پیروان صحابه

لفظ خدا برای الله متعال جواز ندارد بنابر چندین دلیل : اول دلیلی از قرآن کریم:الله متعال میفرماید:(ولله الااسماء الحسنی فادعوه بها وذروا الذین یلحدون فی اسمایه سیجزون ما کانوا یعملون) ترجمه:و برای الله متعال نامهای زیبایی است پس شما به همین ذریعه الله را بخوانید(از الله متعال طلب دعا کنید)و آن مردم را رها کنید که در باره اسم های الله متعال به راه کج روان هستن و زود است که انها پاداش اعمال خود را ببیند . در این جا الله متعال فرمود : که برای الله متعال نامهای زیباست و لفظ خدا در اسما الحسنی وجود ندارد و نه دراتفاق مسلمانان در اسماء لحسنی نقل شده.پس چگونه الله متعال را به این نام که ما صدا میزنیم جواز دارد؟ در حالیکه نه در قران کریم نه در احادیث رسول الله صل الله علیه والسلم نه در اقوال اصحاب کرام و تابعین لفظ خدا برای الله متعال استفاده نشده است پس ما به کدام جرات این اسم را برای الله متعال بکار میبریم؟ :دلیل دوم از سنت رسول الله صل الله علیه والسلم رسول الله صل الله علیه والسلم میفرماید: (من تشبه بقوم فهو منهم ) ترجمه حدیث:کسی که خود را با یک قوم مشابه کرد ان شخص از جمله همان قوم است پس اینجا هم استفاده لفظ خدا برای الله متعال و پخش و نشر آن مشابهت با زردشتیان است وخود را مشابه کردن با کفار چنانکه در لباس وغیره جواز ندارد در اقوال اعمال و گفتار نیز جواز ندارد و هم چنان رسول الله صل الله علیه والسلم در گفتن ۹۹ اسم الله متعال رای مردم را نپرسیده است بلکه فرمود : که این نام ها از قران است. پس از این جا معلوم میشود که برای الله متعال بردن نام های که الله برای خود نمانده است و نه پیامبر علیه السلام جواز ندارد . خلاصه اینکه لفظ خدا برای الله متعال جواز ندارد و بطور خلص چند دلیل دیگر را نیز ارایه میکنیم ۱. اول بدین منظور که این لفظ در وحی وجود ندارد ۲. دوم اینکه مجوسی ها این لفظ را برای الله متعال گذاشته است. ۳. سوم اینکه این یک لفظ فارسی است و افراد ممالک چون افغانستان ،پاکستان ،هندوستان، ایران،و بعضی کشور های دیگر اینرا استفاده میکند ۴. چهارم اینکه این یک لفظ محتمل و موهم است یعنی احتمام معانی دیگر را نیز دارد. ۵. وپنجم اینکه این لفظ خاص برای الله متعال نیست و نه استفاده ان ثواب دارد.بلکه یک لفظ مشتبه است و دیگر هیچ و رسول الله صل الله علیه والسلم میفرماید :آن چیز را رها کنید که شما را در شک، تردد و پریشانی میندازد و آن چیز را بگیرید که در آن شک نباشد در ضمن لفظ خدا قابل تجزیه است با تغیر نقطه ویا یک حرف آن قابل تغیر است مثلا با یک نقطه میشود جدا ویا با کم کردن یک حرف میشود خد که هیچ معنی را افاده نمیکند... ولی لفظ الله قابل تجزیه نیست اګر یک حرف ان را کم هم کنیم لله میشود باز هم معنی الله را افاده میکند اګر دو حرف ان هم کم شود (له) میشود افاده لفظ به الله است له ما فی السموات والارض ...... و لفظ الله لفظ آسان است و در آن اجر و پاداش ، ذکر و محبت، خیر و معرفت ،تقرب و قضاء حاجت وغیره تمام فواید دینی و دنیوی وجود دارد پس چرا ما مسلمانان از اینگونه خیر خود را محروم نموده و به سوی شر و بدعت برویم؟ والله المستعان. نشر آن صدقه است.

