🔥بࢪزخ ؏ۺܧ🔥
"بسم الله الرحمن الرحیم" عاشق شدن❣️ مثل نماز خوندن میمونه❣️ نیت که کردی❣️ دیگه نباید به اطرافت نگاه کنی❣️ 🔥[برزخعشقبهقلم:رباببیات]🔥 🚫کپی حرام=پیگرد قانونی🔴حتی با ذکر منبع🚫
Больше1 341
Подписчики
+5224 часа
+377 дней
+1830 дней
- Подписчики
- Просмотры постов
- ER - коэффициент вовлеченности
Загрузка данных...
Прирост подписчиков
Загрузка данных...
🔥بࢪزخ ؏ۺܧ🔥:
❤️🔥❤️🔥❤️🔥
#بهنظرتونالانتویvipچهخبره؟😍🥹
[اونجا عاشقونه های حسام و ریحانه رو داریم😍🫣]
#درحالحاضرvipپنجاهوسهپارتازاینجاجلوتره (یعنی تقریبا یک ماه)و کلی اتفاق توش افتاده #بهجایدوپارتهمروزیسهپارتتقدیمتونمیشه😍🌹 #رماناونجازودترتموممیشه و علاوه بر این...جز پارت های رمان،هیچی توش قرار نمیگیره😊🌹
برای عضویت فقط باید 35000تومان(که با تخفیف شده 30000 تومان)واریزکنین😇💫
برای دریافت شماره کارت،پیام بدین
@Roobayat
🥰 2
14100
#پارت593
مات و مبهوت زل زدم بهش،چی داشت میگفت؟
این که گذشت نبود،این سخت ترین مجازات بود...
طول کشید تا خودمو پیدا کنم:ولی خاله...شما که گفتین...
حرفمو قطع کرد:گفتم رضایت میدم،،الانم روی حرفم هستم...
تو چه توقعی از من داری؟
میخوای من هیچ مجازاتی برای کسی که خون جگرگوشه مو ریخته در نظر نگیرم؟
همین که زنده میمونه برات کافی نیست؟...
چشمامو با درد بستم
میتونستم؟میتونستم فقط به این قانع باشم که حسام زنده بمونه
با من نباشه،کنارم نباشه،سهم من نباشه،،ولی زنده باشه؟
مطمئنا زنده بودنش اولین اولویتم بود،ولی بعدش چی؟
من بدون اون چیکار میکردم؟
از طرفی اگه رضایت نمیدادم،اگه اعدام میشد...
در هر دو حالت من از دست میدادمش...
ولی اگه ازش میگذشتم،اگه جدا میشدم...
حداقل زهره خانوم و هدیه بی کس نمیشدن...
حسام جوون مرگ نمیشد
سرش بالای دار نمیرفت...
بین عقل و قلبم توی جنگ بودم که صدای خاله رشته افکارمو پاره کرد:اگه میخوای فکر کنی،مختاری...ولی من،همیشه همینقدر آروم و قانع نیستم...
احتمالش خیلی زیاده که نظرم عوض بشه...
اصلا اینقدر فکر کردن نمیخواد،باید ازم ممنون باشی که میزارم زنده بمونه...
چیزی نگفتم،چه میدونست من و حسام،بدون هم چی به سرمون میاد...
بلند شد:فراموشش کن...نظرم عوض شد...
شما دو تا،لیاقت این گذشت رو ندارین...
بلند شو برو...
انتخاب بین بد و بدتر بود...
نباید این فرصتِ نه چندان خوب رو از دست میدادم...ولی خواستم یه بار دیگه شانسمو امتحان کنم...
قبل از اینکه بره بلند شدم و نشستم جلوی پاش
با بغض گفتم:اینکارو نکنین خاله...من نابود میشم...
خاله ارواح خاک شهروز...
داد کشید:اسم پسرمو نیار...قاتلش حق نداره اسمشو بیاره...درسته شوهرت دستش توی کاره،ولی قاتل اصلی تویی...
تو باید مجازات بشی...
من شاید به خاطر حرف مادرم از خون قاتلش بگذرم،ولی باید یه جوری تاوان بده...
عزیزمو ازم گرفته،،عزیزشو ازش میگیرم...
عادلانه ست ولی...این یه فرصت بود که تو سوزوندیش...
بلندشو برو از خونه ی من...
پاشو گرفتم:تو رو خدا خاله...
پسم زد که افتادم روی زمین...
قدم اولش رو برنداشته بود که با بیچاره گی ضجه زدم:باشه...باشه...ازش جدا میشم...
