cookie

Мы используем файлы cookie для улучшения сервиса. Нажав кнопку «Принять все», вы соглашаетесь с использованием cookies.

avatar

𝘴𝘦𝘹𝘺 𝘨𝘪𝘳𝘭 🔞

یه دختر هات که هر شب زیر نامزد اجباریش جر میخوره🙈🔞

Больше
Рекламные посты
1 580
Подписчики
-1024 часа
-987 дней
-46230 дней

Загрузка данных...

Прирост подписчиков

Загрузка данных...

#part6 -اههه کوروش …اههه …ک*یرتو …میخام…اههه کوروش شورت خیس پر از آبمو از پایین کشید و با انگشتاش لای ک‌..ص تپل و خیسم رو از هم باز کرد -جوون چه آبی راه انداختی دختر ..چه خوش شانسم من که قراره یه شب با یه دختر هورنی سپری کنم سرشو بین پام برد و لیسی عمیق به شیارای ک**ص خیسم زد -اههه..اخخخ ..خیلی خوبه…بخورش برامم…اهییی حرکت تند تند زبون داغ و خیسش روی ک*صم حالمو خراب تر میکرد دستمو توی موهاش بردم.و سرشو بیشتر به ک*صم فشردم -اههه چه ک*ص لیس قهاری هسی اهههیی با این حرفم زبونشو توی ک*صم فرو کردو همون لحظه…🔞 https://t.me/+F-BlRN6DqyswMDcx https://t.me/+F-BlRN6DqyswMDcx گروپ خشن اروتیک💦🍑
Показать все...
#ماهی_سیاه #part87 جونی زمزمه کرد و در ادامه گفت: دوست داری که زیرم باشی و ناله کنی؟ جوابی ندادم و فقط ناله کوتاهی کردم که حرکت بعدی شو محکم تر داخلم زد و دوباره سوال شو پرسید که آره نامفهومی زمزمه کردم که جری شد و سینه هام و داخل جفت دستاش مشت کرد و درحالی که فشارشون میداد عضو شو داخلم عقب جلو میکرد هر چی بیشتر می‌گذشت سرعت کارش بیشتر می‌شد و ناله های من بلند تر خودش و روم خم کرد و درحالی که دست شو روی دهنم میزاشت ضربه های محکم و خشنی بهم زد که باعث شد درد زیادی و زیر دلم احساس کنم ناله های مردونه ای می‌کرد و میون تلمبه زدن هاش حرف هایی میزد که نشون میداد چقدر هورنی شده _دلم می‌خواد تا صبح تو سوراخ تنگ و داغت تلمبه بزنم، دوست داری تا فردا ازت یه غار درست کنم جنده؟ و تنها جواب من ناله های نامفهوم از سر لذت بود بعد از چندین دقیقه تلمبه زدن داخلم خودش و بیرون کشید و آب شو با ناله بلندی روی شکمم خالی کرد خودش و بی‌حال کنارم انداخت، جفت مون نفس نفس می‌زدیم و خیس از عرق بودیم میل شدیدی به خوابیدن داشتم، دلم نمی‌خواست از جام بلند شم تا خودم و تمیز کنم یا لباس بپوشم
Показать все...
👍 14❤‍🔥 3😭 1
#پارت_۱ _نوید پسرم پردشو بدوز یه کاری کن کسی متوجه نشه کی از تو به ما نزدیکتره هم پسر خواهرمی هم دکتری دنیام مثل خواهر خدابیامرزت میمونه آبروشو بخر خاله جون بچس خریت کرده اگه باباش بفهمه سرشو بیخ تا بیخ میبره نگاهم رفت سمت دختر کوچولو سرش پایین بود و ناخنشو میجوید معلوم بود استرس داره تو این چند سال که ندیده بودمش حسابی ترگل ورگل شده بود لحظه شماری میکردم تا بدنشو لخت ببینم _شورتتو در بیار رو این تخت بخواب پاهاتو باز