خردسرای فردوسی یزد
جلوه گاه اندیشه و فرهنگ دیرپای ایرانی چو جوید کسی راه بایستگی هنر باید و شرم و شایستگی! @Cyrus_Hami : گرداننده تالار تلفن : 09013489990
Больше719
Подписчики
+624 часа
+297 дней
+13330 дней
- Подписчики
- Просмотры постов
- ER - коэффициент вовлеченности
Загрузка данных...
Прирост подписчиков
Загрузка данных...
Repost from خردسرای فردوسی یزد
Фото недоступноПоказать в Telegram
هان تا ننهیم جام می از کف دست؛
دربیخبری مرد؛ چه هشیار و چه مست!
#خیام
به آگاهی دوستداران شاهنامه و فرهنگ ایران میرسد:
به یاری یزدان. به روال همه شنبهها، نشست همگانی این هفته خردسرای فردوسی با همراهی «انجمن شاهنامه فردوسی یزد» و «انجمن شاهنامه چکامه مهر یزد» برگزار میشود.
در این نشست گفتگوهای نشست پیشین پیرامون #عمرخیام، و همچنین، چیستی و ریشه راستین تاریخی «ماران دوش ضحاک» را با درمیان نهادن دیدگاههای ناهمسو به هماندیشی خواهیم گذارد!
همچون همیشه چامهخوانی سرایندگان نامی یزد و نیز اجرای برنامههای هنری گرمی بخش نشست خواهد بود.
🔱🔱🔱🔱🔱🔱🔱🔱🔱
هنگام : ساعت ۱۸:۰۰ شنبه پنجم خرداد
جایگاه : آمفیتئاتر دانشگاه امامجواد(ع) یزد
میدان اطلسی؛ بلوار شهیدان اشرف، بلوارجوادالائمه
حضور هر دوستدار ایران گرامیست.
با هم به ایران بیندیشیم
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
👍 1❤ 1
Repost from رازها و نمادها و آموزههای شاهنامه
Фото недоступноПоказать в Telegram
درودی دیگر از بن جان.
با آرزوی فرخنده هفتهای در پیش، فرازی دیگر از شاهنامه گرانارج فرزانه توس پیشکش هممیهنان باد!
روزگار به کام!
نیکخواهتان - سیروس حامی
#آیین_کشورداری_در_شاهنامه_۶۵
https://t.me/ShahnamehToosi
❤ 1
🎯
پنجم خرداد؛ یادآور درگذشت #هوشنگ_سیحون
(معمار برجسته ایرانی و پدر معماری نوین ایران)
هوشنگ سیحون (زادهٔ 31 امرداد ۱۲۹۹ در تهران – درگذشتهٔ ۵ خرداد ۱۳93 در ونکوور، کانادا) معمار، طراح، نقاش و پیکرهساز برجسته ایرانی بود.
او به خاطر طراحی و ساخت بناهای ماندگار و شاخصی مانند آرامگاه بوعلی سینا، آرامگاه خیام، بنای یادبود کمالالملک، به عنوان "پدر معماری نوین ایران" شناخته میشود.
زندگینامه:
در سال ۱۲۹۹ در تهران به دنیا آمد.
پدرش، میرزا عبدالله فراهانی، از موسیقیدانان برجستهٔ ایران بود.
هوشنگ در دوران کودکی و جوانی در تهران تحصیل کرد و در سال ۱۳۱۷ به دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران راه یافت. سپس برای ادامهٔ تحصیلات خود به فرانسه رفت و در سال ۱۳۲۳ هجری شمسی از دانشسرای عالی ملی هنرهای زیبای پاریس (بوزار) با درجهٔ دکترای معماری فارغالتحصیل شد.
سیحون پس از بازگشت به ایران، در دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران به تدریس معماری پرداخت و شاگردان برجستهای تربیت کرد.
او در دوران کار حرفهای خود، بناهای ماندگار و شاخصی مانند آرامگاه بوعلی سینا، آرامگاه خیام، بنای یادبود کمالالملک، و بازسازی آرامگاه فردوسی را طراحی و اجرا کرد.
