cookie

Ми використовуємо файли cookie для покращення вашого досвіду перегляду. Натиснувши «Прийняти все», ви погоджуєтеся на використання файлів cookie.

avatar

Alirezabadie

شعر و دکلمه و عکس و خبر

Більше
Рекламні дописи
1 598
Підписники
-124 години
-17 днів
-2530 днів
Час активного постингу

Триває завантаження даних...

Find out who reads your channel

This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.
Views Sources
Аналітика публікацій
ДописиПерегляди
Поширення
Динаміка переглядів
01
✨✨✨ ویرانه‌ی دوزَخ به این دنیا شرف دارد! این گنج بادآورده را کی باد خواهد برد؟ 🖋 #علیرضا_بدیع 〽️ @asharenab
1546Loading...
02
‍        رها کردم جهان را باشد ارزانی به ارزن‌ها       که یک جو معرفت پیدا نشد مابین خرمن‌ها -علیرضا_بدیع • ~ نجوا
861Loading...
03
یه بیت دارم…
30914Loading...
04
در شیشه کرد خون مرا آنکه پیش ازین آورده بود قلب مرا با زبان به دست... - علیرضا بدیع | شـــعر
39313Loading...
05
در مسجد عشق رفته بودم به نماز گفتند: «اذان» بگو من «از آن» گفتم... - علیرضا بدیع
40615Loading...
06
درخت خشکم و هم صحبت کبوترها تو هم که خستگی‌ات رفت، می‌پری از من علیرضا بدیع اشعارکوتاه🌱 @textimix♡
44714Loading...
07
‍       هزار صحبتِ ناگفته ، در نگاه من است     ولی دریغ که این شوق ، در نگاه تو نیست ! -علیرضابدیع • ~ نجوا
57416Loading...
08
او می‌رسد که باز هم عاشق کند مرا او قول داده است به قولش وفا کند... #علیرضا_بدیع @TbShaeri
76813Loading...
09
تو ماهی و من ماهی این برکهٔ کاشی اندوه بزرگی‌‌ست زمانی که نباشی #علیرضا_بدیع @chaame 🪽
9554Loading...
10
عشق را زمزمه کافیست، به آواز مگو! #علیرضا_بدیع
78212Loading...
11
دستخط یکی از دانش‌آموزانم خانم کیانا از مدرسه فرزانگان نیشابور
8445Loading...
12
ممنوعم از تو گندم اغواگر بهشت ای سیب دستچین تو یادآور بهشت ای دختری که جوی عسل در زبان توست آسان شده‌ست با تو مرا باور بهشت پلکت که صبح رو به جهان باز می‌شود وا می‌شود به روی جهنم، در بهشت بر خدّ گندمین تو خطی که رسته چیست؟ «یاسین» به خطّ کوفی بر سر در بهشت با تو خمار می‌کشم و نشئه می‌شوم دوشیزۀ جهنمی و دختر بهشت دور از تو قرن‌هاست که در قعر دوزخم با بوسه‌های داغ تو وا می‌شود یخم گاهی بیا به دیدنم از آن ور بهشت گل می‌کند کنار تو هر بار آتشم من بی تویی _که با تو خوشم، بی تو ناخوشم_ بیزارم از فضای عذاب‌آور بهشت 1/3/1403 علیرضا بدیع
82924Loading...
13
مقاله‌ای در مورد غزل ماه و ماهی
1 0113Loading...
14
مصطفی کاظمی ازغدی
9944Loading...
15
‍ با شاملو کی آشنا شدید؟ بعد از انقلاب با او آشنا شدم.یکی دو ماه پیش از مرگ شاملو،برادرم کاوه به من خبر داد که قرار است برای تلویزیون سوئد با شاملو مصاحبه کند. سؤالات را به شاملو داده بود و حالا داشت می رفت برای مصاحبه.من هم اظهار علاقه کردم و با او رفتم.رفتیم به خانه اش در فردیس کرج.یک پایش را بریده بودند و روی صندلی چرخ دار نشسته بود و پتویی روی پایش انداخته بودند و زار و نزار.از دیدنش خیلی حالم بد شد.