cookie

Ми використовуємо файли cookie для покращення вашого досвіду перегляду. Натиснувши «Прийняти все», ви погоджуєтеся на використання файлів cookie.

avatar

کتابخانه بهار روستای رمین

📮آدرس: استان سیستان و بلوچستان، شهرستان چابهار، روستای دوستدار کتاب رمین 🆔ارتباط با ما: @Abdolhakimbahar @tiam_abi 🌐پایگاه اینترنتی: http://baharlibrary.blogfa.com 📱آدرس صفحه ی ما در اینستاگرام: https://www.instagram.com/bahar_library

Більше
Іран328 506Мова не вказанаКатегорія не вказана
Рекламні дописи
179
Підписники
Немає даних24 години
Немає даних7 днів
Немає даних30 днів

Триває завантаження даних...

Приріст підписників

Триває завантаження даних...

معرفی کتاب؛  "گام به گام با تاریخ" - دستنامه فعالیت های آموزش مشارکتی تاریخ و ادبیات با کودکان و نو جوانان کاری از موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان ایران به کوشش زهره قایینی ________  از پیشگفتار کتاب: مجموعه کتاب های مرجع تاریخ ادبیات کودکان ایران،اثری پژوهشی است که به برسی تاریخ ادبیات کودکان ایران از دوران کهن تا سال پنجاه و هفت می پردازد. در این گذر تاریخی، خوانندگان با سیر تاریخی فرهنگ و ادب، اموزش و پرورش و ادبیات کودکان ایران آشنا می شوند. مجموعه کتاب های تاریخ ادبیات کودکان ایران مرجع مهمی برای مربیان و آموزگاران پیش از دبستان ، مقاطع دبستان ، متوسطه ،  مادران و پدران و همچنین کتابداران و ترویج گران کتاب و کسانی که به هر نوعی با کودکان و نوجوانان سر و کار دارند بشمار می رود تا به کمک آن بتوانند کودکان و نوجوانان را با تاریخ و فرهنگ سرزمین خود آشنا کنند و همزمان بتوانند به آنان یاری رسانند تا برخی مفاهیم و داده های کتاب های درسی را گسترش دهند و به طور کلی دانش آموزان را به مطالعه، تفکر و پژوهش بیشتر تشویق کنند. آموزگاران در هر مقطع تحصیلی می توانند بخش هایی از کتاب را بر مبنای درک ، علاقه و پرسش های گروه سنی مخاطب و محتوای کتاب های درسی گزینش کنند و فعالیت هایی را پیرامون آن شکل دهند. بر این باوریم که آموزش مفاهیم و انتقال اطلاعات به کودک و نوجوان هنگامی می تواند موثر و پایدار باشد که بتوان این روند را به روند دو سویه و فعال بدل کرد، بدین معنی که امکاناتی برای دانش آموزان فراهم شود که آن ها بتوانند با مراجعه به منابع گوناگون،یا انجام فعالیت های ادبی و هنری در زمینه آن موضوع ، خود فعالانه در یادگیری مفاهیم واطلاعات شرکت کنند.  این دستنامه ،راهنمای کتاب مرجع تاریخ ادبیات کودکان ایران برای مخاطبان کودک و نوجوان است.بی گمان آموزگاران ،مربیان، پدران و مادرانی که می خواهند در این حوزه فعالیت هایی را برای کودکان و نوجوانان برنامه ریزی کنند، در گام نخست باید خود به دقت مجموعه کتاب های تاریخ ادبیات کودکان ایران را مطالعه کرده باشند.در گام بعدی می توانند برپایه دانش خود و بهره گرفتن از فعالیت های پیشنهادی، فعالیت هایی کارا و سودمند برای گروه های مختلف سنی کودکان و نوجوانان تدارک ببینند. افزون بر فعالیت های پیشنهادی آزاد، فعالیت هایی بر پایه موضوعات مشترک میان کتاب های درسی و کتاب  تاریخ ادبیات کودکان ایران پیشنهاد شده اند و اموزگاران و والدین می توانند با باز خوانی این بخش ها در کلاس ، دانش آموزان را به یادگیری عمیق تر و گسترده تر درس های خود تشویق و یاری کنند.
Показати все...
attach 📎