سیحون در سال ۱۳۵۶ هجری شمسی از ایران مهاجرت کرد و در کشور کانادا ساکن شد.
او در سال ۱۳۹3 در ونکوور، کانادا درگذشت.
یادگارها:
هوشنگ سیحون کارهای برجستهای در زمینهٔ معماری، طراحی، نقاشی و تندیسسازی خلق کرد.
برخی از پرآوازهترین کارهای او :
معماریهای شاخص:
آرامگاه نادرشاه در مشهد
آرامگاه کمالالملک در نیشابور
آرامگاه بوعلیسینا در همدان (۱۳۳۰)
آرامگاه خیام در نیشابور (۱۳۳۸)
بازسازی و طراحی آرامگاه فردوسی در طوس بر پایه طرح پیشین، در سال ۱۳۴۷
مقبره عباس میرزا و بعضی دولتمردان قاجار
ساختمان بانک سپه در میدان توپخانه تهران
بنای موزه توس (۱۳۴۷)
مرکز فرهنگی یزد
آرامگاه احمد نی ریزی
نوشتارها:
کتاب «نگاهی به ایران» (مجموعهای از نقاشیهای سیاه قلم) ۱۹۷۴ در پاریس. چاپ این کتاب رابطه او با امیرعباس هویدا را در پی آورد.
کتاب Houshang Seyhoun, Half a century of activities in the world of Art and Architecture (1998) زیر نظر خود او در ونکوور
کتاب معماری سیحون
کتاب نیم قرن آثار معماری و نقاشی سیحون
نقاشی:
کلاغ پر
کنسرت (Concerto)، رنگ روغن (۱۹۹۸)
قلم و مرکب (۱۹۸۱)
عضویت در کمیسیون مطالعه و طراحی نشان وارههای اختصاصی (آرم و پرچم) شهرداریهای ایران در دهه ۴۰ خورشیدی.
سبک معماری:
هوشنگ سیحون در طراحی آثار خود از تلفیقی از معماری ایرانی و غربی استفاده میکرد.
او باور داشت که معماری باید با توجه به شرایط اقلیمی و فرهنگی هر منطقه طراحی شود و در عین حال از زیباییشناسی و نوآوری نیز بهرهمند باشد.
پارهای از ویژگیهای برجسته شیوه معماری هوشنگ سیحون عبارتند از:
استفاده از عناصر معماری سنتی ایرانی مانند طاق، قوس، و گنبد
استفاده از مصالح بومی مانند آجر، سنگ، و چوب
توجه به تناسبات و زیباییشناسی
خلاقیت و نوآوری در طراحی
هوشنگ سیحون از برجستهترین معماران تاریخ ایران بود و خدمات ارزشمندی به معماری نوین ایران ارائه کرد. او با طراحی و ساخت بناهای ماندگار و شاخص الهامبخش نسلهای بعدی از معماران و هنرمندان ایرانی بوده است.
روانش شاد - یادش جاوید
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
❤ 1🥰 1
Фото недоступноПоказать в Telegram
هان تا ننهیم جام می از کف دست؛
دربیخبری مرد؛ چه هشیار و چه مست!
#خیام
به آگاهی دوستداران شاهنامه و فرهنگ ایران میرسد:
به یاری یزدان. به روال همه شنبهها، نشست همگانی این هفته خردسرای فردوسی با همراهی «انجمن شاهنامه فردوسی یزد» و «انجمن شاهنامه چکامه مهر یزد» برگزار میشود.
در این نشست گفتگوهای نشست پیشین پیرامون #عمرخیام، و همچنین، چیستی و ریشه راستین تاریخی «ماران دوش ضحاک» را با درمیان نهادن دیدگاههای ناهمسو به هماندیشی خواهیم گذارد!
همچون همیشه چامهخوانی سرایندگان نامی یزد و نیز اجرای برنامههای هنری گرمی بخش نشست خواهد بود.
