cookie

Ми використовуємо файли cookie для покращення вашого досвіду перегляду. Натиснувши «Прийняти все», ви погоджуєтеся на використання файлів cookie.

avatar

حکایت و داستان های آموزنده

تبلیغات 👇 @story_ads کانال مکث 👇 @maax1 اینستاگرام: https://www.instagram.com/info.story/

Більше
Рекламні дописи
34 492
Підписники
-124 години
-207 днів
-5130 днів

Триває завантаження даних...

Приріст підписників

Триває завантаження даних...

🔴 تحلیل دلار طلا و بازار مالی دنیا رو بصورت دقیقه ای میتونید با این کانال در بیاری. همه جا پولیه اینجا نمیخاد پول بدی واسه عضویت 👇🏼👇🏼 @Pishbini
Показати все...
🌸شب ها آرامشی دارند 💫از جنس خـدا 🌸پروردگارت همواره 💫بـا تـو همراه است 🌸امشب 💫از همان شب‌هایی‌ست 🌸که برایت یک شب بخیر 💫خــدایی آرزو کـردم 🌸شبتـون پر از عطر خدا 🍃 @infostorie 🍃
Показати все...
🚩#تب لینک قسمت اول https://t.me/c/1007951218/175890 #قسمت_پانصدوپنجاهوچهار پساز دوبار تماس با موبایلشو عدم پاسخگویی به حسام زنگ زدم. هردو خانه بودند به همین خاطر مسیر خانه را برای تاکسی گفتم.راه برایم چنان طولانی شد که حس می کردم کشآمده. در خانه را خود حسام با صورتی خندان باز کرد. با دیدنشدر آن سر و وضع لحظه ای همه چیز فراموشم شد.سر و پایشخیس بود.صدای هیجان زده ی هستی هم هر چند لحظه یکبار به گوش می رسید. _شوهر و دخترت خیلی نامروتنا..رحم ندارن به مو لا. کنار کشید تا وارد شوم. هستی در آغوش سید عماد شلنگ آب را به کمک او گرفته بود و آماده باش با چشمانی که دو دو میزدند انتظار حسام را می کشید. چهره ی درب و داغان نادر به هیچ وجه اجازه نمی داد به حال و هوای بینشان بخندم و حتی زمانی که هستی با فریاد صدا زد که "ماما بیا اینور الان خیس میشیا" نتوانستم هیچ عکسالعملی نشان دهم. حسام و سید عماد خیلی زود متوجه حالت برافروخته صورتم که تلاش می کردم پنهانشکنم شدند. سیدعماد هستی را پایین گذاشت و به طرفم آمد. _چیزی شده؟ _میشه بریم بالا؟ باید صحبت کنیم. دقایقی بعد درحالیکه وسط هال خانه ام ایستاده بودیم بی مقدمه چینی لب تکان دادم که.. _امروز نادرو دیدم. میان ابروهایش به سرعت گره ای نشست و زیر لب چیزی زمزمه کرد که نفهمیدم. سپسفاصله امان را به میلی متر رساند و با فکی منقبضو چشمانی که در آن ها آشوب به پا شده بود بی حرف سرتاپایم را وارسی کرد. _هشدار داده بودم دیگه دوروبرت پیداش نشه. نجوایش بی اندازه آرام بود و خیلی سخت به گوشم رسید.درست مثل کسی که با خودش حرف می زند و به اطراف بی توجه است. _کی هشدار دادین؟ همون موقع که زیر مشت و لگد گرفته بودینش؟ اخم هایشبیشتر شد. _مطمئنم ناراحتیت بخاطر اون بی همه چیز نیست. _آقا سید متوجهین چیزی به دادگاه بعدی نمونده؟ میدونید اگه ازتون شکایت کنه رد صلاحیت میشین و من هستی رو خیلی راحت از دست میدم؟ آشفته تر از قبل ادامه دادم: _اصلا از کجا معلوم تا حالا اینکارو نکرده باشه؟؟! _نگران نباش..هیچ اتفاقی نمیفته. خونسردی اش تمام وجودم را سرشار از بهت و ناباوری کرد. _من واقعا نمی تونم درک کنم تو همچین موقعیتی شما چطور می تونید انقدر آروم باشین!! انگشت شست و اشاره اشرا دو طرف دهانش کشید. _بهم اعتماد کن محیا..محضرضای خدا واسه یه بارم که شده بهم اعتماد کن. 💦🔥#هوس _الان با لباس عروس تو خونه منی. کتم و درآوردم و پرت کردم رو زمین و پاپیونم و از دور گردنم باز کردم.. -حتی اینم یادمه که شک داشتی تهدیدام و عملی کنم و میگفتی ممکنه پوشالی باشه هوم؟حین باز کردن بند ساعتم با خونسرد ترین لحنی که خوب میدونستم وحشتزده ترش می کنه ادامه دادم: -حالا دیگه وقتشه که نشونت بدم توحرفای من.. خبری از پوشال نیست .. بعد از سکوت و سکون چند دقیقه ایش بالاخره به خودش اومد،آب دهنشو قورت داد و عقب عقب رفت . . چند بار دهنش و بی هدف باز و بسته کرد و آخر سر گفت: وایستا! تو. .تو نمی دونی.. همون لحظه پاش گیر کرد به دامن لباسش و محکم از پشت خورد زمین. منم که انگار یه پلنگ بودم و منتظر گیر افتادن طعمه ام. . با قدم های بلند رفتم سمتش و بالاتنه لباسش و وحشیانه تو مشتم گرفتم .... https://t.me/+SQkQgrkwrrmmyT_M
Показати все...