Repost from نویسک
💢 زهره قایینی برنده جایزه جهانی ترویج خواندن ‌شد ✅ زهره قایینی از ایران برنده جایزه ترویج‌گر برجسته خواندن ایبی- آی رید IBBY-iRead سال ۲۰۲۲ شد. ✅ به گزارش ایسنا، کتابک، پایگاه اطلاع‌رسانی مؤسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان اعلام کرد، زهره قایینی از سوی دو نهاد معتبر ادبیات کودکان در جهان نامزد جایزه‌ ایبی- آی‌رید سال ۲۰۲۲ شده بود، و امروز برگزیده این جایزه شده است. جین کرز Jane Kurz، ترویجگر از کشور کانادا نیز دیگر برنده این جایزه شد.   ✅ جایزه‌ ترویج‌گر برجسته‌ خواندن ایبی- آی‌رید IBBY-iRead (من می‌خوانم) را  «بنیاد آی‌رید شنژن» با همکاری «دفتر بین‌المللی کتاب برای نسل جوان» (ایبی)، برای قدردانی از ترویجگران برجسته‌ کتاب‌خوانی در گستره‌ جهانی، بنیاد گذاشته است. دو نهاد معتبر ادبیات کودکان، شورای کتاب کودک به‌ عنوان شاخه‌ ملی ایبی در ایران، و شاخه‌ ملیِ ایبی در کشور کانادا، امسال زهره قایینی را به عنوان نامزد این جایزه معرفی کرده‌ بودند.  ✅ نادر موسوی، نویسنده، آموزشگر و مروج کتاب‌خوانی در میان کودکان و نوجوانان افغانستانی مناطق مهاجرنشین ایران نیز دیگر نامزد معرفی‌شده از سوی شورای کتاب کودک برای دریافت جایزه ایبی- آی‌رید ۲۰۲۲ بود. ✅ زهره قایینی مدرس، نویسنده و پژوهشگر در گستره‌ فرهنگ و تاریخ کودکی، از پایه‌گذاران «مؤسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان»، یکی از دو نویسنده‌ اصلی مجموعه‌ ده‌جلدی «تاریخ ادبیات کودکان» و نویسنده‌ کتاب «تصویرگری کتاب‌های کودکان» است. او در حال حاضر مدیریت مؤسسه‌ پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان و برنامه‌ ترویج کتاب‌خوانی «با من بخوان» را بر عهده دارد. ✅ معیارهای انتخاب نامزد برای این جایزه عبارت است: پایداری، اثرگذاری، الهام‌بخشی، کاوشگری و نوآوری در اجرای پروژه‌های کتاب‌خوانی. پایبندی و احساس مسئولیت در ایجاد عشق به خواندن، توانمند کردن کودکان در امر خواندن در مناطق محروم و بی‌ثبات و تداوم آن. این کار می‌تواند فعالیت‌های مختلفی را دربر بگیرد از قبیل: ایجاد پروژه‌های کتاب‌خوانی و اجرای فعالیت‌های پویا در این پروژه‌ها، ترویج مؤثر خواندن و راهبردهایی در این راستا و حمایت از حق کودکان برای خواندن.   📝 لینک مطلب در خبرگزاری ایسنا: https://www.isna.ir/news/1401010100370/ 🔹 کانال انجمن نویسندگان کودک و نوجوان @nevisak
Показати все...
زهره قایینی برنده جایزه جهانی ترویج خواندن ‌شد

زهره قایینی از ایران برنده جایزه ترویج‌گر برجسته خواندن ایبی- آی رید IBBY-iRead سال ۲۰۲۲ شد.

Repost from نویسک
💢 اِوا لیندسترُم برنده جایزه آسترید لیندگرن ٢٠٢٢ شد ✅ اِوا لیندسترُم، نویسنده‌ و تصویرگر سوئدی، برگزیده سال ٢٠٢٢ جایزه آسترید لیندگرن، یکی از مهم‌ترین جوایز جهانی ادبیات کودک و نوجوان شد. ✅ به گزارش روابط عمومی انجمن نویسندگان کودک و نوجوان، لیندسترُم سال ۱۹۵۲ به دنیا آمده و از، سال ١٩٨٠ فعالیت خود در زمینه ادبیات کودک و نوجوان را آغاز کرده است. وی دارای ٣۵ کتاب مستقل است و آثار متعددی را نیز برای دیگر نویسندگان تصویرگری کرده که بسیاری از آنها برایش جوایزی را به ارمغان آورده‌اند. ✅ ویژگی آثار اِوا لیندسترُم به‌کارگیری طنز تلخ اما زیرکانه و آمیخته با موضوعات روزمره و البته معمایی است که کودکان را از طریق پرسش‌های بسیار به محور داستان‌ها نزدیک می‌کند. مرز بین کودکان و بزرگسالان و حیوانات در داستان‌های او از طریق خیال‌پردازی مشخص و با نوعی طنز جسورانه به جذابیت وافر منجر می‌شود. دنیایی که او بدین سان برای کودکان می‌سازد دائم در حال تحول است. «سگِ من، موش my dog mouse»، «همه می‌روند everyone walks away» و «کلاه گربه the cat hat» از جمله آثار این نویسنده سوئدی است. ✅ جایزه جهانی آسترید لیندگرن، از بزرگترین جایزه‌های جهانی ادبیات کودک و نوجوان است که از سوی دولت سوئد به مناسبت گرامی‌داشت آسترید لیندگرن، نویسنده محبوب سوئدی و صاحب کتاب‌هایی چون «پی‌پی جوراب بلند» و «کارلوس روی پشت‌بام» اهدا می‌شود. هدف از اهدای این جایزه تقویت سطح کیفی ادبیات کودک و نوجوان و ارتقای حقوق کودکان در جهان است که هرساله بیش از ۶۰ کشور از سراسر دنیا در این مسابقه شرکت می‌کنند. ✅ انجمن نویسندگان کودک و نوجوان، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، شورای کتاب کودک و مؤسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودک، هیئت‌های معرفی نامزدهای این جایزه از ایران را تشکیل می‌دهند. ✅ فریدون عموزاده خلیلی (نویسنده) و شهلا افتخاری (مروج کتاب و کتاب‌خوانی) از سوی انجمن نویسندگان کودک و نوجوان، جمشید خانیان (نویسنده) و عبدالحکیم بهار (مروج کتاب و کتاب‌خوانی) از سوی شورای کتاب کودک، حمیدرضا شاه‌آبادی (نویسنده) و کتابخانه‌های سیار کانون از سوی کانون پرورش فکری کودکان به عنوان نامزدان دریافت جایزه سال ٢٠٢٢ آستریدلیندگرن از ایران معرفی شده‌ بودند. ✅ سال گذشته جایزه ۴۰۰ هزار دلاری «آسترید لیندگرن» ـ به عنوان گران‌ترین جایزه ادبیات کودک جهان ـ به ژان کلود مورلوا، نویسنده‌ فرانسوی رسید. https://b2n.ir/f44174 🔹 کانال انجمن نویسندگان کودک و نوجوان @nevisak
Показати все...

