cookie

Ми використовуємо файли cookie для покращення вашого досвіду перегляду. Натиснувши «Прийняти все», ви погоджуєтеся на використання файлів cookie.

avatar

مسعود الماسی

masoud almasi

Більше
Іран342 391Мова не вказанаКатегорія не вказана
Рекламні дописи
168
Підписники
Немає даних24 години
Немає даних7 днів
Немає даних30 днів

Триває завантаження даних...

Приріст підписників

Триває завантаження даних...

شیخ صادق و گردش روزگار ما... ▪️مسعود الماسی (متن اصلی بدون سانسور) روزی روزگاری در این سرزمین نام یک روحانی ب نام شیخ صادق خلخالی لرزه بر اندام انسانها می انداخت.فرقی نمیکرد این انسانها مجرم و یا حتی متهم از نظر دادگاه انقلاب اسلامی باشند.چرا ک در راس آن روحانی قرار داشت ک اولین حاکم شرع منصوب رهبر انقلاب محسوب میشد و دستور و سخنانش چه کتبی و چه شفاهی و حتی بعضا اشاره هایش حکم قانون و حتی بالاتر در نزد دینداران متعصب حکم قرآن و خداوند را داشت... انقلاب شده بود و بقول انقلابیون استبداد ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی فرو ریخته بود. صادق خلخالی سلاخی هایش را از همان بدو ورود امام و حتی قبل از پیروزی انقلاب در پشت بام مدرسه علوی و رفاه در تهران آغاز کرد و امام مانع اعدام بیشتر توسط وی شد و دستور رسیدگی در دادگاه را صادر کرد. بعد از پیروزی انقلاب؛ب قول مهندس مهدی بازرگان نخست وزیر دولت موقت و دبیر کل فقید نهضت آزادی؛خلخالی بولدوزر انقلاب شد و حکم اعدامهای متناوب و متعدد توسط وی صادر گشت. او ب سراغ مقبره رضاشاه هم رفت و آن را تخریب کرد و سپس راهی تخت جمشید شد تا آنجا را هم با خاک یکسان کند ک نمایندگان دولت موقت مانعش شدند...او رئیس دادگاه یکی از جنجالی ترین محاکمه های تاریخ ایران بود.دادگاه امیر عباس هویدا نخست وزیر ۱۳ ساله نظام شاهنشاهی و بقول هادی غفاری تنها کسی است ک میداند هویدا را چه کسی کشت؟و البته خودش هم یکی از متهمین اجرای حکم اعدام هویداست. او در حین برگزاری دادگاه وقتی باخبر میشود از جماران کسی را میفرستند تا مانع اعدام هویدا شود دستور میدهد تمامی درهای دادگاه را ببندند و تلفن را نیز در یخچال میگذارد.در وقت تنفس ؛هویدا در کریدور دادگاه تیرباران میشود.خلخالی بعدها در خاطراتش نوشت: اگر ده بار هم دادگاه هویدا تکرار شود باز هم او را اعدام خواهد کرد. صادق زیبا کلام در خاطره ای در زنجان نقل میکرد :زمانی ک ب عنوان نماینده دولت موقت در کردستان بودم و مشغول حل و فصل امور؛ناگهان خلخالی پیدا شد و پس از چند سوال و جواب دستور داد مرا هم اعدام کنند.اگر نماینده دیگر بازرگان با هلیکوپتر ب آنجا نمیرسید شاید مرا هم اعدام کرده بود. مجلس اول شکل گرفت و خلخالی نماینده شد.حمله ب سخنرانیهای دگراندیشان آنزمان خصوصا اعضای نهضت آزادی و جبهه ملی و ملی مذهبی ها کار هر روزه شیخ صادق بود تا روزگار گشت و گشت تا در مجلس سوم و چهارم توسط شورای نگهبان نظام رد صلاحیت شد... همان خلخالی ک خودش هم قاضی بود و هم حاکم شرع و هم مجری اعمال قانون و کسی را یارای مخالفت با او نبود؛گوشه گیر و منزل نشین عالم سیاست شد و از اوج ب حضیض آمد. در سال ۷۳ پس از فوت مهندس بازرگان به روی تابوتش افتاد و از بازماندگانش طلب حلالیت کرد. در سال ۸۱ با دوستانم در مراسم تشییع جنازه بزرگمرد ایران؛دکتر یدالله سحابی در دانشگاه تهران بودیم ک خلخالی را دیدم. ب امامت محسن کدیور ب نیابت از آیت الله منتظری نماز را خواندیم و شیخ صادق از راه رسید.از هر دو طرفش گرفته بودند.توان راه رفتن نداشت.بر سر جنازه دکتر سحابی حاًضر شد و از فرزندنش عزت الله سحابی و بازماندگانش طلب حلالیت نمود.صحنه عجیبی بود. او بارها و بارها در پارلمان اول ب سخنرانی بازرگان و سحابی حمله کرده و دشنام داده بود. ب قول علما:بسیار کریه المنظر شده بود.واقعا قیافه زشتی داشت ک باعث تعجب و حیرت حاضران و همه ما میشد. این روزها شاید سالمرگش باشد ک در فضای مجازی از او و عملکردش بسیار سخن میگویند.بعدها از دوستانم در قم شنیدم ک پس از تدفین خلخالی؛برخی بازماندگان اعدامی هایش؛ قبرش را در قم شبانه ب آتش کشیده اند... اخرین کلیپی ک از دختر بدون حجابش در حال سخنرانی در فرانسه دیدم در حال دفاع از حقوق تراجنسیتی ها بود. ب نظر شما خانواده های اعدام شدگان توسط خلخالی با دیدن این کلیپ به چه حالی می افتند؟! قطعا لعن و نفرین نصیب کسانی است ک روزگار این ملت را حتی بعد مرگشان سیاه کرده اند ...این بار شاید توسط بازماندگانشان... 📷 @aksekhamseh
Показати все...
Показати все...
Показати все...
زنجان؛ جنگ آمارها و ادعاها ▪️مدیران اجرایی استان با آمار و ارقام مدعی پیشرفت و توسعه زنجان اند و در مقابل،نمایندگان استان در مجلس،زنجان را در تمامی حوزه ها عقب مانده میدانند. ▪️مردم؛سرگردان و حیران تیتر اول روزنامه زنگان امروز سه شنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۰ *مسعود الماسی/سردبیر* امروز رسما پایان کار دولت یازدهم و دوازهم است و قرار است مراسم تنفیذ حکم رییس جمهور جدید منتخب برگزار شود. ولی گویا در استان زنجان دعوای لفظی و جنگ آماری در میان مدیران و نمایندگان پایانی ندارد. اگر اخبار جلسات مختلف کارگروه ها و کمیته ها و شورای اداری استان و گزارش مدیران اجرایی زنجان را رصد کنیم،با ارائه آمار و عدد و رقم هایی معطوف به توسعه همه جانبه استان در تمامی حوزه ها برمیخوریم و احساس میکنیم با این نداهای پیشرفت و توسعه در زنجان توسط مدیرانش،در شهری همچون پاریس یا فرانکفورت زندگی میکنیم که نه تنها هیچ مشکلی ندارد بلکه پیشقراول توسعه در کشور و بعضا در خاورمیانه نیز هست. سیکل معیوب و باطلی که در دور دوم دولت روحانی بر جریان رسانه ای و خبری دولتمردان غالب و حاکم شد و ارائه آمارهای کاغذی توسط مدیران ارشد استان در کنار مشکلات اقتصادی ؛معیشتی و اجتماعی مردم در فضای حقیقی و عرصه عمومی، همچون پاشیدن نمک بر روی زخم هایشان بود. مثالی را در این باره یادآور شوم: در ماه گذشته مقامات ارشد استان مدعی شدند زنجان در تزریق واکسن کرونا جزو ۵ استان اول کشور است و با مقایسه با آمار