کتابخانه اقتصاد و اقتصاد سیاسی
این کانال با هدف بیان اندیشه های اقتصاد و اقتصاد سیاسی وکنار زدن تابوهای موجود برسرراه درک جامعه دست یاری شمارا می فشرد
Більше2 042
Підписники
+124 години
+17 днів
+830 днів
- Підписники
- Перегляди допису
- ER - коефіцієнт залучення
Триває завантаження даних...
Приріст підписників
Триває завантаження даних...
هر گونه مدل توسعه در ایران بدون توسعه فرهنگی و اولویت داشتن آن محکوم به شکست و تکرار چرخه ی تاریخی شورش ، سکوت و خودزنی خواهد بود
دیکتاتورهای کوچک و توهّم رنسانس !
علی پورسلیمان/ روزنامه نگار و مدیر صدای معلم
... من بارها با ارباب راجع به مسائل دربار صحبت کرده ام ( برادرم بعد از انتصابش به نخست وزیری همواره موقع نام بردن از شاه ، لقب « ارباب » را به کار می گرفت ) و بیش از هزار دفعه به او تذکر داده ام که اگر بنا است با فساد مبارزه شود بایستی این کار را از خانه خود آغاز کند و در وهله اول نیز با قاطعیت به حساب و کتاب خانواده اش برسد ...
در سال 1975 که تحقیقات سنای آمریکا نشان داد : میلیون ها دلار رشوه از سوی کمپانی های آمریکایی به مقامات سرشناس کشورهای جهان پرداخت شده ، و در این میان اقلام هنگفتی نیز به دست خانواده سلطنتی ایران رسیده ، ارباب به من گفت که : مساله ای نیست و فکر می کند برادران و خواهرانش مثل هر کس دیگری حق داشته باشند دست به معامله بزنند و برای گذران زندگی خود بکوشند .
او معتقد بود که در حال حاضر دریافت کمیسیون در معاملات گوناگون همه جا مرسوم است و یک امر طبیعی محسوب می شود ... »
{ پاورقی : شاه در مصاحبه با « الیویه وارن ( خبرنگار فرانسوی ) که ترجمه فارسی آن در کتابی تحت عنوان « شیر و خورشید » در سال 1356 به چاپ رسیده ، عینا به همین مضمون اعتراف کرده است ( صفحه 214 ) - م . }
در جواب برادرم گفتم : « همین مساله به خوبی نشان می دهد که شاه واقعا نمی تواند تفاوت بین حق دلالی و رشوه خواری را درک کند » .
و امیرعباس پس از تایید گفته ام ، افزود : « ... ولی او سرانجام استدلال مرا پذیرفت و به من ماموریت داد تا ضوابطی برای فعالیت های خانواده سلطنتی تدوین کنم که طبق آن هیچ کدام شان حق نداشته باشند در معاملاتی که مربوط به دولت است دخالت کنند ، برای وزرای مختلف توصیه بنویسند ، وزرا را برای امور مربوط به خودشان تحت فشار قرار دهند ، تصدی مقامات رسمی را به عهده بگیرند ، و...
اما متاسفانه باید بگویم که پس از تهیه و تنظیم این ضوابط ، هر موقع از شاه خواستم تا مفاد آن را به اطلاع عموم برساند ، از این کار طفره رفت و از من خواست کمی صبر کنم . تا جایی که هنوز هم نتوانسته ام بفهمم که دلیل تعلل او چیست ؟ ... »
اعلام ضوابط مربوط به فعالیت های خانواده سلطنت تا اواخر 1978 ( اوائل آبان 1357 ) به تاخیر افتاد و هنگامی مفاد آن به اطلاع عموم رسید که اکثر اعضای خانواده سلطنت از کشور خارج شده بودند .
