cookie

Ми використовуємо файли cookie для покращення вашого досвіду перегляду. Натиснувши «Прийняти все», ви погоджуєтеся на використання файлів cookie.

avatar

کانال آثار داتیس مهرابیان

معرفی آثار نقاشی و شعر اسماعیل مهرابیان ( داتیس)

Більше
Рекламні дописи
650
Підписники
-224 години
-87 днів
+2730 днів

Триває завантаження даних...

Приріст підписників

Триває завантаження даних...

05:30
Відео недоступнеДивитись в Telegram
VID_20240625_182957_0_COMPRESSED.mp4274.70 MB
Фото недоступнеДивитись в Telegram
Repost from ایران زمین
🔴 ۱۰ کتاب درباره کوروش بزرگ در یک فایل فشرده .‌‌.. 🔷 بارگیری نمایید و برای دوستان خود نیز بفرستید ..‌. 🆔 @iranzamin777
Показати все...
کوروش بزرگ.zip70.91 MB
🍃🎼🍃🎼🍃🎼🍃🎼🍃 آوای بلبل خرما زیبا و لذت بخش 🍃🎼🍃🎼🍃🎼🍃🎼🍃 #هزار_پندار_نیک 🍃🌸🍃 زرتشت پیام آور خِرَد فرمود؛ 📜💎📜💎📜💎📜💎 سرافراز و آسوده ، زیوَد ، کسی به دور از تبِ آز و دلواپسی که آوای وجدان شنید از درون به کردارِ نیکو شد او رهنمون #داتیس_مهرابیان زیوَد ؛ زندگی کند ، زیست کند #آثار_قلم_و_قلم_موی_داتیس @esmaeilmehrabiandatis
Показати все...
Nightingale.mp34.54 MB
Фото недоступнеДивитись в Telegram
#هزار_اندیشه_نیک پژوهنده ، سرچشمه را نیک ، جُست که زرتشت ، سُفت این گُهَر را ، نخست ؛ هر آنچه که بر خود ، پسندی سپَند به دیگر کسان نیز ، آن را پسند #داتیس_مهرابیان @esmaeilmehrabiandatis
Показати все...
#خرد_نامه_پایان_شاهنامه #سروده_داتیس_مهرابیان (بازخوانی خردمندانه ی تاریخ و سرگذشت پهلوانان ایران در برابر دژخیمان و  یورشگران به خاک پاکِ میهن ) #پهلوان_نامه در پهلوان نامه ؛ #سنباد_نامه  #بهزادان_نامه #به_آفرید_نامه #استاذسیس و... #ابیات۷۵۷۶_تا_۷۵۹۳ #سنباد_نامه #بخش۱۴ سِنباد سپس در پاسخ به بهزادان که به سنجه ، نیاکان ایرانی خود را آتش پرست نامید ، چنین گفت ؛ پرستاری از آتشِ زاستار سپاسندگی باشد از کردگار پرستنده ، رو سوی هستی کند چو دل ، نوشَد از نور ، مستی کند ببیند فروزه ، از او ، در جهان از اَمشاسپَندان و هم ایزدان دوگانه بُن است این جهان و نکوست چو یکتاخدایی بجویی ، در اوست که هستی خرَد دارد و ، او خداست اهورا ، به مَزداش ، هستی نماست به جز آتش از باد و از خاک و آب خرَد گوید ای بِهمَنِش ! سر نتاب که ما آنچه داریم ، از هست و نیست گرامی بداریم از این بوم زیست و افزود ؛ نیاکان ما در زمانی که بزرگترین امپراتوری جهان را داشتند و بر نیمی از جهان فرمانروایی می کردند ، هرگز دین و باور خود را ، بر دیگران ، بار نکردند و همچون تازیان نخواستند که به زور ، دیگران را به راه و آیین خود درآوردند که اگر چنین می کردند ، اکنون نیمی از جهان ، زرتشتی یا پیرو آیین مهری می بود ؛ زمانی ، جهان ، در نگین داشتیم به جانِ کسی ، غم نمی‌کاشتیم که آیینمان را پذیرا شود به پیش خداوند مان ، تا شود درآن امپراتوریِ نیکچهر فراتر ز دین بود ، لبخندِ مهر که دلشادیِ دیگران ، دین ماست خرَد ، روشنی بخشِ آیین ماست بدین دین و آیینِ مهرآفرین چه آورد تازی؟! به جز تیغِ کین ؟! خداوندِ قهّار آورد و کُشت چه خون های پاکی چکانْد او ، ز مُشت به داراییِ دیگران ، بُرد دست که در باوَرَش ، دیگری ، کافرست و از کافران ، هم زَر و زن حلال مسلمان ، ز تاراج ، گیرد جلال از این رو گذارَد به هر جای پا بِبُرّد ، سرِ سرورانِ سرا که جانگیری آیینِ آن جانی است جهان ، زیرِ شمشیرِ سِفیانی است آن شب ، نخستین شبِ آشنایی و گفتگوی پُر از چالش سِنباد و بهزادان بود ، گویی ، سِنباد و مردم اَهروانه ی نیشابور ، نماینده ی فرهنگ پاکِ آریایی و ادیانِ کهنِ ایران زمین از آیین سیمرغی ، میترایی ، زرتشتی تا مزدکی و خرّمی بودند و بهزادان (ابومسلم خراسانی با کُنیه ی عبدالرحمن ) نماینده ی مذهب اسلام و فرهنگ تازیان بود ، از این رو ، گفتگو پایان نمی پذیرفت.