سایر استانها از آن بعنوان موفقیتی بزرگ یاد کردند. چگونه میشود در شرایطی که تا ۲۰ روز قبل؛ تنها ۳ درصد کل جمعیت کشور دو دوز واکسن را دریافت کرده بودند،ادعای پیروزی و موفقیت کرد؟! خوب میدانیم با مقایسه آمار تزریق واکسن شهروندان نسبت به جمعیت کشور با سایر کشورها طبق آمار سازمان بهداشت جهانی در رده ۱۴۰ جهان قرار داریم. چگونه میتوان در چنین وضعیتی که کل کشور از قافله جهانی بسیار عقب تر است؛ادعای موفقیت استان را در این زمینه مطرح نمود؟! به این مثال هم خوب دقت کنید: مثلا در یک‌ مسابقه جهانی ماراتن،علاقه مندان در ورزشگاه منتظرند که هموطن آنها پس از چهل و اندی کیلومتر دوندگی در خارج از ورزشگاه جهت رسیدن به خط پایان وارد استادیوم شوند. بدیهی است تماشاگران با دیدن هموطنشان در داخل ورزشگاه آنها را تشویق خواهند کرد. تا ۱۰ دونده اول وارد ورزشگاه شده اند و به سمت خط پایان میروند. حال بیرون ورزشگاه را در نظر بگیرید. تعدادی در کیلومتر ۲۰ برخی ها در ۳۰ و برخی ها نزدیک درب ورودی ورزشگاهند و حتی نمیتوانند داخل آن شوند و خسته از ادامه راه بازمیمانند و حتی از خط پایان نمیگذرند. حال ، در این میان دونده های بیرون ورزشگاه مثلا بگویند که ما از هزار نفر نفر صدم یا حتی ۲۰۰ ام هستیم ولی نتوانستیم تا خط پایان ادامه دهیم و در همین بیرون ورزشگاه از ادامه دویدن بازماندیم.ولی باز هم از بسیاری از جاماندگان جلوتر هستیم. حکایت مدیران استانی ما هم حکایت دونده های خارج از ورزشگاه است. در بیرون ورزشگاه اند و نتوانسته اند حتی به خط پایان برسند ولی در همان بیرون ادعای این را دارند که از خیلی ها جلوترند. ولی در عالم واقع هیچ فرقی نمیکند. نفرات اول تا سوم ماراتن مدال بر گردن می آویزند و دیگر از نفر چهارم تا نفر آخر که حتی نتوانسته است کل مسیر را به اتمام رساند،در رده یکسانی هستند. در مقابل آمار مدیران استان؛ادعای های نمایندگان استان در مجلس را نیز باید به دقت بررسی نمود. بنابر ادعای آنان،استان زنجان از لحاظ جذب بودجه استان ۲۷ ام کشور و از لحاظ تولید ملی رتبه ۲۲ و قس علیهذا. هفته گذشته یکی از همین نمایندگان تمامی مسئولان گذشته استان را متهم به خواب زدگی و بی لیاقتی نمود و دیروز هم مدعی این شده است که زنجان در تمامی حوزه ها از میانگین کشوری عقب است. حال در این میان ،مردم باید به کدام آمار و اعداد و کدام ادعا باور داشته باشند؟!خدا داند... هم مدیران اجرایی استان و هم نمایندگانشان در مجلس بدانند که این مردم خیلی وقت است گوششان از این آمارها و ادعاها پر است و اعتمادی به این حرف ها و سخنان ندارند. مردم یک حرف دارند: *گران زندگی میکنیم* و دست مدیر یا نماینده ای را میفشارند که به دور از هیاهوی سیاسی و باندی و حزبی؛گره از کاری گشاید و مشکلی از معیشت و مایحتاج اولیه زندگی شان را حل و فصل کند. چیزی که ظاهرا چندین سال‌ و بلکه چندین دهه است ‌‌ مورد فراموشی حاکمان استانی و کشوری قرارگرفته و همه آنان را دچار نسیان نموده است. https://t.me/zandgan 📷 @aksekhamseh
Показати все...

Показати все...