خبر داشم شرمین نادری به اتفاق مینا کامران مدت هاست در روستاهای چابهار و دشتیاری بلوچستان هستند و یک سری کارهای خوب را انجام می دهند.  مینا با کمک خیرین، مدرسه ای خیلی خوب  را با معماری  بسیار زیبا در" سیدبار" دشتیاری ساخته است که کتابخانه این فضای آموزشی با منابع بسیار خوب در اختیار کودکان و نوجوانان و مردم این روستا قرار گرفته. کتابخانه مدرسه  کوچو را هم خوب یادم است وقتی شهریور امسال رفته بودم و از نزدیک دیده بودم تابلوی سردر به نام شرمین زده شده بود. وقتی از دوستان جزئیات را پرسیدم به من گفتند همه کتابها و منابع کتابخانه مدرسه کوچو را شرمین نادری نویسنده نام آشنای کتابهای زار، قمردرعقرب، خانجون ها، مرگامرگی و.... تهیه کرده و به کتابخانه مدرسه کوچو رسانده است. کتابخانه رمین هم بماند  که شرمین نادری در آن فضای کوچک کانکسی چند متری چه کارهای بزرگی که انجام‌نداده است...! همه این حرف ها را مقدمه ای قرار دادم تا بگویم سه روز پیش که شرمین نادری و دوستش مینا کامران که گذرشان باز به چابها افتاده بود،  آمدند رمین پیش من ،  تا بگویند دوستان مروج کتابخوانی جنوب بلوچستان را برای افتتاح کتابخانه " کهنانی کش" منطقه دشتیاری دعوت کنم.با کمال میهن دوست و تعدادی دیگر از دوستان دسترس هماهنگ کردم عده ای از دوستان را که من شماره های تماس شان را ندارم از نزدیک ببیند و حضوری  دعوت شان کند و من از آن سو  به اتفاق دوستان مروج کتابخوانی چابهار خود را به روستای" ریکو کش" نزدیک شهر" پیشین" منطقه سرباز برسانم و از آنجا با هم راهی کهنانی کش شویم و کتابخانه ای را که شرمین نادری و دوستانش، با کمک خیرین  و همراهی آقای "شنبه دهقانی"  معتمد منطقه و اهالی روستای کهنانی ساخته شده است راه بیاندازیم... صبح روز جمعه بیست و چهارم دی ماه، طبق قرار، همه در روستای ریکوکش جمع شدیم تا خود را به کهنانی کش،برسانیم. باران دو هفته پیش و جمع شدن اب در برکه ها و رودخانه راه ارتباطی ریکوکش تا کهنانی کش را  مسدود کرده بود و عبور ماشین های سبک سواری را با مشکل روبرو ساخته بود. تنها راه عبور از رودخانه سوار شدن پشت ماشین های شاسی بلند بود... دو- سه  ماشین شاسی بلند ، مروجین کتابخوانی پشت رودخانه را از ریکوکش به روستای کهنانی کش رساندند.  دوستان ما در آن سوی رودخانه منتظر بودند.شنبه و اهالی روستا به مهمانان خوش آمد گفتند و از آنها پذیرایی کردند. لحظاتی بعد در کتابخانه " شوهاز" کهنانی کش توسط بچه ها روستا گشوده شد و آنها به همراه بزرگترها و مهمانان وارد کتابخانه شدند. شنبه دهقانی و اهالی ده خیلی به زحمت افتاده بودند. ناهار را با دوستان کهنانی کشی خوردیم و در فرصتی که بدست امده بود ، پارک بازی کودکان،ساختمان تصفیه آب، مدرسه چند کلاسه و چند پروژه دیگر روستا را که همه آنها توسط اهالی روستا و با کمک خیرین به تازگی در کهنانی کش راه افتاده و مورد استفاده  قرار گرفته بودند را دیدیم که در همه آن ها نقش سازنده  شنبه دهقانی پررنگ دیده می شد. نکته جالب دیگری که توجه همه را به خود جلب کرده بود ساختن خود جوش ساختمان خانه بهداشت و مرکز درمانی روستا بود که  خود شبکه بهداشت از ساخت آن آگاه نبود. می گفتند به دلیل نبودن پزشک و کادر بهداشتی و درمانی از ان استفاده نمی شود اما قطعا با پیگیری و مطالعه گری مردم کهنانی کش،  به زودی این واحد بهداشتی فعال خواهد شد. عصر هنگام برگشت فرصت شد زیستگاه " گاندو " ، گونه نادر تمساح پوزه کوتاه ایرانی را در منطقه باهوکلات ببینیم و به دنبال آن ، دم غروب، به دعوت دوستان روستای "سید بار " ، سری به  مدرسه " ایران من " بزنیم  و کتابخانه این مدرسه را از نزدیک ببینیم و سر انجام پس از آن،  راه آمده را برگشتیم. عبدالحکیم بهار دیماه ۱۴۰۰
Показати все...

