cookie

Ми використовуємо файли cookie для покращення вашого досвіду перегляду. Натиснувши «Прийняти все», ви погоджуєтеся на використання файлів cookie.

avatar

ایران فردا

نشریه «ایران فردا»، ماهنامه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است که اول هر ماه، در تهران و دیگر شهرها منتشر می شود. ارتباط با صفحه ی رسمی ماهنامه ایران فردا در تلگرام: @iranfardamag

Більше
Рекламні дописи
7 132
Підписники
+124 години
+167 днів
+1230 днів

Триває завантаження даних...

Приріст підписників

Триває завантаження даних...

🔴ما رسولانِ کدام عهد هستیم ؟ ▪️عاشورا ، روز قتلِِ زایشِ عهدها 🔷مسعود میری @iranfardamag 🔸این که زندگی ،مرگ و سرنوشت ، ما را در اضطرابی بزرگ رها کرده ، حرفی به غایت درست است. درست‌تر آن است که "ما به طرزی حادث در میان انبوه تارهای روابط علی نهاده شده‌ایم و به طرزی حادث در هر لحظه توسط آن‌ها تعیین می‌گردیم و در لحظه‌ی واپسین نیز توسط آن‌ها به دور افکنده می‌شویم"/1 🔹اما به نظر می‌رسد که شجاعتی در بودن ماست که این نوع دور افکنده شدن را در یک‌جاهایی نقض می‌کند. این نوع جسارت زندگی نه در مرگ بل در تغییر معادلات سرنوشت ، ساز و برگِ بودن از نوعی دیگر را معنا می‌بخشد. ما از دورترین جای "سرگذشت" بشر تا حالا که در مجاورت یک "خویشتنِ"مضطربِ خود روزگار می‌گذرانیم ، همان موجودی هستیم که در برابر طبیعت و تند باد حوادث تهی دستیم. ما "اینجا"در خویش و در دنیا چنان افکنده و رها شده‌ایم که ترس از زندگی کم‌تر از ترس از مرگ نیست. این انبوه آیین‌ها و مناسک که در باب زندگی داریم هر چند از آیین‌ها و مناسک مرگ کمتر است ، اما بیش از این آیین‌ها و مناسکِ مرگ با ما راه می‌رود. فرض کمبل در یک سخنرانی مکتوب شده آن است که غنای زندگی و مرگ در این آیین‌ها خود را نهان کرده و با آینده سخن می‌گوید./2 🔸جوان‌ترها از من بار‌ها پرسیده‌اند که این‌همه فربهی‌ی آیین‌ها و مناسک در چیست؟ پاسخ ، همان سخن خردمندانه‌ی جوزف کمبل است که ، انسان نه در موجودیت ریشه‌ی تک‌یاخته‌اش چیزی آفریده ، بلکه هر چه پیچیده‌تر شده بیشتر آفریده . این آفریده‌ها را نمی‌توانستیم به حافظه بسپاریم ، و اگر جهانی بدین پیرسالی(در قیاس با این بدن اکنون ما و نه در برابر پیرتن گیتی) با انبوه نام‌هایی که نهاده‌ایم و کلماتی که ساخته‌ایم ، در زبان و ذهن کوچک ما اندوخته شده‌است ، به لطف و میمنت همین آیین‌ها و مناسک است. 🔹به زندگی و مرگ برگردیم که از جان همدیگر ارتزاق می‌کنند و دنیای هر کدام در اقلیم آن دیگری شکل می‌گیرد. مناسک مرگ بی‌گمان زاده و پرورده‌ی مناسبات زندگی است و بذر مناسک زندگی بی‌تردید در زمینِ اتفاقِ مکرر و مشاهده شونده‌ی مرگ می‌روید. 🔸آدمی وجود دارد . "موجود"ی است که وجودی دارد و در "وجود" خود همچون احوالات ساده‌ی آن تک‌یاخته تا ارگانیزم‌های پیچیده ، آزموده و آموخته شده است. ما در زندگی‌ای بدین پیچیدگی رها شده‌ایم و حاصل آن هر چه باشد ، این وجود مضطر ، در بیابانِ جهان ، بی‌خیمه و بی‌پناه مانده‌است. 🔹وقتی به مراسم عزای حسین می‌رسم ، ناخودآگاه همان که کمبل می‌گفت ، این نهاد پیچیده کلافش را در وجود موجودیت من باز می‌کند و رشته‌های کوچک و نازکی از آن در انگشتان نحیف روانم لمس می‌شود. در میان این‌همه فربهی‌ی آیین‌ها ، موی سیاه سیاهوش (سیاوسپ؟)تمام صحنه‌ی جلوی چشمم را پُر می‌کند. با یک سلسله شباهت‌های حیرت انگیز! 🔸ما قرون متمادی در خود غلطیده‌ایم تا به حال برسیم. حقیقتاً بشر چونان طبیعت ، از چشمه‌های خُردِ کوهستان‌ها چکان چکان افتاده ، بر دامن سیاه سنگ‌ها لغزیده ، در آسیاب و چرخُشتِ دشت پیچیده و به رودخانه‌های جان خود و جهان دیگران روانیده شده است. این شرابِ انسان‌شدن، در وضعیت خود، واضع خویش و مناسک خود بوده و خواهد بود. این وضعیت در روزگار باستان و پیشا باستان حکایتی دگر داشته. آنچنان که از "یشت‌"ها برمی‌آید ، داستان آن باستانِ دورانِ پهلوانان، در جایی از زمان و زمین ، زمینه‌ی ناپیروزبخت سرگذشت در سرنوشتی نابختیار را پیش چشم آورده‌است. یک ملت که در بنیان بیابانگرد خود ، از رسم و سبک تیغ و اسپ و خشونت به سیاق خانه‌گزینی و کشت و زرع تغییر وضعیت داده ، در جایی از بی‌تاریخی‌ی سرگذشتش ، گویی تمام میراث مدنیت نوینش را به ناگهان در داو قماری باخته باشد. به خشم و خیانت و شکست نیروی باطنی و ظاهریِ از دست دادن این ثمره‌ی زندگی نظر دارم که ، حتی زرتشت نیز بدان در داستان سخن گفتن گئوشورون اشاره‌ای جانکاه کرده است..... 🔻متن کامل: https://cutt.ly/aehGeleI #عاشورا #سیاوس #ایران_فردا #مسعود_میری https://t.me/iranfardamag
Показати все...
🔴ما رسولانِ کدام عهد هستیم ؟

▪️عاشورا ، روز قتلِِ زایشِ عهدها   🔷مسعود میری @iranfardamag این که زندگی ،مرگ و سرنوشت ، ما را در اضطرابی بزرگ رها کرده ، حرفی به غایت درست است. درست‌تر آن است که "ما به طرزی حادث در میان انبوه تارهای روابط علی نهاده شده‌ایم و به طرزی حادث در هر لحظه توسط آن‌ها تعیین می‌گردیم و در لحظه‌ی واپسین نیز توسط آن‌ها به دور افکنده می‌شویم"/1 اما به نظر می‌رسد که شجاعتی در بودن ماست که این نوع دور افکنده شدن را در یک‌جاهایی نقض می‌کند. این نوع جسارت زندگی نه در مرگ بل در تغییر معادلات سرنوشت ، ساز و برگِ بودن از…