فریدون هویدا ، سقوط شاه ، ترجمه : ح . ا . مهران . چاپ سوم 1365 ، تیراژ 10250 ، موسسه اطلاعات ، صفحات 29 تا 30
* تصور و اعتقاد بسیاری در این سرزمین که هنوز فهمی از تمایز و تفکیک میان « حوزه عمومی » و « حوزه شخصی » ندارند و حوزه عمومی را ملک طلق خود می پندارند و خود را مجاز به ارتکاب هر عمل و کنشی می دانند آن است که :
من کار خود را می کنم . به شما کاری ندارم . شما هم نباید به من کاری داشته باشید و از رفتار و گفتار من انتقاد کنید .
این رویه رفتاری غالب در همه سطوح جامعه و اقشار آن قابل مشاهده و دارای فراوانی بسیار است .
این فرمول عین « استبداد » و « خودمداری » با روکشی از مغالطات ایرانی است و تا فهم درستی از دموکراسی شکل نگیرد و به یک گفتمان عمومی تبدیل نشود ؛ این کشور روی خوش « توسعه » و « نیک بختی » به خود نخواهد دید .
* « احمد صداقت » در یادداشتی با عنوان : « پرسش اینجاست که چرا این رفتارهای دو گانه در ایران شایع است؟ رفتارهای متناقض ما و بازتولید استبداد » چنین می نویسد :
« به گمان من، در کشوری که « شرکت » به معنای واقعی کلمه، پا نمی گیرد، بعید است بتوان دموکراسی، به معنای واقعی کلمه، بنا کرد.
چرا مردم حاضر نیستند برای دفاع از قرار داد اجتماعی، روابط شخصی خود را به مخاطره بیندازند؟
* خلاصه داستان آن است که :
در فرهنگ ایران، حجم نامتعارفی از «تعارف»، «تملق» و «دو رویی» وجود دارد. این صفات در هماهنگی ارگانیک با یکدیگر هستند و سیستمی را میسازند که از دل آن استبداد میروید » .
* ... ظاهرا برای آن مسافت بیشتری را طی کند این طور زیگزاگی راه می رود در حالی که می تواند با طی مسیر مستقیم وقت بیشتری را برای آن اختصاص دهد . البته ایشان می گفت که بیش از 20 سال است به این پارک می آید و همین طوری راه رفته و من نخستین نفری هستم که این را به او گفته ام
فیلم از طرف saampuya
VID-20240608-WA0014.mp48.56 MB
Фото недоступнеДивитись в Telegram
شماها یادتان نمی آید. یکی رئیس جمهور بود، آن یکی هم که دمپایی پایش است مذاکره کننده ارشد بود. این محل نه هتله نه خانه، بلکه داخل هواپیمای فرست کلاسه که احمدی نژاد گفته بود صندلیها را بردارند و مثل مسجد کنند. این گروه به اصطلاح ساده زیست بزرگترین ضربه را به اقتصاد کشور زدند. بخش مسخره داستان اینجاست که این افراد هنوز هم میخواهند جهان را مدیریت کنند و دنیا را تغییر داده و مثل خودشان کنند. هرچه در اینباره بنویسیم از طنز داستان کم میشود
فیلم از طرف saampuya
VID-20240607-WA0020.mp42.21 MB
*از «به جهنم که تحریم تشدید شود» تا انزوا و فقری که در جامعه رو به افزایش است*
محمدرضا یوسفی؛ عضو هیات علمی اقتصاد دانشگاه مفید
فقر معلول عوامل زیادی است، اما چگونگی مدیریت جامعه، عدم سلامت و ناکارآمدی و اتخاذ رویکردهای نادرست از مهمترین عوامل فقر یک جامعه شمرده میشوند. تحریم در این دهه موجب فقر شدید و گستردۀ مردم شده است. گروهی اثر تحریم را بر فقر مردم باور نداشتند اکنون که خود عهده دار امر شده اند، متوجه اثر فقر گشته اند. عدم ارتباط با دنیا که در اثر تحریم رخ داده و انزوای ایران را رقم زده است نتیجهای جز فقر ندارد.