این تصویر یک ولگرد و یا گدا نیست، بلکه تصویر غول ادبیات ومتفکر روسیه و جهان، "لئو تولستوی" است. او وارث ثروت هنگفت و املاک زیادی بود که همه را به بینوایان بخشید و از ۴۰سالگی تاآخر عمرش درویشانه زندگی کرد! او چه زیبا می‌گفت : با من از دین صحبت نکنید، بلکه بگذارید تا دین را در کردار و رفتار شما ببینم. او می‌گفت: دینداری‌‌تان را به خدا نشان دهید، نه این‌که به رخ یکدیگر بكشيد! بمن فقط انسانیت تان را با رفتارتون نشان دهید ،کافیست. 🍃 @infostorie 🍃
Показати все...
⚫️ ختم قل هو الله 🔹فقط یکبار این ختم رو بخون و به عشق خود برسید و حاجت بگیرید ⭕️فقط امشب وقت دارید که شروع کنید و بخوانید (ویژه خانوم ها) 👌خیلی حاجت میده👇👇👇 https://t.me/joinchat/AAAAAEFwynzKfPRaaI_jGA
Показати все...
🍃 @infostorie 🍃 من فهرستی از آنچه در مدرسه به ما یاد نمیدهند را تهیه کرده ام: آنها به ما یاد نمیدهند که چگونه کسی را دوست بداریم آنها به ما یاد نمیدهند که چگونه در شهرت به درستی زندگی کنیم آنها به ما یاد نمیدهند که چگونه در گمنامی، از زندگی لذت ببریم آنها به ما یاد نمیدهند که چگونه از کسی که دیگر دوستش نداریم جدا شویم آنها به ما یاد نمیدهند که به آنچه در ذهن دیگری میگذرد فکر کنیم آنها به ما یاد نمیدهند که به کسی که در حال مرگ است چه بگوییم آنها به ما هیچ چیزی را که ارزش یاد گرفتن داشته باشد یاد نمیدهند 👤نیل گیمن 📚مرد ماسه ای 🍃 @infostorie 🍃
Показати все...
❌حشرات و حیوانات موذی خطرناک📣 📣اختراعی شگفت انگیز📣 ✅با کمترین هزینه از شر هر نوع حشره و حیوان موذی (سوسک،ساس،موش و...)راحت شوید ⭕️ضمانت کارایی ⭕️بدون خطرات سمپاشی✨ ⭕️بدون هیچ گونه خطر برای انسان و حیوانات خانگی🌱🍀2¹⁵ برای مشاوره رایگان ودریافت هدیه ویژه🎁 برای سه نفر اول  وشرکت در قرعه کشی  عدد ۷ را به سامانه ۱۰۰۰۲۰۰۵۰۰۰ ارسال نمایید.
Показати все...
*فــرق بین مــادر ♡ پــدر* "مــــادر" به تو زندگی می دهد🍃 "پــــدر" به تو می آموزد 💐 چگونه این زندگی را احیا کنی *« به تلاش وادار می کند* "مــــادر" گریه می کند وقتی بیمار می شوی "پــــدر" بیمار می شود وقتی گریه می کنی *« در خفا »* "مــــادر" مطمئن می شود که گرسنه نیستی "پــــدر" به تو یاد می دهد که گرسنه نمانی *« درک نمی کنی »* "مــــادر "چشمه محبت است 🍃 و"پــــدر" چاه حکمت * 🍃 @infostorie 🍃
Показати все...
🔥 کنسرت آرمین زارعی 🔥 📍 تهران - ۱۹ و ۲۰ اردیبهشت ⏱️ فروش بلیت، فردا ساعت ۱۶ از سایت هنرتیکت لینک سایت : 👇 🌐 B2n.ir/Armin19-20
Показати все...