cookie

Мы используем файлы cookie для улучшения сервиса. Нажав кнопку «Принять все», вы соглашаетесь с использованием cookies.

avatar

🃏کـارت خونـے🩸| زهرا.ش

🌱﷽🌱 کـ🃏ـارت خـ🩸ـونی -زهــرا.ش- -Zahsha- آنلاین ⇠ دود خاکستری♟✨ آنلاین ⇠ کارت خونی 🃏🩸 Instagram.com/zahra.sh_novel :اینستاگرام عضو انجمن هنر مه‌بانگ🤍 @mahbanng 🚫کپی و یا ذخیره‌ی شخصی حتی با ذکر نام نویسنده ممنوع و حرام می‌باشد🚫

Больше
Рекламные посты
347
Подписчики
+824 часа
+157 дней
+4930 дней

Загрузка данных...

Прирост подписчиков

Загрузка данных...

حقیقتش چند روزی میشه که یکی از مهربونا برام تو ناشناس این کاور هدیه قشنگ رو ارسال کرده بود. چند روز قبل با دیدنش ذوق کردم، الان هم با دیدنش ذوق می‌کنم و قطعا در آینده باز هم ذوق خواهم کرد. 🥹❤️ امیدوارم رمان‌هام لایق وقت باارزش و نگاه‌های قشنگتون باشه و تا پایانشون شرمنده‌تون نشم💗 جانا، خیلی ممنونم از وقت، صبر و حوصله‌ای که برای ادیت کاور قشنگت گذاشتی کاور عالییی شده🥰❤️ خیلی برام با ارزشه و خوشحالم از اینکه رمان رو دوست داشتی و کاور هدیه‌ی قشنگت رو برام ارسال کردی🥹❤️ "مهربونای کانال کارت خونــی دوستتون دارم😍❤️" #زهرا_ش 🦋
Показать все...
🥰 2🍓 1
Фото недоступно
سلام نویسنده‌ی عزیز این یک کاور هدیه برای رمان جذابتون،امیدوارم خوشتون بیاد فقط ممنون می‌شم اگر همکارهاتون یعنی نویسنده‌های دیگه کاور خواستن،من رو معرفی کنید❤️
Показать все...
1🍓 1
دو پارت‌ جدید + یک پارت هدیه تقدیم نگاه‌های قشنگتون 😍💕 نظر و ری‌اکشن برای انرژی به نویسنده فراموش نشهه 🍓❤️
Показать все...
🍓 3
° 🃏•🩸 کارت خونی 🩸•🃏 ° #زهرا_ش 🦋 🎭 #پارت_244  🎭 چشم ریز کرده و بهم خیره میشه. وقتی نگاه منتظرم رو می‌بینه، با لبخندی کمرنگ سر به تایید حرفم تکون داده و همراه دوستش به انتهای سالن قدم برمی‌دارن. با اوج گرفتن موسیقی‌ای که از تو باند پخش میشد، با حرص دندون روی هم ساییده و هوف کوتاهی می‌کشم. برمی‌گردم تا از سالن خارج بشم که بازوم توسط شخصی محکم‌ گرفته میشه. با نگاهی باریک شده سر سمت بازوم می‌چرخونم و خیره به انگشت‌های کشیده و زنونه‌ای که دور بازوم قفل شده بود اخم می‌کنم. قبل از این‌که نگاهم رو سمت شخص پشت سرم بکشم، پیش قدم شده و سرش رو نزدیک گوشم میاره. - بالا منتظرته! گره‌‌ی اخمم کورتر میشه. از گوشه‌ی چشم به طرح پوزخندی که روی لب‌های رژ خورده‌ش شکل گرفته نیم نگاه کوتاهی می‌ندازم و با جدیت لب می‌زنم. - فکر کنم من و با یکی اشتباه گرفتید. قفل انگشت‌هاش دور بازوم محکم‌تر میشه. - ولی اون منتظر توئه. با نگاهی گنگ شده، کامل سر سمتش می‌چرخونم و خیره به چهره‌ی ناآشناش با مکث می‌پرسم. - کی منتظر منه؟
