گذار از این سیاست‌وارگی

🎓 اولین مدرسه تابستانه هنر و علوم انسانی #درنگ 🔻با حضور اساتید برجسته فلسفه، علوم انسانی و اجتماعی و هنر 🔹 محمد رجبی 🔹 سیدحسن شهرستانی 🔹 مسعود فراستی 🔹 سید محمد بهشتی 🔹 علیرضا میرعلینقی 🔹 شمس الملوک مصطفوی 🔹 وحید یامین پور 🔹 نادیا مفتونی 🔹 احمد رجبی 🔹 سید حسین شهرستانی 🔹 سید مهدی ناظمی 🔹 محمد خندان 🔹 مجید سلیمانی 🔹 فاطمه دلاوری ✏ در موضوعات: - تطور فلسفی معنای هنر - حکیمان مسلمان و مسأله هنر - شعر، زبان اندیشه ایرانی - تاریخ فرهنگی موسیقی در ایران - هنر، رسانه و فرهنگ سلبریتی - انسان ایرانی در آیینه معماری - نقد، پل میان سینما و علوم انسانی - مقام هنر در تمدن اسلامی و ایرانی - هرمنوتیک، پدیدارشناسی و هنر - رمان و زیست‌جهان مدرن ... 🔸۵ تا ۸ شهریور ماه تهران، خیابان سمیه، نرسیده به حافظ، حوزه هنری. پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی ☎ ثبت‌نام و کسب اطلاعات بیشتر: ۰۹۹۱۴۵۴۰۲۴۲ @Bashgah_RCICA 🔶همراه با اعطاء گواهی شرکت در دوره به هرکار بهتر درنگ از شتاب بمان تا برآید بلندآفتاب 🌏 @RCICA 🌐 www.RCICA.ir

🔴 نگاهی به انتصاب آقای آملی #سلمان_کدیور 🔶 میان طیف‌های وفادار به نظام، با عقاید و سلیقه‌های مختلف و بعضا متضاد، در یک مورد تقریبا وحدت نظر وجود داشته و آن نقد به روند عملی و نحوه مدیریت قوه قضائیه طی این سال‌ها بوده است، به نحوی که کمتر کسی از نخبگان حزب‌الهی بوده که رسما و علنا از قوه قضائیه ابراز رضایت کرده باشد. 🔶 این را می‌شود به راحتی در دیدار نخبگان دانشگاهی با رهبری هم مشاهده کرد که انتقاد از قوه قضائیه فصل مشترک غالب آنها بوده است. و این امر بخصوص در سال‌های اخیر بخاطر نارضایتی‌های مردمی، برخورد قضایی با عدالتخواهان، ناهیان از منکر، کارگران و عدم برخورد با حقوق‌های نجومی، عدم محاکمه مسئولین موثر در فساد اقتصادی و ارزی و اکتفا به محاکمه چند سلطان و صراف .... صعودی هم بوده است. 🔶جریان حزب‌الهی اما ناگهان با انتصاب آقای آملی به ریاست تشخیص مصلحت نظام کمی شوکه شد به نحوی که افراد طیف‌های مختلف حیران شده و دقیق نمی‌دانند موضعشان در قبال این حکم چه باشد. 🔶دسته‌ای سکوت کرده و دسته ای عملا نقد کردند و دسته‌ای دیگر (که همیشه منتقد قوه قضائیه و مدیریت آن بودند) تکلیف را در این دیدند که نه تنها حمایت کنند بلکه نگاه‌های سابق خودشان را منکر شوند و حتی پس بگیرند و قوه را مثبت نشان دهند. و حتی به منتقدان هم هجوم بردند و طبق روال همیشگی به کسانی که دچار ابهام و پرسش و حیرت شده‌اند، انگ عدم درک ولایت را زده تا آنها را از میدان خارج کرده باشند. 🔶دسته‌ای هم به نحو دیگری به تحلیل‌های غیردقیق و فضایی پرداختند که اتفاقا رهبری از آقای آملی ناراحت بوده که زودتر ایشان را جای دیگر فرستاده. یا اینکه مجمع تشخیص رکنی مشورتی است و انتصاب آقای آملی نوعی تنزل مقام است. 🔶بنظرم اگر در این ماجرا با واقع‌نگری تحلیل کنیم نباید متعجب و یا حیران گردیم و نخستین واقعیت این است که رهبری از مدیریت و عملکرد قوه قضائیه و شخص آقای آملی رضایت داشته‌اند. این نکته هم در تایید و تمجیدهای فراوانی که تحت عناویتی چون عالم وارسته، دانشمند فاضل مخلص، فقیه توانمند و ... که رهبری پیرامون آقای آملی بکار برده‌اند به وفور دیده می‌شود و هم در حکم انتصابشان به ریاست تشخیص مصلحت محرز و عیان است. 