بهروز صدیقی

آیریلیق نغمه سی Ayrılıq Nəğməsi @tonqal

Aydın Sani @tonqal

شعر:رویا شاه حسین زاده چئویرن :بهروز صدیق هر گئجه گئتمه یی دوشونورم آمما هر صوبح کؤینه ییمی خیال ایله باغلادیغیم چاماداندان چیخاردیرام هر گئجه گئتمه یی دوشونورم آمما هر صوبح هؤرورم ساچلاریمی ایش باشینا گئده رک گئتمه مه یه داوام وئریرم نئچه قادین منه تای ایشکافلارین دیبینده کی لیوانلارین آراسیندان کؤچمک ایچون بیر قاپی آختاریرلار؟ نئچه سی منیم کیمی ملفه نی اؤیله آچیب صافلاییر سانکی گئتمک ایچون بو دونیانین یوللارینی. ایندی یه ده ک اؤز ائوینده آپارتمانینین سون قاتیندان قاچماق ایچون بیر تونل قازیبسانمی؟ اوتو ووراندا قاچماغینی پیلانلاییبسانمی هئچ؟ آدام نئجه قیفیلسیز بیر قاپینین آرخاسیندا بو قده ر دوستاق اولا بیلرمی؟ . هر شب به رفتن فکر می کنم اما هر صبح پیراهنم را از چمدانی که در خیال بسته بودم بیرون می کشم هر شب به رفتن فکر می کنم اما هر صبح موهایم را می بافم سر کار می روم و به نرفتن ادامه می دهم چند زن مثل من مدام لای لیوانهای ته گنجه در پی دری به سمت کوچیدنند چند تن مثل من ملافه ها را جوری صاف می کنند که انگار جاده های جهان را برای رفتن تو تابه حال از خانه ات در طبقه آخر یک آپارتمان تونلی برای فرار کنده ای تو تا به حال وقت اتو کشیدن نقشه فرارت را هم کشیده ای ؟ آدم چطور می تواند پشت دری که قفل نیست اینقدر زندانی مانده باشد ؟ #رویا_شاه_حسین_زاده @tonqal

✅✅✅ادبی خبر اریدی قارکیمی یاندی کوز اولدو یانیق کرمی نی چالما آماندیر ناغیلا چئوریلدی آجی سوز اولدو یانیق کرمی نی چالما آماندیر... سئویملی قلمداشیمیز« جانای» خانیمدان# اصلی و کرم آلمادان اودا #عنوانیندا کیتاب بوگونلر ایشیق اوزو گورمه ده دیر ادبیات سئونلر اوخوجو سو بول اولسون دئییه جاناخانیما یاردیجیلیق اوغورلاری قلم نائلیتی آرزو ائدیر. https://t.me/Adabiyyatsevanlar

...شاعیر اوچون بلکه ده عاییب ساییلاجاق قده ر اوزون سورن بو عؤمرومده من همیشه بیر شئیین شاهیدی اولموشام کی بیزده یاخشی شاعیر یاخشی اوخوجودان داها چوخدور.یقین بونون بیر سببی ده پوئزیانی دریندن دویوب آنلاماغی باجاران بیر چوخ اوخوجولارین اؤزلرینین ده گئج -تئز شعر یازماق هوه سینه دوشوب یاخشی اوخوجودان اورتاباب شاعیره چئوریلمه سی دیر.خلاصه بیزده دانیشان چوخ،ائشیدن آزدیر.اونا گوره ده،«آغیز دئیه نی قولاق ائشیتمیر». رامیز روشنین سایین نادر الهی نین «بوقفس ده اوچدو بلکه»کیتابینا یازدیغی اؤن سؤزدن بیر پارچا @tonqal

