cookie

Ми використовуємо файли cookie для покращення вашого досвіду перегляду. Натиснувши «Прийняти все», ви погоджуєтеся на використання файлів cookie.

avatar

[مطالعات‌کودک‌و‌طبیعت]

|تجربه‌طبیعت؛ حق مادرزاد کودکان|

Більше
Рекламні дописи
1 208
Підписники
+124 години
+27 днів
+5530 днів

Триває завантаження даних...

Приріст підписників

Триває завантаження даних...

ادامه از فرسته پیشین👆| در ستایش یَلِگی اگر چه در ساختار جدید شهری، فضاهایی به عنوان زمین بازی یا پارک به کودکان اختصاص داده شده است، اما تعداد پارک‌ها و طراحی آنها همخوان با رشد جمعیت و امیال کودکان نبوده است. پارک‌ها برای کودکان بطور مستقل قابل دسترسی نیست و باید والدی آنها را همراهی کند و از سوی دیگر طراحی این فضاها به تشکیل گروه‌های دوستی ثابت، معاشرت، کنجکاوی و کاوشگری منجر نمی‌شود و به علت حضور مراقبین دایمی، امکان بازی آزادانه برای کودکان مهیا نمی‌گردد. این در حالیست که تا چندی پیش که شهرها کوچک بودند، بیشتر کودکان یا در خانه‌های بزرگ حیاط‌دار و یا در روستاها و در حاشیه زیستگاه‌ها پرورش می‌یافتند. کودکان از محیط‌های باز اطراف محل زندگی و زیستگاه برای بازی می‌توانستند بهره‌مند شوند و بخش عمده‌ای از زمان و اوقات فراغت خود را در فضای بیرون از خانه با کودکان دیگر به تعاملات کمتر ساختار یافته، و با حداقل مداخله بزرگسالان، به ماجراجویی سپری کنند. بنابراین حیاط‌های بزرگ با خانه و انبارهای متروکه و فضای امن بازی در محله و گروه‌های کودکان ناهمسال، رهایی و یلگی در فضاهای بی‌شکل اطراف، جای خود را به سرعت به خانواده‌های یک یا دو فرزندی محصور در خانه‌های آپارتمانی کوچک و بریده از هر گونه رابطه با طبیعت و فضاهای محرک ماجراجویی و همچنین والدینی که با نظارت دایمی امکان ایجاد هر خلوتی را برای کودکان سلب می‌کنند، محدود گردید. یکی از موضوعات بسیار مهم که در کاهش دسترسی کودکان به فضای و زمان لازم برای بازی آزاد و رشد همه جانبه(جسمانی/اجتماعی/عاطفی-هیجانی و شناختی) و اهمیت تجربه مستقیم فضای بیرون و کشف دنیای اطراف بر اساس میل ذاتی به جستجوی آزادانه در محیط پیرامون خود، موثر بوده است؛ مهم شدن آموزش‌دیدن کودکان و بچه‌ها در سنین پائین جهت دستیابی به مشاغلی با درآمد و جایگاه اجتماعی بالا در آینده و به تبع آن کلاس‌های آموزشی، فوق‌برنامه و ورزشی، کنکور و انواع و اقسام دوره‌های تقویتی بوده است. استقرار نظام آموزشی نوین در دنیا و الگو قرار گرفتن آن در ایران معاصر در حقیقت نوعی پدیده فرهنگی جدید است که محصول جامعه صنعتی می‌باشد. هدف از استقرار این نظام آموزشی؛ مهارت‌ها، باورها و مفاهیم خاص است و به گونه‌ای طراحی شده است که بتواند نیازهای جامعه صنعتی را برای نیروی کار تامین کند. مهم شدن مدرسه و آموزش‌های اجباری آن و شروع زودهنگام آن در محیط‌هایی که نه به لحاظ کالبد و نه رویکرد، تناسبی با شیوه‌های ذاتی یادگیری کودک نداشته و ندارد، هر روز بیش از پیش منجر به بیزاری کودکان از مدرسه رسمی و از دست رفتن شوق یادگیری گردیده است. جدی شدن آموزش رسمی منجر به کاهش اوقات ساختار نیافته و بازی‌های آزادانه کودکان گردیده است. عمده فعالیت‌های غیررسمی و غیرمرتبط با درس و تکلیف مدرسه به فضای تنگ و عبوس آپارتمان و یا زنگ تفریح مدارسی که جولانگاهی برای ماجراجویی‌های آزادانه کودکان باقی نگذاشته‌اند، محدود گردیده و این در حالیست که اهمیت بازی آزاد در فضاهای طبیعی ساختارنیافته با قدرت برانگیختگی حواس پنج گانه و بر اساس میل کودک و در غالب گروه‌های ناهمسال روز به روز برای پژوهشگران حوزه یادگیری کودک آشکار می‌شود. خلاصه کلام، تغییرات اساسی در معماری شهرها، کوچکتر شدن خانواده، مهم شدن مدرسه و تحصیل اجباری و تغییر باورها و نگرشهای والدین منجر شده تا کودکی- حساس‌ترین دوره رشد کودک- بیش از هر زمانی در تاریخ تکامل گونه انسان کوتاه‌تر و محدود‌تر گردیده است. حرکت، هیجان، چالش و ریسک در قالب بازی‌های ساختار نیافته در بستر طبیعت به‌ دور از نظارت دائم و مستقیم والدین و فرصت کاوش‌های ماجراجویانه و آزادانه در محیط پیرامون برای شکل‌گیری هویت محیطی و تنظیم رابطه کودک با خودش،دیگران و محیط از او سلب گردیده است. @cnstudy| مطالعات‌کودک‌وطبیعت‌
Показати все...
ادامه از فرسته پیشین👆| در ستایش یَلِگی فقدان خودمختاری، عدم دسترسی به محیط غنی برای تجربه مستقیم( به‌خصوص طبیعت)، محرومیت از گروه‌های همسال و ناهمسال اجتماعی، نظارت مستقیم و دایمی و بطور خاص« فقر بازی آزادانه » می‌تواند تهدید جدی برای بازتولید نسلی مضطرب، افسرده، فاقد خلاقیت، تفکر انتقادی، توانایی همکاری و تعامل برای دنیای آینده- که تغییر در آن عنصر اساسی است- قلمداد گردد. خیلی زود دیر می‌شود، باید به یلگی و پرسه‌زنی‌های بی‌هدف دوران کودکی اعاده حیثیت کنیم و بازی و تجربه‌های آزادانه و سرخوشانه را به دوران کودکیِ فرزندان سرزمین‌مان برگردانیم. ▪️از مقاله « کودک ايراني و فقر بازي آزادانه» به قلم ساناز حیران پور الهام گرفته شده است. منبع: روزنامه شرق | 30 بهمن 1357 @cnstudy| مطالعات‌کودک‌وطبیعت‌
Показати все...
Фото недоступнеДивитись в Telegram
📌در ستایش یَلِگی 📍محمد عظیمی همزمان با ورود موج نوگرایی یا مدرنیسم، با متحول شدن شیوه‌های تولید و کسب و کار، استقرار نظام آموزشی نوین و تغییر نظام سیاسی، فضاها و مدلهای تعامل کودکان در بستر محله، خانواده و مدرسه دستخوش تغییرات بنیادی گردید. تغییر الگوی خانواده ایرانی از خانواده گسترده به خانواده هسته‌ای، رشد شهرنشینی و حذف محیط‌های بازی با ویژگی‌هایی از قبیل: فضاهای بی‌تعریف، محیط‌های سامان‌نیافته،کوچه بن‌بست، حاوی عناصر شکل پذیر(خاک،شن،آب و ...)، طبیعت متنوع، مسیر‌های خلوت و وضعیت‌های پیش‌بینی‌ناپذیر به‌تدریج از طراحی شهر، و فرصت‌های تعاملات ساختار‌نیافته بدون حضور و نظارت مستمر بزرگسالان و بر اساس میل کودک در گروه‌های سنی مختلط-در قالب بازی آزادانه- به سرعت از روزمره کودکان محو گردید.{ادامه مطلب}👇 @cnstudy| مطالعات‌کودک‌وطبیعت‌
Показати все...