❤🔥 4👍 2😢 1
13000
Repost from N/a
از این لیست دستخالی برنمیگردی
روی خلاصهها کلیک کن و از خوندن برترین رمانهای مجازی لذت ببر‼️
عضویت محدود❌
رمانهای خاص و کمیاب⛔️
❁⃟❤️🩹نگار دختر بیست ساله ای که با شیخ سن بالا بخاطر پول ازدواج میکنه ولی غافل ازاینکه عاشق پسر شیخ میشه و
❁⃟🤍استادی که عاشق دانشجوی شیطون بلاش میشه ویه شب به یه پارتی دعوتش میکنه
❁⃟💛خان تمام ارث را به نام عروسش میکند و مادرشوهرش او را به قتل میرسان
❁⃟🧡تو روز نامزدی شون وقتی نامزدش با دزدیدن مهم ترین اطلاعات ناپدید میشه و حالا اون...
❁⃟💚بعد از شش سال از پاریس برگشتم تا دخترم را به پدرش برسانم اما او دختر دیگری را در قلبش راه داده بود
❁⃟🩵برای بدست اوردن عشقش ک بزرگترین دشمن خانوادش بود ب صمیمیترین فرد زندگیش پشت کرد
❁⃟💙دختری که برای دفاع از خودش دستش به خون آلوده میشه...به خون کسی که مسیر زندگیشو عوض میکنه
❁⃟💜باران تمجید، دختر بیاحساسی که درگیر انتقام از یه قاچاقچی و سرگرد مرموز پرونده میشه
❁⃟🩷هووی مادرم باعث مرگ مادرم شد،می خواستم ازش انتقام بگیرم اما برادرش ادعا کرد عاشقمه تا ازم رضایت بگیره
❁⃟❤️بزرگترین باخت زندگیم توی بردن دل کسی بود که خون توی رگهام رو با جنین برادرش شریک شدم
❁⃟🖤من اونجا زندانی شدم تا بدهیم رو پرداخت کنم با بدنم. اما اگر بفهمم خودمم از یه خانواده مهم مافیاییم چی؟
❁⃟🩶عاشق پسر وحشی کلاسمون شدم و باهاش وارد رابطه شدم غافل از اینکه اون پسر برادرمه؛ اونم برادر خونی
❁⃟🤍عاشقش شدم سال ها عاشقش بودم امازمانی که برگشت بانقشه وارد زندگیم شد
❁⃟🤎عشقم عاشق یکی دیگه بود،با فهمیدنش سوختم،جون دادم،ولی پاش موندم و عقدش کردم،من به خاطرش،آدم کشتم
❁⃟🤍من قراره خواهرمو پیدا کنم و فقط اون مرد میتونه کمکم کنه کسی که فرشته مرگ صداش میکنن
❁⃟🩶مرد بی رحمی که دختری رو مورد تعرض قرار میده،دختره عاشقش میشه اما اون ولش میکنه
❁⃟🖤پسری سرد و مغرور که در مقابل اِلآی قصه کم میاره و جون میده سر این دختراما چی میشه که یهو سرد میشن از هم؟
❁⃟❤️دلربا دختری گریزان از ازدواج که با ورود امیر پاشا شکیبا به روز مرگی هایش زندگی اش دچار تغییر و تحولات زیادی میشود
❁⃟🩷خودم اسیرش کردم، حالا که عاشقش شدم باید برای نجاتش از دست برادر روانیم با زندگی خودم قمار کنم
❁⃟💜دختری که تنها وارث شرکت بزرگ پدرشه توسط استادش فریب میخوره و دل میبازه بهش
❁⃟🩵بهم گفتن اگه معشوقه پادشاهان خوناشامها بشم تنها ملکهای که توی این دنیا هستم ولی نمیدونستم ملکه بودن یعنی اسیر بودن!