با توجه به میانگین نرخ صفر درصدی رشد اقتصادی در دهه 90، سرمایه گذاری خالص منفی در سالهای اخیر، خارج شدن بیش از یک میلیون نفر از بازار کار ناشی از فقدان افق روشن و در نتیجه کاهش نرخ مشارکت، پایداری و افزایش نرخ تورم و دیگر تحولات کلان اقتصادی، پدیدۀ فقر در جامعه گسترش و شدت یافته است. یک دهه رشد اقتصادی صفر بوده است و این در حالی است که رشد جمعیت 1.2 درصد بوده و از 75 میلیون نفر در سال 1390 به حدود 85 میلیون نفر در سال 1401 رسیده است. این امر به خوبی وضعیت فقر در ایران را نشان می دهد. درآمد سرانه یک ایرانی در سال 1400 نزدیک به 40 درصد کمتر از درآمد سرانه سال 1390 است.
شوک های قیمتی و ارزی سال جاری نیز به این امر بیشتر از گذشته دامن زده است و دهک های میانی و اقشار متوسط جامعه را نیز به سمت گروههای زیر خط فقر انتقال داده است. خانوارهای دهک های میانی و پایین برای تامین مایحتاج خویش، باید بیشتر هزینه کنند ولی رشد درآمدهای آنان از رشد نرخ تورم کمتر است و زندگی آنان دشوارتر از گذشته شده است.
بر اساس داده های مرکز آمار ایران، نرخ فقر از 22 درصد در سال 1395 به 32 درصد در سال 1398 رسید یعنی حدود 26.5 میلیون نفر از جمعیت کشور در سال 98 زیر خط فقر بودند. این داده ها برای سال 1399 وجود نداشته، برآوردها از رشد 38 درصدی خط فقر در سال 1399 خبر می دهد. بر اساس سایر داده ها، نرخ محرومیت 31.4 درصد برای سال 1399 می باشد. این نرخ برای استانهای مختلف متفاوت است. سیستان و بلوچستان با 62 درصد بالاترین نرخ محرومیت کشور را دارد و البته نرخ محرومیت 18 استان کشور بیش از نرخ میانگین کشوری است که حکایت از نابرابری شدید منطقه ای می کند. ( گزارش پایش فقر، تابستان 1400) بنابراین شلاق فقر بی رحمانه، مردم ایران را هدف گرفته است و زخم های آن بر تن رنجور ملت عمیق تر می گردد.
از منظر دینی، مبارزه با فقر یک ضرورت است زیرا فقر موجب رشد آسیب ها و انواع بزه های اجتماعی است. از این رو پیامبر فرمود هنگامی که فقر از دری وارد خانه ای شود ایمان از دری دیگر خارج می شود. اولین و شاید مهمترین نکته این است که فقر سرنوشت محتوم یک جامعه نیست. چین در سال 1978، بالغ بر 800 میلیون نفر فقیر داشت اما در سال 2021 اعلام کرد که فقر مطلق در این کشور صفر شده است. اما متاسفانه در کشور ما، روند معکوس است.
فقر معلول عوامل زیادی است اما چگونگی مدیریت جامعه، عدم سلامت و ناکارآمدی و اتخاذ رویکردهای نادرست از مهمترین عوامل فقر یک جامعه شمرده می شوند. تحریم در این دهه موجب فقر شدید و گستردۀ مردم شده است. گروهی اثر تحریم را بر فقر مردم باور نداشتند اکنون که خود عهده دار امر شده اند، متوجه اثر فقر گشته اند. عدم ارتباط با دنیا که در اثر تحریم رخ داده و انزوای ایران را رقم زده است نتیجه ای جز فقر ندارد.
رابطۀ انزوا و اقتصاد بسته با فقر را نیز پیترو دلاواله در چند قرن پیش تایید کرده است. وی از ایتالیا مسیری طولانی را طی کرد و گزارش سفر خود از ایران دوران صفویه را نیز آورده است. وی در گزارش تاریخی خود از منطقه ای مسیحی نشین در فلسطین عبور کرد و مردم آنجا را بسیار فقیر دید؛ او علت فقر و فلاکت مردم این منطقه را داشتن اقتصادی بسته و فقدان رابطۀ تجاری با دیگر مناطق ذکر می کند. تحریم، ایران را در انزوا قرار داده و نتیجۀ آن گسترش فقر بوده است و چه تاسف بار است که این نکته را هنوز عده ای از دست اندرکاران نمی دانند.
