417
Підписники
Немає даних24 години
-17 днів
-330 днів
- Підписники
- Перегляди допису
- ER - коефіцієнт залучення
Триває завантаження даних...
Приріст підписників
Триває завантаження даних...
Repost from هفت اقلیمای هنر
√ کارل پوپر در گفتگویی با هربرت مارکوزه می گوید:
کوشش برای پدید آوردن بهشت در زمین، همواره دوزخ ساخته است.
این جمله می تواند ما را به بازخوانی اندیشه هایمان در هر زمینه ای راهنمایی کند.
نه زمین بهشت خواهد شد و نه انسان ها فرشته، ما فقط باید تلاش کنیم کمی بهتر و انسان تر از دیروزمان باشیم.
همین!
گفت: اين روزها کمی افسرده به نظر می رسی!
گفتم: واقعا؟
گفت: حتما نيمه شب ها زيادی فکر می کنی. من فکر کردن های نيمه شب را کنار گذاشته ام.
گفتم: چطور تونستی اين کار را بکنی؟
او گفت: هر وقت افسردگی به سراغم می آید، شروع به تميز کردن خانه می کنم. حتی اگر دو يا سه صبح باشد. ظرف ها را می شويم، اجاق را گردگيری می کنم، زمين را جارو می کشم، دستمال ظرف ها را در سفيدکننده می اندازم، کشوهای ميزم را منظم می کنم و هر لباسی را که جلوی چشم باشد اتو می کشم. آن قدر اين کار را می کنم تا خسته شوم، بعد چيزی می نوشم و می خوابم. صبح بيدار می شوم و وقتی جوراب هايم را می پوشم، حتی يادم نمی آيد شب قبل به چه فکر می کردم!
بار ديگر به اطراف نگاهی انداختم. اتاق مثل هميشه، تميز و مرتب بود.
گفت: آدم ها در ساعت سه صبح به هر جور چيزی فکر می کنند. همه ما اينطور هستيم. برای همين، هر کدام مان بايد شيوه مبارزه خود را با آن پيدا کنيم.
#کجا_ممکن_است_پيدايش_کنم؟
#هاروکی_موراکامی
#بزرگمهر_شرف_الدين
اگر زیبایی را آواز سر دهی
حتی در تنهایی بیابان
گوش شنوا خواهی یافت.
#جبران_خلیل_جبران
آدمیان معمولا بر اثر سرخوردگی، یعنی برآورده نشدن میل یا احتیاجی مبرم، ناخوش احوال میشوند، اما در مورد این گروه از آدمها قضیه برعکس است؛ اینان بدان سبب حالشان بد میشود یا حتی به یک باره از پا در میآیند که یکی از آرزوهای بیاندازه نیرومندشان برآورده شده است. البته تضاد این دو موقعیت چندان که درنظر اول مینماید بزرگ نیست. اتفاقی که در این مورد خارق اجماع میافتد صرفا این است که یک سرخوردگی درونی جای سرخوردگی بیرونی را میگیرد.
#برت_کار
از کتاب درسهای فروید برای زندگی
○ Artist: Blake Shelton
○ Album: God's Country
○ Released: 2019
○ Genre: Country, Southern Rock
Blake Shelton - God s Country.flac22.81 MB
Фото недоступнеДивитись в Telegram
□ Blake Tollison Shelton is an American country music singer and television personality. In 2001, he made his debut with the single "Austin". The lead-off single from his self-titled debut album, "Austin" spent five weeks at number one on the Billboard Hot Country Songs chart. Wikipedia
📻بشنوید: ترانهخانه (دهم)- سفری با شهیار قنبری در هنرآباد جهان و مرور زندگی و کارنامه هنری زیباییآفرینان..
ترانهخانه 10.mp322.89 MB
زیستن یعنی جدا شدن از آنچه بودیم برای رسیدن به آنچه در آیندهی مرموز خواهیم بود.
- اکتاویو پاز
Фото недоступнеДивитись в Telegram
از آخر هفتهها حالم بهم میخورد. همه میریختند توی خیابون. هر کی رو میدیدی یا مشغول پینگپونگ بازی کردن بود یا داشت علفای خونَش رو میزد یا ماشینش رو برق میانداخت یا داشت میرفت سوپرمارکت یا پارک یا کنار دریا. از در و دیوار شهر، آدم میریخت. روز مورد علاقهی من دوشنبهها بود. روزی که همه برمیگشتن سر کارشون و گورشون رو از جلوی چشمم گم میکردن.
#زن_ها
#چارلز_بوکفسکی
خیام فیلسوف
فلسفهء خیام هیچ وقت تازگی خود را از دست نخواهد داد. چون این ترانههای در ظاهر کوچک ولی پرمغز تمام مسایل مهم و تاریک فلسفی که در ادوار مختلف انسان را سرگردان کرده و افکاری که جبراً به او تحمیل شده و اسراری که برایش لاینحل مانده مطرح میکند. خیام ترجمان این شکنجههای روحی شده: فریادهای او انعکاس دردها، اضطرابها، ترسها، امیدها و یأسهای میلیونها نسل بشر است که پیدرپی فکر آنها را عذاب دادهاست. خیام سعی میکند در ترانههای خودش با زبان و سبک غریبی همهٔ این مشکلات، معماها و مجهولات را آشکارا و بیپرده حل بکند. او زیر خندههای عصبانی و رعشهآور مسایل دینی و فلسفی را بیان میکند. بعد راه حل محسوس و عقلی برایش میجوید.
