مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام
✅وبسایت رسمی مؤسسه جهانی سبطین علیهماالسلام: 🌐www.sibtayn.com ✅کانال تلگرام به زبان عربی: 🆔t.me/alsibtayn ✅پیج اینستاگرام : 🆔instagram.com/sibtayn_fa ✅ کانال ما در پیام رسان ایتا : 🆔 eitaa.com/sibtayn 🙍♂️ارتباط با ادمین 🆔 @sibtaynadmin
Більше1 753
Підписники
Немає даних24 години
+87 днів
+1030 днів
Час активного постингу
Триває завантаження даних...
Find out who reads your channel
This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.Аналітика публікацій
Дописи | Перегляди | Поширення | Динаміка переглядів |
01 🩸غَشکردنِ امام رضا علیهالسلام با ذکر مصیبتِ «تنهایی و بیرمق شدنِ سیدالشهداء علیهالسلام در صحرای کربلا»
جناب «دعبل» گوید:
🔖 وارد بر مولایم عليّ بن موسى الرضا عليهماالسّلام شدم. به محض اینکه نشستم، آن حضرت به من فرمودند: از اشعار تازهای که - در رثای جدّ غریبم - سرودهای، برایم بخوان!
🔖 جناب دعبل گوید: من شروع کردم به خواندن این اشعار:
📋 مَدَارِسُ آیَاتٍ خَلَتْ مِنْ تِلَاوَةٍ / وَ مَنْزِلُ وَحْیٍ مُقْفَرُ الْعَرَصاتِ
▪️دیگر کسی مدارس آیات خدا را تلاوت نمیکرد. ( کنایه از اینکه مردم آن زمان، دنبال سیدالشهداء علیهالسلام نبودند.) و جایگاه وحی خدا، در دل صحرا، بیخانمان شده بود.
🔖 جناب «دعبل» گوید: ابیاتی را برای آن حضرت خواندم تا رسیدم به این بیت:
📋 إِذَا وُتِرُوا مَدُّوا إِلَی وَاتِرِیهِمْ / أَکُفّاً عَنِ الْأَوْتَارِ مُنْقَبِضَاتٍ
▪️آن گاه که مورد ستم قرار گرفتند و تنها شدند، دست به کمان بردند؛ اما دستانی که بسته و ناتوان از کشیدن کمان بود.
📜 فَبَكىٰ علیهالسلام حَتّى أُغمِىَ عَلَيه
👈 در اینجا بود که امام رضا علیهالسلام آنچنان گریستند که دیگر از هوش رفتند.
🔖 خادم آن حضرت با سر به من اشاره کرد که دیگر نخوان! من هم سکوت کردم. ساعتی نگذشت که آن حضرت به هوش آمدند و به من فرمودند: باز هم این ابیات را بخوان! من شروع به خواندن کردم؛ تا که دوباره به همین بیت رسیدم،
📜 فأصابَهُ مِثلُ الّذي أصابَهُ فِي المَرَّةِ الأولىٰ.
▪️پس مجدّدا آن حضرت چنان گریستند که از حال رفته و غش کردند.
🔖 خادم آن حضرت باز اشاره به من نمود که دیگر نخوان و من باز سکوت کردم. ساعتی نگذشت که آن حضرت به هوش آمدند و فرمودند: باز هم برایم این اشعار را بخوان! من شروع کردم به خواندن تا که آن ابیاتی را که سروده بودم، به پایان رساندم.
🔖 در این هنگام، آن حضرت سه بار من فرمودند:«أحسنت»؛ سپس امر نمودند تا ده هزار درهم از سکّههایی که به اسم مبارک آن حضرت، مسکوک شده بود، برایم آوردند؛
📚 الاغانی،ابوالفرج اصفهانی، ج۲۰ ص۳۱۳
📚معاهد التنصیص،ابوالفتح، ج۲ ص۱۹۹
📚 الغدیر، ج۲ ص۳۵۰
📚اعیان الشیعه،ج۶ ص۴۱۷
✍️ بر نیزه تکیه دادی، تنها تر از همیشه
با چهره خُماری، زیبا تر از همیشه
بذر ترانه بارید از ابر خطبه هایش
اما زمین دلها، صحرا تر از همیشه
سر نیزه ها شنیدند لحن تلاوتش را
امّا محل ندادند , امّا تر از همیشه
سنگی ز جاهلیّت پرتاب شد به سویت
این بار پر گرفتی بالا تر از همیشه
پیشانیات ترک خورد آیینه موج برداشت
تو قطره قطره گشتی دریا تر از همیشه
@Maghaatel
@sibtayn | 132 | 10 | Loading... |
02 📌پیامبر اکرم صلواتاللهعلیه وآله میفرمایند:
هر جمعه غسل كن، حتّى اگر لازم شود براى تهيّهٔ آب آن، خوراک روزانهات را بفروشى، و گرسنه بمانى؛ زيرا هيچ امر مستحبّى بالاتر از غسل جمعه نيست.
📚بحارالأنوار، ج ۸۱، ص ۱۲۹
👌وقت غسل جمعه از اذان صبح تا ظهر روز جمعه است، و بهتر است نزدیک ظهر به جا آورده شود؛ اگر تا ظهر انجام ندهد، بهتر است که بدون نیّت ادا و قضا تا غروب جمعه به جا آورد؛ اگر در روز جمعه غسل نکند، مستحب است از صبح شنبه تا غروب قضای آن را به آورد؛ و کسی که میترسد در روز جمعه آب پیدا نکند، میتواند روز پنجشنبه غسل را انجام دهد، بلکه اگر در شب جمعه غسل را به امید آن که مطلوب خداوند عالم است به جا آورد، صحیح است،
و مستحب است انسان در موقع غسل جمعه بگوید:
«اَشهَدُ اَن لاٰ اِلهَ اِلَّا اللّهُ وَحدَهُ لاٰ شَریٖکَ لَهُ، وَ اَشهَدُ اَنَّ مُحَمّدً عَبدُهُ وَ رَسوُلهُ، اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلٰی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَاجْعَلنٖی مِنَ التَّوّاٰبیٖنَ، وَاجْعَلنٖی مِنَ المُتَطَهِّریٖنَ»
@sibtayn | 167 | 9 | Loading... |
03 کشتن ۶۰ نفر سید توسط حمید بن قحطبه
عبیدالله بزاز نیشابوری میگوید: من با حمیدبنقحطبه طوسی معامله داشتم. روزی برای دیدار او بار سفر بستم. وقتی به آنجا رسیدم، از آمدن من با خبر شد! هنوز لباس سفر بر تن داشتم که مرا احضار کرد. این قضیه در ماه رمضان، وقت نماز ظهر اتفاق افتاد.
نزد او رفتم. وی را در اتاقی دیدم که آب از وسط آن میگذشت!
سلام کردم. حمید تشت و آفتابهای آورد و دستهایش را شست. مرا نیز توصیه به شستن دستها نمود. سپس سفرهی غذا را پهن کردند.
من فراموش کرده بودم که اکنون ماه رمضان است و من روزه هستم! اما پس از چندی یادم آمد و بلافاصله دست از غذاکشیدم.
حمید از من پرسید: چه شد؟ چرا غذا نمیخوری؟
پاسخ دادم: ماه رمضان است. من نه بیمارم و نه عذر دیگری دارم تا روزهام را افطار کنم، اما شما چرا روزه نیستید؟!
امیر گفت: من علت خاصی برای خوردن روزهام ندارم و از سلامت نیز برخوردارم.
سپس چشمانش پر از اشک شد و گریست!
پس از آنکه از خوردن فراغت یافت از او پرسیدم: علت گریستن شما چه بود؟
جواب داد: هارون الرشید هنگامی که در طوس بود، در یکی از شب ها مرا خواست. چون به محضر او رفتم، دیدم رو به روی وی شمعی در حال سوختن است و شمشیری آخته نیز دیده میشود و خدمتکار او هم ایستاده بود. هنگامی که در برابر وی قرار گرفتم، سرش را پایین انداخت و دستور داد به خانه ام برگردم.
از رسیدنم به منزل چندانی نگذشته بود که مأمور هارون آمد و گفت: خلیفه با تو کار دارد.
گفتم: انا لله! می ترسم هارون قصد کشتن مرا داشته باشد. اما چون در برابر وی حاضر شدم، از من پرسید: از امیرالمؤمنین چگونه اطاعت می کنی؟
گفتم: با جان و مال و خانواده و فرزندم.
هارون تبسمی کرد و دستور داد برگردم.
چون به خانه ام رسیدم باز فرستادهی هارون آمد و گفت: امیر با تو کار دارد.