زمانی احمد خاتمی امام جمعۀ موقت تهران خطاب به مردم گفته بود که « چرا نگرانید که تحریم باشد و تشدید شود؛ به جهنم که تشدید شود.» ( فرارو، 30 / 1/1398) متاسفانه ایشان و مانند ایشان تصویر روشنی از گستره و شدت فقر در جامعه ندارند و توجه ندارند که فقر معلول سیاست های غلط بوده و پیامدهای تلخی دارد. پیامبر در آخرین سخنی که در جمع عمومی در مسجد ایراد کرد، حاکم پس از خویش را چنین توصیه کرد: مبادا سیاستی اتخاذ کنید که به فقر مردم بینجامد زیرا فقر موجب تضعیف دینداری می شود. ای کاش امثال ایشان به جای توجیه بی قید و شرط، قدری تامل در این سخن حکیمانۀ پیامبر می کردند.
Repost from کتابخانه اقتصاد و اقتصاد سیاسی
جنگ نه ، حل مساله هسته ای آری!
بنظر به حل مساله نزدیک می شویم و بازی گاز انبری هم نقش خودش را دارد پیش می برد .آهو در آخرین لحظه شکار شدن حمله می کند و بهترین دفاع هم حمله است و راه دیگری بجز حمله باقی نمانده است . نه حاکمیت از آن مردم است و نه شرایط اجازه فرمان دوم مشروطیت را میدهد و تنها راه بدخیم در کویر سیاست جهانی باقی مانده ، یا پذیرش شرایط نکتبار که خفت بار است و قمار رست کردن در پوکر و گفتن کلمات آخر قمار باز . اما حریف رست را پذیرفته چون میداند تنها راه حل مساله هسته ای در بن بست فعلی همین است و هماهنگی با غرب را بدست آورده است .برای رست کننده هم خانه و زندگی دیگر معنی ندارد و پای حیثیت و در تاریخ نام ماندن مهم است همانند جنگ صفویه با عثمانی که نامشان در تاریخ درس داده می شود .ودر تاریخ در دانشگاه ها بن بست تاریخی نه پس و نه پیش تدریس خواهد شد .نه روی به فرمان و نه توان پذیرش شرایط سه دهه چانه زنی ؛ چرا که هر حرکت زیگزو واگ که نه پات نه کیش و نه مات است . همانگونه که روسیه را بجنگ وادار کردن همان روش با کمی تغییر برای حل مساله هسته ای بکار گرفته شده است که منجر به جنگ بدخیم و در رفتن اوضاع خاورمیانه از دستشان نشود .پختگی انباشت سرمایه جهانی طاقت دوری ژئو پلتیک و بهتر بگوئیم ژئومارکتی را دیگر ندارد و باید راه حل روی میز و اجرا شود .از سوی دیگر هیچ شاخصی دست نخورده در درون باقی نمانده و هر حرکت گشایش به گشودگی غیر قابل کنترل و هزینه سنگین انسانی منجر می شود و به بازی آوردن میلیونی خواهد شد که از توان قدرت فاصله نجومی دارد . و مذاکره هم جام معروف تاریخی می خواهد که فرصت سقراط فیلسوف تاریخی آن از بین رفته است و از فرمول اولش را می شود پی گرفت اما دومش از کام روزگار گذشته است و در آغاز پایان داستان سعیدی سیرجانی، جاوید نام ،روند ها پیش می رود.
از جنبه انتخابات امریکا هم مساله را به نفع دموکراتها تمام خواهد کر چون اسرائیل تا زمان حل کنندگی مساله حتی به احتمال حملات دیگری در صورت پاسخ ندیدن خواهد کرد تا تاکتیک گاز انبری کار خودش را بخوبی انجام دهد.