❁⃟💚کیم رئیس جوان مافیاست که مجبور میشه برای نجات جونش، گروهش رو رها و فرار کنه
❁⃟🧡به خاطر پول مجبور شدم رحم اجاره ای بشم از بی کسی ام سواستفاده کرد تا راش وارث بیارم اما نمیدونستم پشت این کارش دنبال انتقام هم هست
❁⃟💛وقتی فهمیدم که پدر واقعیم من رو توی بچگی رها کرده بود و حالا تصمیم داشتم به کمک وکیلم شاهان پیداش کنم و حقمو بگیرم
❁⃟❤️🩹بله رو که گفتم وسط راه برگشت به خونهبخت توسط شخصی ناشناس دزدیده شدم،تو عالم بیهوشی بهم تجاوز کرد و وقتی بیدار شدم باورم نمیشد که
جهتشرکتدرلیستکلیککنید↪️
10700
Repost from N/a
سهیل یه مرد خشن و جدیه که همهی دور و بریاش ازش میترسن و بدجوری جذبه داره 😏🔥
با اصرار پدرش مجبور به ازدواج با دخترعموش میشه اما اون دخترعمشو دوسداره و باهاش رابطه داره تا اینکه یه روز خبر میرسه عشقش مرده اما درواقع...😱
https://t.me/+LnBwTiPTfQk3MTA0
۱۸پ
17900
Repost from N/a
#رمانی_جدید_و_متفاوت❤️🔥🥲
#داستانی_معمایی_و_هیجانانگیز😰
#و_عاشقانهایجذاب🥹
با دیدن آخرین عکس،نفس توی سینه م حبس شد...
حس کردم دنیا داره دور سرم میچرخه...
کی همچین کار کثیفی کرده؟
این،،محال بود واقعی باشه...
اشکام ریخت
این دیگه زیاده روی بود،،،
داشت اَنگِ بی عفتی میخورد به پیشونیم...
چیزی که تا پای جونم حفظش کرده بودم
با غم لب زدم:
_چرا اینطوری میگی؟
مگه چیکار کردم من؟چرا کاری رو بهم نسبت میدی که نکردم؟
این غیرتیه که ادعاشو داری؟
عصبی اومد سمتم
ناخداگاه کمی عقب رفتم:
+معلومه که نیست،اگه بود که الان زنده نبودی...
حالت تهاجمی داشت:
+درسته که میگن دیوار حاشا بلنده،،ولی حنای تو هم دیگه رنگی نداره...
اونی که توی عکسه تویی مطمئنم
منم خیلی دوست داشتم دروغ باشه،بیشتر از تو...
اما نبود...
حالا،،روزگارت میشه روزگار سگگگگگ
https://t.me/+qByQnOaM8_E5ZGZk
نگاهی به حسام کردم،اگه حسام حرفی نمیزد یعنی اون عکس ساختگی نیست؟
پس چرا من چیزی یادم نبود؟
دستی به صورتم کشیدم و زمزمه کردم:
_اون عکس،،،واقعیه؟
نگاهی بهم کرد و سرش رو به نشونه ی آره تکون داد...
یخ کردم...پس چرا من چیزی از اون صحنه یادم نیست...
https://t.me/+qByQnOaM8_E5ZGZk
https://t.me/+qByQnOaM8_E5ZGZk
خطبه ی عقد خونده شد...
غریبانه و در سکوت...
کسی برامون کِل نکشید و دست نزد...
کسی خوشحال نشد...
مثل همه ی عروس و دامادها...
روی سرمون نقل نپاشیدن و بهمون تبریک نگفتن...
حتی کسی نبود برامون آرزوی خوشبختی کنه و شیرینی بگردونه...
#برای_دختره_پاپوش_دوختن_که_آبروشو_ببرن😭
#به_زور_عقدش_میکنن🥺💔
4300
Repost from N/a
بهترین رمان های عاشقانه اینجاست❤️🔥
🩵تو یه خانواده متعصب جرم دختری که به حکم عشق زن شده چیه؟
💜عاشق برادرشوهرم شدم، فکر میکردم خائن منم؛ اما همش بازی بود...
🩷 دخترونگیم رو گرفت و رهام کرد
🩵برام پاپوش دوختن و من افتادم تو زندان! تو زندان زنان اتفاقی برام افتاد که..و
❤️شوهرداشتم اما دلم برای معلم موسیقیم رفت
🤎 شوهرم به خاطر یه زن دیگه منو طلاق می ده اما...
💜لینک رمان های آنلاین اینجاست
💛ازدواج دو سلبریتی معروف و پرحاشیه
💙گنده لات محل عاشق دکتر تازه کار میشه
💚مردی که پنج سال به ناحق زندان بوده و بعد روبرومیشه با برادرزاده مذهبی دوستش که...
🧡شوهرم با توطئه مادرش بخاطردختر زا بودنم زن دوم گرفت
❤️عاشقانهای پرتلاطم بین زنی تن فروش و مرد مذهبی
🩵شب عروسیم منو به جرم موادمخدر دستیگر کردن درحالیکه
💜برادرم و دزدیده بودن! و در ازای آزادیش من باید ...
❤️دوست داشتنش ساده نیست
🩶دختری که بعد از قتل دونفر در یک مهمانی سکوت کرده با وکیلی که بخاطر این پرونده عجیب...