💢 علی‌اصغر سید‌آبادی: ایجاد مدارس گفت‌وگویی راهکار ترویج علم و کتاب‌خوانی است 🔹 از گفت‌وگوی ایبنا با علی‌اصغر سید‌آبادی، برنده جایزه توران میرهادی ✅ گسترش و ترویج علم؛ به‌ویژه در بخش کودک و نوجوان نیازمند یک محیط آزاد و گفت‌‌و‌گویی است. یکی از موانع گسترش علم در ایران نهاد آموزش و پرورش است؛ زیرا این نهاد به خاطر سیستم قدیمی و داشتن نگاه بالا به پایین، وظیفه ذاتی‌اش که ترویج علم است را انجام نداده است و به همین دلیل مسئله ترویج علم در حوزه کودک و نوجوان در ایران با مشکل رو‌به‌رو‌ست. تغییر سیستم آموزش و پرورش می‌تواند ترویج علم در ایران را تسهیل کند. ایجاد مدارس گفت‌وگویی در ایران به جای تعلیم دستوری و از بالا به پایین، می‌تواند باعث ترویج علم در ایران شود و معلمان در این مسیر می‌توانند نقش تسهیل‌گر را داشته باشند.  ✅ در شرایط کنونی، ساده‌ترین راهکار اصلاح آموزش و پرورش حضور کتاب کودک و نوجوان در مدارس است. هر چند که کتابخانه و پست کتابدار برای مدارس بسیار مهم است اما گاهی حتی اگر کتابخانه و کتابدار هم نباشد، اما درک و ضرورت کتابخوانی در مدیران و معلمان یک مدرسه وجود داشته باشد، می‌توان در یک کلاس با مبادله کتاب‌های خوانده شده توسط دانش آموزان، فرهنگ کتاب‌خوانی را ترویج کرد. در واقع ارزان‌ترین شکل اصلاح آموزش و پرورش، توجه به کتاب کودک و نوجوان در مدارس است. ✅ متاسفانه آموزش و پرورش در مدارس را به روی کتاب‌های خوب کودک و نوجوان بسته است و برای ورود کتاب‌های غیردرسی به مدارس و کتابخانه‌ها بسیار گزینشی عمل می‌کند؛ زیرا مسئولان آموزش و پرورش معتقدند کتاب‌ها باید با صلاحدید آن‌ها وارد مدرسه شود. در واقع یک بازار انحصاری برای کتاب در مدارس وجود دارد و کتاب‌ها در یک مسیر و بازار انحصاری از‌ سوی وزارت‌آموزش و پرورش گزینش می‌شوند و بعد وارد مدارس می‌شوند. البته این نگاه که کتاب باید رصد شود و بعد وارد مدرسه شود، درست است اما می‌توان با دادن اختیار و در عین‌حال آموزش و دانش به مسئولان و مدیران مدرسه این روند را تسهیل کرد... 📝 لینک مطلب کامل در خبرگزاری ایبنا: http://b2n.ir/r32222 🔹 کانال انجمن نویسندگان کودک و نوجوان @nevisak
Показати все...
ایجاد مدارس گفت‌و گویی راهکار ترویج علم و کتاب‌خوانی است

علی‌اصغر‌سید‌آبادی معتقد است؛ ایجاد مدارس گفت‌وگویی در ایران به جای تعلیم دستوری و از بالا به پایین، می‌تواند باعث ترویج علم در ایران شود و معلمان در این مسیر می‌توانند نقش تسهیل‌گر را داشته باشند. 

💢 شماره جدید ماهنامه «قلک» منتشر شد ✅ نودمین شماره ماهنامه «قلک» با محوریت شب یلدا منتشر شد و روی پیشخوان آمد. ✅ به گزارش ایلنا، نودمین شماره ماهنامه «قلک» ویژه دی‌ماه ۱۴۰۰ با محوریت شب یلدا، برای کودکان منتشر شد و روی پیشخوان مطبوعات آمد. ✅ در این‌ شماره از نشریه مذکور که به آموزش مفاهیم اجتماعی، اقتصادی و سبک زندگی به کودکان می‌پردازد، به مناسبت شب‌های طولانی زمستان و شب چلّه، داستان‌ها و مطالبی متناسب با این جشن آورده شده است. همان‌طور که اولین چیزی که از این مناسبت به ذهن می‌رسد، قصه‌گویی بزرگ‌ترها پای کرسی و جمع‌شدن اهالی خانه دور هم است، طرح جلد شماره ۹۰ ماهنامه به این موضوع اختصاص پیدا کرده است. ✅ در ادامه کودکان با دو خرگوش قلکی به نام «بیجو و جیبو» در داستان «جون من و مزرعه و کلی پیاز» درباره شغل کشاورزی می‌خوانند و متوجه می‌شوند چگونه میوه‌های شب یلدا کاشته و تهیه می‌شود. علاوه بر آن کودکان همراه با «گوری» گورخر کوچکی که اوتیسم دارد، با این بیماری و نوع برخورد و تعامل با کسانی که به این اختلال دچار هستند، آشنا می‌شوند. ✅ دیگر مطالب منتشرشده در این‌شماره از «قلک» به این‌ترتیب‌اند: شعر «این همه حرف و صدا» سروده زهرا موسوی و تصویرگری نازنین ارزه‌گر، داستان «خط‌های متفاوت گوری» نوشته الهه ایرانفرد و تصویرگری سمیه رویایی، داستان «جون من و مزرعه و کلی پیاز!» نوشته نسترن فتحی و تصویرگری میثم موسوی، داستان «آقا خرسه صبر و تحمل ندارد» نوشته کارما ویلسون، ترجمه نازنین سودعلیزاده و تصویرگری جان چپمن و بخش اخبار قِل و قُلکی «غول سیب‌زمینی و لامای فراری» نوشته زهرا جلائی‌فر و تصویرگری میثم موسوی. ✅ در هر شماره قلک مطالب و بازی‌هایی برای بالا بردن خلاقیت، دقت و سرگرم‌کردن بچه‌ها نیز وجود دارد. در این‌ شماره بچه‌ها در بخش اخبار قِل قُلَکی نوشته زهرا جلایی‌فر و تصویرگری میثم موسوی با عنوان «غول سیب‌زمینی و لامای فراری» اخبار کوتاه طنزی درباره اتفاقات روز می‌خوانند و در بخش صبحانه ورزشی با استفاده از مواد غذایی و خوراکی‌هایی که در خانه دارند، یک دوچرخه درست خواهند کرد. 📝 لینک مطلب در خبرگزاری ایلنا: https://www.ilna.news/fa/tiny/news-1172491 🔹 کانال انجمن نویسندگان کودک و نوجوان @nevisak
Показати все...
ماهنامه «قلک» ویژه شب یلدا منتشر شد

نودمین شماره ماهنامه «قلک» با محوریت شب یلدا منتشر شد و روی پیشخوان آمد.