من در پیشگاه هارون حاضر شدم و او در همان حالت گذشته اش نشسته بود. از من پرسید: از امیرالمؤمنین چگونه اطاعت میکنی؟
گفتم: با جان و مال و خانواده و فرزند و دین.
هارون خندید و سپس به من گفت: این شمشیر را بگیر و آنچه این غلام به تو دستور می دهد، به جای آر!
خادم شمشیر را گرفت و به من داد و مرا به حیاطی که در آن قفل بود آورد. در را گشود، ناگهان! در وسط حیاط با چاهی رو به رو شدیم و سه اتاق نیز دیدیم که در همه ی آنها قفل بود. خادم در یکی از اتاق ها را باز کرد. در آن اتاق بیست تن پیر و جوان را که همگی به زنجیر بسته شده و موها و گیسوانشان روی شانه هایشان ریخته بود، دیدم. به من گفت: امیرالمؤمنین تو را به کشتن همه ی اینها فرمان داده است.
آنان همه علوی و از نسل علی (علیه السلام) و فاطمه (سلام الله علیها) بودند. خادم یکی یکی آنان را می آورد و من هم گردن ایشان را با شمشیر می زدم، تا آنکه آخرینشان را نیز گردن زدم! سپس خادم جنازهها و سرهای کشتگان را در آن چاه انداخت.
آنگاه، خادم در اتاق دیگری را گشود. در آن اتاق هم بیست نفر علوی از نسل علی (علیه السلام) و فاطمه (سلام الله علیها) به زنجیر بسته شده بودند.
خادم گفت: امیرالمؤمنین فرموده است که اینان را بکشی! بعد یکی یکی آنان را پیش من می آورد و من گردن میزدم و او هم سرها و جنازه های آنان را به چاه می ریخت تا آنکه همه را کشتم. سپس در اتاق سوم را گشود و در آن هم بیست تن از فرزندان علی (علیه السلام) و فاطمه (سلام الله علیها) با گیسوان و موهای فرو ریخته به زنجیر کشیده شده بودند.
خادم گفت: امیر المؤمنین فرموده است که اینان را نیز بکشی.
باز به شیوه قبل همه را کشتیم تا این که از آنان تنها پیرمردی باقی مانده بود. آن پیر به من گفت: نفرین بر تو ای بدبخت! روز قیامت هنگامی که تو را نزد جد ما رسول الله (صلی الله علیه و آله) بیاورند تو چه عذری خواهی داشت که شصت تن از فرزندان آن حضرت را که زاده علی (علیه السلام) و فاطمه (سلام الله علیها) بودند، به قتل رساندی؟
در این هنگام دستها و شانههایم به لرزه افتاد.
خادم نگاهی غضبناک به من کرد و مرا اجازه ترک وظیفه نداد! لذا آن پیر را نیز کشتم و خادم جسد او را به چاه افکند! و در مجموع در یک روز جان ۶۰ نفر سید را گرفتم.
اکنون با این وصف، روزه و نماز من چه سودی برایم خواهد داشت، حال آنکه در آتش، جاودان خواهم ماند!
بحار الانوار، ج۲۸، ص۱۷۶
@sibtayn | 190 | 6 | Loading... |
04 رسول خدا صلّى اللّٰه عليه و آله و سلّم فرمودند:
اى على با ترسو مشورت مكن زيرا مورد درآمد و روزى را بر تو تنگ مىكند
و با بخيل و آزمند به شور منشين به خاطر آنكه تو را از مقصد و هدفت باز مىدارد
و حريص را مشاور خود قرار مده و زيرا سوء و زشتى عاقبت كار را از نظرت محو كرده و آن را مزيّن مىنمايد.
اى على بدان كه ترس و بخل و حرص يك غريزه و طبيعت بوده كه جامع آنها سوء ظن مىباشد. | 172 | 5 | Loading... |
05 آیت الله وحید خراسانی حفظه الله :
وظیفه ما به کرسی نشاندن حق است
اما نه با فحش ، با حکمت | 163 | 8 | Loading... |
06 ام المومنين ام سلمه :
شنیدم رسول خدا صَلی الله علیهِ و آله میفرمود:
هیچ قومی گرد نیامدند تا درباره فضیلت علی علیه السّلام سخن بگویند مگر اینکه فرشتگان از آسمان پایین آمده و آنها را احاطه کنند، و چون از هم جدا گشتند، آن فرشتگان به آسمان باز گردند. و دیگر فرشتگان خطاب به آنان میگویند:
از شما بویی به مشام ما میرسد که از دیگر فرشتگان آن را استشمام نمی کنیم و رایحه ای خوشبو تر از آن ندیده ایم.
که به آنها میگویند: نزد قومی بودیم که محمّد و اهل بیت او را یاد میکردنداز این رو از عطر آنها به ما تراوش شده از این رو معطّر شدیم، سپس میگویند:
ما را هم به نزد آنها پایین ببرید، که پاسخ میشنوند: پراکنده شدند و هرکدام به خانههای خود رفتند.
گویند: ما را به محل اجتماع آنها ببرید تا بدان مکان خود را معطّر کنیم.
لابن شاذان بِالْإِسْنَادِ یَرْفَعُهُ عَنْ أُمِّ الْمُؤْمِنِینَ أُمِّ سَلَمَةَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهَا أَنَّهَا قَالَتْ:
سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله یَقُولُ
مَا قَوْمٌ اجْتَمَعُوا یَذْکُرُونَ فَضْلَ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ إِلَّا هَبَطَتْ عَلَیْهِمْ مَلَائِکَةُ السَّمَاءِ حَتَّی تَحُفَّ بِهِمْ
فَإِذَا تَفَرَّقُوا عَرَجَتِ الْمَلَائِکَةُ إِلَی السَّمَاءِ فَیَقُولُ لَهُمُ الْمَلَائِکَةُ إِنَّا نَشَمُّ مِنْ رَائِحَتِکُمْ مَا لَا نَشَمُّهُ مِنَ الْمَلَائِکَةِ فَلَمْ نَرَ رَائِحَةً أَطْیَبَ مِنْهَا
فَیَقُولُونَ کُنَّا عِنْدَ قَوْمٍ یَذْکُرُونَ مُحَمَّداً وَ أَهْلَ بَیْتِهِ فَعَلِقَ فِینَا مِنْ رِیحِهِمْ فَتَعَطَّرْنَا فَیَقُولُونَ اهْبِطُوا بِنَا إِلَیْهِمْ
فَیَقُولُونَ تَفَرَّقُوا وَ مَضَی کُلُّ وَاحِدٍ مِنْهُمْ إِلَی مَنْزِلِهِ
فَیَقُولُونَ اهْبِطُوا بِنَا حَتَّی نَتَعَطَّرَ بِذَلِکَ الْمَکَانِ
📗بحارالانوار،ج ۳۸،ص ۱۹۹،ح ۷
@Sibtayn | 154 | 6 | Loading... |
07 🔴 تولد شرمآور مأمون عباسی ملعون ...
در نقلهای متقدّم اهل تسنن نیز این حکایت آمده است:
🔹 مأمون عباسی ملعون پس از کشتن امین (برادر خود) با زبیده, مادر امین ملاقات کرد و عذرهای فراوان خواست ولی هر چه عذرخواهی می نمود جوابی نمیشنید. در این بین متوجه شد که مادر أمین زیر زبان سخنانی میگوید ولی معنای آن را متوجه نمیشود.
🔸مأمون گفت: مادر! مرا نفرین میکنی؟ گفت: نه. ولی مأمون همچنان اصرار ورزید تا بداند مادر أمین چه میگوید!؟ تا این که زبیده چنین گفت: من به یاد میآورم مطلبی را که تمام مقدّرات تو در کشتن پسرم (حتی به قتل رساندن امام رضا علیهالسلام توسط وی در آینده) از همان ماجرا رقم می خورد! و آن ماجرا این است:
🔹روزی با پدرت هارون، شطرنج بازی میکردیم، به شرط آن که هر کس بُرد، آنچه از فرد بازنده خواست، عملی کند. در این بین پدرت بر من پیروز گردید و شرط عجیب خود را برای گذاشت: هارون گفت: باید دور قصر را برهنه و عریان بگردی! و من هر چه عذر خواستم قبول نکرد و بالاخره خواستهی او را عملی کردم.
🔸پس از آن دوباره شروع به بازی کردیم و این دفعه من بر او غالب آمدم،
📋فأمَرتُهُ أنْ يَذهَبَ إلى المَطبخ، فَيَطَأ أقبَحَ جاريةٍ و أوشَهَها خِلقَةً
🔻او را امر کردم که باید در آشپزخانه قصر با زشتترین و بَدبوترین کنیز، همبستر را بدهی!