🔶نکته دوم آن است که بنظرم حتی اگر رهبری از عملکرد آقای آملی چندان راضی هم نبودند، باز ایشان را به این مقام منصوب می کردند چرا که نگاه ایشان استفاده از ظرفیت‌های افراد مورد اعتماد است و از سوی دیگر مجمع بنابر حالت شخوخیت و حل اختلافی‌اش باید مدیرش کسی باشد که بتواند میان افراد حول مسائل اجماع ایجاد کند و خب این امر آقای آملی را مناسب جلوه می‌دهد. که منطقی هم هست. 🔶نکته بعد این است که اگر آقای آملی مناسب نیست، چه کسی مناسب است؟ آقای روحانی؟ ناطق؟ رضایی؟ ابوترابی؟ یا ... ؟ 🔶دیگر حقیقت ماجرا این است که این افراد و مشابه آن‌ها، با هر کارنامه و عملکردی، تنها گزینه‌های موجود نظام بوده و هستند و متاسفانه طی این چهل سال، گردش قدرت چنان نبوده که اشخاصی در سطوح مدیریتی بالا تربیت شود و همیشه مناصب دست به دست چرخیده. متاسفانه مهمترین عامل تغییر آرایش قدرت طی چند دهه کشور، حضرت عزرائیل بوده و هست و اگر جنابشان نباشند، همین افراد که در دهه شصت مدیر بوده‌اند، تا قیامت خدمت به اسلام و مردم را رها نخواهند کرد. 🔶با این اوصاف نباید اینچنین در حکم و انتصابی ماند، بنظرم تا فرصت از دست نرفته باید روی ریاست قوه قضائیه تصمیم‌سازی نمود. ..... ..... @in_siasatvaregi

💢 به کجا چنین شتابان!!! ✍#حسن_شمشادی ویدئویی منتشر می‌شود که در آن نماینده سراوان در مراجعه به گمرک برخورد خلاف اخلاق و ادبی دارد؛ انتشار این تصاویر بازتاب وسیعی در فضای مجازی می‌یابد. آن نماینده که خود در آن مراجعه کمی تا قسمتی توهین هم دیده؛ به افکار عمومی پاسخ کوتاهی می دهد و سعی می‌کند مساله را قومی و مذهبی کند. حال مشخص شده که آن کارمند مورد اشاره جناب نماینده خود از اهل سنت و اهل ترکمن صحرا است! از طرف دیگر نمایندگان وزیر اقتصاد را به مجلس می‌کشانند تا سین جیم کنند. . سخنگوی هیات رئیس مجلس می.گوید: نمایندگان اعتراضاتی نسبت به انتشار کلیپی از توهین به آقای محمدباسط درازهی نماینده سراوان در مجلس شورای اسلامی داشتند؛ وزیر اقتصاد در صحن صحبت کوتاهی در این مورد داشت و از سوی خود در این مورد عذرخواهی کرد! . برخی خبرها هم از کلید خوردن استیضاح وزیر اقتصاد به همین خاطر حکایت دارد! . حال باید گفت: آقایون مجلسیون! به کجا چنین شتابان !!! فرض که هر آنچه می‌گویید و مقرر می‌فرمایید درست، پس تکلیف بی‌ادبی و توهین‌های آن نماینده و به حاشیه بردن رفتار نادرستش چه می‌شود؟ عدرخواهی این نماینده از آن کارمند و مردم حوزه انتخابیه و استانش و همه مردم ایران چه می‌شود؟ و اساسا هیات نظارت بر رفتار نمایندگان مجلس چکاره است؟! . ای اهل مجلس! لطفا کمی تا قسمتی به اخلاق و شان مردم هم بیاندیشید؛ بخدا که ثواب دارد! . @in_siasatvaregi