🔴عاشورا، مرورکلمه‌ی مقدس" آزادی "در جریان زندگی! @iranfardamag 🔺باز نشر از ایران فردا ▪️اگر نه چنین است که تاریخ در زمان خود نیز با اسطوره در هم می‌آمیزد؛ گویند قهرمانان برای مرگ می‌جنگند وگرنه فریاد او ناشنیده می‌ماند وگرنه تاریخ برای قهرمانان دیروز که جامه‌ی عافیت بر تن می‌کشند و از ترس جباران و ستم بارگان زاویه‌ی مغفرت و تسلیم برمی‌گزینند، تلخندی بر لب دارد. حسین بن علی ثمره‌ی آخرین رسول عرب در حالی که کلام نبی را از لبان پدربزرگ و پدر و مادر خویش دریافته بود می‌دانست که عبور عرب از جهل دیرین، رنجی طولانی برای مصلحان فراهم خواهد آورد. اما آیا آن همه قتل‌ها و پامال سم اسپان و سپس به اسارت رفتن خاندان آخرین نبی را می‌توان به داستانی مختصر فروکاست؟ 🔸حادثه دهشت زای کربلا را باید در خلال گفتگوهای نسلی و تکلم ایدئولوژی‌های آنان مدام یادآوری و تحلیل کرد. اینکه هر جنبش بزرگ برای یک انحراف بزرگ استعداد دارد تا ان جا که می تواند آرمان یک نبوت جهانی و نوگرا را به مقتل و مذبح ببرد ، درس‌های بزرگ شهادت حسین و خاندان اوست. ▪️جستجوی اندیشه نو و پدیدار ساختن یک جامعه تازه قرن‌هاست که مسئله اصلی جوامعی است که می‌کوشند از بهره و ثمره‌ی تمدن و فرهنگ، به مرزهای رهایی و آفرینش یک زندگی سالم نایل گردند. 🔸پیام‌های بزرگ برای طالبان قدرت‌های بی‌مرز هماره ویرانگر و بنیاد برافکن بوده است؛ اما پیام‌های بزرگ یا نباء عظیم همیشه ساده‌ترین کلمات را بر زبان رانده است. زرتشت اساس پیام خویش را "راستی" برمی‌گزیند، موسی بر یکتایی پروردگار، عیسی بر محبت و محمد بر حلم برای زدودن تاریکی جهل. اما پیشتازان پیام‌های بزرگ در مسیر قدرت طلبان خرده پا، تاریخ را در روایت خون فرزندان آزادی و حقیقت ،مرثیه‌خوان شده‌اند. ▪️تفسیر چنین تاریخی را به تعبیرهای نو بایست دچار کرد، زیرا اگر هر انقلاب رهایی بخشی فرزندانش را به مقتل ببرد، پرسش از خویشتنِ تنِ آغشته به تاریخ حرمان و فروماندگی به تحیر و فروبستگی منتهی می‌شود. فهم شهادت حسین و پیروانش، درک دشواری‌های اسارت و در اقلیت ماندن اندیشه‌های رهایی بخش وی ، مادام که در مناسک و سنت‌ها محصور بماند، تا هنگامی که تامل در این سوگ‌ها به آزادی منجر نشود؛ در حقیقت نشانه‌ای از جهل ما نسبت به تاریخ زندگی برای آزادی و عدالت می‌گردد. انسان نمی‌تواند از کهن الگوهای ملی و دینی خود فارغ شود، زیرا این الگوهای درخشنده، سپهر زندگی و تفکر را برای هدف‌های بزرگ رو به آینده گشوده و آسان یاب می‌کنند. جوامع تمدن ساز اما برای برخورداری از میراث و تراث خود سزاوارترند، یعنی جان فردی و روان جمعی‌شان مهیای تغییرها و تعبیرهای نوینی می‌گردد که جوامع جوان‌تر از آتش دگردسی‌های گیتی کمتر بهره‌مند آن آزموده‌هاست. عاشورا و تعبیرهای نهفته در آن می‌بایست به نسل‌های جوان‌تر درس‌های جدیدتری بدهد وگرنه یزید هم بر مرگ و شهادت حسین به ریا گریسته است. 🔸شجاعت، پایداری برای تاسیس ارزش‌های انسانی، تحمل رنج به منظور زدودن تباهی رنج آفرین ،تلاش در جهت پیروزی و مراقبه نفس برای راهبران و مردمان پیشتاز آزادی خواهی، اولین درس‌های نهضت عاشوراست. اما درس‌های دیگری هم از این همه محنت و اندوه باید استخراج شود. اسطوره‌ها، آیین‌ها و اساس‌های تفکر را باید مستمراً استنطاق کرد، زیرا فرهنگ و متن صامت جامعه و فرد را به واپس ماندگی و تحجر آلوده خواهد کرد. امروز درس عاشورا باید درک مظلومیت مردمی باشد که برای رهایی جان می‌بخشند و می‌دانند که در فاجعه زیستن معنا ندارد، بایسته ی شایستگان عصر نو رخ در رخ فاجعه ایستادن و سخن از زندگی بدون فاجعه بر زبان راندن است. درس اینکه اگر پیام رهایی جمیع ملت را در برگیرد حتی در صورت شکست، تاریخ ستم را ساقط خواهد کرد و درس اینکه برای نوشتن تاریخ آینده‌ی هر ملتی، کلمه‌ها و حرف‌های زندگیِ آزاد و شریف، از نام اعضای کوچک و بزرگ خانواده ترکیب می‌شود حسین و خانواده اش ، تالیف تاریخ رهایی شده اند تا انسان برای زندگی تا مرگ بجنگد. ▪️تاریخ نام مردگان را به خاطر نمی‌سپارد، حتی نام کشتگان را. اما آنان که برای شرافت نام آدمی تا سرحد مرگ، از جان شیرین خود چشم پوشیده‌اند، تا زندگی و مواهب آن به دیگران اعطا شود، تاریخ را در ذکر نام خود ناگزیر کرده‌اند. عاشورای هر سال مروری است بر کلمه مقدس" آزادی "در جریان زندگی ، و کیست که این فریاد شگفت را یاری رساند؟ ✅ایران فردا #آزادی #زندگی #عاشورا #ایران_فردا https://cutt.ly/lwaHwYBv 💠تصویر: نگارگری عاشورا ؛ اثری از حسین حیبیی https://t.me/iranfardamag
Показати все...
 🔴عاشورا، مرورکلمه‌ی مقدس آزادی در جریان زندگی!