🔹پدرت هر چه من را التماس نمود و حتی گفت که خراج یک سال مصر را به من میدهد، ولی من قبول نکردم و دست او را گرفتم و بردم میان آشپزخانه، و خوب گشتم و کنیزی بدشکلتر و نجستر از مادر تو «مراجل» پیدا نکردم و گفتم باید با این کنیز، همبستر شوی! او اجباراً این عمل را انجام داد و نطفهی تو منعقد شد.
🔸حالا در ذهنم این ماجرا به یاد آمد و داشتم بر زیر لب به خود میگفتم: خدا لعنت کند مرا که به فشار و اصرار، سبب قتل پسر خودم شدم! مأمون ملعون هم گفت: آری؛ خدا اصرارکننده را لعنت کند؛ اگر من هم اصرار نمیکردم تو این ماجرا را برای من برملا نمیکردی!
📚حیاة الحیوان،دمیری، ج۱ ص۱۱۵
📚نوادر الخلفاء،إتلیدی، ج۱ ص۲۳۵
✍️ و چه زیبا و دقیق، رسول خدا صلیاللهعلیهوآله به امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمود:
📋 یَا عَلِیُّ لَا یُبْغِضُکُمْ إِلَّا ثَلَاثَةٌ وَلَدُ زِنًا وَ مُنَافِقٌ وَ مَنْ حَمَلَتْ بِهِ أُمُّهُ وَ هِیَ حَائِضٌ
🔻یاعلی! با شما اهلبیت، دشمنی نمیورزد مگر سه نفر: ولد زنا، منافق و کسی که مادرش در حال حیض به او حامله شده است.
📚علل الشرائع،ص۵۸
@Sibtayn | 202 | 9 | Loading... |
08 Media files | 245 | 3 | Loading... |
09 شبهه خنده دار علمای وهابی به دلالت ایه مباهله
انسان با خودش نمی تواند ازدواج کند
حجت الاسلام سید محمد یزدانی
@Sibtayn | 14 | 0 | Loading... |
10 پینه دوزی که جان پیامبر صلی الله علیه و اله بود
@Sibtayn | 346 | 7 | Loading... |
11 Media files | 349 | 2 | Loading... |
12 .
.
◻️ #11ذیقعده| #سگت_به_من_پناه_آورده
➖ #با_امام_رضا_علیه_السلام
➖ جلسه حدیث شریف کساء، حسینیه بیتالزهراء علیهاالسلام
➖ ولادت امامرضا ۱۴۰۲ش، شبچهارم
🔘 حجتالاسلام #شیخ_حامدرضا_معاونیان | 342 | 4 | Loading... |
13 حمدان الديوانى از امام رضا(عليه السّلام)نقل مىكند كه فرمود:
هر كس مرا با وجود دورى خانهام زيارت كند،روز قيامت در سه جا نزد او مىآيم تا اينكه او را از وحشت نجات دهم:
1️⃣هنگامى كه نامه اعمال از راست و چپ پراكنده شود
2️⃣ و نزد صراط
3️⃣و نزد ميزان ترازو براى سنجش اعمال.
قَالَ اَلرِّضَا عَلَيْهِ السَّلاَمُ :
مَنْ زَارَنِي عَلَى بُعْدِ دَارِي أَتَيْتُهُ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ فِي ثَلاَثِ مَوَاطِنَ حَتَّى أُخَلِّصَهُ مِنْ أَهْوَالِهَا إِذَا تَطَايَرَتِ اَلْكُتُبُ يَمِيناً وَ شِمَالاً وَ عِنْدَ اَلصِّرَاطِ وَ عِنْدَ اَلْمِيزَانِ .
📙الخصال ج۱ ص۱۶۷
@Sibtayn | 410 | 11 | Loading... |
14 Media files | 274 | 0 | Loading... |
15 Media files | 2 | 0 | Loading... |
16 از امام رضا -صلوات الله علیه- روایت شده که ایشان فرمود:
همانا در خراسان ناحیهای است که روزگاری محل رفت و آمد فرشتگان خواهد شد و همواره فوجی از آسمان نازل شوند و گروهی بالا روند تا آنگاه که در صور دمیده شود.
عرض شد: آن کدامین ناحیه است؟
فرمود: در سرزمین طوس است. به خدا سوگند که آن باغی از باغهای بهشت است. هر کس مرا در آنجا زیارت کند مانند کسی است که رسول خدا -صلی الله علیه و آله- را زیارت کرده باشد، و خدای متعال بابت این زیارت پاداش هزار حجّ نیکو و هزار عمرهی مقبول را برایش مینویسد و من و پدرانم در روز قیامت شفیعانِ وی خواهیم بود.
عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج2، ص255
بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج99، ص31
@Sibtayn | 414 | 7 | Loading... |
17 شهادت رئیس جمهور محترم و مغتنم جمهوری اسلامی ایران را به مقام معظم رهبری و مردم شریف ایران تسلیت عرض می نماییم | 269 | 0 | Loading... |
18 ⭕️ چهار تن از علمای ارشد اهل تسنن که به قاطر امام رضا علیه السلام آويزان شدند!
✍️ عجلونی از علمای بزرگ اهل تسنن مینويسد:
وفي مسند الفردوس لمادخل علي بن موسى الرضا نيسابور بغلة شهباء فخرج علماء البلد في طلبه منهم يحيي بن يحيي و ابن راهويه و احمد بن حرب و محمد بن رافع فتحلقوا بلجام دابة
هنگامی كه امام رضا (علیه السلام) سوار بر قاطر وارد نیشابور وارد شد علما به استقبال خارج شدند و يحیی بن يحیی و ابن راهويه و احمد بن حرب و محمد بن رافع به افسار قاطر، امام رضا(علیه السلام) آويزان شدند!
📚 كشف الخفاء ومزيل الالباس، تألیف اسماعيل عجلونی، جلد ۱، صفحه ۳۶
✅ شرح حال این چهار عالم اهل تسنن :
👤 النَّيْسابوري (۱۴۲- ۲۲۶ ه ۷۵۹- ۸۴۰ م) يحيى بن يحيى بن بكير بن عبد الرحمن، التميمي الحنظليّ، أبو زكريا، النيسابورىّ: إمام في الحديث، ورع، ثقة. كان من سادات أهل زمانه علما و دينا و نسكا و إتقانا. قال ابن حجر العسقلاني. طوَّل الحاكم ترجمته في تاريخه، و قسم الرواة عنه إلى خمس طبقات. و قال ابن راهويه: مات و هو إمام الدنيا!
📚 الاعلام، تألیف زرکلی، جلد ۸ ، صفحه ۱۷۶
👤 ابن راهْوَيْه (۱۶۱- ۲۳۸ ه ۷۷۸- ۸۵۳ م) إسحاق بن إبراهيم بن مخلد الحنظليّ التميمي المروزي، أبو يعقوب ابن راهويه: عالم خراسان في عصره. من سكان مرو (قاعدة خراسان) و هو أحد كبار الحفاظ. طاف البلاد لجمع الحديث و أخذ عنه الإمام أحمد ابن حنبل و البخاري و مسلم و الترمذي و النسائي و غيرهم. و قيل في سبب تلقيبه «ابن راهويه» إن أباه ولد في طريق مكة فقال أهل مرو: راهويه! أي ولد في الطريق. و كان إسحاق ثقة في الحديث، قال الدارميّ: ساد إسحاق أهل المشرق و المغرب بصدقة. و قال فيه الخطيب البغدادي: اجتمع له الحديث و الفقه و الحفظ و الصدق و الورع و الزهد، و رحل إلى العراق و الحجاز و الشام و اليمن. و له تصانيف، منها «المسند- خ» الجزء الرابع منه، في دار الكتب. استوطن نيسابور و توفي بها.
📚 الاعلام، تألیف زرکلی، جلد ۱ ،صفحه ۲۹۲
👤 أحمد بن حرب النيسابوري الزّاهد الذي قال فيه يحيى بن يحيى: إن لم يكن من الأبدال فلا أدري من هم؟. رحل و سمع من ابن عيينة و جماعة، و كان صاحب غزو، و جهاد، و مواعظ، و مصنفات، في العلم.
📚 شذرات الذهب، تألیف عبد الحی العکری، جلد ۳، صفحه ۱۵۷
👤 محمَّد بن رافِع (۰۰۰- ۲۴۵ ه ۰۰۰- ۸۵۹ م) محمد بن رافع بن أبي زيد القشيري بالولاء، أبو عبد الله، النيسابورىّ: زاهد، من ثقات المحدثين. كان شيخ عصره في خراسان. روى عنه البخاري ۱۷ حديثا و مسلم ۳۶۲ حديثا.
