cookie

Ми використовуємо файли cookie для покращення вашого досвіду перегляду. Натиснувши «Прийняти все», ви погоджуєтеся на використання файлів cookie.

avatar

کانال رسمی هزار باده فرهنگ

#هزار_باده_فرهنگ کانالی است با موضوعات فرهنگی و هنری برای اطلاع رسانی به علاقه‌مندان. فعالیت های این کانال با رویکرد پژوهشی و نگاهی مستقل، اما پایبند به اخلاق و متکی به قانون است. پذیرای نظرات و پژوهش‌های شما هستیم. ارتباط با مدیریت: @M_Moeinfar35

Більше
Рекламні дописи
782
Підписники
-124 години
-47 днів
-3330 днів

Триває завантаження даних...

Приріст підписників

Триває завантаження даних...

. در این‌صورت، سرودن ابیاتی را که ستایشگر شاه غزنوی است، باید به علل و عوامل دیگری از قبیل ناگزیریِ گریزناپذیر ارجاع داد. همان ابیاتی که گفته‌اند پس از چندی به ابیات جدیدی در هجو سلطان، تغییر هویت و تغییر جنسیت داد. ویژگی برجستۀ دیگری که شاهنامه را به میدان آن مواجهۀ تلخ و تند کشاند، شهرت شیعی بودن فردوسی است. فردوسی، ضدّ اهل سنّت نبود، اما متأسفانه بسیاری از درباریان سلطان محمود که به نام اهل سنّت متمسّک بودند، گرایش ضدّ شیعی داشتند. آنها بودند که این بیت را به عنوان دلیل رفض فردوسی به دادگاه غزنویان ارائه کردند: بر این زادم و هم بر این بگذرم یقین دان که خاک پی حیدرم! رستم و حیدر در کلام فردوسی، نماد ملیّت و مذهب او بود (بدون آنکه معنایش لزوماً دشمنی با ملیّت‌ها و مذهب‌های دیگر باشد). و همین دو نماد، کار دستش داد. همان که سه قرن بعد در کلام مولوی هم تکرار شد: زین همرهان سست عناصر دلم گرفت شیر خدا و رستم دستانم آرزوست!
#جلال_رفیع ۳۰ خرداد
۱۴۰۳
3 از 3
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh #فصلنامه #فرهنگی #هنری #باغ_خبوشان #قوچان #خبوشان #خراسان #تهران #ایران #پژوهش #پژوهشگر #محمد_معین_فر #سردبیر #فرهنگ_و_هنر #گفت_و_گو #هزار_باده_فرهنگ #فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان https://t.me/Baghekhabushan
Показати все...
کانال رسمی هزار باده فرهنگ

#هزار_باده_فرهنگ کانالی است با موضوعات فرهنگی و هنری برای اطلاع رسانی به علاقه‌مندان. فعالیت های این کانال با رویکرد پژوهشی و نگاهی مستقل، اما پایبند به اخلاق و متکی به قانون است. پذیرای نظرات و پژوهش‌های شما هستیم. ارتباط با مدیریت: @M_Moeinfar35