🔴حرف‌های تلخ، تلخ است، اما شنیدنش از رفیقان تلخ‌تر ... 🔶 این روزها حرف‌های زیادی شنیدم؛ اما تلخ‌ترینش این بود که بدلیل آوردن عبارت "اهداف حضور منطقه‌ای جمهوری اسلامی در منطقه" در نامه #مجمع_دانشجویان_عدالتخواه_شیراز به رهبری، ما و دوستانمان را رویگردان از گفتمان مقاوت و استکبارستیزی دانسته و حتی خائن به شهدای مدافع حرم معرفی کردند ... 🔶 عدالتخواهی عجین است با مبارزه با ظلم، چه ظلم خارجی و چه ظلم داخلی؛ استکبارستیزی و #عدالتخواهی دو روی یک سکه‌اند، ما نقدمان از منظر آرمان مستضعفین به جمهوری اسلامی است ... 🔶 اینکه عده‌ای بر خلاف قرائت رسمی در کشور، منتقد برخی سیاست‌های جمهوری اسلامی و اتخاذ معیارهای دوگانه و سیاست‌های ملی‌گرایانه در منطقه باشند و اعتقاد داشته باشند که امروز دکترین امنیت ملی در کشور دست برتر را دارد و ایران از مدخل منافع خودش، دفاع از مستضعفین را "گلچین" می‌کند و بخواهد در این باره از رهبری، سوال بپرسد، خیانت به شهدای مدافع حرم کرده است؟ 🔶 اینکه عده‌ای معتقد باشند ما از #آرمان_مستضعفین دور شدیم و صرفا حفط خودمان (گفتمان ام‌القرا) برایمان اصل شده و بخواهند پیرامون این موضوع از رهبری سؤال بپرسند، به خطا رفته اند؟ منحرف شده‌اند؟ توهین کرده‌اند؟ @in_siasatvaregi

🔴 حقیقت جنجال بر سر یک دعوت! ✍#سلمان_کدیور 🔶 مهمترین دلایل مخالفان نامه مجمع عدالت‌خواه تهران برای دعوت از رهبری حول دو محور اصلی گردش داشت. ⬅️ نخستین محور اینکه در شرایطی که قوای مختلف به خصوص دولت با ناکارآمدی کشور را زمین گیر کرده، طرح دعوت و پرسش از رهبری اولویتی ندارد. به عبارت روشن، وقتی دروازه حریف باز است چرا گل به خودی می‌زنیم. ⬅️ دومین دلیل دوستان این بود که می‌گویند که نویسندگان و معتقدان دعوت از رهبری، راه حل برون رفت از مشکلات کشور را در نقد رهبری جست و جو می‌کنند و این گم کردن سوراخ دعا است. 🔶 راستش من هرچه فکر کردم نتوانستم ربط پرسشگری را به این دو موضوع متوجه شوم. هرچه قرآن و سیره و صحیفه امام را کندوکاو کردم، نتوانستم خودم را با این دو دلیل بفریبم. 🔶 اینکه اگر یک جریان نخبه سیاسی، از حاکم حکومت اسلامی به صرف مسئولیتش پرسش‌هایی داشته باشد، آیا به این معنی است که حوزه مسئولیت ایشان را به چشم اولویت نگاه می‌کند و مابقی را از نظر دور داشته‌اند؟ مثلا اگر در شهرتان نسبت به روشنایی معابر، از رئیس اداره برق پرسشی داشته باشید، به این معنی است که مسائلی چون توزیع عادلانه ثروت، دسترسی شهروندان به امکانات عمومی و... که حوزه شهردار است، از نظر شما بی‌اولویت است؟ یا برعکس؟ 🔶 کنار اینکه بسیاری از موارد قابل پرسش هست که سیاست کلی نظام است و ربطی به یک دولت یا یک جریان سیاسی ندارد. 🔶 یا این دعوت و پرسش به معنی این است که دعوت‌کنندگان با این کار می‌خواهند به خروج از مشکلات برسند؟ اصلا مگر با صرف پرسش مشکلات کشور قابل حل است؟ 🔶 یا اینکه نیت دعوت‌کنندگان صرفا تحکیم رابطه امام و امتی است؟ ✅ آنچه بنظر من می‌رسد این است که این توجیهات، طرح‌های انحرافی امنیتی برای پاک کردن اصل کار است و مسئله کلا چیز دیگری است. 🔶 پیش فرض غلط مخالفان دعوت از رهبری این است که رهبری قطعا چنین دعوت‌هایی را رد می‌کند، پس چون اینطور است، نباید بحث آن هم به میان بیاید و مطالبه آن هم عمومیت یابد و اگر کسی هم مطرح کرد، باید با تمام قوا به او حمله برد و او را به انحاء مختلف تحت فشار و تهمت و تخریب قرار داد تا هم او به #غلط_کردم بیفتد و هم اینکه دیگر کسی جرات نکند آن را در آینده طرح کند. 