📚 الاعلام، تألیف زرکلی، جلد ۶، صفحه ۱۲۴
#امام_رضا
🔶 كانال رسمی مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام در تلگرام
╔═.🍃.══════╗
🆔 @Sibtayn
╚══════.🍃.═╝ | 385 | 5 | Loading... |
19 على بن ميثم از پدرش روايت كرده است كه گفت:
از مادرم شنيدم كه ميگفت از نجمه مادر ☀️حضرت رضا سلام الله علیه شنيدم كه ميفرمود
چون من حامله شدم به پسر خود على سلام الله علیه سنگينى حمل خود را نمي فهميدم و در خواب كه بودم از شكم خود صداى تسبيح و تهليل و تمجيد مي شنيدم و اين صدا مرا بفزع در مى آورد و هولناك مي شدم پس چون بيدار شده گوش فرا مي داشتم چيزى نمى شنيدم تا اينكه وقت وضع حمل من شد
آن جناب بر زمين واقع شد در حالى كه دو دست خود را بروى زمين نهاده بود و سر خود را رو به آسمان بلند كرده بود و حركت مي داد دو لب خود را گويا تكلم مي كرد
پس داخل شد بر من پدر بزرگوارش موسى بن جعفر سلام الله علیه و فرمود به من
اى نجمه گوارا باد از براى تو كرامت پروردگار تو
پس من آن طفل را در خرقه سفيدى پيچيده بدست آن حضرت دادم پس در گوش راست او اذان گفت:
و در گوش چپش اقامه و آب فرات خواست پس آن آب را در كام او ريخت و آن طفل را رد كرد بمن و فرمود او را بگير كه اين است بقية للَّه در زمين او.
📌حَدَّثَنِي تَمِيمُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ تَمِيمٍ الْقُرَشِيُّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عَلِيٍّ الْأَنْصَارِيِّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مِيثَمٍ عَنْ أَبِيهِ قَالَ سَمِعْتُ أُمِّي تَقُولُ سَمِعْتُ نَجْمَةَ أُمَّ الرِّضَا سلام اللّه علیه تَقُولُ لَمَّا حَمَلْتُ بِابْنِي عَلِيٍ سلام اللّه علیه لَمْ أَشْعُرْ بِثِقْلِ الْحَمْلِ وَ كُنْتُ أَسْمَعُ فِي مَنَامِي تَسْبِيحاً وَ تَهْلِيلًا وَ تَمْجِيداً مِنْ بَطْنِي فَيُفْزِعُنِي ذَلِكَ وَ يَهُولُنِي فَإِذَا انْتَبَهْتُ لَمْ أَسْمَعْ شَيْئاً فَلَمَّا وَضَعْتُهُ وَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ وَاضِعاً يَدَيْهِ عَلَى الْأَرْضِ رَافِعاً رَأْسَهُ إِلَى السَّمَاءِ يُحَرِّكُ شَفَتَيْهِ كَأَنَّهُ يَتَكَلَّمُ فَدَخَلَ إِلَيَّ أَبُوهُ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ سلام اللّه علیه فَقَالَ لِي هَنِيئاً لَكِ يَا نَجْمَةُ كَرَامَةُ رَبِّكِ فَنَاوَلْتُهُ إِيَّاهُ فِي خِرْقَةٍ بَيْضَاءَ فَأَذَّنَ فِي أُذُنِهِ الْأَيْمَنِ وَ أَقَامَ فِي الْأَيْسَرِ وَ دَعَا بِمَاءِ الْفُرَاتِ فَحَنَّكَهُ بِهِ ثُمَّ رَدَّهُ إِلَيَّ فَقَالَ خُذِيهِ فَإِنَّهُ بَقِيَّةُ اللَّهِ تَعَالَى فِي أَرْضِهِ.
عيون أخبار الرضا عليه السلام ج ۱ صفحه ٢٠
@Sibtayn | 261 | 5 | Loading... |
20 #فوری / انالله و اناالیه راجعون
سید ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور کشورمان، در حادثه سقوط بالگرد امروز به شهادت رسید.
✅ @Khabar_Fouri | 267 | 1 | Loading... |
21 Media files | 316 | 0 | Loading... |
22 #با_مهدی_علیه_السلام
#سخنرانی_رضوی
#امام_شناسی
#منتظر_ظهور
#11ذیقعده
#امامت
🌿 #احساس_نیاز_به_امام_زمان_عجل_الله_فرجه
➖ شب ولادت امامرضا علیهالسلام، شباول
➖ جلسه حدیث شریف کساء، حسینیه بیتالزهراء علیهاالسلام
➖ #شوال1444 ق _ ۱۴۰۲ش
🔘 حجتالاسلام #سید_حسن_احمدی_اصفهانی | 314 | 0 | Loading... |
23 Media files | 268 | 1 | Loading... |
24 استجابت دعا نزد قبر حضرت علی بن موسی الرضا علیهما السلام در کتب عامه
حجت الاسلام ابوالقاسمی
@Sibtayn | 325 | 7 | Loading... |
25 🟡 هیچکدام به تنهایی پذیرفته نمی شوند ....
اَلْإِمَامُ اَلرِّضَا صَلَوَاتُ اَللهِ عَلَيْهِ : لا تَدعُوا العَمـلَ الصّالِـحَ وَ الاِجتهادَ فِى العِبادَةِ اتِّکالاً عَلى حُبِّ آلِ مُحَمدٍ صلی الله علیه و آله وَ لا تَدعُوا حُبَّ آلِ مُحَمدٍ صلی الله علیه و آله لامرِهـم اِتِّکالاً عَلى العِبادَةِ فَـاِنَّهُ لایَقبَلُ اَحدَهُما دونَ الآخَر؛
امام رضا صلوات الله علیه می فرمایند :
مبادا اعمال نیک را به اتکاى دوستى آل محمد صلی الله علیه و آله رها کنید ،
مبادا دوستى آل محمد صلی الله علیه و آله را به اتکاى اعمال صالح از دست بدهید ،
زیرا هیچ کدام از این دو ، به تنهایى پذیرفته نمى شود.
📚فقه الإمامُ الرضا علیهالسلام ص339
📚بحارالانوار ج75، ص 347
@Sibtayn | 388 | 14 | Loading... |
26 در کنار روایت سلسله الذهب معروف میان اهل سنت و شیعه روایتی شبیه آن نیز نقل شده است که البته مضمون متفاوتی دارد. شباهت این دو روایت این است که هر دو حدیث قدسی هستند یعنی محتوا و مفهوم آنها از طرف خداوند به قلب حضرت رسول(ص) القا شدهاند
اما مهمترین تفاوت آنها این است که در این روایت با صراحت به ولایت علی ابن ابی طالب علیه السلام اشاره شده است.
شیخ صدوق در کتاب امالی ص 235 و عیون اخبار الرضا(علیه السلام) ج 2 ص 136،
شعیری (قرن ششم) در کتاب جامع الأخبار ص 14
و حسکانی (وفات ۴۹۰ق) از عالمان اهل تسنن در کتاب شواهد التنزیل ص 170 این روایت را نقل کردهاند و محدثان بعد از آنها مکررا این روایت را در کتب خویش آوردهاند.
حاکم حسکانی در شواهد التنزیل این روایت را با سند خود از پسر عمر بن خطاب نقل می کند که :
عَنِ ابْنِ عُمَرَ قَالَ:
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص
قَالَ لِي جَبْرَئِيلُ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى-
وَلَايَةُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ حِصْنِي فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِي أَمِنَ مِنْ عَذَابِي
📕شواهد التنزيل لقواعد التفضيل: الحاكم الحسكاني ج : 1ص : 170
@Sibtayn | 328 | 7 | Loading... |
27 📜اسحاق بن راهويه گويد:
✅آن هنگام امام رضا عليه السلام به نيشابور رسيد و قصد عزيمت به سوي مأمون را داشت، راويان حديث نزد ايشان گرد آمدند و گفتند: اين فرزند رسول خدا، اكنون كه عازم سفر هستيد، آيا حديثي براي ما بيان نمي فرماييد تا از شما بهره مند گرديم.
✨حضرت رضا عليه السلام در آن هنگام در هودج نشسته بودند، پس سرشان را بيرون آوردند و فرمودند: از پدرم موسي بن جعفر شنيدم كه فرمود:
از پدرم جعفر بن محمد شنيدم كه فرمود:
از پدرم محمد بن علي شنيدم كه فرمود:
از پدرم علي بن الحسين شنيدم كه فرمود:
از پدرم حسين بن علي شنيدم كه فرمود:
از پدرم اميرالمؤمنين علي بن ابي طالب عليه السلام شنيدم كه فرمود:
از رسول خدا صلي الله عليه و آله شنيدم كه فرمود:
از جبرئيل شنيد كه گفت: از خداي صاحب جلال و شوكت شنيدم كه فرمود:
📌لا اله اله الله دژ من است و كسي كه به دژ من داخل گشت از عذاب من در امان است. امام اين را فرمود و قافله حركت كرد.