👍 1 1
. و سلطان محمود، مردی متعصب بود. در او این تخلیط بگرفت و مسموع افتاد. در جمله، بیست هزار درهم به فردوسی رسید. به غایت رنجور شد و به گرمابه رفت و برآمد. فقّاعی بخورد و آن سیم میان حمّامی و فقّاعی قِسم فرمود. سیاستِ محمود بدانست، به شب از غزنین برفت. و به هری به دکان اسمعیل وراق، پدر ازرقی، فرود آمد. و شش ماه در خانۀ او متواری بود، تا طالبان محمود به طوس رسیدند و بازگشتند. و چون فردوسی ایمن شد، از هری روی به طوس نهاد.» ممکن است نوع یا نحوۀ روایت‌ها مختلف و مخالف باشد، اما آنچه از ورای همۀ گزارش‌ها می‌توان دریافت، همین است که سلطان محمود غزنوی و حکیم ابوالقاسم فردوسی، نه دست در دست بلکه روی در روی قرار گرفته‌اند. زبان فردوسی در طرح و شرح حکایت رستم، چنان است که محمود احساس حقارت کرد. چنین استنباط کرد که شاهنامه «حدیث رقیب» است، حدیث دیگران است. شاید، بلکه به احتمال قریب به یقین، از فردوسی انتظار داشته است که شاهنامه‌اش طرح و شرح نام و نشان و نیروی مادّی و معنوی سلطان غزنوی باشد. طبع و طبیعت انسان مستبد، همین انتظار را اقتضا می‌کند. می‌بایست پهلوان پیروز شاهنامه و نماد ملت ایران و نمایندۀ برخوردار از قدرت الهی و آسمانی، نامش محمود می‌بود، نه رستم. می‌بایست همۀ شاهنامۀ فردوسی یا لااقل بخش بزرگترش حکایت مشروح و روایت مبسوطی می‌بود از دلیری‌ها و لشکرکشی‌ها و فتوحات سلطان محمود غزنوی. آدم مستبدّی مثل سلطان محمود ـ که البته شاید اقتضای زمین و زمان هم در آن روزگار همین بوده است ـ فقط از کسی نمی‌رنجید که مستقیماً به او پرخاش کرده باشد، بلکه او از کسی هم که تمام شاهنامه را یا قسمت اعظمش را به دیگران، به رقیبان، به غَزویانِ غیرِغزنویان و به‌طور کلّی به زمان و مکانی اختصاص داده است که غیر از زمان و مکانِ مطلوبِ محمود است، به‌شدت می‌رنجید. رنجش سلطان استبداد، در اینجا با رنجش آدم‌های معمول، تفاوت اساسی دارد. رنجش سلطان، صدور فرمان قتل است. و «وزیر نیز گفت: بباید کشت»… جانمی‌جان! سلطان از وزیر بهتر و وزیر از سلطان بهتر! و این‌گونه است که به تعبیر عروضی سمرقندی، «طالبانِ» محمود، برای دستگیری یا کشتن فردوسی، تا توس تاختند ولی او را نیافتند. چون یکسر به هری (هرات) رفته بود. اگر راست است که فردوسی واقعاً آن کلام را روی در روی سلطان غزنوی بر زبان آورده و نیز اگر درست است که صلۀ سلطان را به حمّامی و فقّاعی، یعنی به کیسه‌کش و آبجوفروش (ماءالشعیر فروشِ!) گرمابه بخشیده؛ پس باید گفت که نخستین ویژگی برجستۀ فردوسی و شاهنامه‌اش، رودررویی با سلاطین مستبدّی مانند سلطان محمود غزنوی بوده است.
2 از 3
Показати все...
👍 1 1
.
#رستم_و_حیدر_در_کلام_فردوسی