🔶 در این موضوع با تقابل قرار دادن امر قدسی در برابر امر سیاسی، سعی در سرکوب طرف مقابل می‌کنند. 🔶 امری که روی مجمع عدالتخواه تهران اجرایی و باعث شد این تشکل ابتدا کنار اعلام چندباره وفاداری اش به نظام و ولایت، علیه دیگرانی که آنها را معاند یا منافق می‌دانست (چرا که از نامه آنها ذوق زده شده‌اند) بیانیه دهد و چون دید از فشارها و هجمه‌ها کاسته نشد، باز با تاکید بیشتری بر ولایتمداری، علیه رسانه‌هایی که درخواستش را اوپوزیسیون نمایی کرده بودند شورید و آنها را لاشخور لقب داد و باز چون صدای بلند جریان #حزب_الله_منتفع خاموش نشد، و از حجم حملات آن‌ها نکاست ناچار شد علیه خود و نامه‌اش رسما بیانیه دهد و عمل خودش را تقبیح کند و خودش از خودش برائت بجوید بلکه دوباره او را در دایره اسلام و نظام و ولایت برگردانند و او را #خودی بدانند. 🔶 بله این حقیقت امر است. این دوستان غافل از این هستند که با این جنجال رسانه‌ای علیه یک دعوت ساده که در همه نظامات سیاسی دنیا روال است، بزرگترین حمله را به اصل و فلسفه ولایت فقیه می‌کنند و آن را در اذهان عمومی مردم به نحو جبران‌ناپذیری تخریب می‌نمایند. 🔶 از سوی دیگر دعوت‌کنندگان که حرف خود را پس گرفتند هم یقینا نمی‌دانند(؟) چگونه با وجهه رهبری بازی کرده و به اسم دفاع از ولایت، اصل و بنیان آن را مورد هجوم قرار داده و انگ استبداد را بر پیشانی جمهوری اسلامی نشاندند. https://t.me/ut_edalatkhahi/808 🔆 این رفتارها بیش از آنکه مرا متوجه حمایت از رهبری کند، یاد #دوستی_خاله_خرسه را در ذهنم زنده می‌سازد. .... .... @in_siasatvaregi

💢 هفت تپه نقطه عطف موقعیت کارگر ایرانی ✍#میثم_مهدیار ✅ حرکت اجتماعی #همبستگی_با_کارگران مدتی است پیگیر اخبار و وضع کارگران کارخانه نیشکر هفت تپه هستیم. وضعی که امروز به نهایت بغرنجی‌اش رسیده است. اگرچه همه هجده کارگری که در تجمعات اعتراضات آمیز این هفته دستگیر شده بودند آزاد شدند و مسئولان از پرداخت معوقه کارگران سخن گفته اند اما تقریبا می‌توان گفت هیچ اتفاق ویژه‌ای نیفتاده است و عوامل اصلی اعتراضات کارگران هنوز برطرف نشده است. اعتراضات کارگران دیگر نه حقوق معوقه شان بلکه شفاف‌سازی نحوه واگذاری این مجتمع بزرگ در سال 94 به چند جوانک بی‌نام و نشان است. جوان‌هایی که گفته می‌شود با پیش پرداخت 6 میلیاردی و اقساط 8 ساله مقدرات این مجتمع را در دست گرفته‌اند و بواسطه این مجتمع وام‌های کلانی را از بانک‌ها دریافت کرده اند. امسال نیز مشخص شد که مدیران جوان این مجتمع حدود 8 میلیون یورو ارز دولتی دریافت کرده‌اند ولی نه نشانی از این وام‌ها و ارزها در کارخانه دیده می‌شود و نه از خود وام گیرندگان! اعتراضات کارگران این مجتمع اما تفاوتی با دیگر اعتراضات کارگری دارد. این کارگران دارای سندیکای حرفه‌ای غیر رسمی هستند که رهبری این اعتصابات و اجتماعات را بر عهده دارد و قبل از رسیدن به این مرحله تقریبا همه راه‌های ممکن برای رساندن