۲۲فروردین ۱۴۰۳
✅ تحلیلی از دوره ریاست جمهوری محمود احمدینژاد
🔗این اطلاعات بر اساس دادههای مختلف از منابع بینالمللی و داخلی توسط اکونومیست فارسی استخراج شده و تصویر دقیقی از وضعیت اقتصادی و سیاسی ایران در دوره ریاست جمهوری احمدینژاد ارائه میدهد.
🔗کسری بودجه:
- در سال 2005، کسری بودجه ایران حدود 4.5 میلیارد دلار بود.
- در سال 2013، این کسری به بیش از 40 میلیارد دلار رسید، که نشاندهنده افزایش هزینههای دولت و کاهش درآمدهای نفتی بود.
🔗سرمایهگذاری خارجی مستقیم (FDI):
- در سال 2005، میزان سرمایهگذاری خارجی مستقیم در ایران حدود 1.4 میلیارد دلار بود.
- در سال 2013، این رقم به حدود 3.2 میلیارد دلار رسید، اما به دلیل تحریمها و ریسکهای بالای سیاسی، سرمایهگذاری خارجی در ایران به شدت محدود بود.
🔗 شاخص آزادی اقتصادی:
- در سال 2005، ایران در شاخص آزادی اقتصادی بنیاد هریتیج رتبه 152 از 159 کشور را داشت.
- در سال 2013، این رتبه به 168 از 177 کشور کاهش یافت، که نشاندهنده کاهش آزادی اقتصادی در آن دوره بود.
🔗 میزان تولیدات صنعتی:
- تولیدات صنعتی ایران در سال 2005 حدود 20 درصد از GDP بود.
- در سال 2013، این رقم به حدود 18 درصد کاهش یافت که نشاندهنده تأثیرات منفی تحریمها و مدیریت ناکارآمد بر بخش صنعتی است.
🔗 شاخص فلاکت:
- شاخص فلاکت (مجموع نرخ تورم و نرخ بیکاری) در سال 2005 حدود 23.5 بود.
- در سال 2013، این شاخص به حدود 47.2 رسید، که نشاندهنده وخامت وضعیت اقتصادی مردم است.
🔗ذخایر ارزی:
- در سال 2005، ذخایر ارزی ایران حدود 35 میلیارد دلار بود.
طی دوران ریاست جمهوری ایشان ایران بیشترین درامد نفتی تاریخی به علت بالارفتن قیمت جهانی نفت و بیش از 600 میلیارد دلار داشت ولی در سال 2013،سهم ذخایر ارزی از این درآمد به حدود 70 میلیارد دلار رسید.
🔗نرخ بهره بانکی:
- نرخ بهره بانکی در سال 2005 حدود 15 درصد بود.
- در سال 2013، این نرخ به حدود 21 درصد افزایش یافت، که نشاندهنده تورم بالا و تلاش برای کنترل نقدینگی بود.
🔗 جمعیت زیر خط فقر:
- در سال 2005، حدود 18 درصد از جمعیت ایران زیر خط فقر زندگی میکردند.
- در سال 2013، این نسبت به حدود 30 درصد افزایش یافت که نشاندهنده تأثیرات منفی اقتصادی بر زندگی مردم بود.
🔗شاخص رفاه:
- شاخص رفاه در ایران در سال 2005 حدود 50.7 بود.
- در سال 2013، این شاخص به حدود 48.3 کاهش یافت، که نشاندهنده کاهش سطح رفاه اجتماعی بود.
🔗نرخ تورم :
- در زمان آغاز ریاست جمهوری احمدینژاد در سال 2005، نرخ تورم حدود 12 درصد بود.
- در پایان دوره او در سال 2013، نرخ تورم به حدود 35 درصد رسید.
🔗نرخ بیکاری:
- در سال 2005، نرخ بیکاری حدود 11.5 درصد بود.
- در سال 2013، این نرخ به حدود 12.2 درصد افزایش یافت.