پس از اندكي سر از هودج بيرون آوردو ما را ندا در داد كه: (اين كلام) شروطي دارد و من از شروط آن هستم.
📗الأمالی (للصدوق) ج۱ ص۲۳۵
@Sibtayn | 183 | 4 | Loading... |
28 💠امام رضا علیه السلام
🔹شيعَتُنَا، اَلْمُسَلِّمُونَ لِأَمْرِنَا، اَلْآخِذُونَ بِقَوْلِنَا، اَلْمُخَالِفُونَ لِأَعْدَائِنَا فَمَنْ لَمْ يَكُنْ كَذَلِكَ فَلَيْسَ مِنَّا
🔸شيعيان ما، كسانى اند كه تسليم شدگان فرمان ما و پذيرندگان سخن ما و مخالفان دشمنان ما، هستند، بنابراين، كسى كه چنين نباشد، از ما نيست.
📗بحار الأنوار ج65 ص167
@Sibtayn | 159 | 7 | Loading... |
29 Media files | 178 | 1 | Loading... |
30 🗓 تقویم شیعه - 11 ذی القعده
🌹میلاد با سعادت حضرت ثامن الحجج، امام علی بن موسی الرضا (علیهما السلام)
روز یازدهم ذیقعده سال ١٤٨ هـ .ق. ولادت با سعادت حضرت ثامن الحجج، علی بن موسی(علیهما السلام) در مدینه منوره واقع شد. پدر بزرگوار ایشان حضرت موسی بن جعفر(علیهما السلام) و مادر عظیم الشأن آن جناب، نجمه(سلام الله علیها) بودند.
حضرت نجمه(سلام الله علیها) میفرماید: «هنگامی كه به پسرم علی بن موسی الرضا باردار شدم،هیچ گونه احساس سنگینی نكردم؛ وقتی میخوابیدم، صدای تسبیح و تهلیل و حمد را از رحم خود میشنیدم، هراسان میگشتم؛ هنگامی كه بیدار میشدم دیگر چیزی نمیشنیدم. وقتی حضرت رضا(علیه السلام) به دنیا آمد، یك دستش را بر زمین نهاد، سرش را به سوی آسمان بلند كرد و لبهایش را حركت داد كه گویی سخن میگوید؛ در این لحظه پدرش حضرت موسی بن جعفر(علیهما السلام) وارد شد و به من فرمود: ای نجمه! كرامت پروردگارت بر تو گوارا باد! نوزاد را در پارچه سفیدی پیچیدم و به حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) دادم. در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفت. بعد آب فرات طلبید و كام او را با آن برداشت و سپس او را به من سپرد و فرمود: این كودك را بگیر كه حجت خدا در زمینش میباشد».
مفضل بن عمر میگوید: «به محضر مبارك امام كاظم(علیه السلام) رفتم، دیدم آن حضرت، امام رضا (علیه السلام) را در حالتی كه كودك خردسالی بود به بغل گرفته، میبوسد و به سینهاش میچسباند و خطاب به او میفرماید: پدر و مادرم به فدایت! چه قدر خوشبو و زیبا هستی، و برتری تو بردیگران آشكار است».
به امام عرض كردم: «فدایت شوم! به گونهای محبت این كودك بر قلبم افتاده كه قلب هیچ كس جز شما ، مانند من سرشار از محبت او نیست».
امام فرمود: «ای مفضل! مقام این كودك نزد من، همچون مقام من در نزد پدرم میباشد. آنها فرزندانی بودند كه پاكی و فضیلت را از همدیگر گرفته بودند».
عرض كردم: «این كودك همان است كه بعد از شما عهده دار و صاحب امر امامت است؟»
امام فرمود: «آری! كسی كه از او پیروی كند، راه رشد و هدایت میپیماید و كسی كه از او نافرمانی كند، به راه كفر میرود».
منبع : کتاب تقویم شیعه
🌷☀️☀️♦️☀️☀️🌷
✅كانال رسمی مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام در تلگرام
🆔 @Sibtayn
┗━🍃🌺━━━┛ | 226 | 4 | Loading... |
31 ✅تفویض در کلام حضرت امام رضا علیه السّلام
✍️شیخ صدوق رضوان الله علیه با سند معتبر روایت کرده :
یاسر خادم می گوید به امام رضا علیه السّلام عرض کردم، چه می فرمائید درباره تفویض؟
امام رضا علیه السّلام فرمود: خداوند امر دینش را به پیامبر صلی الله علیه و آله تفویض (واگذار) نمود و فرمود:
(ما آتيكم الرسول فخذوه وما نهيكم عنه فانتهوا _ آنچه پیامبر برای شما بیاورد آن را اخذ کنید، و از آنچه شما را نهی نماید ترک کنید
📖/سوره الحشر آیه7)
اما خلق کردن و روزی دادن را به او نگذاشت
، سپس حضرت فرمود که خداوند متعال فرموده است:
(الله خالق كل شئ _ خداوند آفریننده و خالق همه چیز است / سوره الرعد آیه 16)
همچنین می فرماید:
(الله الذي خلقكم ثم رزقكم ثم يميتكم ثم يحييكم قل هل من شركائكم يفعل من ذلكم من شئ سبحانه وتعالى عما يشركون
آن خداوندی که شما را خلق کرد، پس روزی داد، بعد از آن می میراند شما را، پس زنده می گرداند. آیا آن شریک هایی که از برای خداوند قائل می شوید هیچ یک می توانند چنین کاری را انجام دهند؟ منزه و متعالی است خداوند از آنچه ایشان شریک او می گردانند / سوره الروم آیه 40)
📚عیون اخبار الرضا ج ٣، ص ٩١
@Sibtayn | 238 | 5 | Loading... |
32 بزرگترین جسارت به پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله
مناظرات مرحوم سلطان الواعظین با علمای اهل تسنن در شبهای پیشاور
@Sibtayn | 242 | 3 | Loading... |
33 امام هادی علیهالسلام فرمودند:
مَن کانَت لَهُ اِلَی اللهِ حاجَةٌ فَلیَزُر قَبرَ جَدِّیَ الرِّضا (علیهالسلام) بِطوُسٍ وَهُوَ عَلی غُسلٍ وَلیُصَلِّ عِندَ رَأسِهِ رَکعَتَینِ وَلیَسئَلِ اللهَ حاجَتَهُ فی قُنوُتِهِ فَاِنَّهُ یَستَجیبُ لَهُ ما لَمیَسئَل مَأثَماً أو قَطیعَةَ رَحِمٍ.
📝 کسی که از خدا حاجتی را میخواهد؛ قبر جدم حضرت رضا (علیهالسلام) را در طوس با غسل، زیارت کند و دو رکعت نماز بالای سرش بخواند و در قنوت نماز، حاجت خویش را طلب نماید در این صورت حوائج وی مستجاب میشود، مگر آن که طلب انجام گناه و یا قطع رحم را کند.
📚 وسائل الشیعه، ج۱۴، ص۵۶۹
@Sibtayn | 268 | 11 | Loading... |
34 💠 داستان حمام نیشابور
🎤 حجت الاسلام بندانی نیشابوری
🌺🌟🌟🌲🌟🌟🌺
🔶 كانال رسمی مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام در تلگرام
🆔 @Sibtayn
┗━🍃🌺━━━┛ | 241 | 5 | Loading... |
35 ⁉️ آیا می دانید چرا مخالفین و منحرفین از خط ولایت، بیشتر از شیعیان به عبادت و نماز اهميت میدهند؟
🔹 فضل الله راوندی عالم بزرگ امامیه روایت کرده است:
✍️ ۱٦٤- قال عليه السلام : قال رسول الله صلى الله عليه و آله : ما من عمل في بدعة خلاه الشيطان و العبادة و ألقى عليه الخشوع و البكاء .
🔸 حضرت امام کاظم علیه السلام از پدرانشان از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل میفرماید که فرمودند: «هر کس خود را به بدعتی مشغول کند، شیطان او را به عبادت مشغول میکند و به او حالت خشوع و گریه میدهد».