  ▪️اگر نه چنین است که تاریخ در زمان خود نیز با اسطوره در هم می‌آمیزد؛ گویند قهرمانان برای مرگ می‌جنگند وگرنه فریاد او ناشنیده می‌ماند وگرنه تاریخ برای قهرمانان دیروز که جامه ی عافیت بر تن می‌کشند و از ترس جباران و ستم بارگان زاویه‌ی مغفرت و تسلیم برمی‌گزینند، تلخندی بر لب دارد. حسین بن علی ثمره‌ی آخرین رسول عرب در حالی که کلام نبی را از لبان پدربزرگ و پدر و مادر خویش دریافته بود می‌دانست که عبور عرب از جهل دیرین، رنجی طولانی برای مصلحان فراهم خواهد آورد. اما آیا آن همه قتل‌ها و پامال سم اسپان و سپس به اسارت…

🔴  سی تیر از منظر حقوقی 🔷 حمیدرضا عابدیان @iranfardamag 🔸در گرماگرم بحث انتخاب وزرای دولت چهاردهم، بازخوانی زمینه ی حقوقی قیام سی تیر سال ۱۳۳۱ خالی از فایده نخواهد بود. در آن سال، نخست وزیر با تشکیل مجلس جدید و در دور دوم صدارت، مصمم بود تا همه ظرفیت کابینه را برای تحقق برنامه ی خود در اختیار بگیرد. او از اینکه مجبور بود نزد افکار عمومی پاسخگوی مسائلی باشد که علیرغم مسئولیت داشتن در قبال شان، اختیاری برای حل شان نداشت، ناراضی بود. مبنای حقوقی او، اصل شصت و یکم قانون اساسی بود:
وزرا علاوه بر اینکه به تنهایی مسئول مشاغل وزارت خود هستند، به هیأت اتفاق نیز در کلیات امور در مقابل مجلسین، ضامن اعمال یکدیگرند.
🔹بر اساس این اصل هر وزیری علاوه بر مسئولیت داشتن در حوزه ی تخصصی خود، در حوزه ی وزاری دیگر نیز واجد مسئولیت بود. اصلی که به طریق اولی نخست وزیر را نیز در بر می گرفت. 🔸وزارت جنگ اما وزارتخانه ای بود که علیرغم اهمیتی که در اداره ی امور کشور داشت، در اختیار دولت نبود چه آنکه معمول بود تا وزیر این وزارتخانه را شاه انتخاب کند. از این رو وزیر بیش از آنکه خود را با دولت هماهنگ کند، با شاه هماهنگ می کرد و این رویه به تدریج کشور را دارای دو دولت ساخته بود! به قول مکی:
گویی که وزرا دولتی جداگانه بودند و ستاد ارتش هم ، دولتی جداگانه!
🔹مصدق که نمی خواست در گرماگرم مبارزه با استعمار، این موضوع را به چالشی برای کشور تبدیل کند، به شاه می گوید که تصمیم دارد شخصا وزارت جنگ را اداره کند. او می خواست با اداره ی مستقیم این وزارتخانه، هم راه حلی برای کنترل تشنجات رو به تزاید داخلی بیابد و هم اینکه با عدم معرفی وزیر، به شاه بقبولاند که اگر به نخست وزیر اعتماد دارد و در پی رای تمایل مجلسین، فرمان را به نام او صادر کرده، دلیلی ندارد تا با این پیشنهاد مخالف باشد. ادامه ی قصه را هم که می دانیم. شاه مخالفت می کند و مصدق استعفا و باقی قضایا.... 🔸بیست و هفت سال بعد، یکی دیگر از وزرا نیز دقیقا با همین استدلال، هیات دولت را ترک می کند. کسی که در دوران نهضت ملی نیز از همراهان مصدق بوده است: کریم سنجابی، نخستین وزیر خارجه ی دولت موقت. متن  استعفا نامه ی او خطاب به مهندس بازرگان از این قرار است:
جناب آقای مهندس بازرگان نخست وزیر، نظر به اینکه در اوضاع و احوال کنونی، پیشرفت امور میسر نیست و با توجه به مسئولیت مشترک وزیران در کلیه ی امور، ادامه ی خدمت برای اینجانب غیر مقدور است.لذا بدینوسیله استعفای خود را تقدیم می دارم.
🔹دکتر سنجابی استعفای خود را نه اعتراض به دولت که اعتراض به بی دولتی می دانست. اصل شصت و یکم قانون اساسی مشروطه، با بیانی دیگر، در قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز بازنویسی شده است. در اصل یکصد و سی و هفتم می خوانیم:
هر یک از وزیران، مسئول وظایف خاص خویش در برابر مجلس است ولی در اموری که به تصویب هیات وزیران می رسد، مسئول اعمال دیگران نیز هست.
🔸با این حال و پس از گذشت بیش از هفتاد سال از آن دوران پر التهاب، تو گویی هنوز این نگرانی وجود دارد که رییس دولت چهاردهم که به تازگی انتخاب گردیده، در چینش کابینه از آزادی عمل کافی برخوردار نباشد. 🔹رای دهندگان می پرسند آیا رییس جمهور می تواند چنان که وعده داده، اعضای کابینه را بر اساس تخصص، تجربه و در یک کلام شایستگی انتخاب و به مجلس معرفی کند یا کماکان درگیر همان ملاحظاتی خواهد بود که اسلاف وی درگیر آن بوده اند؟ و این نخستین آزمون رئیس جمهور پزشکیان است. رئیس جمهوری که در متفاوت ترین انتخابات جمهوری اسلامی موفق به کسب اکثریت آراء شده در حالی که نیمی از واجدان شرائط، مشارکتی در آن نداشته اند. 🔸برخی توصیه می کنند که رئیس جمهور در بدو امر می باید از دست زدن به هر اقدامی که ممکن است شائبه ی تقابل ایجاد کند، احتراز کرده و در انتخاب اعضای کابینه، بویژه در برخی وزارتخانه های حساس با ملاحظه ی بیشتری رفتار کند. 🔹هرچند جهت نیل به پیشرفت امور، پرهیز از ستیزه جویی و جلب اعتماد برای دستیابی به یک هماهنگی حداکثری ضروری ست، اما لازم است  این مهم از مسیر شفاف سازی مسئولیت ها و اختیارات دنبال شود و نه از بیراهه ی واگذاری اختیارات و زمینه سازی برای انجام مداخلات غیر سازنده. 🔸اکنون چه آنان که رأی داده اند و چه آنان که نه، فرآیند انتخاب کابینه را رصد می کنند اگرچه گروهی نیز فقدان اقتدار قوه ی مجریه برای حل بحران های جاری را موجب بی اهمیت دانستن جابجایی دولت تلقی کرده و به آن اعتنایی ندارند. 🔹واقع آن است که تجربیات گذشته در اذهان بسیاری از رییس جمهور یک تدارکاتچی یا کارپرداز ساخته اما آیا پزشکیان می تواند با اتکا به سازمان رأی خود و مبانی اعتقادی خاصی که دارد، اقتدار را در راستای حمایت از حقوق اساسی مردم به این قوه بازگرداند؟ #سی_تیر #ایران_فردا #کریم_سنجابی #محمد_مصدق https://t.me/iranfardamag
Показати все...
ایران فردا

نشریه «ایران فردا»، ماهنامه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است که اول هر ماه، در تهران و دیگر شهرها منتشر می شود. ارتباط با صفحه ی رسمی ماهنامه ایران فردا در تلگرام: @iranfardamag

🔴مصائب کیوان* 💠علیرضا رجایی @iranfardamag 🔸از هرسو تیر بلا بر جانت جاری است و امّا تو همه را به دعای خیر خویش روانه می‌کنی. چنان با تو به خشم سخن می‌رانند که گویا تلخ‌کامیِ سیانورِ کهنهٔ دهه‌ها هم‌چنان در کام تو و در زیر زبانت می‌شکند و تو باز هنوز لبخند می‌زنی و لبخند می‌زنی و لبخند می‌زنی. ▪️ بر تبار خونین تو فخر می‌فروشند و سرزنشت می‌کنند که تو بر آیین آنان کافر شده‌ای و مرتد، آن‌سان که گویا دانش شوریده و عصیانی روحت را بهتر از تو دریافته‌اند ولی تو ایشان را دختران و فرزندان خویش خطاب می‌کنی و آن‌چه را حقیقت می‌دانی به قربان‌گاه "اعتبار" اجتماعی و مدح و ثنای اطرافیانت نمی‌بری و خوشا و زودا که وصف حال توست این سخن که گفت: زهد رندان نوآموخته راهی به دهی است من که بدنام جهانم چه صلاح اندیشم 🔸تو "قدقامتِ" نماز، جانب درهم‌شکستن بت‌های پوشالیِ برسُفته از چوب و سنگ و آلوده به زُمختی فرعون و شدّاد بسته‌ای و با آن همه زخمی که بر پیکرت حک شده‌ است، روح بزرگت را در پرهیزِ ستیز، پاکیزه نگاه‌داشته‌ای زیرا که بسیار پیش‌ از این ، بت‌های درونت را که در آسیب گردنهٔ تبخترِ بلندآوازگی و شهرت بود، درهم‌شکستی و خویش را مقلّد پیروانت نساختی و اهل کوی و برزن و بازار سیاست را که فخرفروشان بر این می‌بالیدند که تو را "عمو"ی خویش می‌نامند، به امامت برنگزیدی. ▪️ هم‌چون ابراهیم که در تنهایی و خلوت خویش و در اندوه بت‌پرستی انباشته در همه آفاق و انفس به گوشهٔ تنهاییِ بی‌انتهای شب پناه برد و اندوهناک به آسمان نگریست [فَنَظَرَ نَظْرَةً فِي النُّجُومِ؛ پس نظرى به ستارگان افكند] و با غمی به وسعت همهٔ تاریخ، از هستی و روزگار تباه‌آلوده روی‌گردانید و در نجوای دردناکش، به‌آهستگی از روح خستهٔ خویش نالید و گفت: "آه که من چه بیمار و رنجورم" [فَقَالَ إِنِّي سَقِيمٌ؛ و گفت که چه بیمار و چه رنجور که منم ]. رنجورم از این همه جهل و خرافه و خرافه و خرافه، رنجور از این همه خشم زهرآگینِ آمیخته به تعصّب کور؛ واین‌گونه بود که جملگی از او روی‌گردانیدن و وی را در تنهایی آزادیبخشش، به خویش واگذاشتند [فَتَوَلَّوْا عَنْهُ مُدْبِرِينَ؛ پس پشت‏‌كنان از او روى برتافتند و تنهایش گذاشتند]. 🔸کیوان، ای پیرِ جوانِ رنج‌دیدهٔ همهٔ دوران؛ طواف به گرد کعبهٔ رهاییِ ابراهیم، تو را خوش‌باد. ببستی چشم یعنی وقت خواب است نه خوابست آن، حریفان را جواب است -------------------- *این متن با توجه به اتفاقات رویداده در جریان انتخابات اخیر ریاست ‌جمهوری نگاشته شده است. #ایران_فردا #علیرضا_رجایی #کیوان_صمیمی https://cutt.ly/FegciG4n https://t.me/iranfardamag
Показати все...
 🔴مصائب کیوان*

💠علیرضا رجایی @iranfardamag  🔸از هرسو تیر بلا بر جانت جاری است و امّا تو همه را به دعای خیر خویش روانه می‌کنی. چنان با تو به خشم سخن می‌رانند که گویا تلخ‌کامیِ سیانورِ کهنهٔ دهه‌ها هم‌چنان در کام تو و در زیر زبانت می‌شکند و تو باز هنوز لبخند می‌زنی و لبخند می‌زنی و لبخند می‌زنی. ▪️ بر تبار خونین تو فخر می‌فروشند و سرزنشت می‌کنند که تو بر آیین آنان کافر شده‌ای و مرتد، آن‌سان که گویا دانش شوریده و عصیانی روحت را بهتر از تو دریافته‌اند ولی تو ایشان را دختران و فرزندان خویش خطاب می‌کنی و آن‌چه را حقیقت می‌دانی…

🔴قابله‌گری تاریخی: از نفی به اثبات 🔷کمال اطهاری @iranfardamag در هر کنار و گوشه‌ی این شوره‌زارِ یأس چندین هزار جنگلِ شاداب ناگهان می‌روید از زمین. (الف. بامداد) 🔸«مرغ آتش آرزوهای مردم ایران میرا نیست، هربار از خاکستر اندوخته شده‌ی آرزوهای پیشین سر می‌زند و هربار پروازی پرتوان‌تر و بلندتر از پیش دارد... اما آرزوهای مردم چگونه می‌تواند نزدیک باهم آید و پیوند خورَد، چگونه باید رشته‌های پاره‌پاره‌ی این آرزوها با هم ترکیب شوند، تا شب بگریزد و صبح درآید؟ چگونه می‌توان تاریخ را چنان قابله‌گری کرد که آن‌چه می‌زاید درخور آرزوهای بلند مردم بافرهنگ و شجاع ایران باشد و نظامی نارس و نافرمان به مردم، متولد نشود؟»(۱) ▪️آن‌چه در انتخابات ریاست جمهوری اخیر رخ داد، تنها تکرار «نه‌‌ی بزرگ» بود، پس باید به روشنفکران جامعه‌ی مدنی و فعالان سیاسی گوشزدی چندباره کرد که باید رشته‌های پاره‌پاره‌ی آرزوهای مردم را به‌طور اثباتی به هم پیوند زنند، یا تاریخ را چنان قابله‌گری کنند که درخور آرزوهای بلند مردم ایران باشد. این یادداشت درآمدی است بر سلسله یادداشت‌هایی درباره‌ی آداب قابله‌گری تاریخی، که در آن‌ها خواهم کوشید با توجه به آرای مطروحه در حوزه‌های عمومی و سیاسی، به‌طور مشخص و اثباتی به اصول و ساختار یک الگوی توسعه‌بخش جایگزین سیاست‌های مبتذل و مخرب عملی‌شده، و گفتمان‌های گاه بسیار سطحی رایج بپردازم. با این تاکید که تنها شناختن این آداب است که «بلوغ سیاسی» محسوب می‌شود، چه برای رای‌دهندگان و چه رای‌ندهندگان. 🔸یک، پیروزی پزشکیان در انتخابات ریاست جمهوری، پیروزی محدودِ اصلاح‌طلبان در «حوزه‌ی سیاسی» محسوب می‌شود. در عین‌حال روشن است که اگر اصلاح‌طلبان (به‌خصوص جناح میانه) و حامیانشان (با مواضعی متفاوت با آن‌ها، برای تشکیل جبهه‌ی ضد توتالیترالیسم) نبودند، حاکمیتی متوهم با شتاب رو به فروپاشی می‌رفت و جامعه‌ای ناهم‌پیوند را، پیش از توافق درباره‌ی الگوی جایگزین، همراه خود فرومی‌کشید. اما این پیروزی در غیاب حضور بخشی بزرگ از مردم، همان‌طور که ‌به‌معنای مشروعیت‌یابی حاکمیت نیست، معنای «هژمونی» اصلاح‌طلبان را نیز حتی در حوزه‌ی سیاسی نمی‌دهد، چه رسد هژمونی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی. چرا که از یک‌سو اخباریونِ در حاکمیت که نشئه‌ی به‌دست آوردن انتصابیِ انحصار قدرت و ثروت بوده و به آن معتاد شده‌اند، بنای ترک اعتیاد ندارند، که معتادان پرخاشجو هم می‌شوند. و از سوی دیگر همانند گذشته، کل اصلاح‌طلبان دارای الگو و برنامه‌ای توسعه‌بخش نیستند که بتوانند از لحاظ فکری و اخلاقی جامعه را قانع کرده و اراده‌ی ملی-مردمی را جهت دهند. ▪️برای اکثریت جامعه‌ی مدنی نیز آن‌چه رخ داده حتی پیروزی در حوزه‌ی سیاسی (حضور مستقیم نمایندگان منتخب آن‌ها در حاکمیت) محسوب نمی‌شود؛ آن‌ها در این انتخابات تاکنون توانسته‌اند تنها از «آزادی سلبی» خود دفاع کنند، یعنی نگذارند به‌نام دین و به‌کام انحصارگری و غارت‌گری، هجوم وحشیانه‌ی یک نظام نوفئودال به آزادی‌های فردی و حتی زندگی متعارف و عرفی آن‌ها ادامه یابد. اما «آزادی ایجابی» آن‌ها تعریف‌نشده به‌جای خود باقی است. که نه سیاسیون و نه روشنفکران ارگانیک جامعه‌ی مدنی تعریفی مشخص از آزادی ایجابی (توسعه‌ی پایدار شامل رشد اقتصادی، رفاه، عدالت اجتماعی، جنسیتی، قومی، مذهبی و... و مشارکت سیاسی و اجتماعی، و حفظ بوم‌زیست) کرده‌اند و نه در دستور کار دارند. 🔸در واقع دفاع از آزادی سلبی را، هم تحریم‌کنندگان و هم رای‌دهندگان به پزشکیان، با تکرار «نَه‌ی بزرگ» به‌انجام رساندند. در دور نخست، گروه اول با رای ندادن به حاکمیت «نَه» گفتند، و بدین‌ترتیب هشداری جدی دادند که در صورت روی کار آمدن «دولت یک‌دست‌تر» به‌طور حتم سقوط خواهد کرد. این «نَه» برآیندِ «خشم انباشته»‌ی آن‌ها بود که قبلا نیز بارها پایه‌های حاکمیت را لرزانده بود. و گروه دوم با دادن رای در دور اول، به حاکمیت اخباریون «نه» گفتند تا انتخابات را به دور دوم بکشانند؛ به این امید که برخی از گروه اول خطیر بودن اوضاع را در صورت حاکمیت کامل اخباری‌گری و کاسبان تحریم دریابند، و چنین شد که «نَه‌ی بزرگ» برای حفظ و ارتقای آزادی سلبی، با انتخاب پزشکیان پیروز گشت. ▪️دو، ذکر این نکته لازم است کسانی که در انتخابات آگاهانه شرکت نکردند نباید کل شرکت‌نکنندگان را در صف خود بیاورند، چون (مانند انتخابات اخیر مجلس فرانسه در مقابل خطر راست افراطی) نرخ مشارکت در بزرگ‌ترین دموکراسی‌های جهان نیز به‌ندرت به نزدیک ۷۰ درصد می‌رسد...... ✅متن کامل: https://cutt.ly/PegdFSHY #ایران_فردا #کمال_اطهاری #قابله‌گری_تاریخی https://t.me/iranfardamag
Показати все...
🔴 قابله‌گری تاریخی: از نفی به اثبات

🔷 کمال اطهاری @iranfardamag در هر کنار و گوشه‌ی این شوره‌زارِ یأس چندین هزار جنگلِ شاداب ناگهان می‌روید از زمین. (الف. بامداد) «مرغ آتش آرزوهای مردم ایران میرا نیست، هربار از خاکستر اندوخته شده‌ی آرزوهای پیشین سر می‌زند و هربار پروازی پرتوان‌تر و بلندتر از پیش دارد... اما آرزوهای مردم چگونه می‌تواند نزدیک باهم آید و پیوند خورَد، چگونه باید رشته‌های پاره‌پاره‌ی این آرزوها با هم ترکیب شوند، تا شب بگریزد و صبح درآید؟ چگونه می‌توان تاریخ را چنان قابله‌گری کرد که آن‌چه می‌زاید درخور آرزوهای بلند مردم بافرهنگ…

🔴قابله‌گری تاریخی: از نفی به اثبات 🔷کمال اطهاری @iranfardamag در هر کنار و گوشه‌ی این شوره‌زارِ یأس چندین هزار جنگلِ شاداب ناگهان می‌روید از زمین. (الف. بامداد)
🔸«مرغ آتش آرزوهای مردم ایران میرا نیست، هربار از خاکستر اندوخته شده‌ی آرزوهای پیشین سر می‌زند و هربار پروازی پرتوان‌تر و بلندتر از پیش دارد... اما آرزوهای مردم چگونه می‌تواند نزدیک باهم آید و پیوند خورَد، چگونه باید رشته‌های پاره‌پاره‌ی این آرزوها با هم ترکیب شوند، تا شب بگریزد و صبح درآید؟ چگونه می‌توان تاریخ را چنان قابله‌گری کرد که آن‌چه می‌زاید درخور آرزوهای بلند مردم بافرهنگ و شجاع ایران باشد و نظامی نارس و نافرمان به مردم، متولد نشود؟»(۱)
▪️آن‌چه در انتخابات ریاست جمهوری اخیر رخ داد، تنها تکرار «نه‌‌ی بزرگ» بود، پس باید به روشنفکران جامعه‌ی مدنی و فعالان سیاسی گوشزدی چندباره کرد که باید رشته‌های پاره‌پاره‌ی آرزوهای مردم را به‌طور اثباتی به هم پیوند زنند، یا تاریخ را چنان قابله‌گری کنند که درخور آرزوهای بلند مردم ایران باشد. این یادداشت درآمدی است بر سلسله یادداشت‌هایی درباره‌ی آداب قابله‌گری تاریخی، که در آن‌ها خواهم کوشید با توجه به آرای مطروحه در حوزه‌های عمومی و سیاسی، به‌طور مشخص و اثباتی به اصول و ساختار یک الگوی توسعه‌بخش جایگزین سیاست‌های مبتذل و مخرب عملی‌شده، و گفتمان‌های گاه بسیار سطحی رایج بپردازم. با این تاکید که تنها شناختن این آداب است که «بلوغ سیاسی» محسوب می‌شود، چه برای رای‌دهندگان و چه رای‌ندهندگان. 🔸یک، پیروزی پزشکیان در انتخابات ریاست جمهوری، پیروزی محدودِ اصلاح‌طلبان در «حوزه‌ی سیاسی» محسوب می‌شود. در عین‌حال روشن است که اگر اصلاح‌طلبان (به‌خصوص جناح میانه) و حامیانشان (با مواضعی متفاوت با آن‌ها، برای تشکیل جبهه‌ی ضد توتالیترالیسم) نبودند، حاکمیتی متوهم با شتاب رو به فروپاشی می‌رفت و جامعه‌ای ناهم‌پیوند را، پیش از توافق درباره‌ی الگوی جایگزین، همراه خود فرومی‌کشید. اما این پیروزی در غیاب حضور بخشی بزرگ از مردم، همان‌طور که ‌به‌معنای مشروعیت‌یابی حاکمیت نیست، معنای «هژمونی» اصلاح‌طلبان را نیز حتی در حوزه‌ی سیاسی نمی‌دهد، چه رسد هژمونی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی. چرا که از یک‌سو اخباریونِ در حاکمیت که نشئه‌ی به‌دست آوردن انتصابیِ انحصار قدرت و ثروت بوده و به آن معتاد شده‌اند، بنای ترک اعتیاد ندارند، که معتادان پرخاشجو هم می‌شوند. و از سوی دیگر همانند گذشته، کل اصلاح‌طلبان دارای الگو و برنامه‌ای توسعه‌بخش نیستند که بتوانند از لحاظ فکری و اخلاقی جامعه را قانع کرده و اراده‌ی ملی-مردمی را جهت دهند. ▪️برای اکثریت جامعه‌ی مدنی نیز آن‌چه رخ داده حتی پیروزی در حوزه‌ی سیاسی (حضور مستقیم نمایندگان منتخب آن‌ها در حاکمیت) محسوب نمی‌شود؛ آن‌ها در این انتخابات تاکنون توانسته‌اند تنها از «آزادی سلبی» خود دفاع کنند، یعنی نگذارند به‌نام دین و به‌کام انحصارگری و غارت‌گری، هجوم وحشیانه‌ی یک نظام نوفئودال به آزادی‌های فردی و حتی زندگی متعارف و عرفی آن‌ها ادامه یابد. اما «آزادی ایجابی» آن‌ها تعریف‌نشده به‌جای خود باقی است. که نه سیاسیون و نه روشنفکران ارگانیک جامعه‌ی مدنی تعریفی مشخص از آزادی ایجابی (توسعه‌ی پایدار شامل رشد اقتصادی، رفاه، عدالت اجتماعی، جنسیتی، قومی، مذهبی و... و مشارکت سیاسی و اجتماعی، و حفظ بوم‌زیست) کرده‌اند و نه در دستور کار دارند. 🔸در واقع دفاع از آزادی سلبی را، هم تحریم‌کنندگان و هم رای‌دهندگان به پزشکیان، با تکرار «نَه‌ی بزرگ» به‌انجام رساندند. در دور نخست، گروه اول با رای ندادن به حاکمیت «نَه» گفتند، و بدین‌ترتیب هشداری جدی دادند که در صورت روی کار آمدن «دولت یک‌دست‌تر» به‌طور حتم سقوط خواهد کرد. این «نَه» برآیندِ «خشم انباشته»‌ی آن‌ها بود که قبلا نیز بارها پایه‌های حاکمیت را لرزانده بود. و گروه دوم با دادن رای در دور اول، به حاکمیت اخباریون «نه» گفتند تا انتخابات را به دور دوم بکشانند؛ به این امید که برخی از گروه اول خطیر بودن اوضاع را در صورت حاکمیت کامل اخباری‌گری و کاسبان تحریم دریابند، و چنین شد که «نَه‌ی بزرگ» برای حفظ و ارتقای آزادی سلبی، با انتخاب پزشکیان پیروز گشت. ▪️دو، ذکر این نکته لازم است کسانی که در انتخابات آگاهانه شرکت نکردند نباید کل شرکت‌نکنندگان را در صف خود بیاورند، چون (مانند انتخابات اخیر مجلس فرانسه در مقابل خطر راست افراطی) نرخ مشارکت در بزرگ‌ترین دموکراسی‌های جهان نیز به‌ندرت به نزدیک ۷۰ درصد می‌رسد...... ✅متن کامل: https://cutt.ly/xegpuk5I #ایران_فردا #کمال_اطهاری #قابله‌گری_تاریخی https://t.me/iranfardamag
Показати все...
 🔴قابله‌گری تاریخی: از نفی به اثبات

🔷کمال اطهاری @iranfardamag در هر کنار و گوشه‌ی این شوره‌زارِ یأس چندین هزار جنگلِ شاداب ناگهان می‌روید از زمین. (الف. بامداد) «مرغ آتش آرزوهای مردم ایران میرا نیست، هربار از خاکستر اندوخته شده‌ی آرزوهای پیشین سر می‌زند و هربار پروازی پرتوان‌تر و بلندتر از پیش دارد... اما آرزوهای مردم چگونه می‌تواند نزدیک باهم آید و پیوند خورَد، چگونه باید رشته‌های پاره‌پاره‌ی این آرزوها با هم ترکیب شوند، تا شب بگریزد و صبح درآید؟ چگونه می‌توان تاریخ را چنان قابله‌گری کرد که آن‌چه می‌زاید درخور آرزوهای بلند مردم بافرهنگ…

💢 یادمان ششمین سال درگذشت محمد بسته‌نگار ✅ بازنشر از ایران فردا 🔹محمد بسته‌نگار نواندیش دینی مبارز و از چهره‌های شاخص جریان ملی و مذهبی در سال ۱۳۲۰ دیده به جهان گشود و در ۱۸ تیر ۱۳۹۷ بعد از یک بیماری طولانی، زندگی سراسر افتخارش به پایان رسید. 🔸زیست درخشانی که حاصل نیم قرن از خود گذشتگی، عشق و ایثار بوده و تاثیرات و رد عطر آن، خاطراتش را جاودانه می سازد. 🔹مجوعه حاضر بخشی از یادداشتها و مقالاتی است که به پاسداشت بیش از ۵۰ سال مجاهدتهای او در طی این ۴ سال که از پرواز وی می‌گذرد ، نوشته و منتشر شده و حال در این یادنامه - توسط مجموعه ایران فردا - گرد آمده است . 🔸باشد تا این تلاش، ادای دینی باشد به او که بی هیچ چشم‌داشت عمر خود را و همه داشته‌هایش را به پای تحقق آرمانهایش نهاد. از سختیهای روزگار ننالید، نایستاد و هر زمان برای برون‌رفت از سیطره قدرت دوران، متناسب با شرایط و امکان راه نوینی را جستجو کرد . ▪️ ایران فردا ، تیرماه ۱۴۰۳ #محمد_بسته‌نگار
Показати все...
یادنامه_محمد_بسته_نگار_ایران_فردا_تیر_ماه1401.pdf2.29 MB
Фото недоступнеДивитись в Telegram
🔴«ما را به خاطر بیاور!» 🔷شهید عزت ابراهیم‌نژاد* @iranfardamag «ما را به خاطر بیاور! ما را که تازه جوانانی بیست و دو ساله بودیم شور و عشق در سینه داشتیم و پیش از آن که عاشق شویم سینه بر خاک سوده مُردیم. ما را به خاطر بیاور! ما را که سینه‌سُرخانی خنیاگر بودیم و دِه به دِه نه در آسمان و نه در کوهسار و نه بر شاخسار، که در بازار پیش از آن‌که آوازه‌خوان شویم بر شاخه‌ای تکیده از تکیه‌گاه خویش جان وا سپردیم. به خاطر دارم پیام‌شان را سرنوشت‌شان را آری... و همیشه در گذرگاه خاطرم در گذر است آوازهای صامت سینه‌سُرخانِ سینه بر سیخ و تَجَسُّدِ آرزوهای بیست و دو سالگانِ سینه بر سنگ و از تکرار یادشان شاید پیش از آنکه شاعر شوم بیست و دو ساله بمیرم.» ------------------------- *تاریخ شهادت: ۱۸ تیر ۱۳۷۸، کوی دانشگاه #ایران_فردا #عزت_ابراهیم‌نژاد https://t.me/iranfardamag
Показати все...
🔴نسبت تغییر فقر در میزان مشارکت 🔷هادی کحال‌زاده @iranfardamag ▪️ با ذکر این تذکر به خودم که ثبت رکورد عدم شرکت در انتخابات گذشته، تابع عوامل متنوع و پیچیده ی است. صرفا یکی از عوامل ممکن است گسترش فقر و ناامیدی جامعه از توانایی دولت در کاهش فقر بتوان دانست. 🔸من با استفاده از آمار مشارکت استانی، نسبت این افت را صرفا با تغییرات فقر بررسی کردم. هرچند مدل بررسی از قوت پیش بینی مناسبی برخودار نیست اما نوعی همبستگی یا ارتباط میان کاهش مشارکت را با عامل فقر توضیح می‌دهد. ✅نسبت تغییر فقر و مشارکت از انتخابات ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۳ ( جدول شماره ۱ ) ▪️ با استفاده از آمار فقر در سال ۱۳۹۹- محاسبه شده توسط خودم براساس روش basic need ( سال پیش از خرداد ۱۴۰۰) و در سال ۱۴۰۱ (چون سال ۱۴۰۲ هنوز بودجه خانوار منتشر نشده)،‌ میزان تغییر مشارکت در دو انتخابات ۱۴۰۰ و ۱۴۰۳ مورد استفاده قرار گرفته است. من صرفا از سر بدست آوری یک نسبت احتمالی، از یک مدل ریگرسونی ساده استفاده کردم. در این مدل تغییرات فقر نسبت به تغییرات نرخ مشارکت بررسی شد. 🔸در مدل اول همه استانها: مدل افزایش یک درصدی نرخ فقر باعث کاهش ۰.۴۲ درصدی مشارکت در استانها شده است. هرچند این مدل تنها حدود ۱۱درصد از واریانس در میزان مشارکت را توضیح می دهد، نشان می دهد که عوامل دیگر نیز ممکن است نقش مهمی در تاثیر بر تغییرات در مشارکت رای دهندگان داشته باشند. ▪️ در مدل دوم بدون قم: با خروج قم، نتیجه نشان میدهد که رابطه منفی قوی بین تغییرات نرخ فقر و تغییرات در میزان مشارکت وجود دارد. به طور خاص، افزایش یک درصد نرخ فقر با کاهش ۱.۲ مشارکت به طور متوسط در استانها همراه بوده است. 🔸به عبارتی بخشی از شگفتی ناشی از مشارکت پایین رو شاید بتوان ناشی از ناامیدی مردم از توانایی دولت ها در حل مساله معیشتی آنها دانست. به نوعی ما با بزرگترین جمعیت رای دهنده ناامید - discouraged voters- مواجه هستیم که تغییر رفاه از راه صندوق را بی حاصل میداند. خصوصا اگر شناسنامه سفیدها را در نظر نگیریم- برای اولین بار جمعیت رای دهنده ناامید و بی خیال شده از انتخابات بیش از جمعیت امیدوار به انتخابات بوده است. ✅میزان مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری پس از انقلاب ( جدول شماره ۲ ) #ایران_فردا #هادی_کحال‌زاده #نسبت_فقر_و_مشارکت https://cutt.ly/AefuD7gR https://t.me/iranfardamag
Показати все...
🔴نسبت تغییر فقر در میزان مشارکت

🔷هادی کحال‌زاده   @iranfardamag   ▪️ با ذکر این تذکر به خودم که ثبت رکورد عدم شرکت در انتخابات گذشته، تابع عوامل متنوع و پیچیده ی است. صرفا یکی از عوامل ممکن است گسترش فقر و ناامیدی جامعه از توانایی دولت در کاهش فقر بتوان دانست.   🔸من با استفاده از آمار مشارکت استانی، نسبت این افت را صرفا با تغییرات فقر بررسی کردم. هرچند مدل بررسی از قوت پیش بینی مناسبی برخودار نیست اما نوعی همبستگی یا ارتباط میان کاهش مشارکت را با عامل فقر توضیح می‌دهد.        ▪️ با استفاده از آمار فقر در سال ۱۳۹۹…

🔴تاملی بر یک بازی غامض 🔷محمد حیدرزاده @iranfardamag ▪️جو سیاسی در ایران بواسطه عده‌ای ایجاب می‌کند که پیش از هر چیز باید ابتدائا موضع سیاسی خود را در نسبت با حکومت روشن کنید و اگر موضع خصمانه در نسبت با آن ابراز نشود، احتمال فراوان آماج حملاتی متعدد واقع می‌شوید. اما آنان‌که جز انداختن و برانداختن بر زبانشان جاری نمی‌شود هیچ‌گاه توضیح نمی‌دهند که عامل این براندازی چه کسی است؟ نیروی اجتماعی او در کدام طبقات اجتماعی و یا فرهنگی کمین کرده است؟ رهبری آن را چه کسی بر عهده می‌گیرد؟ و با فرض همه‌ی این موارد چه زمانی وقت آن فرا می‌رسد که بطور متعین این نیرو با تمامی مختصاتش پا به عرصه بگذارد؟ تمامی مختصات یعنی آنکه سوالات فوق را پاسخ دهند و در ابهام و دزدانه هر اعتراض اجتماعی را به نام خود سند نزنند، بلکه با شناسنامه خود در دست، خیابان‌ها را فتح کنند، همچنان‌که جنبش سبز به مدت دو سال بارها توانست خیابان‌ها را با هویت عیان خویش فتح کند هرچند با حصر راهبر-همراهانش تا حد زیادی ناکام ماند. البته که مرحله‌ی پیل‌افکن براندازی در موقع عمل است و هیچ‌گاه پاسخ نمی‌دهند اگر پروژه براندازی آنان به نتیجه نرسید چه کسی پاسخگوی هزینه‌های برگشت‌ناپذیری است که بر ملک و ملت وارد می‌آید؟ ضمن آنکه عامدانه از اسم انقلاب حذر می‌کنند تا هدف مورد نظرشان به هر نحوی محقق شود، تا هر چیزی حتی حمله خارجی نیز موجه شود. 🔸البته که بحث نوشتار پیش‌رو پرداختن به براندازی نیست و اشاره بسیار اجمالی فوق کافیست تا پاسخ به هر کدام از پرسش‌های بالا بی‌درنگ سوالات متعدد دیگری را مطرح ‌کند که تنها فاقد اعتبار بودن این ادعا را نشانه می‌رود. هم‌چنان نیز باید تاکید کنم که جمهوری اسلامی در تمامی زمینه‌ها قابلیت دفاع از خود را از دست داده است و اشاره مزبور هیچ دلالتی بر تایید حکومت وقت بدست بهانه‌گیران نمی‌دهد. حال مخاطب محق است که بپرسد در برابر حکومتی که از هر درجه‌ای از اعتبار ساقط شده است چه عملی را باید در پیش بگیرد؟ آنچه روشن است پاسخ به این پرسش جز پاسخی در سطح کلان نخواهد بود و هر پاسخ در سطح کلان نیز نمی‌تواند منقطع از تاریخ عرضه شود. لازم به ذکر است که نگارنده هیچ باوری به تاریخمندی وقایع در معنای غایتمندی آن ندارد. آنچنان‌که در توهماتی مغشوش غوطه‌ور شویم و گمان کنیم که الزاما منزلگهی خجسته رسیدن ما را به انتظار نشسته است. رجوع به تاریخ تنها جهت کشف عللی است که امروز ما را رقم زده است و احتمالا دستاوردهایی که ارزش نگاهداری و نگاهبانی دارند. ▪️واقع امر آن است که هر ادعایی مبنی بر آن که می‌تواند تمامی بحران‌های پیش‌ روی ما را نسخه‌پیچی کند سزاوار آن است که با دیده تردید جدی به آن نگریسته شود و حتی از آن دوری شود. از این رو نگارنده نیز معتقد است آنچه عنوان می‌کند تنها باز کردن پنجره‌ای است برای دیدن زشتی‌ها و زیبایی‌ها در مجاورت هم. شاید اگر پنجره‌های فراوان گشوده شود بهتر بتوانیم حدود بایدها و نبایدها را تمییز دهیم. 🔸حدود ۱۲۰ سال از انقلاب مشروطه و ۴۵ سال از انقلاب ۵۷ که بعدها به انقلابی اسلامی تبدیل شد، می‌گذرد. به باور نگارنده هیچ واقعه‌ای در تاریخ معاصر ما درس‌آموزتر از مشروطه وجود ندارد. خروشی اجتماعی که از مرگ ناصرالدین‌شاه آغاز می‌شود و تا برآمدن رضاشاه پهلوی تداوم می‌یابد. ملموس‌ترین دستاورد آن رویداد تاریخی آشنایی مردم ایران با صندق رای بود، ابزاری که بواسطه‌ی آن گمان می‌کردند می‌توانند قدرت حاکمان را تحدید کنند. قدرتی که تا پیش از آن عموما بر اولوهیتی بجامانده از اعصار کهن برقرار می‌گشت و صندوق رای توانسته بود این باور کهن و سنتی را با چالشی اساسی روبرو کند. اگرچه صندوق رای در بیشینه مواقع نتوانسته بود کارکرد خود را بجای آورد و و برخلاف هدف اولیه‌اش ابزاری جهت پیشبرد مقاصد حکام می‌گشت اما تا به امروز هرگز کسی نتوانسته است به حذف آن اقدام کند و همچون کابوسی دائمی شب مستبد را ناتمام گذاشته است. صندوق رای، مُهر مشروطه است بر تاریخ ایران، مهری که تا اطلاع ثانوی قابل حذف شدن نیست و حتی مستبد باید خود را جلوه‌ای از آن بداند ولو جلوه‌ای دروغین. اگر نیک بنگریم این حعبه جادویی اگر چه ابزار دست مستبد می‌شود اما در عین حال وسیله رسوایی او نیز می‌شود، چرا که جز از طریق شعبده‌بازی‌ای رقت‌انگیز نمی‌تواند مقاصدش را از آن طریق دنبال کند..... ✅متن کامل: https://cutt.ly/cefe6gQV #انتخابات #ایران_فردا #محمد_حیدرزاده https://t.me/iranfardamag
Показати все...
 🔴تاملی بر یک بازی‌ غامض

🔷محمد حیدرزاده @iranfardamag   ▪️جو سیاسی در ایران بواسطه عده‌ای ایجاب می‌کند که پیش از هر چیز باید ابتدائا موضع سیاسی خود را در نسبت با حکومت روشن کنید و اگر موضع خصمانه در نسبت با آن ابراز نشود، احتمال فراوان آماج حملاتی متعدد واقع می‌شوید. اما آنان‌که جز انداختن و برانداختن بر زبانشان جاری نمی‌شود هیچ‌گاه توضیح نمی‌دهند که عامل این براندازی چه کسی است؟ نیروی اجتماعی او در کدام طبقات اجتماعی و یا فرهنگی کمین کرده است؟ رهبری آن را چه کسی بر عهده می‌گیرد؟ و با فرض همه‌ی این موارد چه زمانی وقت آن فرا می‌رسد…

Оберіть інший тариф

На вашому тарифі доступна аналітика тільки для 5 каналів. Щоб отримати більше — оберіть інший тариф.