🔗تولید نفت:
- در نتیجه سیاستهای خارجی و تنشهای بینالمللی، تولید نفت ایران از حدود 4 میلیون بشکه در روز در سال 2005 به حدود 2.7 میلیون بشکه در روز در سال 2013 کاهش یافت.
🔗رشد اقتصادی :
رشد اقتصادی ایران در سالهای ابتدایی ریاست جمهوری احمدینژاد نسبتا مثبت بود، اما به مرور زمان و با افزایش تحریمها، رشد اقتصادی به شدت کاهش یافت.
- در سال 2012، اقتصاد ایران به دلیل تحریمها و سوء مدیریت به رشد منفی رسید.
🔗یارانه ها
- یکی از برنامههای کلان ، حذف یارانههای انرژی و پرداخت یارانه نقدی به مردم بود.
- این طرح که در سال 2010 آغاز شد، به دلیل عدم مدیریت صحیح منابع و افزایش تورم، تأثیرات منفی بر اقتصاد خانوار ها گذاشت.
🔗 شاخص فساد:
- در سال 2005، ایران در شاخص فساد سازمان شفافیت بینالمللی رتبه 88 از 159 کشور را داشت.
🔗- در سال 2013، این رتبه به 144 از 177 کشور کاهش یافت، که نشاندهنده افزایش قابل توجه فساد در دوران احمدینژاد بود.
🔗 در دوره احمدینژاد، موارد متعددی از فساد مالی گزارش شد. به عنوان مثال، اختلاس سه هزار میلیارد تومانی ، یکی از بزرگترین فسادهای مالی در تاریخ ایران بود. دکل های نفتی هم در همین دوران گم شد.
Фото недоступнеДивитись в Telegram
▪︎ این لیست جدیدترین لیست است که از کشورهایی که بیشترین پناهدگان را در خود دارند !
▪︎ مشاهده این لیست که تازه فقط آمار پناهدگان رسمی است و متاسفانه آمار حتی تا دو برابر این آمار را در حال غیر رسمی محتمل می داند برای کسانی که با نگاه استراتژی، وطن دوستی، هوش مالی و میان مدت و بلندمدت به ایران نگاه می کنند آسیب ها و برداشتهای مختلفی ایجاد میکند.
▪︎ امیدوارم تا دیر نشده است مسئولین برای در امان ماندن از خطرهای ناشی از آن تدبیری فوری و جدی و قاطع بیاندیشند و ماهم به عنوان قشر دانشگاهی و شهروندان ایرانی نسبت به موضوع سنجیده و آگاهانه عمل کنیم.
Ⓜ️ کدام کشورها برای آینده آمادهترهستند؟
➕در کنفرانسی که اخیراً شرکت کرده بودم، گزارشی از یک تیم تحقیقاتی متشکل از گوگل، مؤسسه دکارت برای آینده (در پاریس) و دولت قطر عرضه شد که خلاصه ای از آن در زیر ارائه میگردد.
➕ مبنای این تحقیق در آمادگی و برنامهریزی کشورها برای آینده دیجیتال است که آن را "شاخص آمادگی اقتصادی برای آینده" نامیدهاند (Future Readiness Economic Index). فناوریهای دیجیتال، بنیان تحول اقتصادی و بهبود وضع اقتصادی شهروندان در آینده قلمداد شدهاند.
➕پرسش اساسی این است که دولتها چه میزان برای شرایط و وضعیت جدید دیجیتالی جهانی برنامهریزی کرده و آماده شدهاند؟ تحقق چنین افقهایی برای کشورها بستگی به این دارد که تا چه اندازه با دیگر کشورها همکاری کرده و طرحهای مشترک دارند، زیرا مبنای تولید ثروت، اتصال و یادگیری از یکدیگر است. در یک کلام، چندجانبهگرایی در اقتصاد ملی و سیاست خارجی زیربناهای اینگونه آمادگیها برای آینده هستند.
