cookie

Ми використовуємо файли cookie для покращення вашого досвіду перегляду. Натиснувши «Прийняти все», ви погоджуєтеся на використання файлів cookie.

avatar

بوکتاب اصفهان

«بی هیچ کتاب قرض میدهیم کاش بخوانی کاش برگردانی» پول و مدرکی ازتون نمیگیریم . کتابهای خاک خورده تون رو بیارید. خدا با ماست :) پیج اینستاگرام : Instagram.com/booktab_isfahan ادمین: @mohammadreza_323

Більше
Рекламні дописи
307
Підписники
Немає даних24 години
Немає даних7 днів
Немає даних30 днів

Триває завантаження даних...

Приріст підписників

Триває завантаження даних...

هفت سال پیش در تاریخ هشتم آبان هزار و سیصد و نود و پنج یه تصمیم بزرگ توی زندگیم گرفتم. از اون تصمیم ها که باید قبلش کلی فکر کنی . الکی نیست که یه کاری رو شروع کنی وسطش بخوای رهاش کنی . دیدین تاحالا یه کاری رو قلبا می خواین انجام بدین اما این ذهن لعنتی همش میگه نمیشه ، نکن ، نمیتونی ، تو این همه خودت مشکلات داری . این کارا واسه اوناس که بی دغدغه ان. خیلی با خودم کلنجار رفتم و بالاخره شروع کردم . چیزای عجیبی دیدم توی این مدت. از شماها . از بابای عرفان که هر روز منو تا قرار ها می رسوند . از اونی که کتاباش به جونش بسته بود ولی اومد هدیه داد . از روزایی که مامورای شهرداری میومدن کتابا رو جمع می کردن . از پروسه این اداره و اون اداره رفتن واسه مجوز . از هدیه های انتشاراتی ها مخصوصا صد تا کتاب ققنوس ، از دوستای خوبی که پیدا کردم و با چند تا شون هنوز در ارتباطم . از دوازده متر کتاب که توی یه قرار آوردیم. ما مثل خانواده بودیم. با خوشحالی هم خوشحال بودیم . تولد همدیگرو تبریک گفتیم. کپسول زمان با هم چال کردیم سه سال بعد از آرزوهامون یاد کردیم . تا رسیدیم به کرونای لعنتی . اولش فکر کردم چند ماهی صبر می کنیم و دوباره برمی گردیم پیش هم . اما گذشت و گذشت و ما نتونستیم دوباره اون روزای قبل رو ببینیم خیلی از عزیزامون رو از دست دادیم . و بعد از اون اتفاقات بعد کرونا تا همین الان . حس و حال بوکتاب دقیقا شبیه این عکسه که توی یکی از قرارها گرفتم . نمی دونم واقعا میشه یه روزی دوباره بوکتاب رو برگزار کنم یا نه . بیشتر از هزار نفر پیج رو آنفالو کردند . شاید خیلی زودتر از اون چیزی که فکر کنم بوکتاب اصفهان به خاطره ها بپیونده اما هیچ وقت روزایی که داشتیم رو فراموش نمی کنم . یادم نمی ره کتابها رو باهم از ۱۹ جلد رسوندیم به دو هزار جلد . یادم نمی ره از شمال شهر میومدین به جنوب شهر . بارها خواستم دوباره شروع کنم اما نشد که نشد . انگار دیگه هیچی مثل قبل نمیشه. اگه خواستید کتابها رو به دوستاتون امانت بدید یا پیش تون به یادگار بمونه . هیچ وقت محبت و لطفی که بهم داشتین رو فراموش نمی کنم . امیدوارم همیشه در کنار عزیزاتون سلامت باشید . دوست تون دارم . با احترام برادر کوچک شما محمدرضا زادهوش ❤️
Показати все...
18🤔 1
5 comments
Фото недоступнеДивитись в Telegram
قصه ی بوکتاب
Показати все...
4
Add a comment
سلام . از این دوستمون خبر گرفتیم . حالش خوبه خداروشکر عیدتونم مبارک ❤️
Показати все...
Add a comment
07-Homayoun_Shajarian-Sohrab_Pournazeri_Norouz.mp312.72 MB
Add a comment
یکی از دوستای بوکتابی یه عمل خیلی سنگینی داره چند روز دیگه . میخواست کتابهایی که پیشش مونده رو قبل از عمل به دست ما برسونه . ازش قول گرفتیم بعد از عمل با دستای خودش واسمون بیاره
Показати все...
3 comments
دل نوشته: دوم اسفند نود و ۹۸ آخرین باری بود که تونستیم بوکتاب رو برگزار کنیم . چی شد که اینطور شد واقعا . با خودم گفتم اشکالی نداره یه چند ماهی برگزار نمی کنیم که تجمعات کمتر بشه بعدش به امید خدا زودی همه چیز درست میشه و دوباره شروع می کنيم. کی فکرشو میکرد انقدر طول بکشه . تا همین سه ماه پیش هنوز کتابها صندوق عقب ماشین بود. امید داشتیم اوضاع بهتر میشه اما نشد که نشد. جمعه هایی که از صبحش انقدر اشتیاق داشتیم .ما آماده میشدیم و با ماشین میرفتیم سر قرار . شما میومدین کتابها رو قرض میگرفتین ، هدیه میدادین ، یا برمیگردوندین . بیشترین لذتی که واسم داشت این بود بعضیاتون میموندین تا آخر قرار و باهم در مورد کتابها و همه چی حرف میزدیم . امروزم جمعه است و دوم اسفند . کتابها توی انباره . من دلتنگ شما و قرارهای هفتگی . مشخص نیست دوباره کِی بتونیم بوکتاب برگزار کنیم . مواظب سلامتی خودتون و خانواده تون باشید تا دوباره کنار هم جمع بشیم . 🙏🙏
Показати все...
3 comments
داریم کم کم می رسیم به یکسال دوری از بوکتاب اصفهان
Показати все...
Add a comment
چقدر دلم برای قرار های هفتگی بوکتاب تنگ شده . اصلا حال این روزهام قابل توصیف نیست. انگار گمشده ای دارم . بیشتر از سه سال کنارتون بودم و حالا دور از همه چیز . کاش تموم بشه
Показати все...
Add a comment
یکشنبه ۹۹.۰۹.۰۲ ساعت ۱۳ پل خواجو سازمان انتقال خون
Показати все...
Add a comment
بوکتابی های عزیز . حتما این پیام رو در شبکه های اجتماعی دیدید . ما به عنوان یک پویش مردمی و یه فعالیت اجتماعی تاثیر گذار در شهرمون وقتشه که فعالیت مون رو فراتر از قرار های هفتگی قرض کتاب ببریم و به کمک هموطنانمون بریم . میدونید ما یه خانواده ایم . و حالا این خانواده میخواد یه حرکت قشنگ بزنه . ازتون میخوام به عنوان برادر کوچکتر تون که چهار سال کنار هم بودیم روزی رو معین کنیم در هفته ی آینده و هر کسی که توان جسمانی داره این کار خیر رو انجام بدیم . فردا روز قطعیش رو اعلام میکنم . لطفا به دوستاتون هم اعلام کنید . هر کسی که میتونه لطفا زیر این پست اعلام کنه . خیلی مخلصیم . 👋👋🙋‍♂️🙋‍♂️ #بوکتاب_یک_فرهنگ_است
Показати все...
Add a comment
Оберіть інший тариф

На вашому тарифі доступна аналітика тільки для 5 каналів. Щоб отримати більше — оберіть інший тариф.