مؤسسة عَبَقِ الشُّهداء

يمر علينا هذا اليوم ذكرى إستشهاد الشهيد ماهر عبدالحسين عطية الشغانبي الولادة : 1989 في البصرة الشهادة :2017/5/18 الموصل نشأ ماهر في بيوت كريمة كانت مأوى للمجاهدين وتعرضت تلك البيوت للحرق والنهب والتخريب من قبل السلطة فتركوا مدينتهم وانتقلوا الى الحيرة في النجف عام 1993 ، وكان عمر ماهر حينها أربع سنوات . عاش في مدينة الحيرة وأكمل الصف الثالث متوسط من دراسته وتوجه بعدها للأعمال الحرة ليساعد عائلته في إدارة شؤونهم، بدأ عمله بالتصوير مبكرًا حيث كان يقوم بتصوير المجالس الحسينية والمناسبات الدينية كما كان رياضيًا ويحب توثيق الأنشطة الرياضية في منطقته. بدأت سيرته الجهادية عندما التحق الى صفوف الحشد الشعبي ، وكان في اللواء الأول كمقاتل ومصور يوثق للعمليات العسكرية في قواطع المسؤولية المكلفين بها . تعرض لإصابة بليغة أثناء تحرير " مكيشيفة " ولكن لم تمنعه إصابته تلك من مواصلة طريق الجهاد ، فقد عاد بعد أن تماثل للشفاء لأرض الجهاد وتعرض للإصابة مرة أخرى في منطقة " الزركة " وكانت الإصابة قد زادته عزيمة وإصرار على الاستمرار بالجهاد . كان يحمل البندقية الى جانب الكاميرة موثقًا كل الاحداث وما يجري في المعارك مؤديًا دوره الإعلامي بكل اخلاص وتفاني من أجل إيصال الحقيقة وحفظ التاريخ المشرف للمجاهدين حتى نال وسام الشهادة بتاريخ ٢٠١٧ - ٥ - ١٨ في القيروان ليؤتى بجثمانه محمولًا على الأكتاف بعد أن بقيّ أربعة أيام في أرض العدو حيث كان خبر إستشهاده صادمًا ومفجعًا على الجميع ؛ خصوصًا والده الذي لم يتحمل فراقه والبعد عنه ففارق الحياة بعد ثلاثة اشهر من إستشهاده تأثرًا وحزنًا عليه . فهنيئآ له هذه الخاتمة السعيدة والإلتحاق بركب الشهداء .

امروز سالگرد شهادت شهيد ماهر عبدالحسين عطيه الشغانبي تولد : 1989 عراق-استان بصره (۱۳۶۸) شهادت :2017/5/18 عراق-استان موصل (۲۸/۲/۱۳۹۶) ماهر در خانه ى مناسبی که پناهگاه مجاهدین بود بزرگ شد و آن خانه توسط نظام بعث سوزانده و غارت و ويران شد،بنابراین آنها شهر خود را ترك كردند و در سال 1993 در شهر الحيره نجف زندگى كردند وی سال سوم راهنمايى ​​را به پایان رساند، و برای کمک به خانواده خود و مديريت خانه به سمت كار آزاد رفت. کار او با فیلمبرداری در اوایل شروع شد ، زیرا او در عکاسی از مجالس حسینی و برنامه های مذهبی مشغول بود و همچنین یک ورزشکار و عاشق مستند ساختن فعالیت های ورزشی در منطقه خود بود. فعالیت جهادی وی از زمانی آغاز شد که به رزمندگان حشد الشعبى پیوست. به عنوان یک سرباز مسلح و عکاس میدانی در تيپ یک حشد شعبی جهاد خود را آغاز کرد. در شهر مكيشيفه استان صلاح الدين به دست دشمنان زخمى شد اما این مجروحیت شديد هرگز مانع ادامه‌ی راه جهادش نشد. در منطقه (الزرگه) بار دوم مجروح شد و اين‌بار هم مجروحیت موجب افزایش و تشدید عزم و ايستادگى شهيد ماهر عبدالحسين گردید. او اسلحه و دوربینش را به همراه داشت و تمام وقایع و آنچه در نبردها اتفاق می‌افتاد را ثبت می‌کرد و مستند می‌ساخت. او همچنان فعالیت رسانه‌ای خود را با اخلاص و فداکاری در نشان‌دادن حقیقت و ثبت تاریخ جهاد رزمندگان دنبال می‌نمود؛ تا اینکه سرانجام در سال ۲۰۱۷ در (قيروان -موصل) به مقام شهادت نائل شد و پس گذشت چهار روز در حالی که پيكر شهيد در منطقه اى كه در اشغال دشمنان بود همچنان باقی مانده بود؛ بدن مطهرش بر دوش مجاهدان به خانه‌ی پدریش بازگردانده شد. همان جایی که خبر شهادت "ماهر" برای همه، به ویژه پدرش که نتوانست جدایی و فراق خود را از پسر شهیدش تحمل کند، تکان‌دهنده و غم‌انگیز بود و همین درد و غم باعث شد که پدر "ماهر" پس از گذشت سه ماه از شهادت او، به دیار رحمت حق بشتابد.