💢 واکنشی به تغییر نام خیابان‌های شهر ⁨ ✅ بیوک ملکی ماجرای حذف نام چهار چهره ادبیات و آموزش کودکان از معابر تهران را کاری غیرفرهنگی و غیرمردمی توصیف کرد و در  گفت‌وگو با ایسنا گفت: دیگران چه بخواهند، چه نخواهند، خیلی از نام‌ها در تاریخ ادبیات کودکان و نوجوانان ثبت شده است. چه نام‌شان بر دیوار کوچه و خیابان و میدانی باشد یا نباشد. اگر باشد نشان از درک بالای مسئولان و مدیران بافرهنگ یک شهر یا یک کشور است و اگر نباشد به معنی شناخت کم آنها نسبت به این مقوله است. بنابراین ما وقتی با چنین رفتارهایی روبه‌رو می‌شویم به حساب این می‌گذاریم که مسئولان نه تنها دغدغه فرهنگی ندارند بلکه با معنا و مفهوم فرهنگ و ادبیات هم آشنا نیستند. فکر نمی‌کنم در هیچ‌کجای دنیا و در هیچ‌ کشوری مسئولان به فرهنگ و هنر و ادبیات کشورشان تا این حد بی‌تفاوت باشند. ✅ ملکی افزود: کسی که اقدام به چنین کاری کرده و دستور حذف این اسامی را داده، معلوم است اهل مطالعه نیست، اهل کتاب‌خواندن نیست، معلوم است در عمرش «عطار» را نخوانده، «مرزبان‌نامه» را نخوانده و حتی قرآن را هم نخوانده است. این شکل کارها از کسانی سرمی‌زند که صرفاً خوشامد بالادستی‌ها برای‌شان مهم است و دست به کارهایی می‌زنند که جایگاه خودشان را حفظ کنند اما چون نسبت به کاری که می‌کنند شناخت ندارند، متوجه عاقبت کارشان نمی‌شوند. نمی‌فهمند که حذف مثلاً نام مهدی آذریزدی یعنی چه؟ نویسنده‌ای که حتی در این دوره رکود کتاب و کتاب‌خوانی‌ هنوز هم کتاب‌هایش هر سال با تیراژ ۲۰ هزار جلد تجدید چاپ می‌شود؛ در زمانه‌ای که تیراژ کتاب به ۲۰۰ جلد رسیده است. ✅ این شاعر کودک و نوجوان افزود: سالیان پیش، همیشه این سؤال برای من مطرح بود که چه کسی نام‌های ملاصدرا، شیخ بهایی، میرعماد و... را  بر روی خیابان‌ها گذاشته است. بعد از سال‌ها فهمیدم این نام‌گذاری‌ها کار «حسین نصر» فیلسوف شناخته‌شده معاصر بوده. شاید اگر نام میرعماد بر دیوار خیابانی نقش نمی‌بست به جز جمعیت محدود خطاطان و بعضی اهل هنر و فرهنگ کسی او را نمی‌شناخت، اما الان میلیون‌ها نفر از مردم او را می‌شناسند و این تأثیر آگاهی و درک بالای کسی مثل حسین نصر است در نام‌گذاری این خیابان‌ها. من متوجه نمی‌شوم  دغدغه کسانی که اقدام به حذف این نام‌ها کرده‌اند چیست اما روشن است که وضعیت نابسامان فرهنگ و ادبیات و هنر امروز حاصل همین مدیریت‌ها در طول سالیان گذشته است که تا به حال جریان داشته. نتیجه این نوع مدیریت‌ها می‌شود وضعیت افتضاح کتاب‌های درسی، وضعیت امروز کتاب و کتاب‌خوانی که صحبتش شد. ✅ این نویسنده سپس گفت: یک دوره کسی نام‌هایی را بر خیابان‌ها می‌گذارد و همان نام‌گذاری‌ها سطح فرهنگ یک مملکت را بالا می‌برد و یک دوره هم مثل این دوره کسانی می‌آیند و می‌خواهند نام‌هایی را که با فرهنگ گره خورده‌اند و تاثیرگذار بوده‌اند، از صفحه روزگار پاک کنند که البته آب در هاون می‌کوبند. جمله‌ای را در متن آقای مرادی کرمانی خواندم که جالب بود و آن اینکه ادبیات مثل آب است، هر کجا که جلویش را بگیرند از جای دیگری راه خود را باز می‌کند. این مسئله را ما بارها و بارها دیده و شنیده‌ایم. یادم می‌آید یک سال در نمایشگاه کتاب، به غرفه‌ها دستور دادند که کتاب‌های فروغ فرخزاد را جمع کنند و همان کار  باعث شد کسانی که به نمایشگاه می‌آمدند و ماجرا را می‌فهمیدند، بیرون نمایشگاه دنبال کتاب فروغ می‌گشتند. آن سال فروش کتاب‌های فروغ در بیرون از نمایشگاه به حدی بود که اگر همه غرفه‌های نمایشگاه هم کتاب او را روی پیشخان می‌گذاشتند، آن‌قدر فروش نمی‌کرد. ✅ سردبیر سابق سروش نوجوان در پایان گفت: خطاب به این مسئولان می‌گویم که اصلاً شما همه را هم حذف کردید! جایگزینش را دارید؟ اگر دارید بسم‌الله، کل ادبیات و هنر را تعطیل کنید و کسانی را که تا به حال تربیت کرده‌اید، جایگزین کنید. در این سال‌ها  ده‌ها مجله تأثیرگذار را که سال‌ها سابقه داشته‌اند تعطیل کرده‌اید. از اهلش گرفته‌اید و به خودی‌های‌تان سپرده‌اید. خودی‌های شما چند شماره از  آن مجله‌ها را  هم نتوانستند ادامه بدهند، تیراژ کتاب را که دو دهه اول انقلاب حداقل ۲۰هزار جلد در سال بود و سال به سال تجدید چاپ می‌شد، به ۲۰۰ جلد، ۱۰۰ جلد و ۵۰ جلد رسانده‌اید. کاش لااقل یک کار مثبت در پرونده کارهای فرهنگی خود داشتید و دست به این کارها می‌زدید. خراب کردن و پاک کردن صورت مسئله که کاری ندارد و هرکس قدرت آن را دارد؛ شما که توان ساختن ندارید لااقل خراب نکنید، هر چند همان‌طور که گفته شد، در نهایت خرابی به خود شما بر می‌گردد و ادبیات هر رکود و بی‌مهری و تخریب را پشت سر خواهد گذاشت و به راه خود ادامه خواهد داد. 📝 لینک مطلب کامل در خبرگزاری ایسنا: https://www.isna.ir/news/1400091410653/ 🔹 کانال انجمن نویسندگان کودک و نوجوان @nevisak
Показати все...
واکنشی به تغییر نام خیابان‌های شهر