کن یهو شوک زده بهم نگاه کرد و روبه مامانش گفت: _زشته مامان من نمیخوام جلو آقا نوید لخت شم مامانش رفت سمتش و گفت: _دربیار شورتتو دختر نوید دکتره محرمه جای داداشته بزار تا بابات نفهمیده درستش کنه گریش گرفته بود رو به مامانش گفتم : _خاله بیرون باشید خودم درستش میکنم مامانش که رفت بغلش کردم و گذاشتم رو تخت با این که سنش کم بود اندام پری داشت همین طور که بغلش کردم باسنشو مالوندم خیلی گوشتی و نرم بود میخواستم  هر چه زودتر بهشتشو ببینم https://t.me/+f8YrvaHO4uA5YzJk
Показать все...
#ماهی_سیاه #part86 بعد از در آوردن شلوارم به سمتش رفتم و تو بغلش جا گرفتم سر شو به سمت گردنم خم کرد و شروع کرد به زدن بوسه های ریز از سرشونه ام تا زیر چونه ام احساس لذت و حس خوب و تو تک تک سلول های بدنم حس می‌کردم دست شو روی سینه ام گذاشت و شروع کرد به مالیدن شون دست شو آروم آروم از سمت سینه ام به سمت پایین تنه ام حرکت داد آروم و دورانی تمام بدنم و لمس می‌کرد و گاهی هم با بوسه هاش غافلگیرم میکرد خیس شدن میون پام و خیلی واضح احساس می‌کردم و دلم می‌خواست هر چه زودتر عضو کلفت شو داخل خودم حس کنم ناله کردم و با پیچ و تاب دادن بدنم خواستم چیزی که میخوام بهش بفهمونم از جاش بلند شد و میون پام جا گرفت پاهام و تاجایی که می‌شد باز کرد و با دقت به تنم نگاه می‌کرد از نگاه داغ و خیره اش لب مو گاز گرفتم و نگاهم و ازش دزدیدم عضو شو داخل دستش گرفت و خیلی آروم هلش داد داخل بدنم از حس بزرگی آلتش داخلم، احساس درد و لذتی به سراغم اومد و ناله ای آروم کردم
Показать все...
❤‍🔥 11👍 5
#گروپ #تریسام + می‌خوام ک...ص نازت و جلو شوهرم بخورم 🔞 شوهرم جلوی هووم ک...رش و گذاشت تو ک....ص.م  و ناله میکردم که الناز کص خیس و صورتیش و گذاشت تو دهنم🍆 شوهرم سرعتشو تلمبه هاشو بیشتر میکرد تا  دیوونه بشم و آخر کار هم ابشو ریخت توم😏💦 https://t.me/+CpXYrRpdEhRlNDZk رابطه تریسام زن و شوهر و هووی حشری🤤🔞🍆
Показать все...
👍 1
#part18 توی خواب و بیداری بودم که با حس کردن گرمی دستی روی کـ**صم از خواب پریدم بل دیدن مرد بور و چشم آبی خواستم فرار کنم که مچ دستم رو چنگ زد _کجا لیدی س‌کسی؟ دستشو بین پام فرستاد و چنگی به کـ**صم زد _دلت ک..یر کلفت پسر استرالیایی نمی خواد که سوراخاتو پرکنه دختره ایرانی؟ کـ**صم از شنیدن حرفاش نبض زد و..🔞💦 https://t.me/+P8vnbPtwC-82NWU0 https://t.me/+P8vnbPtwC-82NWU0 پسره استرالیایی دختره ایرانی روتوی جنگل خفتش میکنه و مجبورش میکنه بهش کـ**ص بده👅👆
Показать все...