اطلاعات: بعضی، از دو طرف می‌خورند. بعضی دیگر هم از هر دو طرف. اما تفاوتش در این است که اعضای گروه اول حلوا می‌خورند و اعضای گروه دوم چماق! فردوسی از گروه دوم بود. از هر دو طرف خورد، اما چوب. او از یکسوی چوب کسانی را خورد که شاهنامه را بیشتر شهادت‌نامه‌ای دیدند در ستایش شرف و شعور و پهلوانی و دادگستری و آدمیّت و رادی و مردی، تا در ستایش شاهان متعصّب و مهاجم و مغروری مانند سلطان محمود غزنوی. و از سوی دیگر، چوب کسانی را خورد که می‌گفتند شاهنامه بیشتر تملّق‌نامه‌ای است برای سلاطین و طواغیت و ظلمه. شاهنامه اگر همان بود که سلطان محمود می‌خواست،‌ پس چرا از آن استقبال نکرد؟ یا اگر استقبال کرد، چرا به تلخی و تندی بدرقه کرد؟ صاحب کتاب معروف تاریخ سیستان گزارش داده است که: «محمود گفت اندر سپاه من هزار مرد چون رستم است. فردوسی گفت زندگانی بر خداوند درازباد، ندانم اندر سپاه او چند مرد چون رستم باشد؟ اما این دانم که خدای تعالی خویشتن را هیچ بنده چون رستم نیافرید. این بگفت و زمین بوسه کرد و برفت. محمود، وزیر را گفت این مردک [!؟] مرا به تعریض دروغ‌زن خواند. وزیر گفت بباید کشت! فردوسی دل‌آزرده یکسر به هرات رفت و در خانۀ اسماعیل وراق (پدر رازقی شاعر) ماند. مأموران محمود به دنبالش تا طوس رفتند و نیافتند.» همین حکایت را صاحب کتاب معروف دیگر یعنی «چهار مقاله» با نثر جالب و جاذب قرن ششم هجری چنین روایت کرده است: «[قبل یا بعد از جلسۀ گفت وگوی سلطان محمود و فردوسی دربارۀ رستم؟] محمود با آن جماعت [مشاوران دربار!] تدبیر کرد که فردوسی را چه دهیم؟ گفتند پنجاه هزار درهم، و این خود بسیار باشد، که او مردی رافضی است و بر رفض او این بیت‌ها دلیل است که او گفت: حکیم این جهان را چو دریا نهاد برانگیخته موج از او تند باد یکی پهن کشتی به‌سان عروس بیاراسته همچو چشم خروس محمد بدو اندرون با علی همان اهل بیت نبیّ و وصی بر این زادم و هم بر این بگذرم یقین دان که خاک پی حیدرم اگر چشم داری به دیگر سرای به نزد نبیّ و علی گیر جای
1 از 3
Показати все...
👍 1 1
Фото недоступнеДивитись в Telegram
.
#رستم_و_حیدر_در_کلام_فردوسی
اطلاعات: بعضی، از دو طرف می‌خورند. بعضی دیگر هم از هر دو طرف. اما تفاوتش در این است که اعضای گروه اول حلوا می‌خورند و اعضای گروه دوم چماق! فردوسی از گروه دوم بود. از هر دو طرف خورد، اما چوب. او از یکسوی چوب کسانی را خورد که شاهنامه را بیشتر شهادت‌نامه‌ای دیدند در ستایش شرف و شعور و پهلوانی و دادگستری و آدمیّت و رادی و مردی، تا در ستایش شاهان متعصّب و مهاجم و مغروری مانند سلطان محمود غزنوی...
متن کامل مقاله‌ی فوق را در سه صفحه‌ی زیر همین پست بخوانید: ... 👇👇