🧡دختری ساده که بعد از مرگ پدرمادرش آبروش هدف قرار میگیرد...
🩷مربی بدنسازی پایین شهر و دختر پولدار پرنازوعشوه
💙لیدا قاتل شوهرشه اما کسی از این راز خبر نداره جز فولاد دوست شوهرش!
🩷صدف زنی بیمار با فهیمدن اینکه شوهرش بقیه بامعشوقهاش در ترکیه زندگی میکند...
🤎دختر شیطونی که وارد دنیای مافیای بیرحم میشود
💜عاشقانه ی سرگرد اینترپل و یه قاتل
🩵دختری که سه ازدواج ناموفق داره
🧡برگشتن نیل بعد از شیش سال با دختربچه ای از خون او...
❤️اعدام شدنم به جرم قتل متجاوزم
🩷صیغه دوست برادرم شدم چون او غربت جایی رو نداشتم
🤍پسر خلافکار دختره رو مجبور میکنه باهاش بره دزدی
💜عشق تا بینهایت
💚پسره خواننده اس و الکی بهش تهمت میزنن که خانه فساد داره و...
💛تجاوز به معشوقه سابق درست شب عروسیش
🩷عشق عجین شده خون و باروت
💙عاشقانه پر تلاطم دختر عمو پسر عمو و سوختن در یک عشق پنهانی
🩶عروس خونآشامها توسط گرگینه ها دزدیده میشه
💜عشق یه پسرمسلمون و آقازاده به دختری ارمنی و مسیحی
🩵اون مرد دیوانهوار عاشق یه دختر شده ولی نمیدونه اون دختر نزدیکش شده که....
❤️رابطه دو زوج کاملا متقاوت از هم
💚مثلث عشقی،دختر مهربون و مذهبی،پسر بامرام و دوست داشتنی..
💛ازدواج اجباری با قاتل زنم.
🤍آفاق دختر هفده ساله ای از ایل قشقایی که عروس خون بس می شود.
🧡شش عاشقانه در یک اکیپ دوازده نفره
💙مجبور شدم معشوقه اون قاچاقچی باشم
💛عشق دختر مسلمان به پسر ارمنی
🩷عشق بین دو دشمن به خاطر یک نفرین قدرتمند...
🩵وقتی که یک دختر عاشق میشود
🤎من واقعیتم که دردهای بیاغراق زندگی، روی دوشم سوارند!
💙شوهرم مرد اما مجبورشدم به عقد برادرشوهرم دربیاد
❤️مادرم عروس خونبس بود! ومن دختری بودم که برادرِ هووی مادرم عاشقم شد
🖤برام تله گذاشتن محمد... منو تو دام انداختن... فقط میخوان رسوام کنن محمد....
🩷ازدواج اجباری دختری روستایی باپسر فرنگ رفته
🩵بزرگترین و فعالترین رمانسرای تلگرام
💜دختری فراری از رابطه که بخاطر چک و سفته مجبور میشه...
🩶انتقام ناخواسته مهندسِ خشن از همسر رفیق فابریک
🤍پسرخاله ام بهم تجاوز کرد
🩵عشقم بهم خیانت کرد
🩶هر رمانی میخوای با چهار فرمت رایگان دانلود کن و بخون
💙رابطهای خشن و اجباری مرد مغرور با دختر قربانی تجاوز
💛بهم دست درازی میکرد و به اجبار و تهدید ازم میخواست که...
❤️دختری مذهبی اسیر دست مردی دنیا دیده که دایی کسیه که قراره...
🧡مجبورشدم پرستار مردی بشم که بی رحم بود
🩵 دوستش داشتم اما اون بوی عطر زنونه ای رو میداد که من نبودم!
❤️عاشق پسر خونده ی پدر گمشدم شدم که با نقشه اومده بود تو زندگیم
12700
Repost from N/a
بهار دختر دانشجو و خوشگلیه که به خاطر درس خوندنش خونهی عموش میمونه، عاشق پسر عموش میشه اما اون دختر دیگهای رو دوسداره...