بیوک ملکی ماجرای تغییر نام معابر تهران از چهار چهره ادبیات و آموزش کودکان را کاری غیرفرهنگی و غیرمردمی توصیف می‌کند.

مژگان کلهر درباره شکل‌گیری بخش مجله در مجله در سروش نوجوان می‌گوید: این بخش ه پیشنهاد آقای عموزاده خلیلی  پا گرفت. من از اعضای ثابت سروش نوجوان بودم، آقای خلیلی پیشنهاد دادند که بخشی از مجله در اختیار نوشته‌های خود بچه ها قرار بگیرد و  من و آتوسا صالحی سردبیرهای این بخش شدیم. یادم هست که در آن زمان، برخی  هنوز به ما اعتماد نداشتند و مطمئن نبودند که بتوانیم کار را درست پیش ببریم، ولی در کنار آقای امین پور و آقای خلیلی وآقای بیوک ملکی، ما موفق شدیم به خوبی نوجوان‌ها رو به نوشتن علاقمند کنیم. مجله در مجله مدتی بعد جایزه شورای کتاب رو هم از آن خود کرد. کلهر درباره آشنایی و همکاری با سروش نوجوان این طور تعریف می‌کند که مثل خیلی از نوجوانان او هم از طریق مسابقه خبرنگاری سروش نوجوان در سال 1368 با این نشریه آشنا شد. گزارشی برای مسابقه فرستاده بود که مورد توجه قرار گرفت و منتشر شد. بعدها سردبیران سروش نوجوان تمام نوجوانانی که مطالبشان خوب بود را دعوت کرد و برایشان جلساتی ترتیب داد و به آنها کارت خبرنگار افتخاری داد تا بتوانند استعدادهایشان را شکوفا کنند.  این بانوی نویسنده درباره آن روزها و همکاری با سروش نوجوان می‌گوید: ما در جلسات سردبیران سروش نوجوان حضور داشتیم. آقای امین‌پور و دیگران ما را راهنمایی می‌کردند و برایمان دوره‌های آشنایی با نویسندگان برزگ دنبا را ترتیب می‌دادند و همین طور فرصتی فراهم می‌کردند که نوجوانان هم با ادبیات ایران و جهان آشنا شوند، دید بازتری به جهان داشته باشند و پله پله بالا بروند.    مژگان کلهر درباره قیصر امین‌پور و حضورش در سروش نوجوان می‌گوید: خیلی دقیق یادم نمی‌آید اولین بار کی و کجا با آقای امین‌پور آشنا شدم چون سال‌های زیادی با او همکار بودم. فقط می‌دانم که اوایل هیچ شناختی از سردبیران سروش نوجوان نداشتم، ما آثارمان را می‌خواندیک و آنها نظراتشان را مطرح می‌کردند. برایمان این مهم بود که کارمان مورد تایید ایشان باشد. بعدها که عضو ثابت سروش نوجوان شدم بیشتر آقای امین‌‌پور را شناختم. روال بر این بود که مطالب مجله را هر سه سردبیر می‌خواندند و آقای امین‌پور بسیار سختگیر بودند. با دقت مطالب را بررسی می‌کردند و با خودکار هر جایی که ایراد داشت را علامت می‌زدند، ویرایش می‌کردند و در حاشیه مطالب توضیحاتی برای ما می‌نوشتند. او درباره همکاری قیصر امین‌پور با دو سردبیر نوجوان در یکی از بخش‌های این مجله توضیح می‌دهد: آقای امین‌پور اولش موافق نبودند که کار به ما تازه کارها سپرده بشود. آن وقت‌ها افراد باتجربه‌تر از ما هم بودند که بشود کار را به آنها سپرد. خواست آقای عموزاده خلیلی بود که ما نوجوان‌ها مسئولیت بخش مربوط به انتشارا آثار نوجوانان را برعهده بگیریم. از آنجایی که من و آتوسا صالحی سالهای آخر دبیرستان را می‌گذراندیم از ما خواسته شد که سردبیری بخش مجله در مجله را برعهده بگیریم و توانستیم از عهده کار بر بیاییم. آقای امین‌پور وقتی تلاش و موفقیت ما را دیدند، با ما همراه شدند و بعد دیگر حتی یک لحظه ما را در این راه تنها نگذاشتند. به اعتقاد کلهر، سروش نوجوان در زمان مناسبی تاسیس شد و جنبشی ایجاد کرد که خیلی‌ها به دنبالش بودند. او می‌گوید:  البته حضور سه سردبیر کاربلد، سردبیرهایی که هر کدام از قطبهای مهم ادبیات کودک و نوجوان بودند، باعث شد این مجله به کارخانه تولید نویسنده و شاعر و نقاش و سینماگر و خبرنگار و ادیب بدل شود. مژگان کلهر یادآوری می‌کند که سردبیران سروش نوجوان روح هنرمندانه‌ای به این مجله دمیده بودند که تاثیر زیادی بر چند نسل داشت و همه تلاششان را می‌کردند تا فارغ از موضوعات سیاسی، مذهبی، اجتماعی و هر مقوله جهت‌مندی، صرفا به ادبیات و هنر توجه کنند. او توضیح می‌دهد: آقای امین‌پور همیشه تاکید می‌کردند که سروش نوجوان یک مجله ادبی هنری است و این روی جلد مجله هم چاپ شده بود. ایشان می‌گفتند قرار است در این مجله نوجوانان با ادبیات و هنر آشنا شوند. همین حالا اگر مجلات دوره ایشان را ورق بزنید به آرشیوی از بهترین‌های ادبیات و هنر در ایران و جهان دست پیدا می‌کنید که همیشه خواندنی و جذاب است.   