🔱🔱🔱🔱🔱🔱🔱🔱🔱
هنگام : ساعت ۱۸:۰۰ شنبه پنجم خرداد
جایگاه : آمفیتئاتر دانشگاه امامجواد(ع) یزد
میدان اطلسی؛ بلوار شهیدان اشرف، بلوارجوادالائمه
حضور هر دوستدار ایران گرامیست.
با هم به ایران بیندیشیم
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
❤ 1
🙅♂️ 🤷♂️ 🙇♂️ 🙅♂️
چرا گفتگو نمی دانیم⁉️
حلقه مفقوده ما در دنیای مدرن ندانستن شیوهی گفتگو است!در گروههای مجازی ظاهرا حرفهای خیلی شیک و فریبا در باره تحمل و رواداری گفته میشود؛ اما بعد از رد و بدل شدن چند بند فرجام به ناسزا و رسوایی کشیده می شود! چرا!؟
۱-نگاه اساطیری و دوبنی؛
این گونه نگاه باعث میشود که یا سیاه سیاه ببینیم یا سفید ِ سفید!
یا می خواهیم برای همدیگر بمیریم یا همدیگر را بکشیم!
در حالیکه دنیای مدرن دنیای خاکستری و عرضهی اندیشه هاست و بعد از عرضه گزینش آن! در آشوب نور و ظلمت هیچ چیز به سرانجامش نمیرسد . تعصب را باید کنار گذاشت؛ چون زهدان سترون تعصب، گفتگو نمی زاید. باید در خاکسپاری عصبیت های کور و ناهنجار، همه مشارکت کنیم.
۲-سنت ادبی ما؛
در سنت ادبی ما اصطلاحیست به نام "مناظره" و ظاهرا به معنی گفتگو است؛ اما گفتگویی هنرمندانه و حتما باید فرجامش به شکست یک طرف گفتگو بینجامد. بیشتر این شکستها اقناعی، ادبی است نه از روی تامل و تحمل! چون هنرمندانه پروده میشود، یک طرف شکست را می پذیرد. گمان دارم مناظرههای هنری ادبیات گذشته، امروز در ضمیر ناخودآگاه، نوع گفتگوی ما را در حوزه فرهنگ (و حتی سیاست) پشتیبانی میکند؛ میخواهیم حتما در این گفتگو (مناطره) یک طرف شکست بخورد همان گونهای که خسرو در مناظره با فرهاد و محتسب در برابر مست شکست خورده است.
در حالی که در گفتگو شکست و پیروزی به این معنی وجود ندارد! پایان گفتگو باز است!
مهر افزون
✍️ #ابراهیم_نجاری
(دانشگاه فرهنگیان مازندران)
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
👏 3👍 1👌 1
29:17
Видео недоступноПоказать в Telegram
گلهای رنگارنگ برنامه شماره ۴۰۱ - سه گاه
اجرا : ارکستر گلها
آواز : حسین قوامی
ترانهسرا : معینی کرمانشاهی
خواننده : شهیندخت شبیری
ویلن : پرویز یاحقی
تار : فرهاد ارژنگی
غزل آواز : سنایی غزنوی
چامههای متن برنامه : هاتف؛ بهادر یگانه، پوراندخت صارمی
گوینده : آذر پژوهش
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
❤ 1🥰 1
چهارم خوردادماه ۱۳۴۰ تهران شاهد جوانمرگی فرهاد ارژنگی هنرمندی ارزنده بود. آهنگساز، نوازنده تار و نقاش- چونان اختری از آسمان فرهنگ و هنر ایران گذر کرد و آثار پرارزش خویش را، هر چند اندک، برای آیندگان به یادگار نهاد.
فرهاد ارژنگی، زادهی ۱۵ بهمنماه ۱۳۱۷، فرزند نگارگر پرآوازهی ایرانی، رسام ارژنگی، از خاندان نامی است که از ۵۰۰ سال پیش به این سو همه نگارگر و پیکرتراش بودهاند.