Maher grew up in decent homes that were a shelter for the combatants (mujahideen), and those houses were burned, looted and vandalized by the authority, then they left their city and moved to Al-Heirah in Najaf in 1993.That time, Maher was four years old, lived in Al-Hirah city, and completed the third grade of his studies in high school and then went to self-employment to help his family in managing Their affairs. His work began with filming early, as he photographed Husseini councils and religious events, as well as an athlete and loved to document sports activities in his area. His jihad career began when he joined the ranks of The Popular Mobilization Forces (PMF), the first brigade as a fighter and photographer documenting the military operations fought by the combanats (Mujahideen) of the first brigade in the partitions of responsibility assigned to them, and he was serious injury in (Mekishifa) that did not prevent him from continuing the path of jihad to return as a participant. He was injured again in (Alzarka) which made him insistes on continuing the jihad, he was carrying the rifle next to the camera documenting all events and what is going on in the battles, performing his media role with sincerity and dedication in order to communicate the truth and preserve the honorable history of the combanants (Mujahideen), until he received the Order of Martyrdom on May 18th 2017 in (Kairouan) to bring his body carried on the shoulders after he stayed four days in the enemy's land where the news of his martyrdom was shocking and heartbreaking to everyone, especially his father, who could not bear his separation and distance from him, so he died after three months of his martyrdom affected and saddened by him.. Today marks the martyrdom anniversary martyr Maher Abdel-Hussein Attia Al-Shagbani

تمر علينا ذكرى استشهاد الشهيد كريم أبو ماهر الكعبي الولادة :البصرة 1964 الشهادة: الموصل 2018/5/15 بعد صدورِ فتوى الجهادِ الكفائي، التحق إلى الجّبهة، و شاركَ في عدةِ معارك، وجُرح مرتيّن، و في واحدةٍ مِن بطولاتهِ فقدَ إحدى عينَيه، و كذا الحال كانت للشظايا محلٌ من جسدهِ الطّاهر ، وامتنعَ من الإنسحاب إلى الخَلفيّات .. كان يقولُ للمجاهدين: كما المنزل بحاجة إلى الإنارة ، القبر كذلك يحتاجُ إلى الإنارة، و هذه الإنارةُ هي (صلاة الليل) . في إحدى المعاركِ استشهدَ ابنُ عمّهِ! فقام المجاهدون بأسرِ ارهابياً ليبيٍ، و جاءوا عند الشهيد كريم و قالوا له : ماذا نفعلُ بهذا الإرهابي؟ فعلى الرغم أنَّ الحاج كريم لديه ابنُ عمه شهيد، قالَ لهم: لا تقتلوه ! . في عام 2016 قامت القواتُ بسحبِ كبارِ السِّن من أرضِ المعركة، فقالوا له : يا حاج عليك أن تعود إلى بغداد، و توجِّه المجاهدين من هناك ،فرفض، و قالَ : يجب أن أذهبَ إلى الخطوط المتقدِّمة، فنال شرفَ الشهادةِ معَ ثلةٍ من المجاهدينَ الأبرار في مدينة الموصل . @FRAGRANT1_BOT

سالگرد شهادت شهید کریم ابو ماهر كعبى ولادت: بصره ۱۳۴۳ شهادت: موصل ۱۳۹۷/۰۲/۲۵ پس از صدور فتوای جهاد کفایی به جبهه ملحق شد و در بسیاری از نبرد‌ها شرکت کرد و نیز دو بار مجروح شد. در اثر یکی از این مجروحیت‌ها یکی از چشمانش را از دست داد، ولی باز هم از جبهه عقب‌نشینی نکرد. به همرزمانش می‌گفت همانطور که خانه به نور نیاز دارد قبر نیز باید چراغی داشته باشد و نورِ آن نماز شب است. در یکی از نبردها پسر عمویش شهید شد؛ همرزمانش آن تروريست‌ که این جنایت را مرتکب شده و اهل کشور لیبی نیز بود، اسیر گرفتند و از ایشان پرسیدند با او چه کنیم؟ با اینکه آن تروريست باعث شهادت پسر عمویش شده بود به آن‌ها گفت مبادا او را بکشید که اسیر است. سال ۲۰۱۶ نیروهایی که سن‌شان بالا بود را به پشت جبهه می‌فرستادند؛ به او هم گفتند: حاجی! باید به بغداد برگردی و از همان‌جا نیروهایت را مدیریت کنی. اما این پیشنهاد را نپذیرفت و گفت حتما باید به خط مقدم جبهه بروم! سرانجام این مجاهد در عملیاتی در موصل به اتفاق جمعی از مجاهدین، دعوت حق را لبیک گفته و به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

After the announcement of the holy defense fatwa,he joined the front and participated in many battles , And wounded twice , Also he lost one of his eyes , And fragment in his body ,with that he refused to pull back . He was telling the fighters "just as the house needs light, the grave also needs light and this light is (Night prayer)" In one of the battles, His cusin was martyred , And the fighters captured a Libyan terrorist and came to the martyr Karim and told him "what should we do with this terrorist, although Hajj Karim has a martyr cousin , He told them :" Do not kill him (the terrorist one). In 2016 , the troops pulled out the elderly from the land of the battle they said to him “O hajj karim you have to go back to Baghdad and direct the fighters from there”, but he refused and said “I should go to the front lines” He won the honor of martyrdom with a few fighters in Mousl . Today we remember the martyrdom of Karim Hammadi Al-Kaabi Birth Date: 1964 Birth place:Basra Martyrdom place: Mosul Martyrdom Date : 15-May-2018