دانستنی
شعار ما : «دنیا پر از دانستن است و ما هیچ نمی دانیم»
БільшеКраїна не вказанаМова не вказанаКатегорія не вказана
351
Підписники
Немає даних24 години
Немає даних7 днів
Немає даних30 днів
- Підписники
- Перегляди допису
- ER - коефіцієнт залучення
Триває завантаження даних...
Приріст підписників
Триває завантаження даних...
لیریک و ترجمه موزیک معروف اسپانیایی😃👇👆
Amor mio
عشق من
Amor mio por favor
عشق من خواهش می کنم
Tu no te vas
از من دور نشو
Yo cuentare a las horas
من ساعت ها را میشمارم
Que la ya veo
تا وقتی که او را ببینم
Amor mio
عشق من
Amor mio por favor
عشق من خواهش می کنم
Tu no te vas
از من دور نشو
Yo cuentare a las horas
من ساعت ها را میشمارم
Que la ya veo
تا وقتی که او را ببینم
Vuelve
برگرد
No volvere no volvere no volvere
من بر نمیگردم من بر نمی گردم
No quiere recordar no quiere recorder
نمیخواهم به یاد بیاورم نمیخواهم به یاد یاورم
Vuelve
برگرد
No volvere no volvere no volvere
من بر نمیگردم من بر نمی گردم
No quiere recordar no quiere recorder
نمیخواهم به یاد بیاورم نمیخواهم به یاد یاورم
/ diamond
✔27- آیا این شکل یک پنج ضلعی / شش ضلعی / هفت ضلعی یا هشت ضلعی است؟
✖Is this shape a pentagon, hexagon, heptagon or octagon
✔28- مکعب / استوانه / هرم / مخروط / کره را در تصویر پیدا کنید.
➗Find cube / cylinder / pyramid / cone / sphere in the picture
کاربرد make در جملات مختلف زبان انگلیسی
Make it real
واقعی جلوه بده
Make your choice
انتخاب کن
Make yourself at home
خونه ی خودتونه
Do I make myself clear?
گرفتی چی گفتم؟
I know you can make it
میدونم از پسش بر میای
Don't make fun of people اجرا
مردمو مسخره نکن
You will make a good wife اجرا
زن خوبی میشی
Could I make a reservation? اجرا
میتونم رزرو کنم؟
Did you make it by yourself? اجرا
خودت تنهایی انجامش دادی؟
Make yourselves comfortable اجرا
راحت باشین
Two wrongs don't make a right
اشتباه را با اشتباه جبران نکن
We must make up for lost time
باید جبران مافات کنیم
He seems to make nothing of it
به نظر میرسه هیچی ازش در نمیاره
I can't make out what she said
اصلا نمیفهمم چی میگه
Sulfur is used to make matches
از سولفار برای ساخت کبریت استفاده می کردند
This message doesn't make sense
این پیام اصلا با عقل جور در نمیاد
You should make good use of your time
باید از وقتت خوب استفاده کنی
I checked to make sure that he was still alive
چک کردم اونو تا مطمئن بشم که آیا هنوز زنده است
I don't know what to say to make you feel better
نمیدونم چی بگم تا تو حالت بهتر بشه
It was so noisy there that I couldn't make myself heard
انقدر اونجا سر و صدا بود که اصلا نتونستم بشنوم
If you want to make your dreams come true, keep on trying
اگر دوست داری آرزوهات رنگ واقعیت به خودشون بگیرن، باید تلاش کنی
I spoke to him in English, but I couldn't make myself understood
باهاش انگلیسی حرف زدم اما اصلا متوجه نشدم چی میگفت
👈جملات و اصطلاحات انگلیسی در مورد روابط خانوادگی و فامیلی
👉Family and Relatives
* I have a small family.
* من خانواده کوچکی دارم.
* I come from a large family.
* من خانواده پر جمعیتی دارم.
* Look at our family pictures. These are my parents.
* به عکس های خانوادگی مان نگاه کن. اینها پدر و مادرم هستند.
* And this is me. I am an only child.
* و این منم. من تنها فرزند خانواده هستم.
* Here's a picture of my grandparents. This is my grandfather and this is my grandmother.
* اینهم عکس پدر و مادر بزرگم است. این پدر بزرگم است و اینهم مادر بزرگم است.