اسباب چگونگی استقامت در دین 1: همیشه محبت داشتن با الله متعال 2: سختی کردن در مقابل دشمنان الله 3: نرم خو بودن در مقابل اولیاء الله 4: الجهاد فی سبیل الله 5:نترسیدن در باره امور دین از هیچ کس 6:ساختن ظاهر و باطن به یک شکل 7:تابع داری از رسول الله صلی الله علیه وسلم 8:داشتن اخلاق خوب 9:گرفتن دوست های نیک 10:نشستن ،اشتراک کردن در تعلیمات و دروس اسلامی. 11:تفکر در قصه ها و واقعات انبیا علیهم السلام 12:با نظام بودن در احکام شریعت 13:بسیار دعا خواستن از الله متعال 14:انتخاب یک راه درست ! 15:اعتماد کردن بر راه که انتخاب کردین 16: تربیت دادن خود به علم وعمل، کردن قرآن وسنت 17:رفتن به طرف انسان های نیک 18:بازی نخوردن از طرف دشمن 19:فکر کردن در نعمت های الله متعال 20:مجاهده(سعی و کوشش بسیار کردن) این اسبابی است وقتی یک انسان این را در بدن خود پیدا بکند الله متعال برای این شخص یک استقامت محکم در دینش میدهد نوت: البته بعضی از اسباب دیگری هم استند ولی اینجا ذکر نگردیده است. برگرفته شده از سخنان شیخ سردار ولی ثاقب تقبله الله

قال إبن كثير رحمه الله: فَمَنْ تَرَكَ الشَّرْعَ الْمُحْكَمَ الْمُنَزَّلَ عَلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ خَاتَمِ الْأَنْبِيَاءِ وَتَحَاكَمَ إِلَى غَيْرِهِ مِنَ الشَّرَائِعِ الْمَنْسُوخَةِ كَفَرَ، فَكَيْفَ بِمَنْ تحاكم إلى الياسا وَقَدَّمَهَا عَلَيْهِ؟ مَنْ فَعَلَ ذَلِكَ كَفَرَ بِإِجْمَاعِ الْمُسْلِمِينَ. ترجمه: ابن کثیر رحمه الله فرموده: براستی کسی که ترک کند شریعت واضحی را که بر محمد بن عبد الله خاتم الأنبیا صلی الله علیه وسلم نازل گشته و به شریعت هایی منسوخ (قوانینی یهود و نصارا) تحکیم کند، دچار کفر شده، پس چگونه است کسی که به یاسا تحاکم می کند و بر آن پیشی می گیرد، کسی که چنین عملی انجام دهد کفر است به اجماع تمام مسلمانان

- البداية والنهاية (١٣/ ١١٩)

📽کلیپ‌های توحیدی- ۹ 📌موضوع: فتوای ناحق ندهید ◈❖فتوا دادن کار کسی است که تخصص علمی داشته باشد_ پناه بر الله متعال افرادی گمراه و متعصب یافت می‌شوند که عمل کنندگان به سُنت رسول‌اللهﷺ را تکفیر می‌کنند_ متأسفانه امروزه فتواهای دالری از رسانه‌ها منتشر می‌شود_ 🎙شیخ ابو مصطفی درویش زاده رحمه الله

سجده مرید برای پیر چی حکم داره.....!؟ استاد محمد معروف راسخ حفظه الله 🍃

#اهل_بدعت_و_اثر_بد_آن_بر_امت امت را از توحید دور کردند تا آنان را به نام دین چنین بازی دهند . روز به روز عادات و عباداتشان به اهل جاهلیت نزدیکتر میشود. والله که توحید بزرگترین نعمت است .