#شهوتی‌باپرستاربچم😱👅 توی انباری بودیم لای کـ**صم قرار گرفت و لیسی به چ.چوله ام زدم که کمرم رو بالا بردم و دوباره روی زمین کوبیدم _آه.اخ عوضی چقد زبونت داغه لبه های کـصم رو از هم باز کرد و زبون تنگ و داغش رو بیشتر توی کـصم فرو کرد با چشم های خمار دستی به کـ**یر برجسته و رگ رگیش کشیدم که خندید _از گاییدن اون کـ**ص سیر نمیشم این کـ**ص ماله کیه؟ با عشوه کـ**یرشو دراوردم و تا ته حلقم فرو کردم و..😋💋💦 https://t.me/+BeXM93XtxeEyMWI8 https://t.me/+BeXM93XtxeEyMWI8 س‌کس با پرستار بچه خواهرم توی انباری😋💦
Показать все...
وکلای حشری 💦🔥 #تریسام #محارم اردلان دستی روی #سینه های بزرگم کشید و مثل بوق فشارشون داد. آهی از #لذت کشیدم و #کون بزرگم رو به ک_یر اردلان چسبوندم 🔞 -اهههههه اردلان منو بکننننن با ک_یر کلفتت سوراخ تنگ کونمو جر بده عااااحححح اردلان جونی گفت و ک_یر شق شدش رو روی سوراخ کونم گذاشت ارسلان از جلو خودش رو بهم چسبوند _داداش میخوای تنهایی #کون برده خوشگلمون رو جر بدی؟🍑 اردلان خندید _برده جدیدمون میدونه ما همیشه تریسام میریم مستانه خندیدم و با شهوت دست روی ک_یر کلفت شده ارسلان گذاشتم _تو از جلو منو بکن اردلان از پشت!🔞 با شنیدن این حرف ارسلان جری شده ک_یرش رو توی ک_صم فرو کرد و همزمان اردلان از پشت....💦 https://t.me/+R9rDIzYfU4tkN2U0 https://t.me/+R9rDIzYfU4tkN2U0 با ک.یرای کلفتشون ک.ص دختره رو جر میدن🔞
Показать все...
#ماهی_سیاه #part85 چیزی نگفت و کمکم کرد از جام بلند شم و شلوارک شو کامل از پاش درآورد و روی تخت دراز کشید روی تخت نشسته بهش نگاه می‌کردم خجالت زده بودم و نمی‌دوستم باید چه حرکتی بزنم اون هم بدون هیچ حرف یا حرکتی فقط بهم نگاه می‌کرد نگاه خیره اش بیشتر باعث می‌شد احساس شرم کنم _سینه هات و فشار بده برام ریحانه؛ با شنیدن صداش شوکه نگاهش کردم و آروم زیر لب با صدای خش دار شده ای گفتم: چی؟ _فشار شون بده اون هلو های آب دار و، می‌خوام مچاله شدنشون و ببینم؛ آروم و نامطمئن دست مو به سمت سینه هام کشیدم و تو دستم گرفتمشون فشار کمی بهشون دادم و آروم آروم شروع به ماساژ دادن شون کردم جون کشداری گفت و بعد از چند لحظه دستاش و باز کرد و گفت: بیا اینجا؛ به سمتش رفتم که ادامه داد: شلوار و شرت تو در بیار بعد بیا؛ سرجام متوقف شدم، دستم و به کش شلوارم رسوندم و با حرکت کوتاهی همراه با شورتم کشیدمش پایین دستم و میون پام گذاشتم، با این که بار اول نبود اما احساس می‌کردم از نگاه خیره اش دارم ذوب میشم
Показать все...
👍 9❤‍🔥 6
امشب ک.صا رو میچرخونیم... هرکی تو ک.ص زن دوستش تلمبه میزنه یکی از رفیقای اهورا اینو گفت و من با وحشت بهشون نگاه کردم. اهورا چرا من رو به همچین مهمونی ای آورده بود؟ _ اولیش اهوراست... اهورا زنتو بچرخون که من یکی چند ماهه تو کفشم. با گفتن این حرف بهم نزدیک شد و کمربندشو جلوی چشمای من و اهورا باز کرد: _ دختر خوب حالا همونجوری که واسه شوهرت ساک میزنی واسه منم بزن! https://t.me/+tLoMnrs0mSUzZGRh https://t.me/+tLoMnrs0mSUzZGRh
Показать все...