زن نازنین اش هم مثل فرشته از او پرستاری می کرد.شاملو با چشمان بسته و حال نزار به ما خوشامد گفت و تقریبا خواب بود.کاوه برادرم جا خورد. نمی دانست حالا چگونه شاملو می خواهد به سؤالات جواب دهد.گیج شده بود.با دستیارش دوربین را گذاشتند و نورها را تنظیم کردند و به آیدا گفتند که حاضرند.به یکباره شاملو بیدار شد. بیداره بیدار.موهایش را مرتب کرد و آیدا مقواهای بزرگی را که رویش جواب ها را با خط درشت نوشته بود گذاشت جلوی او،به طوری که در کادر دوربین دیده نشود! و او شروع کرد با آن صدای سحرکننده،زیبا،زنده و قبراق جواب ها را دادن!من داشتم شاخ در می آوردم که عجب توانایی و انرژی این آدم دارد،عجب آرتیستی است!بامزه اینجا بود که بین سؤال ها دوباره شل می شد و می خوابید! و تا دوربین راه می افتاد،دوباره سرحال جواب می داد. فیلمبرداری که تمام شد،شاملو با چشمان بسته و خسته از این همه فشار و تلاش،به من رو کرد و گفت:کدام شعرم را برایت بخوانم؟من هم گفتم: همان را که بلدرچین را کباب می کنید! کلی خندید و شروع کرد به خواندن.به برادرم اشاره کردم دوربین را روشن کند،که کرد.شاملو شعر می خواند و من آرام اشک می ریختم. شب عجیبی بود.یادم می آید از کرج تا تهران در ماشین گریه کردم.کاوه هم مدام سر تکان می داد و می گفت: عجب! ...حالا هردویشان دیگر نیستند. نه کاوه و نه شاملو. روزگار غریبی است نازنین... ••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••• لیلی گلستان گفتگو:امیدفیروزبخش @tabarshenasi_ketab
1 48514Loading...
Repost from اشعار ناب
✨✨✨ ویرانه‌ی دوزَخ به این دنیا شرف دارد! این گنج بادآورده را کی باد خواهد برد؟ 🖋 #علیرضا_بدیع 〽️ @asharenab
Показати все...
👍 8😢 4💋 2
Repost from نـجــــوا
‍        رها کردم جهان را باشد ارزانی به ارزن‌ها       که یک جو معرفت پیدا نشد مابین خرمن‌ها -علیرضا_بدیع • ~ نجوا
Показати все...
💯 6 2👍 1🙏 1💋 1
Фото недоступнеДивитись в Telegram
یه بیت دارم…
Показати все...
23💋 3🔥 2
Repost from ﮼شـــعر
در شیشه کرد خون مرا آنکه پیش ازین آورده بود قلب مرا با زبان به دست... - علیرضا بدیع | شـــعر
Показати все...
25👍 2👌 2💋 1
Repost from مووی کاتیج
در مسجد عشق رفته بودم به نماز گفتند: «اذان» بگو من «از آن» گفتم... - علیرضا بدیع
Показати все...
19🔥 14👍 3🏆 2👎 1💋 1
Фото недоступнеДивитись в Telegram
درخت خشکم و هم صحبت کبوترها تو هم که خستگی‌ات رفت، می‌پری از من علیرضا بدیع اشعارکوتاه🌱 @textimix
Показати все...
💔 15 9👎 1💋 1
Repost from نـجــــوا
‍       هزار صحبتِ ناگفته ، در نگاه من است     ولی دریغ که این شوق ، در نگاه تو نیست ! -علیرضابدیع • ~ نجوا
Показати все...
18💔 10
Repost from تب شاعری
او می‌رسد که باز هم عاشق کند مرا او قول داده است به قولش وفا کند... #علیرضا_بدیع @TbShaeri
Показати все...
35💔 10
Фото недоступнеДивитись в Telegram
تو ماهی و من ماهی این برکهٔ کاشی اندوه بزرگی‌‌ست زمانی که نباشی #علیرضا_بدیع @chaame 🪽
Показати все...
20💔 2👌 1
Repost from مینی شعر
عشق را زمزمه کافیست، به آواز مگو! #علیرضا_بدیع
Показати все...
21