برای مژگان کلهر ورق به ورق، صفحه به صفحه سروش نوجوان پر از خاطره است. شادی ها، غمها، اشک‌ها و لبخندهایشان را در صفحات این مجله قدیمی به یاد می‌آورد و برای نمونه یکی از آنها را برایمان تعریف می‌کند: من و آتوسا صالحی برای مجله در مجله جشن تولد گرفتیم. الان که فکر می‌کنم، شاید کارمون بچگانه بود، چون ما در حال وهوای نوجوانی بودیم و در کنار کار کلی خوش می‌گذراندیم.. رفتیم تعداد زیادی بادکنک و  یک کیک تولد و وسایل تزئین خریدیم و آمدیم، دفتر مجله را تزیین کردیم. بعد از آقای امین‌پور و آقای خلیلی و آقای ملکی و آقای مهرداد غفارزاده که  مدیرداخلی مجله بودند، دعوت کردیم بیایند و با ما در جشن تولد مجله در مجله سهیم شوند.
Показати все...
آنها هم با بزرگواری آمدند و با ما عکس گرفتند و دل دو دختربچه شاد و خوشحال را نشکستند.    هر سه سردبیر سروش نوجوان به طرزی غریب با هم همراه و هماهنگ بودند. این را کلهر می‌گوید و اضافه می‌کند:  آقای امین‌پور، آقای ملکی و آقای عموزاده خلیلی انگار یک روح در سه بدن بودند. من هرگز ندیدم از دست همدیگر ناراحت بشوند یا دعوایی پیش بیاد چون همه چیز با احترام پیش می‌رفت. او تاکید می‌کند: آقای امین‌پور  مرکز ثقل سروش نوجوان بودند، کارهای اجرایی و اداری را بیشتر آقای خلیلی و آقای ملکی انجام می‌دادند اما بدون حضور آقای امین‌پور یا بدون همفکری ایشان و بدون رضایت ایشان هیچ کس کاری انجام نمی داد. انگار اگر قیصر امین‌پور نبود چرخ مجله نمی‌چرخید. همه به راستی ایشان را دوست داشتند و همیشه هاله‌ای از عشق، احترام و رفاقت اطرافیان در اطراف ایشان وجود داشت. بعدها که آقای خلیلی از سروش نوجوان جدا شدند، تاثیر آقای امین‌پور حتی پررنگ‌تر شد. و آقای ملکی همچنان در کنار ایشان با مشکلات می‌جنگیدند تا مجله سرپا بماند ولی حیف که سروش نوجوان تمام شد؛ تعطیلی سروش نوجوان باعث شد آقای امین‌پور خیلی زود از میان ما بروند. قیصر مطبوعاتی مژگان کلهر درباره روحیه قیصر امین‌پور در کار مطبوعاتی می‌گوید: روحیه بسیار طنزی داشتند و با بچه‌ها شوخی می‌کردند. شوخی‌های ایشان از جنس بازی با کلمات بود و طراوت خاصی داشت. مطالب را با دقت می‌خواندند، به تک تک سوالات نوجوانان جواب می‌دادند، تلفنی با آنها صحبت می‌کردند، خیلی‌ها از شهرستان می‌آمدند و ایشان را ملاقات می‌کردند. آن وقت‌ها من به این فکر می‌کردم که این نوجوان‌ها از کجا آقای امین‌پور را می‌شناسند که این همه راه تا تهران می‌آیند و به ایشان سر می‌زنند. به نظرم نوعی رابطه مرید و مراد، بین آقای امین‌پور و افرادی که به دیدن ایشان می آمدند وجود داشت. بدون اغراق می‌گویم که برخی می‌آمدند تا فقط کمی کنار قیصر امین‌ضور نفس بکشند و کنارش باشند. در آن سال‌ها خیلی‌ها به عشق قیصر امین‌پور به دفتر مجله آمدند و آقای امین‌پور هم از هر لحظه استفاده می‌کردند تا چیزی به نوجوانها یاد بدهند. کلام ایشان پر از درس بود و حتی شوخی‌های ایشان هم پر از نکات ادبی بود؛ امکان نداشت هر روز چیزی از ایشان یاد نگیرید. یک بار دلخوری کوچکی پیش آمده  بود، وقتی از ایشان عذرخواهی کردیم، گفتند:  من رشته محبت تو پاره می‌کنم / شاید گره خورد به تو نزدیک‌تر شدم. حیف که ما را تنها گذاشتند. آذر مهاجر
Показати все...
شاعرانگی قیصر امین‌پور، کرشمه کلماتش و بازی‌های زیبایش با واژه‌ها همین طور نجابت و سلوکش آنقدر گفتنی داشته که در این سال‌ها کمتر سراغ امین‌پور روزنامه‌نگار برویم و درباره منش و روش او در سردبیری سروش نوجوان به عنوان یکی از موثرترین نشریات کشورمان در تربیت نسلی از نویسندگان و شاعران خوب و بنام، بنویسیم. ماهنامه سروش نوجوان طی 19 سال از  فروردین 1367 تا 1382 به سردبیری قیصرامین‌پور، بیوک ملکی و فریدون عموزاده خلیلی منتشر شد. در هشتم آبان‌ماه 1386 قیصر که چندسالی بود از سردبیری سروش نوجوان کناره گیری کرده بود، برای همیشه از میان ما رفت در حالی که به جز اشعار و کتاب‌هایش و به جز درس‌هایی که برای دانشجویان گفته بود، میراث دیگری هم به جا گذاشت؛ تعداد زیادی نوجوان از سراسر ایران به همت او و همکارانش در سروش نوجوان به شعر و ادبیات علاقه مند شدند یا کار حرفه‌ای را تجربه کردند که از آن جمله می‌توان به مژگان کلهر، آتوسا صالحی، محمد سادات اخوی، رودابه کمالی، مهدیه نظری، افشین اعلا، پدرام پاک‌آئین، عبدالحکیم بهار، و ...اشاره کرد. اینجا خاطراتی را درباره سروش نوجوان از زبان دو نفر از همکاران قیصر امین‌پور در این مجله می‌خوانید که از لابه‌لای آنها می‌توان به دلایل موفقیت این مجله و جایگاه رفیع قیصر امین‌پور نزد نوجوانان پی برد.   درباره سروش نوجوان ساختمان سروش در تقاطه خیابان مطهری و مفتح سرنوشت خیلی‌ها را تغییر داد؛ نویسندگان، شاعران، روزنامه‌نگاران و حتی بازیگران سینماگران زیادی اولین قدم‌های موفقیت را در این ساختمان 9 طبقه یا در آسانسور فرسوده و دلهره‌آورش برداشته‌اند. از نغمه ثمینی، افشین هاشمی، شهرام شفیعی، پیام فروتن، میترا بیات و حسن فرازمند بگیرید  تا حسن احمدی، طاهره ایبد، نقی سلیمانی، مهرداد غفارزاده و فریبا نباتی که با سروش نوجوان همکاری می‌کردند.  ماجرا از این قرار بود که وقتی طرح سروش نوجوان در افتاد قرار شد بخش‌های متنوعی داشته باشد از جمله حرف‌های خودمانی؛ پای صحبت همسایه، بخش شعر و داستان، در حاشیه که قیصر امین‌پور خودش آن را می‌نوشت و بخش مجله در مجله که به آثار ارسالی نوجوانان اختصاص داشت و سردبیری آن را به دو نوجوان آن روزگار یعنی آتوسا صالحی و مژگان کلهر سپردند. مهرداد غفارزاده که این روزها کارگردان سینماست در دهه هشتاد، مدیر داخلی سروش نوجوان بود و حسن احمدی بخش پای صحبت همسایه را تدارک می‌دید. احمدی از آن روزها خاطرات زیادی دارد اما خیلی خلاصه و کوتاه توضیح می‌دهد: بخش پای صحبت همسایه به گفت‌وگو با نوجوانان اختصاص داشت. ممکن بود با چند نوجوان در محله خودمان گفت‌وگو کنم یا به سیستان و بلوچستان بروم و پای حرف‌های نوجوانان علاقمند بنشینم و آنها را در سروش نوجوان منتشر کنیم. سروش نوجوان در سراسر ایران خبرنگار افتخاری داشت و بسیاری از این خبرنگاران بعدها به جمع آدم‌های موثر شهر و محله‌شان بدل شدند. احمدی تعریف می‌کند که یکبار این خبرنگاران افتخاری در ساختمان ملاصدرای سازمان صدا و سیما با سردبیران مجله دیدار کردند و خیلی‌ها هم بعدها به شیوه‌های مختلف سعی می‌کردند به دیدن قیصر امین‌پور بروند. این روزنامه‌نگار و نویسنده تعریف می‌کند: نوجوانی به نام یوزباشی علاقمند به شعر و داستان بود و دلش می‌خواست قیصر امین‌پور را ملاقات کند. قیصر که متوجه شد او را به خانه‌اش دعوت کرد و یک صفحه هم برایش یادگاری نوشت. نوجوانانی بودند که به عشق قیصر امین‌پور از شهرهای دور و نزدیک به تهران می‌آمدند و حتی بعد از تصادف آقای امین‌پور و آسیب دیدن کلیه‌اش، خیلی از نوجوانان دوست داشتند به او کلیه اهدا کنند اما آقای امین‌پور معتقد بود اگر نیاز باشد باید از کسی عضو بگیرد که همدیگر را نشناسند. احمدی یادآوری می‌کند که قیصر امین‌‌پور با همه محبوبیتی که بین نوجوانان داشت و با تمام تاثیرگذاری‌های مثبتش، اصراری به عمر طولانی نداشت و بارها در دوران بیماری گفته بود: سهم من از زندگی همین بود. البته که سهم قیصر امین‌پور از زندگی اصلا کم نبود و در همان نزدیک به دو دهه سروش نوجوان او توانسته بود خیلی از نوجوانان را به ادبیات و شعر علاقمند کند. به گفته احمدی خیلی‌ها پیگیر مجله بودند، اگر اسمشان در سروش نوجوان منتشر می‌شد، به ثری شاد م‌شدند که گویی دنیایی را به آنها داده‌اند. احمدی در سفر به شهرهای مختلف ایران بارها از نزدیک شاهد عشق و علاقه نوجوانان به مجله سروش نوجوان و نیز قیصر امین‌پور بود.   کارخانه هنرمندسازی سروش نوجوان ضمن اینکه نوشته‌های نوجوانان را منتشر می‌کرد و خبرنگار افتخاری از میان نوجوانان می‌پذیرفت، چند همکار نوجوان هم داشت که به اسم برخی از آنها اشاره کردیم. مژگان کلهر یکی از این نوجوانان بود که به همراه آتوسا صالحی سردبیری بخش مجله در مجله را برعهده داشت؛ یعنی همان بخشی که به انتشار آثار نوجوانان از سراسر ایران اختصاص داد.   
Показати все...
Оберіть інший тариф

На вашому тарифі доступна аналітика тільки для 5 каналів. Щоб отримати більше — оберіть інший тариф.