📚 النوادر، تالیف فضل الله راوندی، صفحه ۱۳۱، حدیث ۱۶۴، چاپ موسسه دار الحدیث الثقافیة
📚 بحار الانوار، تالیف علامه مجلسی رضوان الله علیه، جلد ۶۹، صفحه ۲۱۶، حدیث ۸، چاپ دار احیاء التراث العربی
📚 سفینة البحار، تالیف شیخ عباس قمی، جلد ۴، صفحه ۴۳۲، چاپ دار الاسوة
@Sibtayn | 222 | 6 | Loading... |
36 #ایرانیان
#حکومت_علوی
🟦 دفاع بی نظیر حضرت امیرالمومنین علی از ایرانیان مظلوم و غوغای عدالت علوی!
عَنْ عَبَّادِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْأَسَدِيِّ قَالَ: كُنْتُ جَالِساً يَوْمَ الْجُمُعَةِ وَ عَلِيٌ ع يَخْطُبُ عَلَى مِنْبَرٍ مِنْ آجُرٍّ وَ ابْنُ صُوحَانَ جَالِسٌ فَجَاءَ الْأَشْعَثُ فَجَعَلَ يَتَخَطَّى النَّاسَ فَقَالَ: يَا أَمِيرَالْمُؤْمِنِينَ غَلَبَتْنَا هَذِهِ الْحَمْرَاءُ عَلَى وَجْهِكَ فَغَضِبَ ( فركض المنبر برجله ).....
🔷 راوی گوید : امیرالمومنین علیه السّلام بر فراز منبر آجری خطبه میخواندند ؛ اشعث بن قيس به سمت حضرت آمد و پایش را روی سر و کله مردم میگذاشت ، خود را به ایشان رساند و گفت: يا اميرالمؤمنين! این سرخ رو ها (ایرانیان) به خاطر نزدیک بودن به شما بر ما چیره شدهاند.!!
🔷 در این هنگام؛ حضرت خشمگین شدند و با پای خود بر منبر كوبيدند! صعصه بن صوحان گفت : ما را با اشعث چه كار ؟! البته امروز امير المومنین درباره عرب سخنی خواهند گفت كه همواره به خاطرها خواهد ماند.
❤️ حضرت فرمودند :: چه کسی منصفانه میداند کارم را درباره ستم و ظلم این آدم های بی ایمانی که در رخت خوابشان مانند الاغ که در خاک غلط میزند ، می غلطتند و هذیان میگویند (یعنی اشعث و ابوموسی اشعری) در حق گروهی که همواره به ياد خدا بوده و هستند (یعنی ایرانیان) ؟؟!! طعنه مى زنند و دستور مى دهند تا ایرانی ها را از خود رانده و دور سازم و از جمله ستمگران باشم! آيا تو ميخواهی من آنها را برانم؟! هرگز چنین نخواهم کرد! که اگر چنين كنم قطعاً در شمار نادانان خواهم بود!! 👈 بدانید سوگند به آن کسی كه دانه را شكافت و انسان را آفريد، از محمد رسول خدا شنیدم که فرمود : ایرانیان شما اعراب را برای بازگشت به دين خواهند كوبيد، چنانكه شما در آغاز آنها را برای پذيرش دين كوبيدید!! ( شما را مجدد دیندار میکنند بعد از آنکه مرتد میشوید )👉🏿
🔷 مغیره (لعنه الله) گفت :: علی موالیان ( ایرانی ها ) را دوست دارد و با آنان مهربان است ولی عمر برعکس بود و به شدت از آنان دوری میکرد.
📚شرح نهج البلاغة ج 20 ص 284
📚الغارات ابن هلال جلد 2 ص341
📚سفینة البحار جلد : 8 صفحه606
🆔@samsaamakbar | 189 | 8 | Loading... |
37 🌹پيامبر خدا(صلّى الله عليه و آله)فرمود:
يا على!
◽️با ترسو مشورت مكن كه راه رهايى را به تو تنگ مىكند
◽️و با بخيل مشورت مكن كه تو را از هدفت باز مىدارد
◽️ و با حريص مشورت مكن كه طمع كارى را براى تو زينت مىدهد
👈🏻و بدان يا على كه ترس و بخل و حرص يك طبيعت دارند و بدگمانى(به خدا)جامع آنهاست.
☘️قالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ :
▫️يا عَلِيُّ لاَ تُشَاوِرْ جَبَاناً فَإِنَّهُ يُضَيِّقُ عَلَيْكَ اَلْمَخْرَجَ
▫️و لاَ تُشَاوِرِ اَلْبَخِيلَ فَإِنَّهُ يَقْصُرُ بِكَ عَنْ غَايَتِكَ
▫️ و لاَ تُشَاوِرْ حَرِيصاً فَإِنَّهُ يُزَيِّنُ لَكَ شَرَهاً
👈و اِعْلَمْ يَا عَلِيُّ أَنَّ اَلْجُبْنَ وَ اَلْبُخْلَ وَ اَلْحِرْصَ غَرِيزَةٌ وَاحِدَةٌ يَجْمَعُهَا سُوءُ اَلظَّنِّ .
📗من لا یحضره الفقیه ج۴ ص۴۰۹
📙الخصال ج۱ ص۱۰۱
@Sibtayn | 183 | 5 | Loading... |
38 رسیدن به حقیقت ایمان با سه ویژگی
📌فضیل یسار از حضرت امام محمدباقر علیهالسلام روایت کرده که حضرت فرمودند:
✍️ بنده تا سه ویژگی را دارا نباشد، حقیقت ایمان را کامل درنیابد؛
💥مرگ نزد او، محبوب تر از زندگی باشد،
💥و فقر نزد او، محبوب تر از ثروت باشد،
💥و بیماری نزد او، محبوب تر از تندرستی باشد.
گفتیم: کدام یک از ما چنین است؟
📌حضرت فرمودند: همه شما
📌سپس حضرت فرمودند:
👈 شما دوست دارید در حب و دوستی ما بمیرید، و یا در بغض و دشمنی ما زندگی کنید؟
پاسخ دادم: به خدا سوگند مردن در دوستی شما برای ما دوست داشتنی تر است.
📌حضرت فرمودند:
👌 و ثروت و بیماری و تندرستی نیز به همین صورت است.
گفتم به خدا سوگند چنین است.
عَنْ فُضَيْلِ بْنِ يَسَارٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ:
لاَ يَبْلُغُ أَحَدُكُمْ حَقِيقَةَ اَلْإِيمَانِ حَتَّى يَكُونَ فِيهِ ثَلاَثُ خِصَالٍ
1️⃣حَتَّى يَكُونَ اَلْمَوْتُ أَحَبَّ إِلَيْهِ مِنَ اَلْحَيَاةِ
2️⃣ وَ اَلْفَقْرُ أَحَبَّ إِلَيْهِ مِنَ اَلْغِنَى
3️⃣وَ اَلْمَرَضُ أَحَبَّ إِلَيْهِ مِنَ اَلصِّحَّةِ
🔸قُلْنَا وَ مَنْ يَكُونُ كَذَلِكَ
🔹قَالَ كُلُّكُمْ ثُمَّ قَالَ
▫️ أَيُّمَا أَحَبُّ إِلَى أَحَدِكُمْ يَمُوتُ فِي حُبِّنَا أَوْ يَعِيشُ فِي بُغْضِنَا
🔸 فَقُلْتُ نَمُوتُ وَ اَللَّهِ فِي حُبِّكُمْ أَحَبُّ إِلَيْنَا
🔹قَالَ وَ كَذَلِكَ اَلْفَقْرُ وَ اَلْغِنَى وَ اَلْمَرَضُ وَ اَلصِّحَّةُ
🔸 قُلْتُ إِي وَ اَللَّهِ .
📚معاني الأخبار ج۱ ص۱۸۹
@sibtayn | 235 | 2 | Loading... |
🩸غَشکردنِ امام رضا علیهالسلام با ذکر مصیبتِ «تنهایی و بیرمق شدنِ سیدالشهداء علیهالسلام در صحرای کربلا»
جناب «دعبل» گوید:
🔖 وارد بر مولایم عليّ بن موسى الرضا عليهماالسّلام شدم. به محض اینکه نشستم، آن حضرت به من فرمودند: از اشعار تازهای که - در رثای جدّ غریبم - سرودهای، برایم بخوان!
🔖 جناب دعبل گوید: من شروع کردم به خواندن این اشعار:
📋 مَدَارِسُ آیَاتٍ خَلَتْ مِنْ تِلَاوَةٍ / وَ مَنْزِلُ وَحْیٍ مُقْفَرُ الْعَرَصاتِ
▪️دیگر کسی مدارس آیات خدا را تلاوت نمیکرد. ( کنایه از اینکه مردم آن زمان، دنبال سیدالشهداء علیهالسلام نبودند.) و جایگاه وحی خدا، در دل صحرا، بیخانمان شده بود.