از هفت سالگی نواختن تار را نزد علیاکبرخان شهنازی آغاز و در ۱۵ سال تمرین و نواختن تار به چنان پیشرفتی رسید که هنگامی که موسیخان معروفی از آکادمی موزیک ایران بازنشسته شد و برای جایگزینی ایشان مسابقهای ترتیب دادند، فرهاد ارژنگی برنده این آزمون دشوار شد و در ۲۰ سالگی به عنوان استادیار در هنرستان عالی موسیقی به آموزش هنرجویان پرداخت. فرهاد، چندی بعد به درخواست اداره هنرهای زیبا در تلویزیون که تازه آغاز به کار کرده بود، تار نواخت و به همراه گروه هنرمندان آن اداره به کشورهای همسایه (ترکیه، پاکستان و افغانستان) سفر کرد و در شهرهای استانبول، پیشاور، راولپندی، آنکارا، کابل و کراچی و لاهور، گاه با ارکستر و گاه به تنهایی، هنر نمایی داشت. او در این سفرها، نه یک بازدید کننده عادی، بلکه پژوهشگری کنجکاو بود، و موسیقی ایرانی را محدود به معیارهای زمانهی خود نمیدانست و به دنبال ریشههای قدیمیتر از عصر حاضر بود. در یکی از این سفرها، "رباب" را از افغانستان به ایران آورد و صدای این ساز قدیمی که در اشعار کلاسیک و شعرای متقدم، بارها از آن یاد شده، بار دیگر در ایران طنین انداز شد. او در عین حال در دانشکده علوم با فورمول های شیمی سرگرم بود، ساعتها در آزمایشگاه داروهای گوناگون را با هم میآمیخت و در لوله های آزمایش، خواص آن ها را با یگدگر مقایسه میکرد. فرهاد ارژنگی ، آورندهٔ قانون به موسیقی ایران است.
فرهاد در ۲۲ سال زندگی پربارش توانست افزون بر نگارش کتاب دوره ردیف کلاسیک در ایران (از مکتب آقا حسینعلی) و دوره ردیف عالی (ساخته علیاکبر خان شهنازی) و سازشناسی و موسیقی در خاورزمین، پیشدرآمد و رنگهای قدیمی آهنگهای بسیاری را بسازد. آنچه که از ایشان اکنون برجای مانده افزون بر ۲۳ آهنگ است.
به کوشش بانو هما ارژنگی، چکامهسرای نامی، کوچکترین فرزند خانواده، آهنگها و آثار فرهاد گردآوری، چاپ شد.
یادگارها
کتاب دوره ردیف کلاسیک در ایران “از مکتب آقاحسینقلی”
دوره ردیف عالی “ساخته علیاکبر شهنازی”
سازشناسی و موسیقی در خاورزمین
و پیشدرآمد و رنگهای قدیمی.
وی آهنگهای بسیاری نیز ساخت و آنچه که از او برجای مانده فزون بر۲۳ آهنگ است.
👈 گلهای رنگارنگ شمارۀ ۴۰۱ نام و خاطرۀ او را زنده میکند.
https://amordadnews.com/81003/
درگذشت
فرهاد ارژنگی در ۲۲ سالگی و در چهارم خورداد ۱۳۴۰ به ناگهان پرکشید! چرایی مرگ او هرگز روشن نشد.
نظر دیگران
هوشنگ ظریف؛
از تارنوازان بنام و همکار فرهاد ارژنگی در دوران جوانی، با گلایه از دیر برگزارشدن چنین نشست یادبودی، از چگونگی آشناییاش با فرهاد و خاطراتش از آن زندهیاد گفت و افزود: «فرهاد ارژنگی بسیار پرتکنیک و بااحساس ساز میزد و اگر ایشان بود، بهترین نوازنده تار بود.»
