| کٰاکـْـتوسـ |
چیزایی که ارزش خوندن دارن، یا شنیدن، یا دیدن… ♦️ارتبـــٓـاط باهام : https://t.me/BiChatBot?start=sc-538846-ySYdqQX
Більше276
Підписники
-324 години
-47 днів
-1030 днів
- Підписники
- Перегляди допису
- ER - коефіцієнт залучення
Триває завантаження даних...
Приріст підписників
Триває завантаження даних...
صدایت روی بوی بهار نارنج میلغزد. از جنس همان میشود.
صدایت در بهار، بهار است،
صدایت در زمستان بهار است.
حرف بزن، من تا ابد به صدایت گوش میدهم تا
نقطهای شوم در خط کاتبی که صدای تو را مینویسد.🌱🕊
و لبهایی که رنگ و گوشت گیلاسهای گلبهی را دارند و گودی زیر گلویش که پرندهای طلایی پایین آن آویزان است و زنجیر ظریفش مثل خطِ برشی گرداگرد به پوست گلویش چسبیده.
پشت پلکهایش مثل گلبرگ اطلسی است.سفیدیِ زیر ابروهایش سفیدیِ یاس است در شب مهتابی. لبهایش چه برگشتگی رندانهای دارند به سوی چشمی که از کمی بالاتر به آنها نگاه کند. و گونههایش را باش، انعکاس گل سرخ بر برف...
چشمهایش آه و زمزمه دارند. سیاهیِ وسط شقایقها از همین چشمها بوده روز ازل.
|شرق بنفشه،شهریار مندنیپور|
تو فکرِ یک سقفم، یک سقفِ بیروزن
سقفی برای عشق، برایِ تو با من
سقفی اندازهیِ قلبِ من و تو
واسه لمسِ تپشِ دلواپسی
برایِ شرمِ لطیفِ آینهها
واسه پیچیدنِ بویِ اطلسی🌿🤍
محبوبِ من که پیرهنت
از نورِ آبیِ فانوسهایِ دریایی است
تب را به چهرهات
که نور با لذتی نهانی بر آن آرمیده است
میبوسم.
دوستت دارم و میگریم.
من زندهام.
قلب تو آن ستارهیِ صبح است
که در دوامِ فاتحهیِ خود
زان پیشتر که پیکارِ برجها را پایان دهد
شراره کشید.
دور از تو کاشکی
پوستِ تنم بادبانی شود
که از باد روی برمیتابد...
|رنه شار،ترجمه پرویز مهاجر|