🔖 جناب «دعبل» گوید: ابیاتی را برای آن حضرت خواندم تا رسیدم به این بیت:
📋 إِذَا وُتِرُوا مَدُّوا إِلَی وَاتِرِیهِمْ / أَکُفّاً عَنِ الْأَوْتَارِ مُنْقَبِضَاتٍ
▪️آن گاه که مورد ستم قرار گرفتند و تنها شدند، دست به کمان بردند؛ اما دستانی که بسته و ناتوان از کشیدن کمان بود.
📜 فَبَكىٰ علیهالسلام حَتّى أُغمِىَ عَلَيه
👈 در اینجا بود که امام رضا علیهالسلام آنچنان گریستند که دیگر از هوش رفتند.
🔖 خادم آن حضرت با سر به من اشاره کرد که دیگر نخوان! من هم سکوت کردم. ساعتی نگذشت که آن حضرت به هوش آمدند و به من فرمودند: باز هم این ابیات را بخوان! من شروع به خواندن کردم؛ تا که دوباره به همین بیت رسیدم،
📜 فأصابَهُ مِثلُ الّذي أصابَهُ فِي المَرَّةِ الأولىٰ.
▪️پس مجدّدا آن حضرت چنان گریستند که از حال رفته و غش کردند.
🔖 خادم آن حضرت باز اشاره به من نمود که دیگر نخوان و من باز سکوت کردم. ساعتی نگذشت که آن حضرت به هوش آمدند و فرمودند: باز هم برایم این اشعار را بخوان! من شروع کردم به خواندن تا که آن ابیاتی را که سروده بودم، به پایان رساندم.
🔖 در این هنگام، آن حضرت سه بار من فرمودند:«أحسنت»؛ سپس امر نمودند تا ده هزار درهم از سکّههایی که به اسم مبارک آن حضرت، مسکوک شده بود، برایم آوردند؛
📚 الاغانی،ابوالفرج اصفهانی، ج۲۰ ص۳۱۳
📚معاهد التنصیص،ابوالفتح، ج۲ ص۱۹۹
📚 الغدیر، ج۲ ص۳۵۰
📚اعیان الشیعه،ج۶ ص۴۱۷
✍️ بر نیزه تکیه دادی، تنها تر از همیشه
با چهره خُماری، زیبا تر از همیشه
بذر ترانه بارید از ابر خطبه هایش
اما زمین دلها، صحرا تر از همیشه
سر نیزه ها شنیدند لحن تلاوتش را
امّا محل ندادند , امّا تر از همیشه
سنگی ز جاهلیّت پرتاب شد به سویت
این بار پر گرفتی بالا تر از همیشه
پیشانیات ترک خورد آیینه موج برداشت
تو قطره قطره گشتی دریا تر از همیشه
@Maghaatel
@sibtayn
😢 5❤ 3
📌پیامبر اکرم صلواتاللهعلیه وآله میفرمایند:
هر جمعه غسل كن، حتّى اگر لازم شود براى تهيّهٔ آب آن، خوراک روزانهات را بفروشى، و گرسنه بمانى؛ زيرا هيچ امر مستحبّى بالاتر از غسل جمعه نيست.
📚بحارالأنوار، ج ۸۱، ص ۱۲۹
👌وقت غسل جمعه از اذان صبح تا ظهر روز جمعه است، و بهتر است نزدیک ظهر به جا آورده شود؛ اگر تا ظهر انجام ندهد، بهتر است که بدون نیّت ادا و قضا تا غروب جمعه به جا آورد؛ اگر در روز جمعه غسل نکند، مستحب است از صبح شنبه تا غروب قضای آن را به آورد؛ و کسی که میترسد در روز جمعه آب پیدا نکند، میتواند روز پنجشنبه غسل را انجام دهد، بلکه اگر در شب جمعه غسل را به امید آن که مطلوب خداوند عالم است به جا آورد، صحیح است،
و مستحب است انسان در موقع غسل جمعه بگوید:
«اَشهَدُ اَن لاٰ اِلهَ اِلَّا اللّهُ وَحدَهُ لاٰ شَریٖکَ لَهُ، وَ اَشهَدُ اَنَّ مُحَمّدً عَبدُهُ وَ رَسوُلهُ، اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلٰی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَاجْعَلنٖی مِنَ التَّوّاٰبیٖنَ، وَاجْعَلنٖی مِنَ المُتَطَهِّریٖنَ»
@sibtayn
❤ 4
کشتن ۶۰ نفر سید توسط حمید بن قحطبه
عبیدالله بزاز نیشابوری میگوید: من با حمیدبنقحطبه طوسی معامله داشتم. روزی برای دیدار او بار سفر بستم. وقتی به آنجا رسیدم، از آمدن من با خبر شد! هنوز لباس سفر بر تن داشتم که مرا احضار کرد. این قضیه در ماه رمضان، وقت نماز ظهر اتفاق افتاد.
نزد او رفتم. وی را در اتاقی دیدم که آب از وسط آن میگذشت!
سلام کردم. حمید تشت و آفتابهای آورد و دستهایش را شست. مرا نیز توصیه به شستن دستها نمود. سپس سفرهی غذا را پهن کردند.
من فراموش کرده بودم که اکنون ماه رمضان است و من روزه هستم! اما پس از چندی یادم آمد و بلافاصله دست از غذاکشیدم.
حمید از من پرسید: چه شد؟ چرا غذا نمیخوری؟
پاسخ دادم: ماه رمضان است. من نه بیمارم و نه عذر دیگری دارم تا روزهام را افطار کنم، اما شما چرا روزه نیستید؟!
امیر گفت: من علت خاصی برای خوردن روزهام ندارم و از سلامت نیز برخوردارم.
سپس چشمانش پر از اشک شد و گریست!
پس از آنکه از خوردن فراغت یافت از او پرسیدم: علت گریستن شما چه بود؟
جواب داد: هارون الرشید هنگامی که در طوس بود، در یکی از شب ها مرا خواست. چون به محضر او رفتم، دیدم رو به روی وی شمعی در حال سوختن است و شمشیری آخته نیز دیده میشود و خدمتکار او هم ایستاده بود. هنگامی که در برابر وی قرار گرفتم، سرش را پایین انداخت و دستور داد به خانه ام برگردم.
از رسیدنم به منزل چندانی نگذشته بود که مأمور هارون آمد و گفت: خلیفه با تو کار دارد.
گفتم: انا لله! می ترسم هارون قصد کشتن مرا داشته باشد. اما چون در برابر وی حاضر شدم، از من پرسید: از امیرالمؤمنین چگونه اطاعت می کنی؟
گفتم: با جان و مال و خانواده و فرزندم.
هارون تبسمی کرد و دستور داد برگردم.
چون به خانه ام رسیدم باز فرستادهی هارون آمد و گفت: امیر با تو کار دارد.
من در پیشگاه هارون حاضر شدم و او در همان حالت گذشته اش نشسته بود. از من پرسید: از امیرالمؤمنین چگونه اطاعت میکنی؟
گفتم: با جان و مال و خانواده و فرزند و دین.
هارون خندید و سپس به من گفت: این شمشیر را بگیر و آنچه این غلام به تو دستور می دهد، به جای آر!
خادم شمشیر را گرفت و به من داد و مرا به حیاطی که در آن قفل بود آورد. در را گشود، ناگهان! در وسط حیاط با چاهی رو به رو شدیم و سه اتاق نیز دیدیم که در همه ی آنها قفل بود. خادم در یکی از اتاق ها را باز کرد. در آن اتاق بیست تن پیر و جوان را که همگی به زنجیر بسته شده و موها و گیسوانشان روی شانه هایشان ریخته بود، دیدم. به من گفت: امیرالمؤمنین تو را به کشتن همه ی اینها فرمان داده است.
آنان همه علوی و از نسل علی (علیه السلام) و فاطمه (سلام الله علیها) بودند. خادم یکی یکی آنان را می آورد و من هم گردن ایشان را با شمشیر می زدم، تا آنکه آخرینشان را نیز گردن زدم! سپس خادم جنازهها و سرهای کشتگان را در آن چاه انداخت.
آنگاه، خادم در اتاق دیگری را گشود. در آن اتاق هم بیست نفر علوی از نسل علی (علیه السلام) و فاطمه (سلام الله علیها) به زنجیر بسته شده بودند.
خادم گفت: امیرالمؤمنین فرموده است که اینان را بکشی! بعد یکی یکی آنان را پیش من می آورد و من گردن میزدم و او هم سرها و جنازه های آنان را به چاه می ریخت تا آنکه همه را کشتم. سپس در اتاق سوم را گشود و در آن هم بیست تن از فرزندان علی (علیه السلام) و فاطمه (سلام الله علیها) با گیسوان و موهای فرو ریخته به زنجیر کشیده شده بودند.