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh #فصلنامه #فرهنگی #هنری #باغ_خبوشان #قوچان #خبوشان #خراسان #تهران #ایران #پژوهش #پژوهشگر #محمد_معین_فر #سردبیر #فرهنگ_و_هنر #گفت_و_گو #هزار_باده_فرهنگ #فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان https://t.me/Baghekhabushan
Показати все...
👍 2
.
#تار_ایرانی ۱۲ (صحنه، بیستون) به همراه گروه یارسانان مستور به سرپرستی استاد مظفرمنصوریان. مقامهای خان‌امیری، سحری و بداهه نوازی تار در صحنه و بیستون نمی‌توانستم از مقام‌های زیبای آن خطه و موسیقی تنبور بگذرم. علاقه‌ی دیرینه‌ام به این موسیقی، مرا بر آن داشت تا با فواصل و شیوهی نوازندگی متفاوت این موسیقی خود را هماهنگ کنم.
و اما آشنایی من با یارسانان: ویدئوهایی از یک گروه تنبور دیدم که مردان و زنان در آن بر خلاف شرایط متعارف، بدون هیچ تبعیض جنسیتی کنار هم ساز می‌نواختند و همخواني می‌کردند... برایم جالب بود که این گروه از چه قومی از ايران عزیز هستند که اینگونه عاشقانه‌‌هايشان را به زیبایی تمام و چنین منظم با تنبور فریاد و دنیا را دعوت به مهر و دوستي و برابری دعوت می‌کنند. و خوشحالم در سفرهای تار ايرانی به صحنه، شهر عشق و عرفان، شهر سید خليل رسیدم و با گروه‌ #مستور و مردمان بی‌ریا و پاک یارسان آشنا شدم... یارسانهایی که قدمت ادبیات و موسیقی و تنبور شان بیشتر از هشت هزار سال می‌رسد و مقام‌ها و نواهای گذشته را سینه به سینه برای هم نسل به نسل روایت می‌کنند... مردمانی از جنس صلح و دوستي مردمانی که اصالت و ساده گی را فراموش نکرده‌اند همدلی و مهربانی و عشق را مشق روز و شب‌شان کرده‌اند مردمانی با این همه فرهنگ و هنر موسیقی غنی متأسفانه مهجور و ناشناخته مانده‌‌اند یا به تعبیری دیگر درست شناسانده نشده‌اند به دنیا... یارسانها باورشان اين‌است که روح هر انسان با صدای تنبور به جسم و تن‌شان پیوند خورده. آن‌هم با مقام طرز با دستان پیر بنیامین (جبرئیل) و روح و خاک مست می‌شوند و انسانی مست و شوريده حال متولد می‌شود و به این دلیل تنبور برایشان جايگاهی والا و مقدس دارد و بدون وضو و غسل آن را نمی نوازند... تشکر از محسن رشیدی، تدوین این اجرا را خیلی دوست دارم. مدیر اجرایی: مسعود ریحانیان و عزیزان بیستون در و آقای اجرایی و آقای ساعدی https://t.me/alighamsari/1042 https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh #فصلنامه #فرهنگی #هنری #باغ_خبوشان #قوچان #خبوشان #خراسان #تهران #ایران #پژوهش #پژوهشگر #محمد_معین_فر #سردبیر #فرهنگ_و_هنر #گفت_و_گو #هزار_باده_فرهنگ #فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان https://t.me/Baghekhabushan
Показати все...
Ali Ghamsari