صدای‌شان به مسئولان دولتی را امتحان کرده‌اند اما حتی یک مسئول استانی هم سراغشان را نگرفته است. ✅ تفاوت دیگر این کارگران و نماینده‌های شورایی آنها این است که تلاش می‌کنند مطالبات‌شان را درون نظام پیگیری کنند و از سیاسی شدن و امنیتی شدن مطالبات صنفی‌شان جلوگیری کرده‌اند. آنها با هیچ رسانه خارجی مصاحبه نمی‌کنند و حتی حمایت براندازان خارج از کشور از خود را برنتافتند. آن‌ها کارگران نجیبی هستند که صرفا به دنبال احقاق حقوق صنفی ‌شان هستند و از این اعتراضات برای خودشان نمد سیاسی نبافته‌اند. خواسته دیگر آنها به رسمیت شناخته شدن صنف و سندیکای‌شان است. صنفی که به صورت کاملا دموکراتیک تشکیل شده است و می‌خواهد حقوقش را از طبقه وارداتچی مستعمراتی رسوخ کرده در لایه‌های حاکمیت و دولت و بخش به اصطلاح خصوصی و خصولتی رانتی و مختلس بگیرد. ✅ موقعیت کارگری اینک در برهه حساسی قرار گرفته است. از سویی توجه او به ساختارهایی چون ضرورت شفافیت و ضرورت سندیکا معطوف شده است و از سویی نمی‌خواهد مانند تجربه‌های قبلی خود را طعمه سیاسی سواستفاده‌چی‌های لیبرال و چپ‌های قلابی و پلاستیکی (که راهنمای چپ می‌زنند ولی به راست می‌پیچند) قرار دهد. این جرقه‌های خودآگاهی کارگران در این موقعیت تاریخی تنها نیاز به حمایت و همدلی کسانی دارد که دل در گرو انقلاب مستضعفین و پابرهنگان دارند و با مطالبه‌گری خود می‌توانند نقطه عطفی در موقعیت کارگری در ایران بیافرینند و طبقه کارگر را به تحقق حقوق شان امیدوار کند؛ طبقه کارگری که سرباز اصیل انقلاب است و حمایت از کالای ایرانی جز با حمایت از او محقق نخواهد شد. ✅ از همین رو پنجشنبه با جمعی از دوستان دانشگاهی و فعالان اجتماعی جهت حمایت از کارگران نیشکر هفت تپه در شهر شوش گرد هم می‌آییم تا پژواک مظلومیت و نجابت این کارگران باشیم. دوستانی که تریبونی در فضای رسانه‌ای مکتوب و مجازی دارند ولی امکان همراهی برای شرکت در این حرکت را ندارند می‌توانند با هشتگ #همبستگی_با_کارگران یاری رسان این حرکت اجتماعی باشند. @ in_siasatvaregi

💢 نواصول‌گرایان و پروژه پایان مرجعیت ✍#محمدتقی_سبحانی نامه آیت الله یزدی برخلاف شگفتی که در بین حوزویان و نخبگان برانگیخت، به گمان بنده هیچ جای تعجب نداشت، و تنها چیزی که تازه بود، «سرگشاده» بودن و «زبان تهدید» در آن نامه بود: 1️⃣ پیشتر در دو یادداشت «اصول‌گرائی و روحانیت سنتی انقلابی» و «نو‌اصول‌گرائی؛ بازخوانی هویت و اهداف» به مبانی و افق‌های فراروی سیاست‌ورزیِ نواصول‌گرایان اشاره کردم و نشان دادم که این جریان با بازتولید منابعِ جدیدِ قدرت، ثروت و معرفت، راه خویش را از مرجعیت و سنت علمی و اجتماعی حوزه‌های علمیه جدا ساخته و خاستگاه خویش را از متن حوزه به حاشیه‌ها برده‌اند. نامه آیت الله بیش از هر چیز اعلام رسمی جدائی نواصول‌گرایان از جامعه سنتی و مرجعیتی حوزه و اردوکشی رسمی به پایگاه جدید موسوم به «حوزه انقلابی» است. 2️⃣ علی رغم کوشش سال‌های نخستین انقلاب برای نزدیک سازی حوزه سنتی با مشی و مقصود نظام، از حدود یک دهه پیش، نشانه‌های واگرائی میان این دو‌ پیکره، بیش از پیش خودنمائی کرده و با شتاب