cookie

Ми використовуємо файли cookie для покращення вашого досвіду перегляду. Натиснувши «Прийняти все», ви погоджуєтеся на використання файлів cookie.

avatar

عرفان و خودشناسی

✔️ کپی مطالب فقط با ذکر منبع مجاز هست Admin @hossein_mysticosm

Більше
Рекламні дописи
51 163
Підписники
-2124 години
+3717 днів
+30930 днів

Триває завантаження даних...

Приріст підписників

Триває завантаження даних...

بسیار شنیدنی و عالی هست حتما گوش کنید🌹❤️
Показати все...
👍 3👏 1🙏 1
🔈 فایل صوتی 📁 حکمت‌های زندگی (دفتر چهارم مثنوی) 📂 1) جنسیت و سنخیت 2) مقدمه 3) تعریف مولانا از جنسیت 4) انواع جنسیت 5) توهم جنسیت 6) جنسیت و دین‌داری 7) جنسیت در روابط انسانی 8) جنسیت در رابطه‌ی شمس و مولانا 9) جنسیت و خودشناسی 👤 دكتر ایرج شهبازی 2️⃣2️⃣ قسمت بیست و دوم ↪️ قسمت قبلی اینجا ⏱ مدت زمان 80 دقیقه @Khodshenasivo @irajshahbazi 🆑 کانال عرفان و خودشناسی
Показати все...
attach 📎

👍 7 1🙏 1
🌿 موسیقی بیکلام Sacred Dance اثری از Devakant 🌿
Показати все...
👍 4 2
دوستان لطفا توجه بیشتری به این مطلب بکنید
Показати все...
9🙏 7
الفاظ قشنگ تو فکر میکنی رواج کلمات و تعارفات قشنگ و خوش نما در اجتماعات و بین انسان ها بیخودی است؟ نه. اینها نقش دارد اینها ابزار فریب است. من در قلبم احساس صلح و دوستی و سازگاری و آشتی ندارم‌. ساختمان وجود من با اینها بیگانه است. و اگر بر فرض محال داشتم، به دلیلی که گفتم حیفم می آمد چیزی از آن را به جامعه ایثار کنم و در روابط خود از اصالت هایم مایه بگذارم. از طرفی رابطه سوداگرانه ایجاب میکند که در ازاء گرفتن "به به" چیزی بپردازم. آنچه می پردازم، حرف است، شعار خوش نماست. می آیم نعرۀ صلح و صفا بلند میکنم. این نعره در واقع همان لفاف است، همان آب قشری زلال است بر روی آن نهر تیره ای که در عمق وجود من جریان دارد. تو الان ببین دولت ها نعره شان در تلویزیون ها و رادیوها بلندست که میخواهیم صلح جهانی بیاوریم، میخواهیم تحديد سلاح کنیم. جكسون وانمود میکند من میخواهم ولی مکسون نمیخواهد، مكسون هم همین را میگوید‌ و هر دو اشتباه میکنند اینها فقط در بند نمرۀ شخصیت خودشان اند. کسی که میگوید میخواهم صلح بیاورم، در وجودش کیفیت صلح نیست، صلح آوردنی نیست؛ بلکه کیفیتی است از بودن. اگر خشم و نفرت و ترس و حساسیت و خودخواهی و تعصب و عوامل دیگر ناهنجاری و ناسازگاری وجود مرا نگرفته بود، آیا به تو میگفتم من میخواهم با تو صلح کنم؟ نه. من از قبل و خود بخود در کیفیت صلح با تو بودم. اصلاً حرف و گفت و گویی لازم نبود. پس اگر بگویم میخواهم با تو صلح کنم، معنایش اینست که هم اکنون در حالت صلح با تو نیستم، و معنایش اینست که خشم و نفرت، کیفیت در صلح بودن را از درون من زایل کرده است. و تا آن عوامل هست، ادعای صلح من نمیتواند چیزی جز وانمود، فریب، نفرت و میل انتقام باشد. با وجود هویت فکری - که بنیادش بر خشم و نفرت و میل انتقام گرفتن است - صحبت از صلح کردن چیزی جز ریا و نمایش نیست. به قول یک آقایی، جای صلح در قلب است نه روی کاغذ و توافق قراردادی. تو از همین امروز با درون خودت یک قرارداد ببند که از این پس یک بار هم با خودت دعوا نکنی، به خودت نق نزنی، خودت را ملامت و آزار نکنی، با خودت توافق داشته باشی، خودت را عزیز بداری، هستی خودت را دوست بداری و آنرا با شوق بپذیری؛ آن را محکوم و طرد نکنی. اگر توانستی چنین قراری را برای حتی یک ساعت، حتی برای یک ثانیه رعایت کنی، آنوقت من باورم می شود که میتوانی چنین قراری را با همسایه ات هم رعایت کنی. بگذار حکایتی برایت تعریف کنم که نمونه و نماینده ماهیت روابط همۀ ما در تمام زمینه هاست. یک ایرانی در آلمان به یک آلمانی یک بسته هروئین می فروشد. قرار میگذارند غروب آفتاب، یعنی در تاریکی، در یک پارک همدیگر را ببینند و معامله کنند. ایرانی بسته هروئین را در یک جعبه شیرینی تحویل میدهد و پولش را می گیرد. وقتی به خانه می رود و پول ها را در روشنایی نگاه میکند متوجه میشود که پول ها تقلبی است. آلمانی هم وقتی در منزل جعبه هروئین را باز میکند میبیند مثلاً گرد آسپرین است. این دقیقاً نماینده ماهیت روابط ماست - رابطه تقلبی، رابطه ریایی و نمایشی، رابطه ای که بنیانش بر لفافه های خوش نما به منظور فریب است. میشنویم که میگویند شناخت نظام اجتماعات و اینکه با چه مکانیسمی حرکت میکنند کار مشکلی است. میدانی چرا مشکل است؟ علتش اینست که ما نمیخواهیم چشممان را باز کنیم و به واقعیت و ماهیت رابطه ای که در پشت روابط ظاهری جریان دارد نگاه کنیم. یکی از خصوصيات هویت فکری اینست که صریح نگری را از انسان سلب کرده است. اگر خوب توجه کنی می بینی که روابط انسانها در تمام زمینه ها دوگونه است، در دو سطح متفاوت جریان دارد، ظاهر و باطن دارد. یکی پشت صحنه است، یکی روى صحنه. يكى واقعیت هایی است در آنسوی مه تیره ای که انسان آنها را نمی بیند - یعنی میل ندارد ببیند؛ یکی هم این سوی مه، عوامل حاکم بر رفتار و روابط ما به صورت یک نهر عظیم در زیر یک قشر و لعاب خوش نما پنهان است. و ما مصلحت خود را در این می بینیم که همان قشر را ببینیم. حال آنکه آن نهر زیرین تعیین کنندۀ روابط ماست و روابط ما را اداره می کند. محمد جعفر مصفا رابطه ص 165 و 166 و 167 🆔 @Khodshenasivo 🆑 عرفان و خودشناسی
Показати все...
attach 📎