3
04:54
Відео недоступнеДивитись в Telegram
.
اجرای متفاوت مقام‌های خان‌امیری و سحری توسط #علی_قمصری و گروه تنبور نوازان مستور به سرپرستی #مظفر_منصوریان
یارسانها باورشان این است که روح هر انسان با صدای تنبور به جسم و وتنشان پیوند خورده. آن هم با مقام طرز با دستان پیر بنیامین (جبرئیل ) و روح و خاک مست می‌شوند و انسانی مست و شوریده حال متولد می‌شود و به این دلیل تنبور برایشان جایگاهی والا و مقدس دارد.
بزرگان این موسیقی بدون وضو و غسل آن را نمی‌نوازند.
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh #فصلنامه #فرهنگی #هنری #باغ_خبوشان #قوچان #خبوشان #خراسان #تهران #ایران #پژوهش #پژوهشگر #محمد_معین_فر #سردبیر #فرهنگ_و_هنر #گفت_و_گو #هزار_باده_فرهنگ #فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان https://t.me/Baghekhabushan
Показати все...
VID-20240615-WA0033.mp452.72 MB
4👍 1🔥 1
Фото недоступнеДивитись в Telegram
. بسم‌الله الرحمن الرحیم
#عشق_و_نستعلیق
به مناسبت عید سعید غدیر خم اولین نمایشگاه آثار خوشنویسی #علیرضا_کوهی
زمان: سوم لغایت هفتم تیرماه 1403
افتتاحیه: روز یکشنبه ساعت 18
مکان: نگارخانه کتیبه – جنب پل اترک
ساعت بازدید از نمایشگاه: صبح از ساعت 9 الی 13 عصر از ساعت 17 الی
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh #فصلنامه #فرهنگی #هنری #باغ_خبوشان #قوچان #خبوشان #خراسان #تهران #ایران #پژوهش #پژوهشگر #محمد_معین_فر #سردبیر #فرهنگ_و_هنر #گفت_و_گو #هزار_باده_فرهنگ #فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان https://t.me/Baghekhabushan
Показати все...
3👍 2
.
یادداشت استاد #محمد_جابانی برای خانم #باران_عابدنیا مترجم کتاب رمان "من بدون تو" نوشته‌ی کلی ریمر(Kelly Rimmer)
دختر فرهیخته و موفق همشهری خوبم سرکار خانم عارفه عابدنیا "باران" با درود و خوشحالی زیاد کتاب ترجمه مرحمتی "من بدون تو" واصل گردید. ترجمه سرکار خانم بسیار روان و گویای بسیاری از مسائل اجتماعی بود. شکی نیست که در لابلای نوشته‌های رمان گنجانیدن مسائل و مشکلات اجتماعی اقتصادی و تاریخی بسیار با ارزش است، به خصوص آنکه راه حلی هم ارائه شود. در رمان‌های حوزه آمریکا نتیجه‌گیری را به عهده خود خواننده واگذار می‌کنند، یعنی آخر داستان نتیجه‌گیری نمی‌شود. کاری است نو که خواننده را به تفکر وا می‌دارد تا بتواند استنتاج نماید در بعضی از رمان‌های دیگر نتیجه‌گیری در آخر می‌شود که زیاد جالب نیست. اما در این کتاب جملات و کلمات ترجمه شده هر کدام مفهوم خاصی دارند و خواننده می‌تواند برداشت کند. هر جزئی دارای مفهوم خاصی است تا برسد به آخر این نوع نوشته را در کتاب‌های عاشق مترسک و دینگو سگ وحشی هم دیدم که راهنمایی خوبی برای جوان‌هاست درباره عشق که جرقه‌ای را از پای کثیف تا صورت و یک نگاه آورده است جالب می‌باشد. من ندانم به نگاه تو چه رازیست نهان که من این راز توان دیدن و گفتن نتوان گناه چشم تو دارد که می‌برد دل من وگرنه دیدن و دل باختن گناهی نیست همین برخوردها و جرقه‌هاست که مولانا را وادار می‌کند که بگوید: عشق‌هایی کز پی رنگی بود عشق نبود عاقبت ننگی بود و در جایی دیگر خود آورده‌ام که عشق کوی دوست را جارو زدن کشتی مواج را پارو زدن به هر صورت از محبتی که کرده بودید و از کتاب و ترجمه خوب آن ممنونم و برای دختر عزیزم آرزوی توفیق بیشتری دارم با احترام و مهر #محمد_جابانی مهرماه 1397 https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh #فصلنامه #فرهنگی #هنری #باغ_خبوشان #قوچان #خبوشان #خراسان #تهران #ایران #پژوهش #پژوهشگر #محمد_معین_فر #سردبیر #فرهنگ_و_هنر #گفت_و_گو #هزار_باده_فرهنگ #فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان https://t.me/Baghekhabushan
Показати все...
کانال رسمی هزار باده فرهنگ