* Grandma is alive, but Grandpa is dead.
* مادر بزرگ زنده است ولی پدر بزرگ مرده.
* Are they alive?
* زنده اند؟
* These are my great- grandparents. My great- grandfather was an army officer.
* و اینها هم اجدادم هستند. جد پدریم افسر ارتش بوده است.
* How about you? Do you come from a large family?
* تو چطور ؟ خانواده ات پر جمعیت است؟
* Yes, I do. I have three brothers and two sisters.
* بله. من سه برادر و دو خواهر دارم.
* This is my eldest brother and this is my eldest sister.
* این برادر بزرگم ( مسن ترین ) و اینهم خواهر بزرگم (مسن ترین) است.
* This is my elder brother. He is four years older than me.
* این برادر بزرگترم است. چهار سال از من بزرگتر است.
* This is a picture of my grandparents with their grandchildren.
* این عکس پدر و مادر بزرگم با نوه هایشان است.
* Johnny is their grandson and Jean is their granddaughter.
* جانی نوه(پسر) و جین نوه(دختر) آنهاست.
* This is my uncle.
* این عمو/ دایی/ شوهر خاله/ شوهر عمه من است.
* This is my aunt.
* این خاله/ عمه/ زن عمو/ زن دایی من است.
* cousin * به معنای دختر عمو یا پسر عمو، دختر دایی یا پسر دایی، دختر خاله یا پسر خاله و دختر عمه یا پسرعمه می باشد.
✅ ریاضیات در زبان انگلیسی✅
✖➕➖➗Mathematics➗➖➕✖
✔1- یک سوم مردم اینجا مشکل دارند.
➕One third of the people here have problems
✔2- نتیجه سیصد و هفتا و پنج هزارم بود.
➖The result was 0.375 (zero point three, seven, five)
✔3- چهار و هفت دهم.
✖It’s 4 point 7.
✔4- اتاق ما پنج متر در 4 متر است.
➗Our room is five meters by four meters
✔5- شش به اضافه دو می شود هشت.
➕Six plus two equals eight / six and two is eight.
✔6- هفت منهای چهار می شود سه.
➖Seven minus four equals three
✔7- اگر از هفت چهار تا کم کنیم می شود سه.
✖Seven taken away four leaves three
✔8- سه چهار تا می شود دوازده تا.
➗Three fours are twelve
➗Three times four is twelve
➗Three multiplied by four is twelve
✔9- نه تقسیم بر سه می شود سه.
➕Three into nine goes three
➕Nine divided by three is three
✔10- من حساب، جبر، هندسه، مثلثات و آمار را دوست ندارم.
➖I don’t like arithmetic, algebra, geometry, trigonometry and statics.
✔11- بیا این مسأله/ معادله را حل کنیم.
✖Let’s solve this problem/ equation
✔12- ابتدا یک خط / زاویه / شکل / دایره / محور / نمودار رسم کن.
➗First draw a line / angle / shape / circle / axis / graph
✔13- این عدد را به حروف بنویس.
➕Write the number in words
✔14- از کسر اعشاری و اینجور چیزها متنفرم.
➖I hate decimal fraction and such things
✔15- می تونی این جمع را ذهنی حساب کنی یا نیاز به ماشین حساب داری؟
✖Can you do this sum in your head or do you need a calculator
✔16- عدد را باید دو برابر یا سه برابر کنیم؟
➗Should I double the number or triple it?
✔17- 100 مجذور 10 است و 7 جذر 49 است.
➕100 is the square of ten and the square root of 49 is 7
✔18- میانگین اعداد دو، سه و چهار چند است؟
➖What’s the average of two, three and four?
✔19- نسبت مردان به زبان در این شرکت سه به یک است.
✖The ratio of men to women is the company is three to one
✔20- خط AB با خط BC زاویه 45 درجه دارد.
➗Line AB is at an angle of 45 to line BC
✔21- لطفا یک زاویه قائمه، زاویه تند و زاویه باز رسم کن.
➕Please draw a right angle, acute angle and obtuse angle
✔22- به یک نقاله / گونیا / پرگار نیاز دارم.
➖I need a protractor / setsquare / pair of compasses
✔23- محیط و مساحت این دایره چند است؟
✖What’s the circumference and area of this circle
✔24- لطفا شعاع و قطر این دایره را رسم کنید.