تحولات سیاسی و فرهنگی در کشور، انتظار می رود که این شکاف روز به روز آشکارتر شود. برآمدن این گسل، زمانی اهمیت خویش را عریان ساخت و نگرانی نواصول‌گرایان را دامن زد که برخلاف انتظار آنان، این شکاف به نسل جوان حوزه نیز منتقل گشت و نه تنها مرجعیت کهن‌سال حوزه به حاشیه نرفت، بلکه بسیاری از فقیهان جوان‌ به همان سنت‌های حوزوی تمایل نشان دادند. با این وصف، با تقویت «نظام مرجعیتی» از سوی گروه‌ها و گرایش‌های گوناگونِ درون حوزوی و به ویژه با فراگیر شدن شعار «استقلال حوزه»، بخشی از پروژه نواصول‌گرایان در باب ادغام حوزه در «نظام حکومتی» با تردید و مقاومت جدی روبرو گردید. 3️⃣ پررنگ‌کردن دوگانه‌های «حکومت/حوزه»، «ولایت/ مرجعیت»، «علوم اسلامی/علوم انسانی» و به دنبال آن، فاصله‌گذاری عمیق سیاسی و ایدئولوژیک بین گروه‌های مختلف شیعی در درون ‌و‌ بیرون حوزه، بخش بزرگی از تلاش گفتمانی نواصولگرایان برای دستیابی به آرمان‌ها و یا ارضای حس آرمان‌خواهی خود در طول دو دهه گذشته بوده است. سیره عملی نواصول‌گرایان در سال‌های اخیر نشان می‌دهد که آنها حیات و بقای آینده خود را در دامن‌زدن به این تضادها و بیرون راندن طرف دوم از این دوگانه‌‌های فرضی می‌بینند. این تضاد‌اندیشی و حذف‌گرائی نه تنها منطق گفت‌و‌گو و همدلی را در نواصول‌گرایان به محاق برده، بلکه سبب شده است که هرگونه ندای نزدیکی و تعامل را نشانه‌ای برای نابودی اصول و آرمان‌های خود بدانند. فشار شدید این گروه برای یکدست‌سازی حوزه و به حاشیه راندن رقیبان فکری و سیاسی، پیامدهای وارونه‌ای را به دنبال داشته و اقتدار پنهان نظام مرجعیتی را فزونتر و مقاومت آنان در برابر دخالت‌های برون‌حوزوی را بیشتر کرده است. 4️⃣ پس از شکل‌گیری نهادهای حوزوی جدیدی همچون «نشست اساتید» و نیز با گسترش نهادهای غیرحکومتی در بدنه حوزه که خود را بیشتر وابسته به نظام مرجعیتی می‌دانند، نگرانی نواصول‌گرایان فزونی یافته و علی رغم تلاش برای کم‌رنگ‌کردن حضور رقیب، امید به توفیق این پروژه چندان نمایان نیست. نواصول‌گرایان در سال‌های اخیر، بیشتر بر بدست‌گیری سکان نهادهای رسمی حوزوی و تاسیس موسسات خصولتی و مدارس علمیه با پشتوانه مالی نهادهای حکومتی، متمرکز بوده‌اند و این حرکت در افکار عمومی حوزویان به عنوان پروژه صف‌آرائی در برابر نظام مرجعیت سنتی و بیرون راندن اساتید مستقل از بدنه حوزه تلقی شده است. 5️⃣ ماجرای زیرزمین فیضیه و نامه آیت‌الله یزدی نشان می‌دهد که صبحگاه خوش‌زبانیِ نواصول‌گرایان با نظام سنتی حوزه، اینک به عصرگاه جدائی و خداحافظی نزدیک می‌شود. آنچه در این چند ماه به صورت عریان در صحنه عمومی حوزه به نمایش درآمد، نمایشی بود که ‌پرده‌های پیشین آن، سال‌ها در محافل خاص در حال اجراست. این که زمان این واکنش‌های علنی، از روی یک محاسبه دقیق انتخاب شده و یا درهم‌ریختگی روانی رهبران نواصول‌گرائی، قدرت سنجش را از آنان بازگرفته است، چندان مهم نیست؛ مهم این است که آنان پروژه پایان مرجعیت در حوزه‌های علمیه را کلید زده‌اند. @in_siasatvaregi