#هزار_باده_فرهنگ کانالی است با موضوعات فرهنگی و هنری برای اطلاع رسانی به علاقه‌مندان. فعالیت های این کانال با رویکرد پژوهشی و نگاهی مستقل، اما پایبند به اخلاق و متکی به قانون است. پذیرای نظرات و پژوهش‌های شما هستیم. ارتباط با مدیریت: @M_Moeinfar35

5
.
یادداشت استاد #محمد_جابانی برای خانم #باران_عابدنیا مترجم کتاب رمان "من بدون تو" نوشته‌ی کلی ریمر(Kelly Rimmer)
دختر فرهیخته و موفق همشهری خوبم سرکار خانم عارفه عابدنیا «باران» 👇👇 https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh #فصلنامه #فرهنگی #هنری #باغ_خبوشان #قوچان #خبوشان #خراسان #تهران #ایران #پژوهش #پژوهشگر #محمد_معین_فر #سردبیر #فرهنگ_و_هنر #گفت_و_گو #هزار_باده_فرهنگ #فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان https://t.me/Baghekhabushan
Показати все...
5
.
معرفی اجمالی کتاب رمان "من بدون تو" نوشته‌ی کِلی ریمِر(Kelly Rimmer) مترجم آبنده‌دار و خوش آتیه‌ی قوچان سرکار خانم #باران_عابدنیا
🔷کتاب «من بدون تو» داستانی است عاشقانه. عشقی شیرین که حتی تلخی‌ها نیز در آن رنگ می‌بازد و جلوه‌ای از شکوه و بزرگی به خود می‌گیرد. داستان هم از کشمکش‌های دلنشین زنی می‌گوید که با گذشت و عطوفت نمی‌خواهد ترکی بر بلور احساسات معشوقش بنشاند، و هم پایداری مردی را روایت می‌کند که تردید و دودلی را کنار می‌گذارد و قدم به قدم رنج عشقی را به جان می‌خرد که برایش جلوه و معنایی یگانه دارد و حاضر نیست آن را با چیز دیگری عوض کند. این داستان شرح آشنایی کالم و لایلا است که با وجود روشنفکری عاشق هم می‌شوند. داستان از نقطه‌ی خوبی شروع می‌شود و کم کم به سمتی پیش می‌رود که رازهایی بر‌ملا می‌شود و کالم را که عاشق لایلا شده تحت‌الشعاع قرار می‌دهد...
🔷دربارهی کِلی ریمِر(Kelly Rimmer):
کلی ریمر نویسنده استرالیایی به عنوان نویسنده داستان‌های زنان شناخته شده است. ریمر که کتاب‌هایش به شانزده زبان زنده‌ی دنیا ترجمه شده‌اند و آثارش در فهرست کتاب‌های پرفروش آمریکا قرار دارد با قلم جادویی‌اش زنان و مردان برجسته‌ای را می‌پروراند که در بستر زندگی خالق، زیبایی‌ها عشق‌ها و خوبی‌هایی باشکوه‌اند. از ریمر تاکنون ۵ اثر به یادماندنی منتشر شده است که هر کدام سرفصلی از عشق و محبت و وفاداری به جا گذاشته‌اند. کلی ریمر با همسر و سه فرزندش در یکی از مناطق روستایی استرالیا زندگی می‌کند.
🔷درباره مترجم #باران_عابدنیا: باران عابدنیا، متولد خرداد ۱۳۶۹، فارغ التحصیل رشته ادبیات انگلیسی در مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه تهران است. فعالیت حرفه‌ای در ترجمه‌های اداری و تجاری و همچنین تدریس زبان انگلیسی مشغولیت اصلی او بوده است. ترجمه آثار ارزشمند و موفق ادبی کوشش جدید عابدنیا است که با نخستین کتاب منتشره، یعنی «من بدون تو» آغاز شده است.
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh #فصلنامه #فرهنگی #هنری #باغ_خبوشان #قوچان #خبوشان #خراسان #تهران #ایران #پژوهش #پژوهشگر #محمد_معین_فر #سردبیر #فرهنگ_و_هنر #گفت_و_گو #هزار_باده_فرهنگ #فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان https://t.me/Baghekhabushan
Показати все...
کانال رسمی هزار باده فرهنگ

#هزار_باده_فرهنگ کانالی است با موضوعات فرهنگی و هنری برای اطلاع رسانی به علاقه‌مندان. فعالیت های این کانال با رویکرد پژوهشی و نگاهی مستقل، اما پایبند به اخلاق و متکی به قانون است. پذیرای نظرات و پژوهش‌های شما هستیم. ارتباط با مدیریت: @M_Moeinfar35

4
Оберіть інший тариф

На вашому тарифі доступна аналітика тільки для 5 каналів. Щоб отримати більше — оберіть інший тариф.