استاد مجد

#مصطفی_ملکیان نکاتی درباره شخصیت منصور حلاج 🍃🌺🍃 @ostadmajd

"مردی نمی‌بینم!" حسینِ منصور[حلّاج] را خواهری بود که در این راه دَعویِ رُجولیّت می‌کرد و جمالی داشت. در شهر بغداد می‌آمدی و یک نیمه روی را به چادر گرفته و یک نیمه گشاده. بزرگی بدو رسید، گفت: "چرا روی تمام نپوشی؟" گفت: "تو مَردی بنمای تا من روی بپوشم! در همه بغداد یک نیم مرد است و آن حسین است. اگر از بهرِ او نبودی این نیمه روی هم نپوشیدمی!" مِرصاد العِباد، نجم الدین رازی، تصحیح استاد محمد امین ریاحی 🍃🌺🍃 @ostadmajd

#حافظ ستاره‌ای بدرخشید و ماه مجلس شد دل رمیدهٔ ما را انیس و مونس شد نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت به غمزه مسئله‌آموزِ صد مدرّس شد به بوی او دل بیمار عاشقان چو صبا فدای عارض نسرین و چشم نرگس شد به صدرمصطبه‌ام می‌نشاند اکنون دوست گدای شهر نگه کن که میر مجلس شد طرب‌سرای محبّت کنون شود معمور که طاق ابروی یار منش مهندس شد لب از ترشّح مِی پاک کن برای خدا که خاطرم به هزاران گنه موسوس شد کرشمهٔ تو شرابی به عاشقان پیمود که علم بی‌خبر افتاد و عقل بی‌حس شد ز راه میکده یاران عنان بگردانید چراکه حافظ از این راه رفت ومفلس شد خیال آب خضر بست و جام کیخسرو به جرعه نوشی سلطان ابوالفوارس رفت چو زر عزیزِ وجود است نظمِ من، آری قبولِ دولتیان کیمیایِ این مس شد تصحیح استادسیدمحمدراستگو،غزل۱۶۴ 🍃🌺🍃 @ostadmajd

#تو_همان_اندیشه_ای #حافظ (آنلاین) ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد دل رمیده ما را انیس و مونس شد تصحیح استادسیدمحمّدراستگو، غزل ۱۶۴ پنجشنبه ۲۱/تیر/۱۴۰۳ 🍃🌺🍃 @ostadmajd

#تو_همان_اندیشه_ای #مثنوی_دفتر_پنجم (آنلاین) پس پیمبر گفت: بهر این طریق با وفاتر از عمل نبود رفیق گر بود نیکو ابد یارت شود ور بود بد در لحد مارت شود این عمل وین کسب در راه سداد کی توان کرد ای پدر بی اوستاد؟ دون ترین کسبی که در عالم بود هیچ بی ارشاد استادی بود؟ ابیات ۱۰۵۱_۱۰۲۷ پنجشنبه ۲۱/تیر/۱۴۰۳ 🍃🌺🍃 @ostadmajd