💢 زوالِ معنا و انحطاط سیاست و فرهنگ ✍#سجاد_نوروزی 🔺 مسائل ایران از فرط اهمیت و در هم تنیدگی گاه در وجهی متناقض رخ عیان می کند... در هنگامه‌ای اوج عاطفه متبلور می‌شود و در بزنگاهی خشم... این همه تناقضات البته خود از یک تناقض عظیم نشات می‌گیرد و آن ”بی‌معنا” شدن کنش‌ها و پراتیک اجتماعی و مدنی و حکومتی است. ”معنا” را فلاسفه دینی و عرفی در وجوهی گوناگون تعریف کرده‌اند، اما جانِ کلام هر دو نحله این است: معنا فارغ از مصداق عینی موضوعیت دارد و ماهیت است و ذات ... در ذهن پرورش می‌یابد و مصادیق عینی را شکل می‌دهد... 🔺 با این وصف، می‌توانیم از خود بپرسیم که معنای سیاست و فرهنگ در ایران چیست؟ مصادیق عینی این معنای ذهنی را چگونه می‌توان سنجش کرد؟ به اعتقاد من از اواسط دهه هفتاد ”معنا زدایی” از سیاست و فرهنگ در ایران آغاز شد. پروپاگاندا و سطحی کردن مفاهیم عمیق و والا بدل به صناعت روزمره سیاسیون شد. اهل فرهنگ نیز از فرهنگ ”سفره خانه”‌ای ساختند که دود قلیانش صرفا نافع بود و اطمعه‌اش هیچ صبغه‌ای از هویت و سنت نداشت. 🔺در روزگار ما همه چیز از ماهیت ذاتی‌اش دور شده و صرفا در وجهی شعاری و پوچ عرضه می‌شود. مفاهیم کلان رنگ باخته‌اند و شعارهای سطحی جایگزین شده‌اند... ماهیت سیاست از وجه مفهومی و ایدئولوژیک تهی شده است و صرفا محملی برای کسی ثروت است. اینچنین است بورکراسی ایرانی در قامت ”قاتل خلاقیت و کار” قد علم می‌کند و معنازدایی از زیست ایرانی را دامن می‌زند. کار سیاسی کنشی معطوف به ثروت است و فعالیت فرهنگی راهی برای کسب قدرت... ”بی‌معناتر” از این می‌شود؟؟؟ ✅ این مزبله حاصل دو دهه لفاظی و حاکمیت اجرایی لیبرال‌های وطنی و اصولگرایان است... @in_siasatvaregi

⭕ مسلمان عصر جدید ✍#میلاد_دخانچی مسلمان عصر جدید، معصیت جدید دارد. مسلمان عصر جدید، نفاق ندارد. پیچیدگی دارد، یک پیچیدگی درک نشده. او مدام در حال توبه کردن است، یک توبه رقیق، یک توبه پذیرفته نشده. مسلمان عصر جدید یک مومن دایم المعصیه است. او خلاف گذشتگان، با معصیت خود کنارآمده است، نه اینکه قبح معصیت برای او ریخته شده است، نه، او فقط جبر ارتکاب را قبول کرده است. او مدام درپی فرار از زندان بدن است درحالیکه میداند این کلنجار محتوم به شکست است. مسلمان عصر جدید، انسانِ پشیمانی، لذت و معنویت است. او به معنی واقعی کلمه انسان رجا است. او رجای افراطی دارد چرا که قافیه خوف را مدت هاست که باخته است. 🔻لذت برای مسلمان عصر جدید چند برابر است. او لذت جسمی ارتکاب عمل و لذت روانی طغیان را توامان میبرد. او اما اهل استغفار نیز هست، استغفار بدون عمل. این استغفار بدون عمل به او احساس رضایت میدهد. او دور باطل لذت جسمی گناه و لذت روانی استغفار را دوست دارد. او برای خود یک لذت جدید خلق کرده است. و به همان میزان یک درد جدید. تلفیقِ پشیمانی و استیصال، درد جدید است. مسلمان عصر جدید، لذت جدید و درد جدیدی دارد. لذت او درد او، و درد او در لذت اوست. 🔻مسلمان عصر جدید اهل معصیت در خلوت است. او ذهنی پوکرباز دارد. میخواهد شناخته نشود و در عوض، خود همه چیز را در پیچیدگی ببیند. اما شناخته میشود. او همیشه برای عده ای کارت هایش پیداست. او همیشه برای عده ای کاملا رسوا است. او اما از مورد قضاوت قرار گرفتن می هراسد. 