➕در این تحقیق چهار زمینه و متغیر در سنجش وضعیت و جایگاه کشورها در آمادگی آنها نسبت به آینده مورد ارزیابی قرار گرفتهاند:
۱. سرمایه فیزیکی
۲. سرمایه انسانی
۳. فناوری
۴. رقابتپذیری
➕در بخش سرمایه فیزیکی، سه تقسیمبندی قابل ملاحظه است: ساختار عمرانی دیجیتال، ساختار حمل و نقل و ساختار انرژی. در در این بخش، به دسترسی اینترنتی، سرمایهگذاری در حمل و نقل و دسترسی به برق و دانسیته یا تراکم انرژی اشاره شده است.
➕در قسمت سرمایه انسانی، به اهمیت جذب، گسترش، حفظ و آموزش مهارتها پرداخته شده است. در این قسمت، از واژۀ جذب و بهدست آوردن مغزها (Brain gain)، دانشجویان خارجی، برابری جنسیتی در مشاغل با مهارت بالا، مزایای بازنشستگی، ارتباط مستقیم نظام آموزشی با اقتصاد ملی و مهارتهای دیجیتالی استفاده شده است.
➕در زیرمجموعه فناوری، به استفاده دیجیتالی، تولید محتوای دیجیتال و انقلاب صنعتی چهارم (روش تولید کالا از طریق فناوریهای نوین، اتوماسیون و اتصالات بینالمللی از طریق زنجیره پخش قطعات) اشاره شده است. در این زیرمجموعه، خرید اینترنتی، مشارکت الکترونیک، گسترش نرمافزار و هوش مصنوعی و اینترنت اشیا آورده شدهاند.
➕در نهایت در قالب رقابتپذیری، به سیاستگذاری دیجیتال، محیط بازار، تحقیق و توسعه و فناوری اشاره میشود. در این قسمت، امنیت سایبری، امنیت اطلاعات، کارآمدی نیروی کار، رتبهبندی دانشگاهها، مقالات علمی، هزینههای تحقیق و توسعه، صادرات hi-tech، فعالیت در تولید کالاهای جدید و وضعیت صنایع hi-tech دیده میشوند.با توجه به این معیارها و پنچمارکها، ده کشور اول در این تحقیق از میان ۱۲۴ کشور مطالعه شده، سطح آمادگی اقتصاد آنها نسبت به آینده به ترتیب زیر هستند:
● سنگاپور، دانمارک، سوییس، آمریکا، سوئد، فنلاند، نروژ، هلند، انگلستان و استرالیا
📌اولین کشور خاورمیانهای، امارات با رتبه ۲۷ درج شده است. رتبههای قابل توجه دیگر به ترتیب: کرهجنوبی (۱۳)، آلمان (۱۶)، فرانسه (۲۱)، اسراییل (۲۴)، قطر (۳۴)، چین (۳۸)، عربستان سعودی (۴۲)، روسیه (۴۸)، ترکیه(۵۳)، کویت (۵۸)، ویتنام (۶۱)، عمان (۶۳). رتبه ایران ۸۷ است که در کنار بولیوی (۸۶) و پاراگوئه (۸۵) قرار گرفته است. بررسی رتبههای ایران نشان میدهد که در مجموع، رتبهبندی کل کشور زیر ۵۰ درصد است.
➕ در بخشهای حمل و نقل، صنایع مبتنی بر فناوریهای جدید، آموزش مهارتهای نوین، هزینههای تحقیق و توسعه و جذب متخصص، اقدامات فراوانی باید صورت پذیرد. عموم کشورهایی که ۵۰ رتبه اول را کسب کردهاند، اولویت حکمرانی در رشد و توسعه اقتصادی، همسویی سیاست خارجی با توسعه ملی، بهکارگیری گستردۀ قشر متخصص، شفافیت در حکمرانی و اتصالات وسیع جهانی بهویژه در تولید کالاها و یادگیریهای دیجیتال، مشترکات آنها محسوب میشوند.
📝 دکتر محمود سریعالقلم