➗Please draw the radius and diameter of this circle
✔25- ابعاد این مربع / مستطیل / مثلث چقدر است؟
➕What are the dimensions of this square / rectangle / triangle
✔26- حال یک ذوزنقه / متوازی الاضلاع / لوزی رسم کن.
➖Now draw a trapezoid / parallelogram
جملات رایج انگلیسی در مورد سینما
Cinema
در این پست اصلاحات و جملات کاربردی انگلیسی در مورد دیدن فیلم و سنما رفتن ارائه شده است.
1- امشب بریم سینما، باشه؟
Let’s go to the pictures tonight, shall we?
2- نمیدانستم عاشق سینمایی!
I did not know you are a movie freak/buff!
3- تو زیاد سینما میری، نه؟
You are a movie-goer, aren’t you?
4- چه جور فیلم هایی دوست داری؟
What kinds of movies do you like?
5- شنیدم سینما ایران فیلم خوبی رو پرده داره.
I hear there is a good movie an at Iran Cinema?
6- این سینما چه فیلمی گذاشته؟
The box office is open from 9 A.M.
7- گیشه فروش بلیط از ساعت 9 صبح باز است.
This film was a box-office success.
8- تا حالا تو فیلم بازی کردی؟
Have you ever played in film?
9- کی نقش جیمز باند را بازی می کنه؟
Who is playing the role of James Bond?
10- صحنه های بزن بزن(جنگی) را دوست داری؟
Do you like the fight scenes?
11- مطمئنم فیلم پایان خوشی داره.
I am sure the film will have a happy ending.
12- ای کاش این فیلم زیر نویس انگلیسی داشت.
I wish this film had English subtitles!
13- دوبله شده این فیلم را دیدی؟
Have you seen the dubbed version?
14- بیشتر فیلم های کاراته ای بد دوبله می شوند.
Most martial arts movies are poorly dubbed.
15- تا اسامی بازیگران فیلم شروع شد، همه از سینما بیرون رفتند.
Everyone left as soon as the credits came up?
15- واقعا می خواهی در سینما کار کنی؟
Do you really want to work in the movies.
16- فیلمبرداری شش ماه طول کشید.
Filming lasted six months.
17- این فیلم در سال 1991 برنده جایزه اُسکار شد.
This film won the Oscar in 1991.
18- فیلمانه فوق العاده است.
The script is great.
19- در جشنواره فیلم امسال شرکت می کنی؟
Will you attend this year’s film festival?
20- من با سانسور موافق نیستم.
I don’t really approve of censorship.
21- فیلم های آمریکایی پر از خشونت است.
There is too much violence in American movies.
22-برای صحنه های شلوغ از صدها سیاهی لشکر استفاده کردند.
They used hundreds of extras for the crowd scenes.
23- کار انتخاب هنر پیشگان هنوز تموم نشده است.
They haven’t finished casting yet.
24- در آن فیلم بازی فوق العاده ای از خود نشان داد.
She gave a brilliant performance in that film.
25- سینما ایران فیلم «بر باد رفته» نشان می دهد.
The Iran Cinema is showing” Gone whit the wind”
26- تا چراغ ها خاموش شد، تماشاچیان فریاد کشیدند.
The audience shouted as the lights went off.
ورودی:admission
فیلم های رزمی و کاراته ای:martial arts movies
تماشاگران: audience
تولید کننده:producer
فیلم بردار:cameraman/camerawoman
فیلم مبتذل:porn movie
عاشق سینما:cinema goer
فیلمانه: script/ screenplay
فیلمانه نویس:scriptwriter
دوربین فیلمبرداری: cine camera
فیلم صامت: silent film
کارگردان: director
جلوه های ویژه: special effects
فیلم مستند:documentary
بدلکار:stuntman/stuntwomen
سیاهی لشکر:extras
فیلم پر هیجان یا پلیسی:thriller
جشنواره فیلم:film festival
باجه فروش بلیط:ticket office/ box office
فیلم برداری کردن:film
کنترل چی راهنمای سینما:usher
فیلمساز:film maker
فیلم های کابویی:western
فیلم خانوادگی:home movie
فیلم ترسناک: horror movie
فیلم موزیکال:musical
—-------------------------------------------
زمانهای مربوط به آینده
در زبان انگليسی برای بيان زمان آينده از افعال و حالتهای مختلفی استفاده میشود که آنها را به ترتيب اهميت در زير میبينيد:
1. will + verb
2. be + going to + verb
3. Present Progressive (حال استمراری)
4. will + be + verb-ing و فرمهاي ديگر
—------------------------------------------------------------------------------
1- will + verb
از فعل کمکی will برای نشان دادن آينده در جهتهای زير استفاده میشود:
الف- پيشبينی: برای توصيف چيزی که میدانيم، يا انتظار داريم که اتفاق بيفتد:
It will be rainy tomorrow.