به طور مختصر، ترانههای خیام آئینهای ست که هر کس ولو بیقید و لاابالی هم باشد یک تکه از افکار، یک قسمت از یأسهای خود را در آن میبیند و تکان میخورد. ازین رباعیات یک مذهب فلسفی مستفاد میشود که امروز طرف توجه علمای طبیعی است و شراب گس و تلخمزهٔ خیام هرچه کهنهتر میشود بر گیرندگیش میافزاید. به همین جهت ترانههای او در همه جای دنیا و در محیطهای گوناگون و بین نژادهای مختلف طرف توجه شده.
هر کدام از افکار خیام را جداگانه میشود نزد شعرا و فلاسفهء بزرگ پیدا کرد. ولی رویهمرفته هیچکدام از آنها را نمیشود با خیام سنجید و خیام در سبک خودش از اغلب آنها جلو افتاده. قیافهٔ متین خیام او را پیش از همه چیز یک فیلسوف و شاعر بزرگ همدوش لوکرس، اپیکور، گوته، شکسپیر و شوپنآور معرفی میکند.
اکنون برای این که طرز فکر و فلسفهء گویندهء رباعیات را پیدا بکنیم و بشناسیم ناگزیریم که افکار و فلسفهء او را چنانکه از رباعیاتش مستفاد میشود بیرون بیاوریم، زیرا جز این وسیلهء دیگری در دسترس ما نیست و زندگی داخلی و خارجی او، اشخاصی که با آنها رابطه داشته، محیط و طرز زندگی، تأثیر موروثی، فلسفهای که تعقیب میکرده و تربیت علمی و فلسفی او به ما مجهول است.
به اولین فکری که در رباعیات خیام برمیخوریم این است که گوینده با نهایت جرئت و بدون پروا با منطق بیرحم خودش هیچ سستی، هیچ یک از بدبختیهای معاصرین و فلسفهء دستوری و مذهبی آنها را قبول ندارد، و به تمام ادعاها و گفتههای آنها پشت پا میزند. در کتاب «اخبارالعلماء باخبارالحکماء» که در سنهء ۶۴۶ تألیف شده راجع به اشعار خیام این طور مینویسد: «... باطن آن اشعار برای شریعت مارهای گزنده و سلسله زنجیرهای ضلال بود. و وقتی که مردم او را در دین خود تعییب کردند و مکنون خاطر او را ظاهر ساختند، از کشتهشدن ترسیده و عنان زبان و قلم خود را باز کشید و به زیارت حج رفت... و اسرار ناپاک اظهار نمود... و او را اشعار مشهوری است که خفایای قلب او در زیر پردههای آن ظاهر میگردد و کدورت باطن او جوهر قصدش را تیرگی میدهد.»
پس خیام باید یک اندیشهء خاص و سلیقهء فلسفی مخصوصی راجع به کائنات داشتهباشد. حال ببینیم طرز فکر او چه بوده: برای خواننده شکی باقی نمیماند که گویندهء رباعیات تمام مسائل دینی را با تمسخر نگریسته و از روی تحقیر به علما و فقهایی که از آنچه خودشان نمیدانند دم میزنند حمله میکند. این شورش روح آریایی را بر ضد اعتقادات سامی نشان میدهد و یا انتقام خیام از محیط پست و متعصبی بوده که از افکار مردمانش بیزار بوده. واضح است فیلسوفی مانند خیام که فکر آزاد و خردهبین داشته نمیتوانسته کورکورانه زیر بار احکام تعبدی، جعلی، جبری و بیمنطق فقهای زمان خودش برود و به افسانههای پوسیده و دامهای خربگیری آنها ایمان بیاورد. زیرا دین عبارت است از مجموع احکام جبری و تکلیفاتی که اطاعت آن بیچون و چرا بر همه واجب است و در مبادی آن ذرهای شک و شبهه نمیشود بخود راه داد. و یک دسته نگاهبان از آن احکام استفاده کرده مردم عوام را اسباب دست خودشان مینمایند. ولی خیام همهء این مسائل واجبالرعایهء مذهبی را با لحن تمسخرآمیز و بیاعتقاد تلقی کرده و خواسته منفرداً از روی عمل و علل پی به معلول ببرد. مسایل مهم مرگ و زندگی را به طرز مثبت از روی منطق و محسوسات و مشاهدات و جریانهای مادی زندگی حل بنماید، ازین رو تماشاچی بیطرف حوادث دهر میشود.خیام مانند اغلب علمای آن زمان به قلب و احساسات خودش اکتفا نمیکند، بلکه مانند یک دانشمند به تمام معنی آنچه که در طی مشاهدات و منطق خود به دست میآورد میگوید. معلوم است.
[از کتاب ترانه های خیام|صادق هدایت|صص ۱۵،۱۶،۱۷]