Показать все...
🔥 3🍓 1
° 🃏•🩸 کارت خونی 🩸•🃏 ° #زهرا_ش 🦋 🎭 #پارت_243   🎭 با ابروهای بالا رفته به دختره نگاه می‌کنم. این دختر بهاره؟ با کمی دقت به چهره‌ش، با پلکی کوتاه نگاهم رو ازش می‌گیرم. اون روز تو راهروی دانشگاه، من تنها نیمی از چهره‌ش رو دیده بودم، ولی حالا با وجود آرایشی هم که کرده، تشخیص اون نگاه هول کرده‌ی چند روز پیش در برابر نگاه شاد الآنش فرق می‌کرد. آگرین دستی به شونه‌ی دختر بهار نام می‌کشه و با تردید و استرسی که از حرکاتش هویداست، نگاهش رو اطراف سالن می‌چرخونه. - دیدیش؟ بهار برای شنیده شدن صداش، بلند حرف می‌زنه. آگرین نگاهش رو با مکث از سالن و افرادش گرفته و با شک به بهار زل می‌زنه. - واقعاً اومده؟ بهار یک تای ابروش رو با جدیت بالا می‌بره و با کشیدن دست آگرین به سمتی که حرکت می‌کرد، جواب میده. - بی‌خیال! مگه میشه نیاد؟ مگه من می‌ذارم که همچین روزی نیاد؟ آگرین با خنده سر سمتم می‌چرخونه و با دیدنم که بی‌حرکت سرجام ایستاده بودم، با نگاه گرد شده لب به دندون می‌گیره و اشاره می‌کنه تا پیشش بیام. با نگاهی خنثی، شونه بالا انداخته و به امید اینکه بتونه لب‌خوانی کنه، همزمان با انگشت اشاره به در اشاره می‌کنم و میگم. " تو برو، میرم دنبال آلما "
Показать все...
👍 3
° 🃏•🩸 کارت خونی 🩸•🃏 ° #زهرا_ش 🦋 🎭 #پارت_242   🎭 وقتی سر بلند میکنم، موجی از هوای گرم گونه های یخ زده م رو نوازش کرده و بوی عطرهای مختلف شامه م رو پر می کنه. با چند قدم کوتاه وارد ویلا میشم و آگرین فوری کنارم قرار می گیره. صدای بلند موسیقی که از باندهای نصب شده به طبقه ی دوم می اومد، درحدی بلنده که با نیشخند انگشت های دستم رو مشت می کنم و برای حواس پرتی نگاهم رو اطراف سالن بزرگ می چرخونم. میز بلندی با رومیزی سفید و انواع و اقسام نوشیدنی و خوراکی ها انتهای سالن قرار داشت، جعبه های رنگارنگ کادوها روی میز بزرگ و جدایی نزدیک به شیشه های قدی و کنار میز بلند بود و چند خدمتکار سینی جام به دست سمت مهمون های جدید حرکت می کردن. تعداد افرادی که به جشن تولد دختر بهار نام دعوت شدن، قابل شمارش نیستن. زنی با لبخند نزدیکمون میشه و منتظر برای گرفتن پالتو‌ و شال‌ها بهمون زل می‌زنه. بی‌حرف، تنها دستم رو به معنای نخواستن کوتاه روی هوا تکون میدم و سمت آگرین برمی‌گردم. با دیدن نگاهم، هول و دستپاچه لبخندی می‌زنه و پالتوش رو دست زن میده. نگاه قفل پالتوم میشه، قبل از این‌که سوال کنه که چرا پالتوم رو درنیاوردم، صدایی مانع حرفش میشه. - آگرین؟ خوش اومدی! نگاهم هردومون به روبه رو کشیده میشه. دختری با لباس صورتی رنگ، همزمان با مرتب کردن دامن پف‌دارش نزدیکمون میشه و فوری آگرین رو به آغوش می‌کشه. با چشم‌هایی ریز شده بهشون خیره میشم. چهره‌‌ی دختر آشنا نبود، نه تا لحظه‌ای که آگرین از آغوشش فاصله گرفت و با لبخندی دندون نما بلند لب زد. - تولدت مبارک بهار.
Показать все...
3
Repost from N/a
آوا دختر چشم سبز و هاتیه که از شانس بدش توسط چندتا خلافکار گروگان‌ گرفته می‌شه و تو همون حین بهش تجاوز می‌شه! بعد از این قضایا اتفاقی با پلیس جذابی به اسم راودین آشنا می‌شه و ازش کمک می‌خواد، اولش فقط یه همکاری ساده برای پیدا کردن و مجازات کردن اون بانده اما کم کم دختر سر زبون دارمون آقا رادوینو عاشق خودش می‌کنه و باهم...🙈🔥 https://t.me/+eIi6TuQLKoswYjZk https://t.me/+eIi6TuQLKoswYjZk 9پاک
Показать все...
Repost from N/a
بیایید که براتون رمان‌های ناب و صحنه‌دار آوردم🤤🍒 از هر ژانری که دلتون بخواد توش هست😆🤌🏻 لامصب اسم‌های شخصیتاشونم سک*سی🫱💦🍑🫲 ⌱📕🧨𖡼ᬼ⃝⃮⭜♡‌ بنــام زن ᪥ آرتـــمـــیـــس ꔚ ســـــاســـــان ⚘࿙ྀ݊𖤤┊#عاشقانه_اجتماعی_معمایی ➶;https://t.me/+1tUBh3BER5tlYTlk ⌱🎬🎳𖡼ᬼ⃝⃮⭜♡‌ سرنوشت رازآلود ᪥ پـــرهـــام ꔚ اســـریـــن ⚘࿙ྀ݊𖤤┊#عاشقانه_هیجانی_طنز ➶;https://t.me/+L4KKWZlCF2U0NTlk ⌱📕🧨𖡼ᬼ⃝⃮⭜♡‌ اشتباه من ᪥ چـــــاووشـــ ꔚ ســـالـــومـــه ⚘࿙ྀ݊𖤤┊#عاشقانه_اجباری_بزرگسال ➶;https://t.me/+qqqYato6L_owMWM8 ⌱🎬🎳𖡼ᬼ⃝⃮⭜♡‌ بیبی فیس ᪥ تـــمـــنـــا ꔚ ســـــاشــــا ⚘࿙ྀ݊𖤤┊#تینیجری_هیجانی_عاشقانه ➶;https://t.me/+P01Ol0x1-_VmMTNk ⌱📕🧨𖡼ᬼ⃝⃮⭜♡‌ اقیانوس زندگی ᪥ نـــیـــلـــــ ꔚ مـــهـــراد ⚘࿙ྀ݊𖤤┊#عاشقانه_اجباری_انتقامی ➶;https://t.me/+Ye6aKNL0eyxkNzk8 ⌱🎬🎳𖡼ᬼ⃝⃮⭜♡‌ جنگل‌سحرآمیز ᪥ مـــهـــســـا ꔚ حـــــســـــام ⚘࿙ྀ݊𖤤┊#فانتزی_درام_هیجانی ➶;https://t.me/+3ccUtmnQC4U4MjQx ⌱📕🧨𖡼ᬼ⃝⃮⭜♡‌ عاشق بیگناه ᪥ آرانـــــــــ ꔚ عــــــســــــل ⚘࿙ྀ݊𖤤┊#عاشقانه_درام_انتقامی ➶;https://t.me/+3JulgPiQeCQ3NGU0 ⌱🎬🎳𖡼ᬼ⃝⃮⭜♡‌ زامـبـی ᪥ یــــــوتــــــاب ꔚ عــــــدنــــــان ⚘࿙ྀ݊𖤤┊#عاشقانه_مافیایی_تخیلی ➶;https://t.me/+eEmQTJ3vXDMyOTg0 ⌱📕🧨𖡼ᬼ⃝⃮⭜♡‌ دنیای پوسیده ᪥ امـــیـــرعـــلـــی ꔚ فـــرشـــتـــه ⚘࿙ྀ݊𖤤┊#تخیلی_عاشقانه_هیجانی ➶;https://t.me/+-UhMT3Fs0ek4M2M0 ⌱🎬🎳𖡼ᬼ⃝⃮⭜♡‌ کارت خونــی ᪥ نـــاشـــنـــاس ꔚ آلـــیـــســــ ⚘࿙ྀ݊𖤤┊#عاشقانه_گرگینه‌_خون‌آشامی ➶;https://t.me/+nnvGfkoEIS9hMWZh ⌱📕🧨𖡼ᬼ⃝⃮⭜♡‌ دود خـاکـستـری ᪥ آرســـیـــن ꔚ آرمـــیـــــلا ⚘࿙ྀ݊𖤤┊#عاشقانه_مافیایی_هیجانی ➶;https://t.me/+2CMIYhTI2z01Zjg5 ⌱🎬🎳𖡼ᬼ⃝⃮⭜♡‌ طلوع خورشید ᪥ جـــولـــیـــا ꔚ الــــــکــــــس ⚘࿙ྀ݊𖤤┊#عاشقانه_اکشن_درام ➶;https://t.me/+w9lVVxtyfdxmYTRk ⌱📕🧨𖡼ᬼ⃝⃮⭜♡‌ شروع وحشیانه ᪥ الـــیـــنـــا ꔚ رومـــــــــرو ⚘࿙ྀ݊𖤤┊#عاشقانه_اروتیک_خارجی ➶;https://t.me/+kMl7wOcQpPxhZjlk ⌱🎬🎳𖡼ᬼ⃝⃮⭜♡‌ حریق عشق ᪥ یـــاســـمـــن ꔚ ســــــهــــــراب ⚘࿙ྀ݊𖤤┊#عاشقانه_مافیایی_فول‌هیجانی ➶;https://t.me/+q3QmmK5DYlYzM2I0 ⌱📕🧨𖡼ᬼ⃝⃮⭜♡‌ تنهاترین عاشق ᪥ تــــــرانــــــه ꔚ امـــیـــــر ⚘࿙ྀ݊𖤤┊#عاشقانه_درام_اجتماعی ➶;https://t.me/+D0uFzseu5QU3NjI0 ⌱🎬🎳𖡼ᬼ⃝⃮⭜♡‌ پناه امن ᪥ هـــــانـــــا ꔚ کــــــیــــــان ⚘࿙ྀ݊𖤤┊#عاشقانه_پلیسی_درام ➶;https://t.me/+-9K_M-k5PGg2OWU8 ⌱📕🧨𖡼ᬼ⃝⃮⭜♡‌ رز مشکی ᪥ مـــاهـــکــــ ꔚ ســـپـــهـــر ⚘࿙ྀ݊𖤤┊#عاشقانه_درام_اجتماعی ➶;https://t.me/+3dq9QOkKKt9lYWZk ⌱🎬🎳𖡼ᬼ⃝⃮⭜♡‌ کُدِ عشق ᪥ اتـــریـــســـا ꔚ رِوُنــــــــــــ ⚘࿙ྀ݊𖤤┊#عاشقانه_مافیایی_هیجانی ➶;https://t.me/+Bgq8yH0EzVxjNjk0 ⌱📕🧨𖡼ᬼ⃝⃮⭜♡‌ بازی قدرت ᪥ الـــکــــســـا ꔚ کــــــریــــــس‌ ⚘࿙ྀ݊𖤤┊#هیجانی_معمایی_تخیلی ➶;https://t.me/+hPiODlZEMDkxODVk ⌱🎬🎳𖡼ᬼ⃝⃮⭜♡‌ نیلوفر آلپ ᪥ نـــیـــلـــوفـــر ꔚ امـــیـــررضـــا ⚘࿙ྀ݊𖤤┊#عاشقانه_اجتماعی_بزرگسال ➶;https://t.me/+HK4sfKpA0kU0YTk0 ⌱📕🧨𖡼ᬼ⃝⃮⭜♡‌ نـامیرا ᪥ آروکــــــو ꔚ پـــادمـــیــــرا ⚘࿙ྀ݊𖤤┊#عاشقانه_تخیلی_هیجانی ➶;https://t.me/+Yj9of1qJoLs3Yzc8 ⌱🎬🎳𖡼ᬼ⃝⃮⭜♡‌ عمارت اربابی ᪥ ســــــاواش ꔚ ارکـــــــــان ⚘࿙ྀ݊𖤤┊#ارباب_رعیتی_تریسام ➶;https://t.me/+EsE3Wpug-6NlYzU0 ⌱📕🧨𖡼ᬼ⃝⃮⭜♡‌ دلبر کوچولو ᪥ اردلــــــان ꔚ دلــــــســــــا ⚘࿙ྀ݊𖤤┊#ددی_لیتل_هات ➶;https://t.me/+UYpsAUsstCVmOGE0 ⌱🎬🎳𖡼ᬼ⃝⃮⭜♡‌بهت گفته بودم غمگینم ᪥ گـــیـــلـــداد ꔚ ویـــشـــکـــا ⚘࿙ྀ݊𖤤┊#بزرگسال_جنایی_عاشقانه ➶;https://t.me/+r2TVMvfNSAkyMDI0 ⌱📕🧨𖡼ᬼ⃝⃮⭜♡‌ لبخند سرخ ᪥ نـــیـــوشــــــا ꔚ دیـــمــــــون ⚘࿙ྀ݊𖤤┊#عاشقانه_ترسناک_تخیلی ➶;https://t.me/+hymKUtKCCB1jODQ0 ⌱🎬🎳𖡼ᬼ⃝⃮⭜♡‌ گیس طلایی ᪥ درتــــــاج ꔚ اســــــپــــــاد ⚘࿙ྀ݊𖤤┊#عاشقانه_تاریخی_هیجانی ➶;https://t.me/+8Byn4qr-JeJlMzA0 ⌱📕🧨𖡼ᬼ⃝⃮⭜♡‌ سوشیانت ᪥ آتـــریـــداد ꔚ نـــامـــیــــــرا ⚘࿙ྀ݊𖤤┊#عاشقانه_خوناشامی_صحنه‌دار ➶;https://t.me/+nJqNaya49v44ZTQ0 ⚘࿙ྀ݊𖤤┊برای شرکت تو لیست خوشگلمون کلیک کن🍓💦
Показать все...
Repost from N/a