👍 20 9👏 6
👍 13 7👏 2
🌿🌿🌿🌿🌿🌿 شرح جامع مثنوی معنوی - دفتر اول - حکایتِ پادشاهِ جهودِ دیگر که در هلاکِ دینِ عیسی سعی می نمود قسمت قبلی (796) اندر آ مادر به حقّ مادری بین که ایـــــن آذر نـــــدارد آذری ای مادر تو را به حق مقام مادری قسم میدهم به میان آتش بیا و ببین که این آتش، اصلاً خاصیت آتش را ندارد. (797) اندر آ مادر، که اقبال آمده ست اندر آ مــــادر، مَـــــدِه دولـــــت از دست ای مادر درون آتش بیا که بخت به تو روی آورده است. ای مادر به آتش درآی و دولت و حشمت معنوی را از دست مده. (798) قدرتِ آن سگ بدیدی، اندر آ تـــــا بـــــبینی قـــــدرتِ لطف خـــدا تو قدرت آن شاه سگ سیرت را دیدی. اینک به درون آتش درآی تا قدرت لطف حضرت پروردگار را ببینی. (799) من ز رحمت، می کشانم پایِ تو كـــــز طَـــــرَب خود نیستم پـَـــروایِ تو من از روی مهربانی پای تو را به سوی آتش میکشانم، ولی به قدری در خوشی و شادی این آتش، مستغرق شده ام که به سوی تو توجهی ندارم. (800) اندر آ و دیگران را هم بخوان کانـــــدر آتش شـــاه بنهاده ست خوان ای مادر به درون آتش بیا و دیگران را هم به سوی آن فرا بخوان زیرا شاه جهان هستی در درون آتش ریاضت و فنای فی الله سفرۀ احسان و کرمش را گسترده است. (801) اندر آیید ای مسلمانان همه غیرِ این عَذبی عذاب است آن همه ای مسلمانان (ای اهل ایمان) جملگی به درون این آتش درآیید که بجز لذت معنوی، جميع لذات حقيقتا عذابی است بس بزرگ. (802) اندر آیید ای همه! پروانه وار انـــــدرین بـــــهره که دارد صد بـــهار ای مسلمانان! همگی مانند پروانه به درون آتش بروید و بیایید به سوی این بهره و نصیب که بهاران فراوانی دارد. (803) بانگ میزد در میانِ آن گُروه پُر هـــــمی شد جانِ خَلْقان از شُکوه آن طفل صغیر در میان آن جماعت ندا در میداد، چندانکه از هیبت و عظمت آن ندا جانهای مردم پر از شکوه یقین شد. (804) خَلْق، خود را بعد از آن بی خویشتن می فـــــکندند انـــــدر آتـــــش مَـــــرد و زن مردم از مرد و زن پس از شنیدن آن ندا بی اختیار خود را به میان آتش می افکندند 🌿🌿🌿🌿🌿🌿
Показати все...
👍 11🙏 3 1
🌿 موسیقی بیکلام Feather On The Wind اثری از Golana 🌿
Показати все...
8😍 1
مدیتیشن یعنی خود را در معرض نا ایمنی قرار دادن، زیبایی فوق العاده ای در مدیتیشن وجود دارد، نه زیبایی چیزهایی که به وسیله بشر یا طبیعت ساخته شده است؛ این زیبایی، زیبایی سکوت است. این سکوت تهی ای است که در آن و از آن همه چیز جریان می یابد و هستی میگیرد؛ ناشناخته ای است که عقل و احساس را در آن راهی نیست، برای تحقق آن هیچ راهی وجود ندارد، اگر راهی باشد آن راه از ساخته های ذهن زیرک و آزمند است. تمام شیوه ها و تمهیدات حسابگرانه «خود» باید به کلی از بین برود، هر گونه زمان و اندیشه فردا باید پایان یابد. مدیتیشن یعنی ویران ساختن قالب شرطی؛ و این ویران سازی برای کسانی که میل دارند یک زندگی متظاهرانه، سطحی و رؤیایی را دنبال کنند بسیار خطرناک است. کریشنامورتی شعله حضور و مدیتیشن ص 182
Показати все...
👍 9 8