به اجبار عموش، پسرعموش سهیل باهاش ازدواج میکنه اما بعد ازدواج از حرص و عصبانیت همیشه اذیتش میکنه تا انتقام بگیره، دختری که همیشه آزار میبینه و دم نمیزنه یه روزی طاقتش تموم میشه و میره سهیل به خودش میاد و میبینه دلتنگشه اما دیگه دیر شده چون...😭
https://t.me/+LnBwTiPTfQk3MTA0
۱۳پ
8500
Repost from N/a
از این لیست دستخالی برنمیگردی
روی خلاصهها کلیک کن و از خوندن برترین رمانهای مجازی لذت ببر‼️
عضویت محدود❌
رمانهای خاص و کمیاب⛔️
❁⃟❤️🩹نگار دختر بیست ساله ای که با شیخ سن بالا بخاطر پول ازدواج میکنه ولی غافل ازاینکه عاشق پسر شیخ میشه و
❁⃟🤍استادی که عاشق دانشجوی شیطون بلاش میشه ویه شب به یه پارتی دعوتش میکنه
❁⃟💛خان تمام ارث را به نام عروسش میکند و مادرشوهرش او را به قتل میرسان
❁⃟🧡تو روز نامزدی شون وقتی نامزدش با دزدیدن مهم ترین اطلاعات ناپدید میشه و حالا اون...
❁⃟💚بعد از شش سال از پاریس برگشتم تا دخترم را به پدرش برسانم اما او دختر دیگری را در قلبش راه داده بود
❁⃟🩵برای بدست اوردن عشقش ک بزرگترین دشمن خانوادش بود ب صمیمیترین فرد زندگیش پشت کرد
❁⃟💙دختری که برای دفاع از خودش دستش به خون آلوده میشه...به خون کسی که مسیر زندگیشو عوض میکنه
❁⃟💜باران تمجید، دختر بیاحساسی که درگیر انتقام از یه قاچاقچی و سرگرد مرموز پرونده میشه
❁⃟🩷هووی مادرم باعث مرگ مادرم شد،می خواستم ازش انتقام بگیرم اما برادرش ادعا کرد عاشقمه تا ازم رضایت بگیره
❁⃟❤️بزرگترین باخت زندگیم توی بردن دل کسی بود که خون توی رگهام رو با جنین برادرش شریک شدم
❁⃟🖤من اونجا زندانی شدم تا بدهیم رو پرداخت کنم با بدنم. اما اگر بفهمم خودمم از یه خانواده مهم مافیاییم چی؟
❁⃟🩶عاشق پسر وحشی کلاسمون شدم و باهاش وارد رابطه شدم غافل از اینکه اون پسر برادرمه؛ اونم برادر خونی
❁⃟🤍عاشقش شدم سال ها عاشقش بودم امازمانی که برگشت بانقشه وارد زندگیم شد
❁⃟🤎عشقم عاشق یکی دیگه بود،با فهمیدنش سوختم،جون دادم،ولی پاش موندم و عقدش کردم،من به خاطرش،آدم کشتم
❁⃟🤍من قراره خواهرمو پیدا کنم و فقط اون مرد میتونه کمکم کنه کسی که فرشته مرگ صداش میکنن
❁⃟🩶مرد بی رحمی که دختری رو مورد تعرض قرار میده،دختره عاشقش میشه اما اون ولش میکنه
❁⃟🖤پسری سرد و مغرور که در مقابل اِلآی قصه کم میاره و جون میده سر این دختراما چی میشه که یهو سرد میشن از هم؟
❁⃟❤️دلربا دختری گریزان از ازدواج که با ورود امیر پاشا شکیبا به روز مرگی هایش زندگی اش دچار تغییر و تحولات زیادی میشود
❁⃟🩷خودم اسیرش کردم، حالا که عاشقش شدم باید برای نجاتش از دست برادر روانیم با زندگی خودم قمار کنم
❁⃟💜دختری که تنها وارث شرکت بزرگ پدرشه توسط استادش فریب میخوره و دل میبازه بهش
❁⃟🩵بهم گفتن اگه معشوقه پادشاهان خوناشامها بشم تنها ملکهای که توی این دنیا هستم ولی نمیدونستم ملکه بودن یعنی اسیر بودن!
❁⃟💚کیم رئیس جوان مافیاست که مجبور میشه برای نجات جونش، گروهش رو رها و فرار کنه
❁⃟🧡به خاطر پول مجبور شدم رحم اجاره ای بشم از بی کسی ام سواستفاده کرد تا راش وارث بیارم اما نمیدونستم پشت این کارش دنبال انتقام هم هست
❁⃟💛وقتی فهمیدم که پدر واقعیم من رو توی بچگی رها کرده بود و حالا تصمیم داشتم به کمک وکیلم شاهان پیداش کنم و حقمو بگیرم
❁⃟❤️🩹بله رو که گفتم وسط راه برگشت به خونهبخت توسط شخصی ناشناس دزدیده شدم،تو عالم بیهوشی بهم تجاوز کرد و وقتی بیدار شدم باورم نمیشد که
جهتشرکتدرلیستکلیککنید↪️
2100