cookie

Мы используем файлы cookie для улучшения сервиса. Нажав кнопку «Принять все», вы соглашаетесь с использованием cookies.

avatar

" همراز 🏳️‍🌈

سلام روشا هستم به کانال من خوش اومدید🫶 🏳️‍🌈ژانر رمان: لزبین🏳️‍🌈 •عضو انجمن قلم‌سازان• لینک ناشناس من💜 https://telegram.me/BiChatBot?start=sc-909425-pkIdBay ادمین برای عضویت کانال vip و فایل‌ رمان‌ها✨️ @Roshaadmiin

Больше
Рекламные посты
2 133
Подписчики
Нет данных24 часа
-867 дней
+21430 дней

Загрузка данных...

Прирост подписчиков

Загрузка данных...

- سوراخت چرا قرمزه؟ گروهی دادی؟ بغض کرده دستمو بین پام می‌ذارم... نفسم از سوزشش به زور بالا میاد و دکتر معاینه می‌کنه - شوهرم میله داغ گذاشته... فکر می‌کنه با پسرش خوابیدم. شوکه نگاهم می‌کنه و می‌خواد دستگاه رو داخلم فرو کنه که در مطب باز می‌شه و.... https://t.me/+lQdabEKpAVZiOGQ0 https://t.me/+lQdabEKpAVZiOGQ0
Показать все...
روی تخت پرتش کردم و روی تنش خیمه زدم. سینه های بزرگشو که نوک های قهوه ایشون سیخ شده بود، تو مشتم گرفتم و محکم فشار دادم که جیغ بلندی کشید و کمرشو روی تخت کوبید. - همیشه دلم می‌خواست بفهمم طعم این ممه های بزرگ و نرمت چه‌ جوریه الهام. خم شدم و نوک یکیشونو به دندون گرفتم که تنشو مثل مار پیچ و تاب داد. - هیچ وقت فکرشم نمی‌کردم زن پدر شوهرم اینقدر هات و سکسی باشه! دستمو داخل شورتش فرو کردم و...... https://t.me/+6zzfdiHrWzczZGQ0 https://t.me/+6zzfdiHrWzczZGQ0 #لزبین..❌️❤️‍🔥
Показать все...
کانال vip همراز که شنبه تا چهارشنبه روزی دوتا پارت (هفته‌ای ده پارت) بدون تبلیغات داریم و حداقل پنجاه پارت جلوتریم و به مرور بیشتر میشه + پارت‌های وانشات که برای عضویت میتونید به ادمین پیام بدید. دوستون دارم ممنونم از حمایتتون💜🫶 هزینه‌ی عضویت: 40 تومن @Roshaadmiin
Показать все...
#پارت۴ از حموم بیرون میزنم.لخت سمت کنسول میرم و لوسیونمو از داخل کمد برمیدارم. -طلا... طلااا بدون در زدن داخل میاد -چیه.‌.. مخمو گا... با بهت به بدن لختم خیره میشه که دستمو لای ک*صم میکشم: -میخوام برم بیرون‌... دستم به پشتم نمیرسه بیا برام بمالش. آب دهنشو قورت میده و بدون مکث سمتم میاد -بدش من... خم میشه تا کِرمو ازم بگیره که دستمو پس میکشم. -بیا رو تخت... از اذیت کردنش لذت میبردم... از تشنگیه چشماش...میتونستم بخونم که نگاهش ازم چی میخواد... -اگه میخوای اجازه بدم ک*صمو بخوری... و بعدش ار*ضات کنم، باید یه کاری واسم انجام بدی. جلوتر میاد که دستشو میکشم و سرشو درست روبه روی ک*صم قرار میدم. -چی‌... چیکار؟؟ موهاشو نوازش میکنم و آروم سرشو نزدیک تر میبرم: -فعلا بخور برام... لاپام داره برات له‌له میزنه طلا. آب دهنشو قور میده و با در اوردن زبونش از بالا تا پایین ک*صمو میلیسه https://t.me/+IxVca9vSwJYzZmM1 لز دوتا جنده توی کاباره ی خاله طلا❌💦
Показать все...
پارت جدید💜 آموزش گیتار به صورت ترمیک و فشرده آموزش گیتار کلاسیک و الکتریک به سبک‌های کلاسیک ، پاپ و راک 🎸 جلسه اول به صورت مشاوره و آموزش پایه رایگان میباشد. جلسه‌ای: 200 تومن هرکی شماره استاد میخواد بهم پیام بده😘 @Roshaaee
Показать все...
👍 3 2
