Sound of silence
اينجا ساكت است. آرام است. از يک جايی به بعد، اسمی از كانالی هم نيست. من فقط میگويم از سطح كلمات بگذريد و در لحظاتِ سکوت، سر بزنيد و حس کنید🌱🕊 این منم: @ramyarr
Більше174
Підписники
Немає даних24 години
Немає даних7 днів
Немає даних30 днів
- Підписники
- Перегляди допису
- ER - коефіцієнт залучення
Триває завантаження даних...
Приріст підписників
Триває завантаження даних...
چو اصل رنگ بیرنگست و اصل نقش بینقشست
چو اصل حرف بیحرفست چو اصل نقد
کان اینک
سحرگه ناله مرغان رسولی از خموشانست
جهان خامش نالان نشانش در دهان اینک
اشارت میکند جانم که خامش که مرنجانم
خموشم بنده فرمانم رها کردم بیان اینک
- مولانا
نمیدانم عید را به تو تبریک بگويم یا نه؟ كوهها تازه و خرّم میشوند، ولی نمیتوانم یقین کنم قلب تو هم تازه و خرّم میشود. در این صورت ممکن است عید برای تو وجود داشته باشد. روز عید یعنی روز نشاط، و نشاط را قلب انسان تعیین میکند نه تقويم و احكام نجومی. چرا من مثل این شکوفه نمیخندم؟ برای اینکه بادهایی که میتوانند به من روح بدهند، بهاری که باید مرا بخنداند، هنوز خیلی از من دور است.
بپرس چطور؟ آن بادها، الحانِ شیپورهایی هستند که از روی تپهها و کوهها به فقیر، اخبار میکنند اسلحه بردار و مرگ را از خانهات بیرون کن. بهار من موقع جدیدی است که به جای برگ به درخت، شمشیر به كفِ مظلوم میدهد به او فریاد میزند: عجله کن! اعتماد داشته باش! انتقام بكش! به آهن و آتش و جنگ سلام بفرست! آن وقت است که به جای گل سرخ که از شاخه بیرون میآید، از این گلِ بیآرام، خون بیرون بجهد.
من این بهار را تبریک خواهم گفت. در ایّامِ بدبختی، بهار نوع دیگر را باید بالعموم به کسانی تبریک گفت که شکم بزرگ و صدای خشن دارند و در حالی که در قصرهاشان مطمئن نشستهاند، یک شاعر بیگناه، زندگانیاش را به بدبختی و به دوری از وطن و سرگردانی میگذراند.
- نامههای نیما، نامه به حسامزاده
از سر نقد جوانی چه طرف بربستیم
کز بن کیسهی او سود دگر بربندیم
- خاقانی
Оберіть інший тариф
На вашому тарифі доступна аналітика тільки для 5 каналів. Щоб отримати більше — оберіть інший тариф.