تضعیف کردن انگیزه درونی برای یادگیری _تبدیل یادگیری به کار_‌‌ ▪️پیتر گری 📍کودکان تشنه یادگیری به دنیا می‌آیند.آنها ذاتاً کنجکاو و بازیگوش هستند و به شیوه‌های اکتشاف و بازی می‌کنند که نحوه سازگاری با دنیای فیزیکی واجتماعی اطرافشان را یاد بگیرند. آنها ماشین‌های یادگیری کوچک هستند. در چهارسال اول زندگیشان، بدون هیچ آموزشی، مقدار بسیار زیاد و باورنکردنی از مهارتها و اطلاعات را یاد می‌گیرند. آنها راه رفتن، دویدن، پریدن، و بالا رفتن را یاد می‌گیرند.آ‌نها زبان فرهنگی که در آن متولد شده‌اند را می‌فهمند و صحبت می‌کنند و با استفاده از این زبان خواسته خود را بیان می‌کنند، بحث می‌کنند، می‌خندانند، اذیت می‌کنند،دوست می‌شوند، و سؤال می‌پرسند. آنها دانش باورنکردنی در مورد دنیای اطرافشان کسب می‌کنند. تمام این کارها توسط غرایز و انگیزه‌های ذاتی‌شان هدایت می‌شوند. طبیعت این شوق و ظرفیت عظیم برای یادگیری را زمانی که بچه‌ها پنج یا شش ساله می‌شوند خاموش نمی‌کند. ما آن را به‌واسطه‌ی سیستم آموزش رسمی خاموش می‌کنیم. بزرگترین و ماندگارترین درس مدرسه این است که یادگیری مانند کار است (که درصورت امکان باید از آن پرهیز کرد) نه یک بازی لذتبخش که کودکان بطورطبیعی باور دارند. طبیعت اجباری آموزش رسمی، یادگیری را به کار تبدیل کرده است. حتی معلمان نیز اسم یادگیری را کار گذاشته‌اند: «شما باید قبل از بازی، کار و تکلیفتان را انجام دهید» مهم نیست که معلم‌ها چه نامی برای یادگیری بگذارند، درهرحال، یادگیری در مدرسه‌ نوعی کار است. هر فعالیتی که شخص مجبور است طبق برنامه‌ریزی و با استفاده از روال فرمایشی دیگران انجام دهد، کار است. صِرفِ کنترل کردن یادگیری کودکان، یادگیری را از لذت و شادی به کار تبدیل می‌کند. آلبرت انیشتین ، که عاشق بازی کردن با ریاضیات اما متنفر از مطالعه آن در مدرسه بود، یکی از بی‌شمار متفکرین بزرگی است که به اثرات زیانبخش آموزش اجباری اشاره کرده است. در زندگی‌نامه شخصی خود می‌نویسد: «این کمتر از معجزه نیست که روش‌های جدید و مدرن تعلیم هنوز نتوانسته‌اند بطور کامل سد راه شوق و میل مقدس به جستجو و تحقیق شوند؛ زیرا این گیاه ظریف گذشته از تحریک و انگیزش، بیش از همه به آزاد بودن نیاز دارد؛ بدون آزادی، بی‌شک جوانه شوق به جستجو، نابود می‌شود. اشتباه بسیار ناگواری است اگر فکر کنیم که لذت دیدن، فهمیدن و جستجوکردن با استفاده از اجبار و احساس وظیفه ارتقا می‌یابد وبهتر می‌شود.» جای دیگری، در ارتباط با آموزش رسمی، اینشتین نوشت: «مجبور بودیم، چه خوشمان می‌آمد چه نمی‌آمد، تمام این مطالب بدرد نخور را در ذهنمان فروکنیم. این اجبار چنان اثر بازدارنده‌ای داشت که، من بعدازاینکه امتحان پایانی را گذرانده بودم به‌مدت یک سالِ کامل از هر نوع مسئله علمی متنفر بودم. » نبوغ و قابلیت انیشتین در این بود که به نحوی موفق شد بدون از دست دادن دائمی توانایی کاوش و بازی با ایده‌ها،آموزش رسمی را به پایان برساند. زمانی که دانش‌آموزان در مورد یادگیری‌شان مورد ارزیابی قرار می‌گیرند و با دانش‌آموزان دیگر مقایسه می‌شوند (اتفاقی که بطور پیوسته در مدرسه روی می‌دهد(، یادگیری نه‌تنها به‌نوعی کار، بلکه به منشأ اضطراب نیز تبدیل می‌شود. دانش‌آموزانی که در حال یادگیری خواندن هستند و در این کار کمی آهسته‌تر از بقیه هستند، هنگام خواندن در جمع مضطرب می‌شوند. آزمونها و ترس از شکست تقریبا در هرکسی که مدرسه را جدی می‌گیرد ایجاد اضطراب می‌کند. هنگام تدریس آمار در دانشگاه پی برده‌ام که درصد زیادی از دانشجویان، حتی در دانشگاه گزینشی ما با دانشجویان گلچین شده، از اضطراب ریاضیات در رنج هستند؛ دلیل آن بطور مشخص احساس حقارتی است که هنگام یادگیری ریاضیات در دوران مدرسه تجربه کرده‌اند. یک اصل روان‌شناختی اساسی این است که اضطراب مانع یادگیری می‌شود. بهترین یادگیری هنگام نشاط و سرحال بودن ذهن روی می‌دهد، و اضطراب مانع نشاط می‌شود. منبع: [یادگیری آزاد: چگونه با آزاد گذاشتن غریزه بازی، کودکان ما شادمان‌تر، خودبسنده‌تر و یادگیرندگان بهتری در همه عمر می‌شوند | پیتر گری | ترجمه مهدی غلامی| نشر نو، تهران:1401]
Показати все...
Фото недоступнеДивитись в Telegram
🎯 تضعیف کردن انگیزه درونی برای یادگیری 📍_تبدیل یادگیری به کار_ ▪️پیتر گری کودکان تشنه یادگیری به دنیا می‌آیند.آنها ذاتاً کنجکاو و بازیگوش هستند و به شیوه‌هایی اکتشاف و بازی می‌کنند که نحوه سازگاری با دنیای فیزیکی واجتماعی اطرافشان را یاد بگیرند. آنها ماشین‌های یادگیری کوچک هستند. {ادامه👇}
Показати все...
Фото недоступнеДивитись в Telegram
▪️بوم‌شناسی تخّیلات کودکی «آنچه کودک بیش از هر چیزی می‌خواهد خلق جهانی است که در آن مکانی را برای کشف خویشتن پیدا کند: این امر این موضوع عمومی که جستجوی خویشتن منجر به کسب دانش از جهان خواهد شد را معکوس می‌کند. هویت با ادراکات اولیه ما برای ساختن جهان ارتباط پیچیده‌ای دارد.» منبع [ادیت کاب | بوم‌شناسی تخیّلات کودکی| انتشارات جهاد دانشگاهی مشهد:1401]
Показати все...
Repost from کوچار
Фото недоступнеДивитись в Telegram
🍎 چگونه راهنمای «حس شگفتی» کودکان‌ باشیم؟ در این کارگاه درباره: ☘️ کودکی و شالودهٔ عاطفی ☘️ انسان و طبیعت ☘️ نسبت حس شگفتی و ادراک ☘️ تجربه، مغز و حس شگفتی ☘️ تقویت/کاهش حس شگفتی بحث و گفت‌وگو خواهد شد. 👨‍💻محمد عظیمی، مدرس دانشگاه، پژوهشگر و فعال حوزه کودک‌وطبیعت، درباره این کارگاه می‌‌گوید: «چنانچه «حس شگفتی» که از سرمایه‌های غریزی در کودکی‌ست و تقویتش اثری ماندگار در بزرگسالی دارد تشویق و ترغیب شود، می‌تواند باعث به‌سامان شدن دستگاه انگیزشی و پالایش عواطف و احساسات شود. در بزرگسالی آنجا که ما باید تصمیمات خطیر بگیریم بانک عاطفی ماست که دادرس است نه اطلاعات و آموخته‌های دانشی ما. برای کسب دانش همواره فرصت داریم اما بنیان‌های سامانه عواطف، هیجانات و احساسات ما در کودکی پی‌ریزی می‌شود. «حس شگفتی» که در اولین مواجهه‌های کودک با جهان زنده بروز و تجلی پیدا می‌کند کارگردان بادگیرهای ما در بزرگسالی و از سرچشمه‌های خلاقیت و معنا برای زندگی است.» ⏰ تاریخ: جمعه، ۸ تیر ساعت ۹:۳۰ تا ۱۳ 🏠 محل: باغ سوهانک 💦 هزینه: ۵۰۰ هزار تومان 🌺 ثبت‌نام از طریق ارسال پیام در تلگرام به شماره: ۰۹۰۲۶۶۷۵۲۹۶ ⏳ مهلت ثبت‌نام: تا ۶ تیر