بسم الله والصلاة والسلام علی رسول اللهﷺ و علی آله و صحبه و من والا اللهم أرنا الحق حقا وارزقنا إتباعه و أرنا الباطل باطلا وارزقنا إجتنابه وارزقنا علما یکون حجة لنا و لیس حجة علینا. یکی دیگر از طاغوت های عصر «بعثیت» حزب بعث ، حزبی ملی گرا و لائیک و ضد دین است که به سوی انقلابی فراگیر در مفاهیم و ارزشهای عربی برای نزدیک کردن و دگرگون ساختن آن به سوی سوسیالیستی فرا می خواند و شعاری اعلان شده دارند و آن این است که ، امت عربی واحد ، صاحب پیام جاودان که پیام حزب است. مؤسس این حزب ؛ میشل عفلق نصرانی است که حزب بعث عربی سوسیالیستی را در آوریل سال ۱۹۴۷ م تأسیس کرد. هدف او از تأسیس این حزب بازگرداندن جاهلیت قومی و تنفر از اسلام و رد کردن تعالیم آن و تبدیل مفاهیم برادری اسلامی و تغییر آن به ملی گرایی عربی بود به گونه ای که ملی گرایی عربی ، محل عقد ولاء و براء شده و در زیر سایه ی آن تفاوتهایی دینی از بین می رود. از اصولی که مؤسس حزب آنرا پایه گذاری کرد: ماده پنجم ؛ تأسیس احزاب سیاسی و جمعیتهایی که بر اساس وارد کردن دین در سیاست برپا میشود ، ممنوع است و این همان لائیک بودن( لا دینی) است که هدف آن رهایی از تعالیم اسلام و احکامش و دور کردن دین از معاملات و محصور کردن آن در مساجد است . همچنانکه در ماده پانزدهم از قواعد آن آمده؛ حزب رابطه ی ملی، تنها رابطه ایستاده ای است که در دولتهای عربی ، انسجام میان شهروندان راضمانت می کند و این ماده در الغای برادری اسلامی و قرار دادن ملیت به عنوان پایه ی برادری و دوستی و دشمنی، واضح است. و در ماده چهل و یک آمده ؛ سیاست حزب قصد ایجاد نسل عربی تازه ای را دارد که شروع به تفکری علمی و آزاد از بندهای خرافات و تقالید کهنه پرستی میکند .( نک: نضال حزب البعث میشل عفق، ج:۱، ص:۱۷۰) و منظورش از تقالید کهنه پرستی تعالیم اسلام و شرائع و احکامش است. و از شعارهای آنان این است؛( آمنت بالبعث ربا لا شریک له... و بالعروبه دينا ما له ثان ) ترجمه : به بعث عنوان پرودگاری که شریکی ندارد و به عرب بودن به عنوان دینی که دومی ندارد، ایمان آوردم». خلاصه: دعوت حزب بعث ، دعوتی ملی گرایانه و کفری و جاهلی است که اصل دین را نقض کرده و با تعالمیش می جنگد و هدف از آن دور کردن مسلمانان از دینشان و پراکندگی کلمه ی آنان و ضعیف ساختن شوکتشان و از بین بردن رابطه ی دینی است که مسلمانان را با کشورها و زبانهای مختلف جمع می کند.

عَنْ أَبی قَتَادةَ رضیَ اللَّه عَنْه، أَنَّ رسولَ اللَّهِ صَلّی اللهُ عَلَیْهِ وسَلَّم سُئِلَ عَنْ صِیَامِ یَوْمِ عاشُوراءِ، فَقَال: « یُکَفِّرُ السَّنَةَ المَاضِیَةَ» از ابو قتاده رضی الله عنه روایت است که: رسول الله صلی الله علیه وسلم از روزهء روز عاشورا پرسیده شد و فرمود: « گناه سال گذشته را محو می کند». (روایت مُسْلِم)

  زندان های کفار مملو از خواهران عفیف. اما امت اسلامی در خواب غفلت!! امت اسلامی برای خریدن ماشین  وخانه ها با همدیگر سبقت میگیرند؛ ولی فراموش کردنند که باید برای جنت الله متعال باهمدیگر سبقت بگیریند؛ وای به حالمان چه بحالمان شده که قلبهایمان مثل سنگ شده که هیچ چیزی آن را تکان نمی دهد!!؟ آیا ناله خواهران وبرادران اسیر را نمیشنوید؟ یا دست های خود را روی چشم هایتان میگزارید؟ ونمی خواهید چیزی از آنان بشنوید !! آیا از حال آنها چیزی نمی دانید؟؟ والله محاسبه میشوید . درروزی که نه مالهایتان ونه خانوادهایتان به شما نفعی نمیرساند : آیا شما خود را به امت محمد صلی الله علیه وسلم منسوب نمی کنید؟؟ همان رسول الله صلی الله علیه وسلم بیان نفرموده که اگر یک اسیر مسلمانان در زندان های کفار وجود داشت پس برای رهایی آن تلاش کامل نمایید... ای خواهر وای برادر اسیرم صبر داشته باش (کفي باالله حسيبا)