(پدیده ای که ما ، امروز نیز درگیر آن هستیم و نمی توانیم ناآگاهانِ تازی پرست را به شناسه ی مامِ خویش ، وادار به اندیشیدن ،کنیم ) در آن دهه های نخستین از یورش تازیان بر ایران ، دین وآیین تازیان از سوی ایرانیان پذیرفته نمی شد و بسیاری از شهرها دو تا چند بار گشوده می شد و باز آنان به آیین نیک خویش باز می گشتند و جان خود را در این راه فدا می کردند از این رو در چنان پایداری و جانبازی هایی ، آن دسته از ایرانیانی که مانند بهزادان دل و عقل در گروِ دین بیگانه داشتند و سرسپرده ی آنان می شدند ، در تیر رسِ کمانِ کینه ی هم میهنان خود بودند. بهزادان که با ریشه و تبار اصفهانی اش ، دل و عقل به مسلمانی ، داده ، شیفته ی ابراهیم امام ، از نوادگان عباس عموی پیامبر بود ، در همان نشستِ نخست ، نشانِ دارِ کینه ی همگان شد. پایان بخشِ گفتگوی بلند آن شب ، نه سخنان بهزادان بود و نه سخنان سِنباد ، بلکه آوای لالایی همسر سِنباد برای فرزند کُشته شده اش بود که تا آوایش از پشت پرده‌ی اندرونی بلند شد ، ناله های مادران فرزند مرده ی دیگر نیز برخاست ، در حالیکه ، بغض ، گلوی مردان انجمن را می فشرد و آنان را یکی یکی در تاریک _ روشنای شب ، به رفتن فرا می خواند ، تا هیچ کس ، اشکِ کسی دیگر را نبیند. بهزادان از پیرمردی که کنارش نشسته بود ، پرسید ؛ _ داستان فرزند کشته شده ی سِنباد چیست ؛ پیرمرد پاسخ داد ؛ _یک تازی مسلمان ، با سنگدلی ، آن کودک را سربُریده و گوشتش را به خوردِ پدر ، یعنی سِنباد داده است. بهزادان ، شگفت زده ، پرسید : _ مگر می شود ؟! چگونه چنین ستمی رخ داده و سِنباد هنوز استوار است ؟! ادامه دارد ... #کانال_آثار_شعر_نقاشی_داتیس_مهرابیان @esmaeilmehrabiandatis
Показати все...
Фото недоступнеДивитись в Telegram
Фото недоступнеДивитись в Telegram
Фото недоступнеДивитись в Telegram
🔴 مجلس تاجیکستان حجاب را ممنوع اعلام کرد 🔹 مجلس ملی تاجیکستان، کشوری با اکثریت مسلمان، به طرح ممنوعیت جشن کودکان برای دو عید بزرگ مسلمانان، عید فطر و عید قربان و آنچه که «پوشش بیگانه» به معنی پوشش اسلامی به سبک خاورمیانه خوانده شده، رای مثبت داد. 🔹 مجلس نمایندگان تاجیکستان در هشتم مه در طرحی موضوعات مربوط به حجاب یا روسری اسلامی و دیگر پوشش‌های اسلامی که در سال‌های اخیر از خاورمیانه به آسیای مرکزی آمده‌اند را هدف گرفته بود. 🔹 براساس این گزارش، این پوشش‌ها نماد «اسلام‌گرایی افراطی» عنوان شده‌اند 📝 OK @WARS_NEWS
Показати все...
#خرد_نامه_پایان_شاهنامه #سروده_داتیس_مهرابیان (بازخوانی خردمندانه ی تاریخ و سرگذشت پهلوانان ایران در برابر دژخیمان و  یورشگران به خاک پاکِ میهن ) #پهلوان_نامه در پهلوان نامه ؛ #سنباد_نامه  #بهزادان_نامه #به_آفرید_نامه #استاذسیس و... #ابیات۷۵۵۰_تا۷۵۷۶ #سنباد_نامه #بخش۱۳ بدینگونه سِنباد با شناسایی واژه ی پهلوی و اوستایی «دین » و جدا کردن آن از مذهب و شریعت که واژه های عربی هستند ، کوشید تا اندیشه ی بهزادان را از باور اشتباه و همیشگیِ درباره «دین » پاک کند ، از این رو به مانیک و چمارِ دین (معنی و مفهوم دین ) پرداخت ؛ چرا که به دِئنا و وجدانِ پاک چِمار است دین ، واژه ی تابناک و مذهب ، روش باشد و راهِ زیست ولی دین ، به جز ، جانِ آگاه نیست به جان ، بینش است و به وجدان ، چراغ و تازی ، ز وجدان ، نگیرد ،سراغ به دیگر کُشی ، گویَد از بُن ، جهاد از این رو ، به غارتگری ، رو نهاد عمر ، سهم او را چهار از جهاد بر آن خُمسِ جنگاوری ها نهاد او گفتارش را گسترش داد تا واژه ی دین به راستی بازشناسی شود و همگان بدانند که تازیان ، مذهب و شریعت دارند ، نه دین ، مذهبی که راه و روش زندگی و سیاست و جنگاوریست شریعت نیز به چمارِ آبشخور است ، در مذهب و شریعت است که گفته می شود با شمشیر کج ، کافران را راست می کنیم ، اما چنین سخنی در دین گفته نمی شود ، چون دین، روشنایی درون است و روشنایی درون را نمی توان با زور شمشیر و ریختن خون ، به روان مرتوگان (مردمان )یا هازمان (جامعه ) چپانید ، کاری که مسلمانان در ۱۴۰۰ سال پیش کردند و همچنان در هر جا که چیره می شوند می کوشند تا همگان را به مذهب (راه ) خود وادار کنند و به سوی بهشت ببرند. سنباد سپس روشن کرد که این روش را خلفای راشیدین به ویژه خلیفه ،عُمَر در ایران به وحشت بار ترین گونه و با قانونی کردن تاراج و غارت ها ، انجام داد ؛ (آنگونه که از هر پنج بخش غارتگری ها ، چهار بخش آن سهم تازی جنگنده باشد و یک بخش از بیت المال و سهم خلیفه انجام دادند. سپس گفتارش را چنین به فرجام رسانید؛ _ در اندیشه ما ایرانیان ، هفت امشاسپند فروزه ها (صفات ) دادارِ هستی آفرین هستند و ایزدان نگهبانان بر چهار آخشیگ (چهار عنصر ؛ باد ، آب ، خاک و آتش ) و بر جهان و جانِ گیتیک یاورانِ و پیشکارانِ اهورا ی مزدا (هستی آفرینِ دانا ) هستند ، که مزدا اهورا ، خرَدِ هستی است و ما بر این باور ، خرَدِ رسا را ستایش می کنیم و با این که جهان بر دو گوهرِ اَنگَرَه مینو و سپنتا مینو استوار است ، ما در گستردگیِ نام خداوند ، یگانگی در چندگانگی و چند گانگی را در یگانگی ، ( کثرت در وحدت و وحدت در عین کثرت ) درک کرده و باور داریم. بهزادان گفت ؛ _ در نگر من ، این باور شما ، همباز آوردن (شریک آوردن ) برای خدا ست یعنی باوری شرک آلود و کفر آمیز است. در این دم چنین گفت بهزاد ، باز که شرک است اینگونه بردن نماز و سِنباد گفت ای مسلمان بایست که هست آفرین ، خود به جز هست ، نیست پرستارِ هر داده ایم و نِکو به ما کَرفه کاران ، تو کافر نگو چنین عاشقانیم و مست آمدیم از آن ، چندگانه پرست آمدیم که هر سو نگر گردد آن سو خداست به هر داده ای ، ایزدی آشناست بدینسان به هستی ، ستایشگریم به وجدانِ روشن ، خدا باوریم خدایی که یکتای گسترده است به گستردگی ، او یگانه سَر است به خاک و به آب و ، به آتش ، به باد خودآگاهی است و خدواندِ داد از این فر و فرزان از این نیک دید جهانی به دین و به آیین رسید حجاز و عَدَن ، شام و مصرِ کُهَن چو یونان و روم آن زمان انجمن گرفتند فرزان از این سرزمین از آیینِ سیمرغ و زرتشت _دین فلاتون و فیساغورس ها چراغ گرفتند از این لاله ی چلچراغ نگو پس عرب ، دین به ما داده است که او مذهبش ، دینِ ما را شکست به مذهب ، تو جنگاوری می کنی گُمانت ، خدا یاوری می کنی دِگر باوران را کُشی سرفراز به شکرانه برپا نمایی نماز که با زور و شمشیرِ اسلام ِ خویش جهان را بگیری چو در قبضه ، ریش که اسلام گسترده گردد چنین بدین راهِ کُشتار ، گویی تو دین؟! که دین ، نورِ وجدان و آگاهی است کجا نورِ وجدان ، به خون برده دست؟! کجا کُشتنِ دیگران شد ثواب در آنجا که قلب و خرَد شد خراب دِگر باوران ، کافرانند و پَست جهان زیرِ این باورِ کج، شکست چنین باوری ، دین که نه ، مذهب است که دین ، مهر و عشقست ، بر هر چه هست ادامه دارد ... #کانال_آثار_شعر_نقاشی_داتیس_مهرابیان @esmaeilmehrabiandatis
Показати все...
Оберіть інший тариф

На вашому тарифі доступна аналітика тільки для 5 каналів. Щоб отримати більше — оберіть інший тариф.