‌‌اشک‌هایِ تختِ بی خواب #حامد_رحمتی مکاتبِ ادبی و جریان هایِ فکری عموما بر اساس وضعیت فکری و اجتماعی به شکل رسیده اند. حال «سید مهدی موسوی» خود را صدایِ اپوزیسیون این سرزمین می داند و‌ صدای کلماتش را به خوانندگان آوانگارد می فروشد تا سری میانِ سرها در بیاورد. در سال هایی که «حسین منزوی» را شناختم نوجوان بودم.منزوی اصول و دستاوردهای کلاسیکِ را با وسواس حفظ کرد.آنگاه با سیاق تازه ای گام های بلندی برداشت و با نیم نگاهی به انقلابِ نیما میراثِ زبان فارسی را به میزانِ بضاعتش آراست. موسوی(در این کلیپ به تمام صداها پرداخته از صدای همآغوشی در اتاقِ هتل تا صدای تجاوز به تهران). ژیژیک در یکی از مصاحبه هایش اعلام کرد؛آرزو داشت با هگل هم عصر بود تا از گنجینه حضورش بهره می بُرد و می آموخت.حسرت و دریغِ ژیژک برای من عجیب نیست. زیرا بزرگترین شاگردِ هگل مارکس بود. اکنون از غزلسرایِ پست مدرن بخواهیم در موردِ منطقِ هگل نیم ساعتی صحبت کند،قطعا درخواهد‌ ماند.از این روکلماتِ موسوی تاریخ مصرف دارند و قابل ارجاع نبوده و نیستند. «لودویگ ویتگنشتاین» معتقد بود:جهان ما را کلمات می سازند.با این وصف اگر در جهانِ غزلسرایِ معترض گام برداریم..نه تنها کور سویِ امیدی نمی یابیم بی تردید آنچه گوش را خواهد خراشید،صدایِ آمیزش خواهد بود. موسوی در صدد است خود را فردی کمال گرا و معترض نشان دهد.شاعری که از سرزمینش گریخت تا جان در ببَرد.اما غزل او عقیم و محدود است و جهان بینیِ موسوی به غایت در وصفِ لذت و کام جویی از تن و زنانگی ست. باید مرز اروتیسم و پورن نویسی را از یکدیگر را جدا کرد.نوشتار موسوی ولنگار است و از خصیصه های اروتیسمی بی رحمانه فاصله می گیرد. به باور نگارنده موسوی در تمام این سال ها با هیاهو نوع مبتذلی از غزل را آنسان که خوانندگان نوجوان می خواهد می نویسد تا اندک شهرتی به دست آورد. اما شاعر بودن با سلبریتی بودن بسیار متفاوت نیست!؟ شاعر گلوی مردم سرزمین خویش است فریاد برمیآورد چونان که در تاریخ ادبیات جهان دیده ایم و خوانده ایم. «ویکتور خارا» با پرواز گلوله ها از گستره زمین بال کشید اداراکِ نوشتاری خارا و اعتراض در برابر ستمکار زمانه‌اش «آگوستو پینوشه»مخاطبان ادبیات را به این کهنه باور رساندکه هنرِ راستین با خون مینگارد تاریخ را. خارا با صدا و ملودی های درخشانش نمادِ اعتراض شد. اما خواننده ای چون «شاهین نجفی» در کنسرتش نوعی بی بند و باری را در برابرِ دیدگان ما به نمایش گذاشت.بند تنبان کشید و عورتش را نمایان ساخت. حال صدایِ به اصطلاح اپوزیسون ایران تمام افتخارش آن است که شاهینی بی بال غزلواره هایش را خوانده است. «لوسین گلدمن» در کتابِ «نقد تکوینی» به صراحت اعلام می کند.«از آثار هنری که در جهان سوم تولید می شود باید هراسید». آری باید هراسید از کام جویانِ تن،باید هراسید از صدایِ آمیزشی که نسل هایِ بی مغز را آبستن خواهد شد.باید هراسید از نسلی که میراثِ نسلِ خود را نمی شناسد و ابدیت را در ابتذال می جوید. آری«احمد شاملو»« فروغ فرخ زاد» نیز عصیان کردند.علیه تمام ارزش هایی که زنگار گرفته بودند..شاملو خشمِ کلماتش را بر سندان کوفت و خنجری ساخت تا شب را از پای در آورد.فروغ دخترِآسیمه سر و معصومِ شعر معاصر هراس داشت چون مادرانش در آشپزخانه و بستر بپوسد و دست های سیمانی اش را از اتحادِ دروغین زنجیر آزاد کرد و از نو زائید زن را. آیا فرزندانِ انقلاب نیما ققنوسانی بود که باید شکل پروازشان را در تاریخ رصد کرد!؟ آیا آلترناتیو دیگری را نمی توان جایگزین این نسل بهت زده دانست!؟ آیا نهایتِ التذاذ خوانش و مقدارِ یک متن با حرکت لمبرها به اعتراض و‌قیژ قیژِ تخت خوابی در هتل منجر خواهد شد.آیا تخت خواب و صدایِ شهوت ادبیات ما را در آینده ای دور سرانجام نجات خواهد داد!؟ @rahmati_hamed

@tonqal چئویرن:اسماعیل جمیلی

گؤروش بیر گون قوووشاریق بیر- بیریمیزه بلکه ده چیچک له نر اومسوق قالان آرزی لار. او ایلک گؤروش یئریمیزده مزاریمیز قازیلار... بیزله گئدر تورپاغا باشیمیزدا بیر آز قار، آلنیمیزدا قیریشلار. گله ریک آغ پالتارلا همن گؤروش یئرینه. اللریمیز سویوق تورپاغی یاریب ساریلار بیر- بیرینه. ائله همن او یئرده اکیله ریک تورپاغا باشیمیزین اوستونده یالنیز ایکی داش گؤیه ره ر. گونلر اؤتر آیلار اؤتر قبریمیزی اوت باسار. سئوگی قوخولو اوتلار بیر- بیرینه سارماشار. بیزدن سونرا او گؤروش یئریمیزدن کیم سوووشار، کیم کئچر؟! کیمین سه گؤزلری دولار قبریمیزه نم کئچر... مقصود تقی زاده هریس (نیسگیل) 1392 - هریس @tonqal