عشقی متفاوت بین رئیس های باند مافیا❤️‍🔥 #رمان_عاشقانه‌‌_جنایی‌🩸 به چشم هاش خیره شدم. - من یه خلافکارِ قاتلم فکر می‌کنی می‌تونی با همچین کسی سر کنی؟ پوزخندی زد و بهم نزدیک شد و مثل خودم زل زد توی چشم‌هام و با #شجاعت همیشگیش لب باز کرد‌: مثل اینکه یادت رفته منم یکیم مثل خودت! روزی که #عاشقت شدم بهت فهموندم که ازت نمی‌ترسم و هرکاری میکنم تا مال من شی کوروش. روی انگشتای پاش بلند شد و دوباره دم گوشم لب زد: منم یه روانی قاتل مثل خودتم، خوب می‌تونم با آدمایی مثل خودم بسازم و حاضرم هرکاری برای به دست آوردنت بکنم، هرکاری.. هرکسی هم سد راهم بشه رو حذف می‌کنم! موهاشو پشت گوشش زدم و با نگاه سرد و نافذی که پشتش #آتیش خواستنش پنهون شده بود، خیره‌اش شدم. - یادت باشه قرار نیست یه عشق رمانتیک رو تجربه کنی، رَوِش من خیلی فرق داره..من آروم پیش نمیرم. #کمرشو با دست گرفتم و به خودم نزدیک تر کردم‌. ادامه دادم: #عشق من درد و زخم به همراه داره درد و زخمی که هم روحت و هم جسمت رو هدف قرار می‌ده، طاقتشو داری؟ دستش رو دور گردنم حلقه کرد و جواب داد: دارم، من تحمل هرچیزی رو دارم حتی #مرگ! خلاصه‌ی رمان فالیزیا❤️‍🩹 دخترِ یکی از اعضای مافیاس و عاشق یکی از قدرتمندترین رئیس های باند مافیا میشه و..🔥 https://t.me/+eGIZFAnnX4ZlMTg0 https://t.me/+eGIZFAnnX4ZlMTg0 https://t.me/+eGIZFAnnX4ZlMTg0 https://t.me/+eGIZFAnnX4ZlMTg0
Показать все...
Repost from N/a
Фото недоступно
من رادوینِ تقوی‌ام🔥 بعد از سالها متوجه شدم عمویی که این‌همه سال بزرگم کرده قاتلِ خانوادمه! با فهمیدن این راز قلبم آتیش گرفت و این آتیش فقط با انتقام از اون مرد خاموش می‌شد برای همینم وارد دانشکده‌ی افسری شدم، با شروع به کار پرونده‌ی قتل پدرم رو پس از سالها به جریان انداختم، توی حل این پرونده با جنایات بزرگی توسط به اصطلاح عموم رو به رو شدم، قتل، قاچاق، گروگان‌گیری و... وقتی داشتم پرونده رو حل می‌کرد به دختری برخوردم که ازم درخواست کمک داشت، دختر زیباییه که توسط آدمای عموم دزدیده شده بود، شکنجه شده بود و مورد تجاوز قرار گرفته بود!🥺 آدمی نبودم که جز انتقام قتل پدرم به چیزی فکر کنم اما اون دختر مظلوم و بغلی بدجوری معادلاتمو بهم ریخت و شد نقطه ضعفم، خودمو با کارم سرگرم کردم اما خیلی نتونستم با احساساتم مقابله کنم و...🤤 https://t.me/+eIi6TuQLKoswYjZk https://t.me/+eIi6TuQLKoswYjZk صب بپاک
Показать все...
Выберите другой тариф

Ваш текущий тарифный план позволяет посмотреть аналитику только 5 каналов. Чтобы получить больше, выберите другой план.