Показати все...
Repost from کوچار
Фото недоступнеДивитись в Telegram
🍎 چگونه راهنمای «حس شگفتی» کودکان‌ باشیم؟ در این کارگاه دربارهٔ: ☘️ کودکی و شالوده‌ی عاطفی ☘️ انسان و طبیعت ☘️ نسبت حس شگفتی و ادراک ☘️ تجربه، مغز و حس شگفتی ☘️ تقویت/کاهش حس شگفتی بحث و گفت‌وگو خواهد شد. 👨‍💻محمد عظیمی، مدرس دانشگاه، پژوهشگر و فعال حوزه کودک‌وطبیعت، درباره این کارگاه می‌‌گوید: «چنانچه «حس شگفتی» که از سرمایه‌های غریزی در کودکی‌ست و تقویتش اثری ماندگار در بزرگسالی دارد تشویق و ترغیب شود، می‌تواند باعث به‌سامان شدن دستگاه انگیزشی و پالایش عواطف و احساسات شود. در بزرگسالی آنجا که ما باید تصمیمات خطیر بگیریم بانک عاطفی ماست که دادرس است نه اطلاعات و آموخته‌های دانشی ما. برای کسب دانش همواره فرصت داریم اما بنیان‌های سامانه عواطف، هیجانات و احساسات ما در کودکی پی‌ریزی می‌شود. «حس شگفتی» که در اولین مواجهه‌های کودک با جهان زنده بروز و تجلی پیدا می‌کند کارگردان بادگیرهای ما در بزرگسالی و از سرچشمه‌های خلاقیت و معنا برای زندگی است.» ⏰ تاریخ: جمعه، هشتم تیر ساعت: ۹:۳۰ تا ۱۳ 🏠 محل کارگاه: باغ سوهانک 💦 هزینه کارگاه: ۵۰۰ هزار تومان 🌺 ثبت‌نام از طریق ارسال پیام در تلگرام به شماره: ۰۹۰۲۶۶۷۵۲۹۶
Показати все...
Фото недоступнеДивитись в Telegram
📌یکم تیر زادروز عباس کیارستمی در ستایش کنجکاوی شادی‌آور: 📍در فستیوال فیلمی در اصفهان در کنار نویسنده و تصویرگر کتاب صحبت می‌کردم. کودکان حاضر با نگاهی مبهم به ما چشم دوخته بودند. یکی پرسید چگونه می‌توان به شهرت رسید. سخنرانان دیگر از مقاومت و مداومت در کار گفتند، از این‌که از کودکی باید با دشواری ها مواجه می‌شدند، این‌که تا چه اندازه وقت گذاشتند و مبارزه کردند تا به کاری که در آن مهارت پیدا کنند رسیدند. به چهره کودکان نگاه کردم که چگونه با دهان باز به داستان‌های موفقیت این سخنرانان گوش می‌دادند. وقتی نوبت من شد، گفتم: « بچه‌ها، بدون اینکه بخواهم ساز مخالف بزنم، تجربه من متفاوت است. برای من مبارزه نبوده است. هیچوقت هدفم این نبوده که فیلمساز شوم. شاید بهتر این باشد که به قسمت و شانس اعتماد کنید تا اینکه خودتان را با امید به موفقیت در جهت خاصی خسته کنید. البته که باید سخت کار کنید. خیلی هم سخت کار کنید، اما فقط در جهتی که کنجکاوی‌تان را بر می‌انگیزد و برایتان شادمانی به همراه می‌آورد. این کار را بکنید و خواهید دید در مسیرتان اتفاق‌های غیر‌قابل پیش‌بینی زیادی می‌افتد.» [منبع:سر کلاس با کیارستمی| پال کرونین| ترجمه سهراب مهدوی| نشر نظر: چاپ نهم: تهران، تابستان 1400]           @cnstudy| مطالعات‌کودک‌وطبیعت‌
Показати все...
Оберіть інший тариф

На вашому тарифі доступна аналітика тільки для 5 каналів. Щоб отримати більше — оберіть інший тариф.