هرزنده بیــر باخیــش(هرزندجدید)

به میمنت عزیمت به مکه مکرمه و مدینه منوره حاجی عبادالله صمدی و حاجیه خانم کشور نوری مشتاق دیدار دوستان و عزیزمان                 هستیم پذیرائی آقایون روز : چهارشنبه مورخه ۱۴۰۲/۲/۱۹ زمان: از ساعت ۱۷ الی ۱۹ پذیرائی خانم ها روز : پنج شنبه مورخه ۱۴۰۳/۲/۲۰ زمان : از ساعت ۱۶ الی ۱۸ مکان: منزل شخصی آدرس : مرند - خیابان جلفا -- کوچه ظفر ضمن آرزوی سلامتی و تندرستی برای حاجی آقا صمدی و خانواده محترم از درگاه خداوند متعال برایش سفری امن و پر برکت مسئلت می نمائیم موسسه خیریه مهرورزان @mkmh_marand

‏امسال چندین بار لباس زمستونیامو جمع میکنم ، دوباره باز میکنم بخاری ها را جمع دوباره نصب میکنیم . )

#ارسالی مخاطب محترم گین ناو ۱۷ اریبهشت

خدا ابرها را به گریه در می آورد تا گلها را بخنداند، پس هر وقت باران آمد یادت نرود که بخندی ، چتر را فراموش کن. بگذار قطرات باران برروی صورتت بریزد گاهی مثل باران باید بارید ، زندگی بخشید ، طراوت داد و رفت. من اگر پیرم، اگر فقیرم مطمئن هستم پسرم زیر چتر مهربانی پناهم خواهد داد. باران از جنس من است.

کپی از کانال میاب آقای بخشی ادمین محترم این کانال با حمد خدا نقل می فرماید از ساعت ۷ صبح باران می بارد اردیبهشت امسال را به خاطر بسپاریم بیاید با مهرورزی و مهربانی به هم طراوت بیشتری بخشیم

#ارسالی مخاطب محترم 🔘 داستان کوتاه مردی گوسفندی ذبح کرده و آن را کباب نمود؛ به برادرش گفت برو و دوستان و نزدیکان را بگو که بیایند تا با هم این گوسفند را بخوریم. برادرش رفت و در بین دهکده صدا کرد: آی مردم کمک کنید، خانه ما آتش گرفته است. تعدادی اندکی برای نجات دادن آن ها آمدند، وقتی به خانه رسیدند با کباب گوسفند و نوشیدنی‌های رنگارنگ پذیرایی شدند. برادرش آمد و دید که کسانی دیگری آمده و گوسفند کباب شده را خورده‌اند. از برادرش پرسید:‌ چرا دوستان و نزدیکان را صدا نکردی؟ برادرش گفت: اینها دوستان ما و شما هستند. کسانی که شما آنها را دوست و خویشاوند می‌پنداشتید، حتی حاضر نشدند تایک سطل آب هم روی خانه شما که آتش گرفته بود بیاندازند. خیلی‌ها هنگام کباب و گوسفند دوستان آدم هستند، وقتی خانه آتش گرفت، یک سطل آب حتی روی خاکسترتان هم نخواهند ریخت.

#ارسالی مخاطب محترم اردیبهشت بهشت روستای ماست بوی باران بوی سبزه بوی خاک شاخه های شسته باران خورده پاک خوش به حال روزگارا خوش به حال چشمه ها و دشت ها خوش به حال غنچه های نیمه باز خوش به حال دختر میخک که می خندد به ناز

#ارسالی آقای سلمانی ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ۱۶ اردیبهشت سالروز درگذشت بدیع‌الزمان فروزانفر (زاده ۱۴ شهریور ۱۲۸۳ بُشرویه -- درگذشته ۱۶ اردیبهشت ۱۳۴۹ تهران) استاد برجسته زبان و ادبیات فارسی او از استادان ادبِ حوزه خراسان، ادیب نیشابوری و‍ ادیب پیشاوری بهره برد و در سال ۱۳۰۰ تحصیلاتش را در مدرسه سپهسالار تهران ادامه داد. سپس به‌ تدریس پرداخت و در سال ۱۳۰۵ معلم دارالفنون و دارالمعلمین عالی شد و در سال ۱۳۱۳ به‌معاونت دانشکده معقول و منقول "الهیات" دانشگاه تهران منصوب شد. در سال ۱۳۱۴ هیئت ممیزه دانشگاه تهران، مرکب از نصراله تقوی، علی‌اکبر دهخدا و ولی‌اله نصر، تألیف ارزنده او به‌نام تحقیق در زندگانی مولانا جلال‌الدین بلخی را ارزیابی و به او گواهی‌نامه دکتری اعطا کرد. به استناد این گواهی‌نامه در همان سال استاد دانشسرای عالی و دانشکده‌های ادبیات و معقول و منقولِ دانشگاه تهران شد. در سال ۱۳۲۳ بر اساس رأی شورای استادان به ریاست دانشکده معقول و منقول برگزیده شد و تا سال ۱۳۴۶ در این سِمَت باقی بود. از ابتدای تأسیس دوره دکتریِ ادبیات فارسی در دانشگاه تهران تدریس در دوره دکتری را به‌عهده گرفت و برنامه این دوره را پایه‌گذاری کرد. وی استادِ راهنمای جمعی از دانشجویان مبرّز دوره دکتری در دانشکده‌های ادبیات و الهیات بود که اغلبِ آنان استادان برجسته ادب پارسی و مطالعات فرهنگ ایران شدند. که از آن جمله: ناتل خانلری، ذبیح‌اله صفا،  حمیدی شیرازی، عبدالحسین زرین‌کوب، غلامحسین یوسفی، محمدامین ریاحی، محمد دبیرسیاقی، شفیعی کدکنی، سیمین دانشور، ضیاءالدین سجادی، جلال متینی، صادق گوهرین، منوچهر ستوده، منوچهر مرتضوی و بسیاری دیگر هستند. در سال ۱۳۴۶ از استادی دانشگاه بازنشسته شد، اما همکاری‌اش را در تدریس در دوره دکتری ادبیات فارسی تا روزهای پایانی زندگی ادامه داد. در همین زمان، عضویت مجلس سنا را یافت و مدتی نیز ریاست کتابخانه سلطنتی را نیز به‌عهده گرفت. آرامگاه وی در آرامستان باغ طوطی شهرری است. ‎روحش شادیادش گرامی باد وبخصوص استاد مرتضوي  اهل روستایمان واستاد رفیعیان اهل مرند

دلیل حس خوب کودکی تو این عکس پیداس🥺🤌 کاش یادمان بماند باشکستن دل دیگران خوشبخت تر نمی شویم کاش بدانیم اگر دليل اشک کسی شویم دیگر با او طرف نیستیم باخدای او طرفیم 📚 🌷🌷🌷