(فردا هوا بارانی خواهد بود)
You will be sick if you eat all those sweets.
(اگر همه آن شيرينیها را بخوری مريض میشوی)
ب- بيان تصميمی كه درست در همان لحظه گرفته شده است:
I will answer the phone.
(من تلفن را جواب میدهم)
I'll see you tomorrow. bye!
(فردا میبينمت.خداحافظ)
2- be + going to + verb
الف- از اين ساختار برای بيان برنامهها و تصميماتی که از قبل گرفته شدهاند، استفاده میشود:
We're going to paint this room blue.
(ما میخواهيم اين اتاق را آبی بزنيم)
I'm going to be a doctor.
(میخواهم يک دکتر بشوم)
ب- همچنين از اين ساختار میتوان برای بيان يک پيشگويی، مخصوصاً وقتی که براساس مدرکی در زمان حال باشد، استفاده نمود.
She's going to have a baby. (Because she's pregnant)
(او قرار است كه يك بچه بدنيا بياورد)
It's going to rain. (It's cloudy)
(میخواهد باران ببارد)
بعضی اوقات تفاوتی بين will و be going to برای يك پيشبينی وجود ندارد.
توجه
برای بيان تصميمی که از قبل گرفته شده است از ساختار be going to و بيان تصميمی که درست در همان لحظه گرفته شده است از will استفاده میکنيم.
—------------------------------------------------------------------------------
3- حال استمراری (Present Progressive)
از حال استمراری برای بيان يک برنامه يا يک قرار بين افراد در آينده استفاده میشود و معمولاً به آينده نزديک اشاره دارد:
I'm meeting my friend this evening.
(امروز بعدازظهر دوستم را ملاقات میکنم)
They are driving to Scotland at the weekend.
(آنها آخر هفته به اسکاتلند میروند)
گاهی اوقات تفاوتی نمیکند که برای بيان يک برنامه يا قرار از حال استمراری و يا از ساختار be going to استفاده شود، به عنوان مثال:
We're going to see a play tonight.
or: We're seeing a play tonight.
4- راههای ديگر بيان آينده
راههای ديگری نيز برای صحبت درباره آينده وجود دارد، به عنوان مثال:
a) Will + be + verb-ing
Next week I'll be talking about how to use a microscope.
(هفته آينده درباره نحوه استفاده از ميکروسکوپ صحبت خواهم کرد)
b) Be + to + verb
Iranian president is to visit Russia.
(رئيس جمهور ايران از روسيه بازديد میکند)
c) Be + about + to + verb
The mayor is about to announce the result of election.