خادم گفت: امیر المؤمنین فرموده است که اینان را نیز بکشی.
باز به شیوه قبل همه را کشتیم تا این که از آنان تنها پیرمردی باقی مانده بود. آن پیر به من گفت: نفرین بر تو ای بدبخت! روز قیامت هنگامی که تو را نزد جد ما رسول الله (صلی الله علیه و آله) بیاورند تو چه عذری خواهی داشت که شصت تن از فرزندان آن حضرت را که زاده علی (علیه السلام) و فاطمه (سلام الله علیها) بودند، به قتل رساندی؟
در این هنگام دستها و شانههایم به لرزه افتاد.
خادم نگاهی غضبناک به من کرد و مرا اجازه ترک وظیفه نداد! لذا آن پیر را نیز کشتم و خادم جسد او را به چاه افکند! و در مجموع در یک روز جان ۶۰ نفر سید را گرفتم.
اکنون با این وصف، روزه و نماز من چه سودی برایم خواهد داشت، حال آنکه در آتش، جاودان خواهم ماند!
بحار الانوار، ج۲۸، ص۱۷۶
@sibtayn
Фото недоступнеДивитись в Telegram
رسول خدا صلّى اللّٰه عليه و آله و سلّم فرمودند:
اى على با ترسو مشورت مكن زيرا مورد درآمد و روزى را بر تو تنگ مىكند
و با بخيل و آزمند به شور منشين به خاطر آنكه تو را از مقصد و هدفت باز مىدارد
و حريص را مشاور خود قرار مده و زيرا سوء و زشتى عاقبت كار را از نظرت محو كرده و آن را مزيّن مىنمايد.
اى على بدان كه ترس و بخل و حرص يك غريزه و طبيعت بوده كه جامع آنها سوء ظن مىباشد.
01:01
Відео недоступнеДивитись в Telegram
آیت الله وحید خراسانی حفظه الله :
وظیفه ما به کرسی نشاندن حق است
اما نه با فحش ، با حکمت
❤ 5
ام المومنين ام سلمه :
شنیدم رسول خدا صَلی الله علیهِ و آله میفرمود:
هیچ قومی گرد نیامدند تا درباره فضیلت علی علیه السّلام سخن بگویند مگر اینکه فرشتگان از آسمان پایین آمده و آنها را احاطه کنند، و چون از هم جدا گشتند، آن فرشتگان به آسمان باز گردند. و دیگر فرشتگان خطاب به آنان میگویند:
از شما بویی به مشام ما میرسد که از دیگر فرشتگان آن را استشمام نمی کنیم و رایحه ای خوشبو تر از آن ندیده ایم.
که به آنها میگویند: نزد قومی بودیم که محمّد و اهل بیت او را یاد میکردنداز این رو از عطر آنها به ما تراوش شده از این رو معطّر شدیم، سپس میگویند:
ما را هم به نزد آنها پایین ببرید، که پاسخ میشنوند: پراکنده شدند و هرکدام به خانههای خود رفتند.
گویند: ما را به محل اجتماع آنها ببرید تا بدان مکان خود را معطّر کنیم.
لابن شاذان بِالْإِسْنَادِ یَرْفَعُهُ عَنْ أُمِّ الْمُؤْمِنِینَ أُمِّ سَلَمَةَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهَا أَنَّهَا قَالَتْ:
سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله یَقُولُ
مَا قَوْمٌ اجْتَمَعُوا یَذْکُرُونَ فَضْلَ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ إِلَّا هَبَطَتْ عَلَیْهِمْ مَلَائِکَةُ السَّمَاءِ حَتَّی تَحُفَّ بِهِمْ
فَإِذَا تَفَرَّقُوا عَرَجَتِ الْمَلَائِکَةُ إِلَی السَّمَاءِ فَیَقُولُ لَهُمُ الْمَلَائِکَةُ إِنَّا نَشَمُّ مِنْ رَائِحَتِکُمْ مَا لَا نَشَمُّهُ مِنَ الْمَلَائِکَةِ فَلَمْ نَرَ رَائِحَةً أَطْیَبَ مِنْهَا
فَیَقُولُونَ کُنَّا عِنْدَ قَوْمٍ یَذْکُرُونَ مُحَمَّداً وَ أَهْلَ بَیْتِهِ فَعَلِقَ فِینَا مِنْ رِیحِهِمْ فَتَعَطَّرْنَا فَیَقُولُونَ اهْبِطُوا بِنَا إِلَیْهِمْ
فَیَقُولُونَ تَفَرَّقُوا وَ مَضَی کُلُّ وَاحِدٍ مِنْهُمْ إِلَی مَنْزِلِهِ
فَیَقُولُونَ اهْبِطُوا بِنَا حَتَّی نَتَعَطَّرَ بِذَلِکَ الْمَکَانِ
📗بحارالانوار،ج ۳۸،ص ۱۹۹،ح ۷
@Sibtayn
🔴 تولد شرمآور مأمون عباسی ملعون ...
در نقلهای متقدّم اهل تسنن نیز این حکایت آمده است:
🔹 مأمون عباسی ملعون پس از کشتن امین (برادر خود) با زبیده, مادر امین ملاقات کرد و عذرهای فراوان خواست ولی هر چه عذرخواهی می نمود جوابی نمیشنید. در این بین متوجه شد که مادر أمین زیر زبان سخنانی میگوید ولی معنای آن را متوجه نمیشود.
🔸مأمون گفت: مادر! مرا نفرین میکنی؟ گفت: نه. ولی مأمون همچنان اصرار ورزید تا بداند مادر أمین چه میگوید!؟ تا این که زبیده چنین گفت: من به یاد میآورم مطلبی را که تمام مقدّرات تو در کشتن پسرم (حتی به قتل رساندن امام رضا علیهالسلام توسط وی در آینده) از همان ماجرا رقم می خورد! و آن ماجرا این است:
🔹روزی با پدرت هارون، شطرنج بازی میکردیم، به شرط آن که هر کس بُرد، آنچه از فرد بازنده خواست، عملی کند. در این بین پدرت بر من پیروز گردید و شرط عجیب خود را برای گذاشت: هارون گفت: باید دور قصر را برهنه و عریان بگردی! و من هر چه عذر خواستم قبول نکرد و بالاخره خواستهی او را عملی کردم.
🔸پس از آن دوباره شروع به بازی کردیم و این دفعه من بر او غالب آمدم،
📋فأمَرتُهُ أنْ يَذهَبَ إلى المَطبخ، فَيَطَأ أقبَحَ جاريةٍ و أوشَهَها خِلقَةً
🔻او را امر کردم که باید در آشپزخانه قصر با زشتترین و بَدبوترین کنیز، همبستر را بدهی!
🔹پدرت هر چه من را التماس نمود و حتی گفت که خراج یک سال مصر را به من میدهد، ولی من قبول نکردم و دست او را گرفتم و بردم میان آشپزخانه، و خوب گشتم و کنیزی بدشکلتر و نجستر از مادر تو «مراجل» پیدا نکردم و گفتم باید با این کنیز، همبستر شوی! او اجباراً این عمل را انجام داد و نطفهی تو منعقد شد.
🔸حالا در ذهنم این ماجرا به یاد آمد و داشتم بر زیر لب به خود میگفتم: خدا لعنت کند مرا که به فشار و اصرار، سبب قتل پسر خودم شدم! مأمون ملعون هم گفت: آری؛ خدا اصرارکننده را لعنت کند؛ اگر من هم اصرار نمیکردم تو این ماجرا را برای من برملا نمیکردی!
📚حیاة الحیوان،دمیری، ج۱ ص۱۱۵
📚نوادر الخلفاء،إتلیدی، ج۱ ص۲۳۵
✍️ و چه زیبا و دقیق، رسول خدا صلیاللهعلیهوآله به امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمود:
📋 یَا عَلِیُّ لَا یُبْغِضُکُمْ إِلَّا ثَلَاثَةٌ وَلَدُ زِنًا وَ مُنَافِقٌ وَ مَنْ حَمَلَتْ بِهِ أُمُّهُ وَ هِیَ حَائِضٌ
🔻یاعلی! با شما اهلبیت، دشمنی نمیورزد مگر سه نفر: ولد زنا، منافق و کسی که مادرش در حال حیض به او حامله شده است.
📚علل الشرائع،ص۵۸
@Sibtayn
09:19
Відео недоступнеДивитись в Telegram
شبهه خنده دار علمای وهابی به دلالت ایه مباهله
انسان با خودش نمی تواند ازدواج کند
حجت الاسلام سید محمد یزدانی
@Sibtayn
02:15
Відео недоступнеДивитись в Telegram
پینه دوزی که جان پیامبر صلی الله علیه و اله بود
@Sibtayn