به اسم: اینجا، آنجا
۴- واژههای مرکب(دو واژه که باهم یک کاراکتر را میسازند) مانند: اجارهنشین، تعیینکننده، دانشآموز،، چشمنواز، درستنویسی، دستهدار
۵- ی میانجی مانند: خانهی من، آیینهی عبرت، سرمایهی جامعه
۶- ای نکره مانند: خانهای، پردهای، شانهای
👌جای نیمفاصله در صفحهکلید رایانه: ctrl, shift, 2 یا -ctrl و در صفحهکلید گوشی و تبلت معمولا دکمۀ سمت راست دکمۀ فاصله دکمه نیمفاصله است.
اگر این امکان در صفحهکلید گوشی شما نیست، Gborad را از Google play دریافت و نصب کنید.
👌فایدههای نیمفاصله:
۱- زیبایی و چشمنوازی متن
۲-کمک به روانخوانی و فهم بهتر متن
۳-دوپاره نشدن واژه در انجام و آغاز سطر و صفحه مانند: زندهیاد حمید عاملی، مجری و قصه
گوی توانایی بود.(جدا شدن قصه از گو)
👌علت به کار نبردن این امکان در بیشتر متنها:
۱- ناآگاهی
۲- تنبلی
۳- بیاعتنایی به حق مخاطب و مهم ندانستن زیبایی و چشمنوازی متن
✍ #کارن_تبری(ع م خرمی) دانش آموخته زبان و ادبیات فارسی دانشگاه مازندران
https://telegram.me/karantabarii
کارن تبری
@karentabari
#درست_تر_بنویسیم
جای فیزیکی علامتهای نگارشی در متن کجاست؟
👌 علائم نگارشی در متن، باید بیفاصله بعد از واژه گذاشته شوند؛ واژه بعدی باید بافاصله آغاز شود.
مثال: اگر باران نبارد، شالیزارها از بین میروند. چشم کشاورز به آسمان دوخته است.
⛔️ نادرست: اگر باران نبارد ، شالیزارها....
✅ درست: اگر باران نبارد، شالیزارها
⛔️ نادرست: امام فرمود : « ببین چه میگوید ، نبین که میگوید . »
✅ درست: امام فرمود: «ببین چه میگوید، نبین که میگوید.»
⛔️ نادرست: دیروز کجا رفتی ؟
✅ درست: دیروز کجا رفتی؟
👌دقت در جایگذاری درست علامتهای نگارشی و رعایت فاصلهها و نیمفاصلههای میان واژگان، نوشتۀ شما را، از نظر بصری، زیباتر و چشمنوازتر میکند.
🌟 از نظر معنایی و محتوایی نیز گزینش علامت درست و نشاندن در جای درست، به فهم روانتر متن کمک میکند.
✍ #کارن_تبری(ع م خرمی) دانش آموخته زبان و ادبیات فارسی دانشگاه مازندران
https://telegram.me/karantabarii
کارن تبری
@karentabari
Оберіть інший тариф
На вашому тарифі доступна аналітика тільки для 5 каналів. Щоб отримати більше — оберіть інший тариф.