دفتر تاریخ شفاهی حوزه علمیه

📌آقا منتظر شدند تا همه بروند 🔸ما هم که همراه آقا وارد فیضیه می‌شدیم، قیافه‌های نامتجانس با سایر مردم را می‌دیدیم. جایگاهی که برای سخنرانی در طبق اخباری که به بیت آقا رسیده بود، تعداد زیادی از کماندوها از شب قبل وارد قم شده بودند. پیام‌های مکرر از بیوت بعضی از مراجع به آقا می‌رسیده است که شما از رفتن به فیضیه منصرف شوید، زیرا کماندوها مأمور هستند فاجعه روز شهادت امام صادق علیه السلام در فیضیه را، این دفعه خون‌بارتر، تکرار کنند. 🔹ما هم که همراه آقا وارد فیضیه می‌شدیم، قیافه‌های نامتجانس با سایر مردم را می‌دیدیم. جایگاهی که برای سخنرانی در نظر گرفته شده بود سکوی سمت چپِ پله‌هایی بود که از فیضیه به صحن کوچک حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها می‌رفت -البته درِ میان فیضیه و صحن همیشه بسته بود. کسانی که شناخته‌شده و همراه آقا بودند روی همین پله‌ها جا داده شدند و در میان آن جمع تعداد معمم‌ها هم شاید از ده نفر تجاوز نمی‌کرد، چون تمام طلاب و فضلا به مناسبت ایام عزاداری حضرت اباعبدالله‌الحسین علیه‌السلام، طبق سنت بسیار نیکوی حوزه‌های علمیه، برای تبلیغ دین به شهرها و روستاها در سراسر کشور رفته بودند و از این‌رو تعداد طلاب جوانِ امثال ما بسیار کم بود. ما هم روی همان پله‌ها و در پایین سکو جا داده شدیم تا اگر کسانی در پی سوءقصد باشند، به‌راحتی دستشان به آقا نرسد. 🔸یکی از نکات رفتاریِ آقا در آن روز این بود که وقتی سخنرانی تمام شد و آقا از روی سکو برخاستند، ایشان را به سمت دری که به صحن حرم حضرت معصومه (س) باز می‌شد راهنمایی کردند که بروند ولی ایشان نرفتند و گفتند بمانیم تا مردم از مدرسه خارج شوند و مطمئن شویم که حادثه‌ای اتفاق نمی‌افتد و هنگامی که بخش عمده جمعیت مدرسه را ترک کردند و معلوم شد که رژیم بنای برخورد با مردم را در این مراسم ندارد، آقا هم مدرسه را ترک کردند. 📚خاطرات حجت الاسلام و المسلمین سیدمحمد موسوی خوئینی 📷امام خمینی در مدرسه فیضیه.13خرداد 1342 https://t.me/horalhistory/398 @Howzehoralhistory

مجموعه سه جلد مقالات صد سالگی حوزه علمیه قم به کوشش رسول جعفریان.👆

📌هدیه امام رضا 🔹در اوايل‌ طلبگي‌ كه‌ در مدرسه‌ نواب‌ مشهد بودم يك‌ هفته‌ بود كه‌ من‌ ديدم‌ يك‌ تومان‌ بيشتر پول‌ ندارم.تقريباً مي‌شود گفت‌ كه‌ اوايل‌ هفته‌ بود. فكر مي‌كردم‌ كه‌ تا آخر هفته‌ چكار كنم‌ كه‌ بتوانم‌ با همين‌ يك‌ تومان‌ زندگي‌ كنم‌. خيلي‌ سخت‌ بود گذراندن‌ با يك‌تومان‌ و خيلي‌ به‌ خودم‌ سختي‌ آوردم‌ كه‌ اگر بتوانم‌ يك‌ وعده‌ غذا بخورم‌ يا بعضي‌ از چيزهايي‌ كه‌ مي‌شود باز مي‌ديدم‌ كه‌ امكان‌ آن‌ برايم‌ نيست. وضعيت‌ بسيار سختي‌ سر كردم‌ و با يك‌ ريال‌ و حتي‌ دو ريال‌ مي‌رفتم‌ يك‌ چيزهايي‌ را مي‌خريدم‌ كه‌ بشود با آنها گذران‌ كرد. 🔸خلاصه‌ تا يك‌ صبح‌ پنج‌شنبه‌ بود كه‌ رفتم‌ حرم‌ خدمت‌ حضرت‌ رضا(ع‌) به‌ ايشان‌ عرض‌ كردم‌ كه‌ آقا خيلي‌ وضع‌ من‌ ناجور است‌ يك‌ عنايتي‌ بفرماييد. يك‌ آقايي‌ را آنجا من‌ ديدم‌ و نمي‌دانم‌ از كجا متوجه‌ شده‌ بود و هنوز هم‌ براي‌ من‌ روشن‌ نيست‌ كه‌ چطور بود حالا يا به‌ خاطر تشويق‌ من‌ كه‌ يك‌ طلبه‌ جوان‌ بودم‌ و به‌ اين‌ وضعيت‌ بود از آن‌ حالت‌ من‌ كه‌ داشتم‌ با حضرت‌ صحبت‌ مي‌كردم‌ نه‌ اينكه‌ ايشان‌ بداند كه‌ من‌ چه‌ مي‌گويم‌.با من‌ احوال‌پرسي‌ كرد و دو تومان‌ به‌ من‌ داد . خيلي‌ خوشحال‌ شدم‌ .این را از جانب‌ حضرت‌ رضا(ع‌) مي‌دانستم‌ و الا آن آقا‌ از كجا مي‌دانست كه‌ من‌ يك‌ نيازهاي‌ مادي‌ دارم‌. 📚 آیت الله رئیسی در مصاحبه با مرکز اسناد انقلاب اسلامی. https://t.me/maasqom/35 @markazasnadqom

📌هدیه شده به اهل بیت 🔸روزی که از بیروت به نجف می رفتم پدرم در حالی که اشک در چشمانش حلقه زده بود گفت:پسرم وقتی به نجف رسیدی به حرم برو و به امیرالمؤمنین بگو پدرم من را به شما هدیه کرده است پس من را قبول کنید و مراقبم باشید.مشاهده این حال پدرم من را لرزاند و زنگ صدای او در طول مسیر در گوشم تکرار می شد برای همین در تمام مسیر شام تا بغداد در ماشین به این موضوع فکر می کردم که «چگونه کسی به اهل بیت هدیه می شود؟» 🔹وقتی به نجف رسیدم همان کاری که پدرم گفته بود را انجام دادم. کمی بعد از یکی از مراجع شنیدم که به دست آوردن علم نیازمند توفیق غیرعادی است که بسته به نیت عمیق یکی از والدین یا اجداد علم آموز دارد. شیخ علی کورانی امروز 30 اردیبهشت 1403در سن 82 سالگی به دیار حق شتافت. https://t.me/maasqom/34 @markazasnadqom