#part_37 آتوسا یکم از چاییشو سر کشید و با لبخند جوابمو داد. -خب یه ضمانت کوچیک میگیره. -یعنی هنوز همچین آدم‌های خیری وجود دارن؟ -بعضی‌ها شغلشون اینکه به بقیه کمک کنن.. البته اینم بگم، یه درصد کوچیک ازت میگیره. -یعنی چی؟ -تقریبا باید دوبرابر پول بهش پس بدی. -دو برابر؟؟ من که ندارم.. اگر انقدر پول داشتم که نیازی نبود از کسی قرض بگیرم. -ببین توکاجان بالاخره اون آدم هم باید دستش بچرخه تا بتونه به نفر بعدی کمک کنه دیگه وگرنه پولش هر روز بی ارزش‌تر میشه. -آتوسا میشه کامل تمام جزئیاتش توضیح بدی؟ هی تیکه تیکه حرف میزنی فقط منو گیج میکنی. -ببین تو سه برابر پولی که میگیری سفته میدی بابت ضمانت و متعهد میشی که سر یکسال دوبرابر اون پول پس بدی. -این یعنی نزول؟ -نزول که نه.. اصلا تو چیکار به اسمش داری؟ مهم اینکه یکسال فرصت داری تا پولی که گرفتی برگردونی. اینجوری مشکلتم حل میشه. -تو اون طرف میشناسی؟ -اره بابا یکی از دوستای همسر سابقم هستش. با هم رفت و آمد خانوادگی داشتیم. -یه موقع تو دردسر نیوفتم؟ -نه عزیزم چه دردسری؟! بعدشم طرف با من آشناست یک درصد مشکلی باشه خودم هواتو دارم. -باشه پس بهت خبر میدم. -خیلی خب بریم تا بیشتر از این غیبت نخوردیم. کل روز ذهنم درگیر حرف‌های آتوسا بود و نمیتونستم روی کارم متمرکز شم. مطمئن بودم اگر به خزر واقعیت بگم باهام مخالفت میکنه. از طرفی هم تا حالا بهش دروغ نگفته بودم و اینکار برام خیلی سخت بود. ساعت کاریم به آخر رسیده بود و لحظه آخر آتوسا بهم چشمکی زد و زمزمه کرد: -منتظر خبرت هستم. کوله‌ام برداشتم و تمام لباسامو داخلش چپوندم. از در بیمارستان که خارج شدم بی‌توجه به اطراف به سمت ایستگاه رفتم که صدای آشنایی توجهمو جلب کرد. -توکا.. توکاا
Показать все...
👏 11😢 6 2👍 1🥰 1
تابستون توی گرما زیر باد کولر فقط رمانای این چنل میچسبه🔥 رمانای 𝖑𝖌𝖇𝖙 🏳️‍🌈👩‍❤️‍💋‍👩👬 رمانای سکـ.ـسی و دارک 𝚋𝚍𝚜𝚖⛓ اگه تو هم مثل من عاشق رمانای ارباب رعیت زاده با ژانر گی هستی اینجا خفناشو گذاشته #گی #لیتلی #ددی #مافیایی کل روزت سرگرم خوندن این ᴘᴅғ ها میشی🌸🍭 https://t.me/+69fr5NebNSo3MThk https://t.me/+69fr5NebNSo3MThk
Показать все...
پسره رو وسط رقص میله خفت می کنه و پاش رو می چسبونه به میله و محکم به فاکش میده. 🔞🔞🔞🔞🔞💦💦💦💦 _آهههه، آییی امیرعلی پامو ول کن دارم پاره میشم. نیشخند عمیقی روی لب امیرعلی نشست. انگشت فاکش رو بی مهابا داخل سوراخ تنگش فرو کرد. _می خوام وقتی پاتو صد و هشتاد برام باز کردی و سوراخ صورتیت رو بهم نشون میدی به فاک.ت بدم. https://t.me/+OS9gbUztRoRiMzBk #گییییی
Показать все...
-اوففف چه ک.ص صورتی و ممه های تپلی داری لامصب پشتم جا گرفت و خودشو بهم چسبوند -آخخ میخوام ک.یرم بره تو سوراخات ج.نده با ترس نالیدم: -حاجی ولم کن الان یکی میاد حاجی وسط مسجد ک.صمو میمالید که در باز شد و...🔞💦 https://t.me/+xGwPE3wVwxQ5NTRk سکس با حاجی حشری🙈
Показать все...
_ آروم تر *صمو بکن عوضی 🥺💦🔞 داشتم زیر پای مدیرم‌به #گا میرفتم و رحم نداشت تو #گای*یدن من همزمان که #ک*یرش تو #ک*صم بود دوتا از انگشتاشو داخل #ک*ون #باکره م فرستاده بود و داشت جرم میداد .. https://t.me/+Sl52VwFHwk4yNjg8 دختره بی گناه با هزار تا امید و آرزو تو شرکت یزدان اشراف زاده میاد و نمیدونه در ازای استخدامش قراره چه بلایی سر بدنش بیاد ..
Показать все...
Выберите другой тариф

Ваш текущий тарифный план позволяет посмотреть аналитику только 5 каналов. Чтобы получить больше, выберите другой план.