_мємσríєs_

The Naïade, 1935 by Albert Rudomine

کنسرت علیرضا قربانی در تخت جمشید ارسالی دوستمون، (اون وسطاش صدات میومد :)) هوارتا ممنون 🍃 #شما_فرستادین

❐ براهنی توی کتاب آزاده خانم جمله ای بسیار ساده اما عمیق نوشته که تو گویی تمام ناامیدی های جهان در اون خلاصه شده: می دانست که در برابرِ جهانِ به این بزرگی تنهاست. خوابید.

Solitude, Musée d'Orsay, 1893

می‌دیدم که راهِ باریک و صعب‌العبور، روشن و قابلِ گذر می‌شود. هرمان هسه گفته :)

غم آدم‌خوار و غم غم‌خوار غم در نگاه اقبال لاهوری دو گونه است: غمِ آدم‌خوار و غمِ غم‌خوار. غمی که آدمی را  می‌فرساید و می‌خورد و غمی که گرمای حضورش غم‌های دیگر را آب می‌کند: غم دو قِسم است ای برادر، گوش کن شعلهٔ ما را چراغ هوش کن یک غم است آن غم که آدم را خورد آن غم دیگر که هر غم را خورد آن غم دیگر که ما را همدم است جان ما از صحبت او بی‌غم است اگر به گفتهٔ بیدل «برای خاطرم غم آفریدند» و به گفتهٔ حافظ «دیگران قرعهٔ قسمت همه بر عیش زدند / دل غمدیدهٔ ما بود که هم بر غم زد» و به گفتهٔ قیصر امین‌پور: «هفتاد پشت ما از نسل غم بودند / ارث پدر ما را اندوهِ مادرزاد»، بهتر نیست که پیش‌دستی کنیم و خریدار غمی باشیم که غم‌های دیگر را از ما بزداید و چنان که اقبال لاهوری می‌گفت شایستهٔ دل ما باشد؟ من از غم‌ها نمی‌ترسم ولیکن مده آن غم که شایانِ دلی نیست سعدی می‌گفت سوزنی لازم است تا غم‌‌های کم‌مایه را که در پای‌ دلت فرورفته‌اند بیرون آری. برای روفتن غم‌های تاریک، غمی دیگر لازم است: غم عشق آمد و غم‌های دگر پاک ببُرد سوزنی باید کز پای برآرد خاری و مولانا از ما می‌خواست به پیشواز غم ایمان برویم: گفت: رو، هر که غم دین برگزید باقیِ غم‌ها خدا از وی بُرید (مثنوی، ۴: ۳۱۳۸) عقل آبی📡

از لحظه‌ای که می‌گوییم همه چیز بی‌معناست، چیزی را توضیح می‌دهیم که دارای معناست. رد هر گونه معنا برای دنیا، یعنی حذف هرگونه قضاوت ارزشمند. عشق به زندگی آلبر کامو شبتان آرام 🌒

‏🎨 Le Suicidé-Édouard Manet آه خواب! ای کاش مرا توان خفتن بود که خفتن به ز بیداری پر درد! به ژرفای خوابی بس بعید ــ‌ـ‌ چونان مرگی که نمی‌آید ز راه ‌ـــ‌ [ شارل بودلر - گل‌های دوزخی ]