#شریعت_طریقت_حقیقت ابوسعید ابوالخیر تفسیری از این اصطلاحات یا مفاهیم دارد که از عمق نگاه او خبر می‌دهد " شیخ ما را پرسیدند از شریعت و طریقت و حقیقت. شیخ ما گفت: این اسامیِ منازل است و منازل بشریّت را بُوَد. شریعت همه نفی و اثبات بُوَد بر قالب و هیکل، و طریقت همه محوِ کُلّی است ، و حقیقت همه حیرت است." اگر بخواهیم سخن او را قدری ساده‌تر کنیم باید بگوییم قصد او این است که بگوید در چشم‌اندازِ شریعت، ما با مجموعه‌ای از باید‌ها و نباید‌ها که مرتبط با جسم است سر و کار داریم و در مرحلۀ طریقت ، نوعی پالایش در رفتارها و زدودن نَفس و تمایلات نفس. ولی حقیقت چیزی جز حیرت نیست. همان که حضرت مولانا نیز فرموده است: "جز که حیرانی نباشد کارِ دین" یعنی عمق تجربۀ دینی رسیدن به حیرت است. هم از آن گونه که در عمق تجربۀ جما‌ل‌شناسی و هنری نیز به نقطه‌ای می‌رسیم که با "نمی‌دانم" رو‌ به‌ رو می‌شویم. تا وقتی بتوانیم دربارۀ هنر و زیبایی توضیحاتی بدهیم و دربارۀ آن سخن بگوییم و مدعی "می‌دانم " باشیم هنوز در سطح تجربۀ هنری قرار داریم و ای بسا که اصلاً با پدیده‌ای به نام زیبایی برخورد نکرده باشیم. امّا وقتی به آستانۀ زیبایی و عمقِ تجربۀ هنری برسیم جز درماندگی و حیرت هیچ چیز دیگر در برابر ما نیست. به همین دلیل بزرگان صوفیه که خواستار رسیدن به عمق تجربۀ عرفانی بوده‌اند همواره از حق‌تعالی خواستار حیرت بوده‌اند که "رَبِّ زِدنی تَحیُّراً" یعنی بر ژرفای تجربۀ روحانی ما بیفزا. چشیدنِ طعم وقت، از میراث عرفانی ابوسعید ابوالخیر، محمدرضا شفیعی کدکنی 🍃🌺🍃 @ostadmajd

روزی شیخ (بوسعید) را گفتند:" یا شیخ! فلان مریدت بر فلان راه افتادست، مست خراب. " فرمود:" بحمدالله که بر راه افتاده است، از راه نیفتاده است." حالات و سخنان ابوسعید ابوالخیر تالیف جمال الدین ابوروح، به تصحیح محمدرضا شفیعی کدکنی 🍃🌺🍃 @ostadmajd

انیمیشن کوتاه بز کوهی داستان انیمیشن درباره بچه بزی است که از مادر خود جدا میشود و در خانه غولی قدم میگذارد که عاشق ظرف و ظروف خود است 🍃🌺🍃 @ostadmajd

#حافظ مستند "حافظ" بی‌بی‌سی فارسی 🍃🌺🍃 @ostadmajd

علی‌اصغر حکمت_وزیر معارف _پول ساخت بنای کنونی حافظیه را چگونه تهیه کرد؟ حکایت برآوردن نیت و تامین وجوهی برای مصارف و ساخت حافظیه از این قرار بود که در سال ۱۹۳۳م/۱۳۱۲ شمسی سارقین به مقبره شاه اسماعیل صفوی در اردبیل دستبرد زده و مقداری از ضریح را که تماماً از طلای ناب ساخته شده بود به سرقت برده بودند. در سال ۱۳۱۴ دزدها دستگیر و تمام قطعات مسروقه بدون نقص به دست آمد. روزی که این خبر از اداره ژاندارمری اردبیل به تهران اطلاع داده شد، مصادف با ایّامی بود که علی‌اصغر حکمت درصدد تهیه اعتباری بود که برای آرامگاه حافظ به مصرف رساند. بعد از استنکاف وزیر مالیه از تخصیص اعتبار، یاس بر وجود حکمت مستولی شده، ایشان به سنت مالوف از دیوان حافظ تفال زده و از او استمداد کرده بود. روز بعد از این تفال بود که خبر کشف طلاهای مسروقه به حکمت رسید و او با خود گفت که سزاوار است که از وجوه فروشی آن قطعات، وجوهی برای بنای آرامگاه حافظ صرف شود. طلاهای مسروقه به تهران رسید و فروخته شد و وجه کافی برای شروع به ساخت آرامگاه فراهم شد. حافظیه و شعر گدار، ویکتور دانیل و گلنار تاجدار. 🍃🌺🍃 @ostadmajd