(شهردار به زودی نتايج انتخابات را اعلام خواهد کرد)
I'm at your service من در خدمتم
It is very kind of you نظر لطفته
He or she has a big mouth او دهن لق است
Go dutch بیا دونگی حساب کنیم
To white wash ماست مالی کردن
You are all wet سخت در اشتباهی
Back off کوتاه بیا
My heart is heavy دلم گرفته
goody goody سوسول و تیتیش
time is money وقت طلاست
east or west home is best هیچ جا مثل خونه خود آدم نمیشه
No sweat man بیخیال بابا
I have your back هواتو دارم
I'm sick of you حالم ازت بهت میخوره
All thumbs دست و پا چلفتی
Bless you عافیت باشه
This is the limit شورش در اومده
She doesn't lift finger دست به سیاه و سفید نمیزنه
Stop nagging نق نزن
Don't get my monkey up روی سگ منو بالا نیار
Jelly fish آدم بی اراده
Mushroom آدم تازه به دوران رسیده
You are fishy مشکوک میزنی
I'm full of beans today امروز خیلی شارژم
You rock تو فوق العاده ای
Up to me به خودم مربوطه
Way to go دمت گرم
easy come easy go بادآورده را باد میبرد
It made my mouth water دهنمو آب انداختی
Pull someone's leg کسی را دست انداختن , اذیت کردن
I was embarrassed to death............. از خجالت مردم
What brings you here..........؟.. از این طرفا
Watch for man....... مواظب مردا باش
Do you have any dirty secret...........؟ گناه ناجوري کردي
Watch out...... بپا
Shut the hell up........ خفه شو..دهنتو ببند
Sit the hell down........ بتمرگ
It was like this........ اینجوري شد...اینطوري شروع شد
He is not my type.......... ما به هم نمیاي
Swear on god........... قسم به خدا
Shaking........ قر دادن- رقصیدن
I will make your life a living hell......... زندگیتو جهنم میکنم
You will spoil the effect........ از دهن میفته...مثلا شامت از دهن میفته
It is going to beg.......... باد کرده
To be supposed to....... قرار بود
Skip the class...... دودر کردن کلاس
Gate crasher........ مهمان ناخوانده
Make mock
Don’t teas me......... اذیت نکن
اصطلاحات رایج در درک فیلم های زبان انگلیسی
❤️❤️Mood - حالت، حوصله ، خلق
❤️1) He makes you laugh your head off.
از خنده روده برت می کند.
❤️1-1) He is hilarious
او فوق العاده شوخ است.
❤️2) This is an opportunity of a life-time.
این موقعیت بسیار عالیه (در هر مورد خاصی که هست).
❤️3) I want you to be realistic about it.
از شما می خواهم (ازت می خوام) واقع بینانه نسبت به این مسئله برخورد کنی.
❤️4) I’m not in the mood for talking; get rid of them.
حوصله صحبت کردن ندارم؛ ردشون کن برن (دست به سرشون کن).
❤️5) I’m in a lousy mood.
سرحال نیستم (حوصله ندارم).
❤️6) I’m not in the mood for playing.
حوصله بازی کردن را ندارم.
❤️7) He is a moody person.
او آدم دم دمی مزاجی است.
❤️8-A) Thank you very much indeed (Thank a lot).
جدا (خیلی) متشکرم
❤️8-B) That’s quite all right (No problem).
خواهش می کنم (کاری نکردم
❤️9) I think you can make it if you hurry up.
فکر می کنم اگر بجنبی می توانی (سر وقت) برسی.
❤️10) The bastards have us cornered.
نامردها (پدر سوخته ها) مارو توی منگنه گذاشتند.
مطالب مختلف انگلیسی 4
برخی از اصطلاحات مهم زبان انگلیسی
it'll spoil my appetite اشتهامو کور کرده
my GOD damn him خدا رحمت کند
my GOD bless him خدا رحمتش کند
my GOD for give him خدا ببخشدش
my GOD kill him خدا بکوشدت
im done تا خر خره خوردم
i will get it من جواب میدم
poor you اخی
panking calll مزاحم تلفنی
you have a screw loose یک تختش کمه
no pain no gain نامبرده رنج گنج میسر نمیشود
tit for tat این به اون در
easy come easy go باد اورد رو باد میبره
its raining cats and dog مثل چی داره بارون میاد
play of the job ماست مالی کردن
apple polishing پاچه خواری
dont beat around the bushes برو سر اصل مطلب
im unity there is stregh یک دست صدا نداره
shake your leg عجله کن
goody to shoes پاچه خوار
ingratiaterپاچه خوار
take it easy ریلکس باش
he's over the hillکسی که دلش جوان است
haste make wasteعجله کار شیطونه
dount caunt your chikend before the hatch جوجه را اخر پاییز می شمارند
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
تفاوت hope و wish
از hope وقتی استفاده میکنیم که انجام عمل یا کاری غیر ممکن نیست یا در گذشته انجام شده و یا در اینده انجام میشود مثال:
we hope that they will come.
امیدواریم انها بیایند (مطمئن نیستیم که میان یا نه)
از wish زمانی استفاده میکنیم که انجام عمل یا کاری غیرممکن است و انجام نمیشود مثال:
we wish that they could come
ای کاش می امدند (ولی نمیان)