علوم تغذیه و صنایع غذایی

#چالش_عکاسی_محرم نشد که پر بزنم عشق آن حوالی را              ببخش بر من مسکین شکسته‌بالی را نشد که پای پیاده به درگهت برسم              و تحفه آورم این دست‌های خالی را                   🕯🥀🥀🕯🥀🥀🕯 🏴 مسابقه نگاه عاشقی🏴 🎁اهدای جوایز به سه نفر اول: 🥇نفر اول ۵۰۰ 🥈نفر دوم ۳۰۰ 🥉نفر سوم۲۰۰ 🗓زمان اهدای جوایز: ۱ مرداد ماه #انجمن_اسلامی_دانشجویان_۱۳۴۸ ➖➖➖➖ 📲@NFSBMU

✨دست هایی که کمک میکنند،مقدس تر از لبهایی هستند که دعا میکنند... برای سهیم شدن در ثواب و برکات این کار خیر "مبلغ" مورد نظر خود را از طریق زیر میتوانید واریز کنید👇🏻 ⚜️شماره کارت( به نام_امیرابوالفضل ولی زاده ) «۵۸۹۲۱۰۱۴۱۹۳۱۲۴۳۰» 🆔@mktab_shohada|مکتب الشهداء 🆔 Instagram|اینستاگرام

#کتابخوانی #واحد_عقیدتی 📚 برش هایی از کتاب فتح خون ✍نوشته شهید آوینی 4️⃣قسمت چهارم: مسلم ابن عقیل با سختی بسیار و از بی راهه خود را به کوفه رساند.مسلم در خانه مختار ابن ابی‌عبیده ثقفی سکونت کرد.شیعیان دسته دسته به خانه مختار می آمدند، مسلم نامه حسین را برای آنان می‌خواند و آنان با او مشتاقانه بیعت می‌کردند.شمار بیعت کنندگان در منابع مختلف از ۱۸۰ هزار تا ۱۲ هزار نفر ذکر شده است. مسلم وقتی استقبال مردم شهر و اشک ها و گریه هایشان را دید برای حسین نامه نوشت: به راستی مردم این شهر گوش به فرمان و در انتظار رسیدن تواند... جاسوسان عبیدالله را از نهانگاه مسلم باخبر کردند.عبیدالله، هانی ابن عروه را به قصر کشاند و او را واداشت که مسلم را تسلیم کند.هانی استنکاف کرد و مجروح و خون آلود به زندان افتاد.مسلم دانست که دیگر درنگ جایز نیست و باید از نهان‌گاه بیرون آید و جنگ را آغاز کند.سپاهیان شعار، یا منصور اَمِت(ای پیروز بمیران)سر دادند و یاران مسلم از هر سو گرد آمدند.مسلم آنها را به دسته هایی چند تقسیم کرد و هر دسته‌ای را به یکی از بزرگان شیعه سپرد.دسته ای به سوی قصر ابن‌زیاد رفتند... چهار هزار نفر به سمت قصر رفتند اما مردم با شتاب پراکنده می شدند و خود را به معابر کوفه می زدند.زن ها می آمدند و دست پسران یا برادران خویش را می‌گرفتند و به خانه می‌بردند و مردان نیز می‌آمدند و فرزندان خویش را می‌گفتند سر خویش گیرید و بروید، تا آنجا که سیصد نفر به قصر رسیدند... محاصره تا شب به طول انجامید.هیچ کس به یاری مسلم نیامد.مسلم نماز مغرب خواند و باز هم عده ای او را ترک کردند، تا آنجا که او در کوچه های کوفه، دور از یاران خود و در انبوه شرطه های شهر که گشت می زدند تنها شد... چه شد که مردم فرار کردند و مسلم را تنها گذاشتد؟ همه چیز از خطبه های ابن زیاد بر منبر کوفه شروع شد که گفت: مگر نمی دانید سپاه شام در راه است؟ بترسید از آن که لشگریان شام بر شما مسلط شوند.آنان دشمنی دیرینه با شما دارند(بین عراق و شام جنگ های متعددی صورت گرفته بود که صفین از آن جنگ ها بود).وای اگر آنان بر شما تسلط یابند، خشک و تر را با هم می‌سوزانند و زنان و دختران شما را در میان خویش قسمت می کنند... و آتش شایعه چه زود در بیشه‌زار خشک گسترده می‌شود.سپاه موهوم شاه با منجنیق های بزرگ! آن هم وقتی که شام هنوز از اضطراب مرگ معاویه به خود نیامده و یزید هنوز پای سفت نکرده است! آری، ابن زیاد با سیاست و طلا های شامی توانست ورق را برگرداند.او آتش کوفیان را در نطفه خفه کرد... مسلم را به بام قصر بردند و گردن زدند و بدنش را به زیر افکندند.هانی ابن عروه را نیز دست بسته به بازار برده و به قتل رساندند.عده ای دیگر از بزرگان و یاران را نیز کشتند.آنگاه جنازه مسلم و هانی را در کوچه و بازار بر زمین کشاندند و در محله گوسفند فروشان آویزان کردند و به دار آویختند‌ تا همه ببینند. اکنون حسین در راه کوفه است... #انجمن_اسلامی_دانشجویان_۱۳۴۸ ➖➖➖➖ 📲@NFSBMU

‌‌📻 #بهشتی_سلام ‍🗣️ #به_وقت_مصاحبه 1️⃣ #مجمع_الجزایر_بهشتی + سلام به همه بهشتی سلامی های عزیز، علی الخصوص دانشجویان علوم پزشکی شهید بهشتی👋 _ دیگه فصل تابستون رسیده و اکثرمون درگیر استراحت شدید، چیزه نه، درس خوندن شدید هستیم😅🍃 + این بار درخدمت شما هستیم با قسمت اول از پادکست های «اندر احوالات مجمع الجزایر بهشتی»😁🔥 _ تو این پادکست چخبره؟🤔 مصاحبه ای گرفتیم با چند تا از دانشجویان علوم پزشکی شهید بهشتی درباره وضعیت رفاه، تغذیه، خوابگاه و... دانشگاه🤝 🎙️ مجری 00:14 🙋‍♂ مشکلات خوابگاه 01:32 🙋‍♀ مشکلات تغذیه 03:18 💎 دیس بک رپی به مسئولین 05:08 😉 بزودی قسمت های بعدی به دستتون میرسه... ✍️ نویسندگان: غزاله رنجبرفر، امیرمحمد پاسبان، رضا مقتدایی 🎙️ گویندگان: آرین ابراهیمی، رها غلامی، محمدحسین مزینانی، مبینا صفوی 🎛️ تدوین: زهرا جعفری، مهدی شهمرادی 🖼️ طراح کاور: امیرحسین مروتی 🌐 Join us: 🆔 insta: beheshtisalam 📻 tel: @Beheshtisalam

⚜امام علی(علیه السلام): کتاب‌ها بوستان‌های دانشمندان هستند. 💠به کانال کتابخوانی ما خوش آمدید! در اینجا شما با گستره‌ی وسیعی از کتاب‌های مختلف در زمینه‌ مذهبی و..آشنا خواهید شد. روزانه یک پارت از کتاب داخل کانال بارگذاری می‌شود. 🔹قرار دادن کتاب ها بصورت پارت بندی شده 🔸پاسخ به برخی سوالات اساسی 🔹بارگذاری پادکست های کتاب و ... 🔸برگزاری مسابقات کتابخوانی و اهدای جوایز نظرات و انتقادات و کتاب های پیشنهادی خود را با ما در میان بگذارید و با دوستان خود نیز این تجربه را به اشتراک بگذارید. منتظر حضور گرم شما هستیم!🌹 ➖➖➖➖ @ketabkhani_sbmu

📚برش هایی از کتاب فتح خون ✍ نوشته شهید آوینی 3️⃣قسمت سوم: امام ۴ ماه و چند روز در مکه توقف داشته اند، پس واقعه آن چنان شتاب زده روی نداده است که کسی فرصت اندیشیدن در آن را نداشته باشد. با این همه از هیچ شهری جز کوفه ندایی برای حمایت از امام برنخواست، درست است که کوفیان را بی وفا میخوانیم اما شاید انصاف این باشد که بگوییم باز هم کوفیان! که در آن سرزمین اموات، جز از کوفه جنبشی بلند نشد. دمشق از آغاز قلمرو معاویة ابن ابی سفیان و والیانی از زمره او بود و آنان کاری کرده بودند که عداوت مردم با علی ابن ابیطالب صبغه‌ای دینی یافته بود... کوفه، چه آهنگ ناخوشایندی دارد این نام، و چه بار سنگینی از رنج با خود می آورد! باری به سنگینی همه رنج هایی که علی از کوفیان کشید. نامه ها از کوفه روانه مکه شد.شیعیان در خانه سلیمان ابن صرد خزاعی گرد هم می آمدند و ندای مخالفت با یزید سر می دادند، نامه می نوشتند و پای آن را مهر می کردند. سلیمان که رنگ پذیری مردم کوفه را دیده بود و با سرد و گرم زندگی آنها آشنا بود از آنها قول میگرفت که پای حرف خود بمانند و پشت امام را خالی نکنند. تعداد نامه ها را صدها و بلکه هزار ها گفته اند.در همان روز ها نامه برانی هم میان کوفه و دمشق در رفت و آمد بودند و نامه هایی با خود همراه داشتند که در آن به یزید چنین نوشته شده بود که اگر کوفه را می خواهی باید حاکمی توانا و باکفایت برای این شهر بفرستی چرا که نعمان ابن بشیر مردی ناتوان در اداره کوفه است و با بعضی از شیعیان قوم و خویش می باشد. آن شد که یزید، ابن زیاد را برای حکومت روانه کوفه کرد... آیا امام مردم کوفه را نمیشناخت؟ آیا آنچه آنها با پدرش علی و برادرش امام حسن مجتبی کردند را فراموش کرده بود؟ امام نمی توانست چشم بر روی آن همه نامه بپوشاند، امام میدانست که حتی در پناه کعبه هم از شر امویان در امان نیست، چیزی که مردم در آن زمان فکرش را هم نمی کردند. آخر مکه سرزمین امن الهی است و جنگ در آن حرام می باشد پس کسی احتمال نمیداد خلیفه مسلمین، یزید جنگ را به آنجا بکشد. آری تاریخ ثابت کرد، سالها بعد سپاه یزید و امویان برای کشتن عبدالله ابن زبیر به مکه حمله کردند و کعبه را ویران ساختند. امام از کعبه و مجاورانش برای خود سپر نساخت بلکه خود را فدای کعبه و خدای کعبه کرد. شمار نامه ها تا آنجا افزایش یافت که حجت ظاهر تمام شد و امام را ناگریز داشت که جواب بدهد و عمو زاده اش مسلم ابن عقیل را برای سنجیدن صدق نامه ها به کوفه فرستاد... #کتابخوانی #تاریخی #واحد_عقیدتی #انجمن_اسلامی_دانشجویان_۱۳۴۸ ➖➖➖➖ 📲@NFSBMU

4:35 امام علی علیه السلام: مرگ، با شتاب و تعقیب کننده است. نه ماندگان از دست آن برهند و نه فراریان او را بازدارند، گرامی ترین مرگ، کشته شدن است. شب چهارم محرم، یادواره شهدا. درود بر همه آنها که در راه حق از جان خود گذشتند و رفتند تا حقیقت آشکار شود.آنهایی که از بیت المال به تکه ای نان راضی بودند... #واحد_عقیدتی #انجمن_اسلامی_دانشجویان_۱۳۴۸ ➖➖➖➖ 📲@NFSBMU

⚜امام علی(علیه السلام): کتاب‌ها بوستان‌های دانشمندان هستند. 💠به کانال کتابخوانی ما خوش آمدید! در اینجا شما با گستره‌ی وسیعی از کتاب‌های مختلف در زمینه‌ مذهبی و..آشنا خواهید شد. روزانه یک پارت از کتاب داخل کانال بارگذاری می‌شود. 🔹قرار دادن کتاب ها بصورت پارت بندی شده 🔸پاسخ به برخی سوالات اساسی 🔹بارگذاری پادکست های کتاب و ... 🔸برگزاری مسابقات کتابخوانی و اهدای جوایز نظرات و انتقادات و کتاب های پیشنهادی خود را با ما در میان بگذارید و با دوستان خود نیز این تجربه را به اشتراک بگذارید. منتظر حضور گرم شما هستیم!🌹 ➖➖➖➖ @ketabkhani_sbmu

📚براش هایی از کتب فتح خون نوشته شهید آوینی 2️⃣قسمت دوم: هر اندازه مسلمانان از عصر پیامبر دور می شدند،خوی ها و خصلت های مسلمانی را بیشتر فراموش میکردند. یک سال پیش از آنکه معاویه بمیرد،امام حسین عليه‌السلام در ایام حج بنی هاشم را گرد آوردند و آن گاه پیک های اعزام داشتند که:یک نفر از اصحاب رسول خدا را که معروف به زهد و صلاح و عبادت است فرومگذارید،مگر آن که همه آنها را در سرزمین منی نزد من گرد آورید. آن حضرت در سرزمین منی خیمه ای بزرگ افراشت و دویست نفر از اصحاب پیامبر که هنوز حیات داشتند و پانصد نفر از تابعین را جمع کرد. بعد از حمد و ثنای خداوند او آیاتی از قرآن و احادیثی از پیامبر را که در مورد اهل بیت و حق آنها بود را خواند و حاضران تصدیقش کردند. امام حسین علیه السلام از آن هفتصد نفر خواست هر آنچه شنیده اند به شهر های خویش برده و در میان قبایل و عشایر خود بازگو کنند و گفتند:من می ترسم این امر فراموش شود و حق از میان برود و باطل غلبه یابد... یک سال بعد معاویه مرد و یزید بر سلطنت خود از مردم بیعت گرفت. و به راستی کجا رفتند آنها که قرار بود صدای حسین عليه‌السلام را به گوش مردمان برسانند و آنها را برای این لحظه تاریخی آماده کنند ؟ یزید برای حاکم مدینه نامه نوشت که از سه تن برای او بیعت بگیرد،عبدالله ابن عمر(پسر خلیفه دوم)،عبدالله ابن زبیر و حسین ابن علی علیه‌السلام. هر سه از بیعت با یزید سر باز زده بودند.عبدالله ابن عمر برای یزید خطری نداشت چرا که او با علی ابن ابیطالب هم بیعت نکرده بود پس بر او سخت گرفته نشد. عبدالله ابن زبیر که فتنه آور بود و داعیه حکومت داشت از مدینه فرار کرد و هر چند سپاهی را برای کستن او از مدینه روانه کردند اما او خود را به مکه رساند. حاکم مدینه،ولید ابن عتبه فردی عافیت طلب بود و بر مقام امام حسین بیش از آن واقف بود که بتواند با ایشان آن چنان رفتار کند که یزید از او خواسته بود. امام سر انجام همه اهل بیت خود را جز برادرش محمد ابن حنفیه و همسر خواهرش زینب،عبدالله ابن جعفر را با خود برداشت و پس از زیارت قبور در تاریکی شب از مدینه به قصد مکه حجرت کرد...