🔻مسلمان عصر جدید مسندنشینان معصیت کار را دوست ندارد. اما به آنها حق میدهد. با آنها همزاد پنداری میکند چرا که دامان خود را نیز آلوده میبیند. او میفهمد که معصیت آنها، برآیند معصیت اوست، لذا او در عین شکایت، بی تفاوت است. 🔻مسلمان عصر جدید، معصیت جدید دارد و لذا مرتب در جستجوی هادیان جدید است. هادیان قدیمی قدرت دارند اما نفوذ ندارند و پناه مسلمان عصر جدید به شریعت و حلت، به حلقه و قمشه، به سوره و سروش، به رائف و رحیم از همین باب است. هادیان خود نیز معصیت کارند. هادیان پیروان را محافظت میکنند اما در نهایت آنها را تحویل گرگ ها میدهند. هادیان همیشه خائن اند. 🔻مسمان عصر جدید یک سلوک پنهان دارد. یک سلوک در رنج. یک سلوک درک نشده. هیچ کس مومن عصر جدید را درک نمیکند. او تنهایی را با اشک سپری میکند. هیچ کس او را نمیفهمد، چون هیچ کس اعتراف نمیکند. اما او در نهایت علیه معصیت جدید معصیت خواهد کرد. او یا با مسلمانی خود خداحافظی میکند و یا خود علیه خود طغیان میکند. حد وسط ندارد. 🔻تنها حد وسط مرگ اوست🔻🔻 @in_siasatvaregi

⬅️ شما چه طور؟ باور می‌کنید؟ ✍#حسین_شهبازی‌زاده ▪️شما باور می‌کنید نامه اذن‌خواهی رئیس ق.ق از رهبری که کلیه تشریفات حقوقی و قوانین اساسی و عادی مملکت را در نوردید در مسیر تسهیل مبارزه با مفساد اقتصادی باشد؟! اگر اینطور فکر می‌کنید می‌شود توضیح بدهید: ▪️ اصلا جدای از اینکه این مسیر قانون‌گذاری چه قدر متضمن خیر و صلاح و منافع عمومی است، از میان بردن حق انتخاب وکیل_به عنوان حق اولیه و ابتدایی_ برای یک متهم چگونه به عادلانه‌تر شدن دادگاه‌ها کمک می‌کند؟! (جالب است در همین مورد بدانید رئیس قوه در نامه‌ای که از رهبری اذن خواسته، ماده قانونی مربوطه را اشتباهی زده و منظور همان ماده چهل و هشت جنجالی است!) ▪️با علم و توجه به اینکه عمده پرونده‌ها در دادگاه تجدید نظر حکمشان می‌شکند، از میان بردن حق تجدید نظرخواهی چگونه فضای مبارزه با مفاسد اقتصادی را سالم می‌کند؟! ▪️تا امروز با اینکه قانون اجازه نمی‌داد، می‌دیدی جوان مردم را بر می‌دارند می‌برند ماه ها به اسم بازداشت موقت نگه می‌دارند.(تو بخوان حبس بدون محاکمه!/ اصلا آیا خود این شکلی از شکنجه نیست؟) از امروز که لعاب قانونی برایش ترتیب داده شده و به تشخیض قاضی مدت بازداشت موقت قابل تمدید شده واقعا چه اتفاقی قرار است بیافتد؟! کجای این فاجعه به نفع و در جهت مبارزه با مفاسد اقتصادی است؟! می‌شود بفرمایید ما را هم روشن کنید؟ ▪️اگر انگیزه و تصمیم برای مبارزه با مفاسد اقتصادی جدی بود، افشاگران املاک و حقوق‌های نجومی و نادر فتوره‌چی و امثالهم را می‌کشاندند پای میز محاکمه (؟) یا تا امروز بالاخره به طور شفاف مشخص می‌شد چه برخورد قاطعی با عوامل آن خاصه‌خواری‌ها و شکم‌چرانی‌ها شده؟ ▪️اگر انگیزه مبارزه با مفاسد اقتصادی غیرجناحی و جدی است، با همین قوانین موجود چه مانعی برای برگزاری دادگاه برادران رؤسای قوا تا امروز وجود داشته؟! امتیازات ویژه و جدیدی که در اختیار قوه قضائیه قرار گرفته در مسیر شفافیت و عدالت و سلامت است یا دقیقا برعکس؟! @in_siasatvaregi