علیرضا میرعلینقی،
پژوهشگر موسیقی، که پیشگفتاری بر کتاب «نقش فرهاد» نوشته است، با بیان ناخرسندی از اینکه چرا خانواده موسیقی، ۵۰ سال از ارژنگی یادی نکرده است، گفت: «به همان نسبت که در این سالها تجلیلها زیاد شده، اصل موسیقی به محاق بیاعتنایی رفته است.»
علی اکبر شهنازی
داریوش طلایی نقل میکند:«از نخستین روزهای کلاس استاد شهنازی یاد دارم استاد از جوانی نام میبرد که نابغهای در تار بوده و در عنفوان جوانی به طرزی مشکوک در گذشته بود .استاد شهنازی او را بهترین شاگرد خود میدانست و هربار از او با دریغ و افسوس یاد میکرد.»
میلاد کیایی سنتور نواز جوان و پر آوازه در ان روزها که بینندهی کنسرت او در تالار فرهنگ (جنب تالار وحدت کنونی) بوده میگوید: "ارژنگی در آن سالها، نوازندهای بود با تکنیک بسیار بالا و جاذبهای قوی، بسیار خوش چهره و محبوب، با غروری استوار، و با شخصیتی بارز که توجه همگان را به سویش جلب میکرد."
رحیم معینی کرمانشاهی، با حافظهای درخشان، از پس پنجاه سال، با تحسین و دریغ، میگوید: "او در کار خود از بهترینها بود. در کارش خداوندگاری بود. و اگر مانده بود، از بزرگترینها میشد."
یادروز
۲۴ مهر ۱۳۹۰ پس از ۵۰ سال از درگذشت یادروز وی در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد و از کتاب «نقش فرهاد» -آثار نتنویسیشده او- رونمایی شد.
پیوست:
رخشارهای قدیمی از اجرای یک قطعه در ابوعطا با آواز بانو خاطره پروانه.
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
attach 📎
👍 2❤ 1🥰 1
Repost from انجمن شاهنامه فردوسی یزد
03:38
Видео недоступноПоказать в Telegram
سمفوني خرمشهر
رهبر اركستر: مجيد انتظامي
به مناسبت سالروز آزادي خرمشهر
@Bahamstan
🆔@shahname_yazd
❤ 2
Фото недоступноПоказать в Telegram
چرا زبان فارسی را دوست دارم؟
فارسی زبان مادری من نیست. آن را در مدرسه آموختم. فارسی کلید خزاین حکمت و معرفت را در اختیار من گذاشت. اگر از آن گنجینهها بهرۀ وافر نبردهام، بیلیاقتی خود من بوده است. از آن بابت شرمسارم و به همین مقدار اندک که نصیبم شده مفتخر و شاکرم.
محمدعلی موحد
۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۲
@shekoftandaraftab
👏 4👍 1❤ 1
Repost from خردسرای فردوسی یزد
05:45
Видео недоступноПоказать в Telegram
یاد باد آن که سرِ کویِ توام منزل بود
دیده را روشنی از خاکِ درت حاصل بود
راست چون سوسن و گل از اثرِ صحبتِ پاک
بر زبان بود مرا آنچه تو را در دل بود
دل چو از پیرِ خِرَد نَقلِ مَعانی میکرد
عشق میگفت به شرح آنچه بر او مشکل بود
آه از آن جور و تَطاول که در این دامگَه است
آه از آن سوز و نیازی که در آن محفل بود
در دلم بود که بی دوست نباشم هرگز
چه توان کرد؟ که سعیِ من و دل باطل بود
دوش بر یادِ حریفان به خرابات شدم
خُمِ مِی دیدم، خون در دل و پا در گل بود
بس بِگَشتَم که بپرسم سببِ دردِ فِراق
مفتیِ عقل در این مسأله لایَعْقِل بود
راستی خاتمِ فیروزهٔ بواسحاقی
خوش درخشید ولی دولتِ مُستَعجِل بود
دیدی آن قهقههٔ کبکِ خِرامان حافظ
که ز سرپنجهٔ شاهینِ قضا غافل بود
#حافظ
آواز : شوشتری
زندهیاد #محمدرضا_شجریان
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd