cookie

Мы используем файлы cookie для улучшения сервиса. Нажав кнопку «Принять все», вы соглашаетесь с использованием cookies.

avatar

📜داستان س. کسی📜

Больше
Рекламные посты
443
Подписчики
-324 часа
+37 дней
+10430 дней

Загрузка данных...

Прирост подписчиков

Загрузка данных...

⛓🔥لیست برترینهایbdsm🔥⛓ لیست 🔝2🔝 ☯چت ولینک آزاد☯ https://t.me/+nJF9b8nJZPwzZTVk گپ لینکدونی آزاد☯bdsm ☯ https://t.me/+e4QcTOtdsYNmMWFk 👑شهبانوی غرب گاددس تک نسترن👑 https://t.me/+ZZpAQ6m_5JphNzAx داستان‌های ناب س.کسی🔞 https://t.me/+QLh9kRVPNVFiMWU0 چنل☯ لینکدونی bdsm ☯ https://t.me/joinchat/AAAAAEz2VvweAFC-iqNJCw گپ سلطنت👑👠 ملکه نازبانو👠👑 https://t.me/+SjSmO7_W18kzZmZk گپ 👠میس پگاه ومیس رزیتا👠 https://t.me/+_HcidkS-c_80Y2U8 لینکدونی آزاد سک.سی 🔞 https://t.me/+2Up7gMlAnQMwYWQ0 گپ 🎬زاپاس مدیا 🎥 https://t.me/+0SqaNfMgVq41OWVk گپ میس آنجلا 👸femdom👸 https://t.me/+400iPXQG2gk3YmQ0 گروه👑 قصر پگاه👑 https://t.me/+MKWqXVrngCQ1OGE0 گپ دورهمی ☯bdsm ☯ @MrAli_gap گپ مدیای 👠bdsm 👠 https://t.me/+4MhPzJyS4ChlZTdk چنل لینکدونی🔯 bdsm 🔯 https://t.me/+9CHw7MBVyK0zOTA0 چنل📹Video center 📹 https://t.me/+6avcKk1zdYA0Y2M8 اووف بیا ببین چه خبره☝️☝️☝️😍 🇮🇱🇮🇱🇮🇱🇮🇱🇮🇱🇮🇱🇮🇱🇮🇱🇮🇱🇮🇱🇮🇱 🔱مدیر گرامی این لیست تا ساعت 18تو چنلها ثبت وتو گروها پین میشه🔱 ♦️تا پایان ساعت تب به لیست دست نزنید♦️ 💠دوستانی که گپ وچنل دارن به پی وی ملکه نازبانو ادمین مجرب تبادلات مراجعه کنند💠 ⚜باتشکر ادمینهای تبs.m⚜            ⏳تاساعت18⌛️
Показать все...
💛گـپ لینک آزاد💛

💛گپ لینک آزاد Bdsm💛

☯🔥لیست جذابترینهایbdsm🔥☯ لیست 🔝1🔝 گپ لینکدونی آزاد☯bdsm ☯ https://t.me/+e4QcTOtdsYNmMWFk قلمرو👑 گاددس پگاه 👑 https://t.me/+YCX6gCD1q31kNzI8 گپ 👑میسترسهایbdsm👑 https://t.me/+3R-F-JLzSuoxNTU0 👑شهبانوی غرب گاددس تک نسترن👑 https://t.me/+ZZpAQ6m_5JphNzAx گپ 👠 میس پگاه&میس رزیتا👠 https://t.me/+_HcidkS-c_80Y2U8 داستان‌های ناب س.کسی🔞 https://t.me/+QLh9kRVPNVFiMWU0 چنل☯ لینکدونی bdsm ☯ https://t.me/joinchat/AAAAAEz2VvweAFC-iqNJCw لینکدونی آزاد سک.سی 🔞 https://t.me/+2Up7gMlAnQMwYWQ0 گپ سلطنت👑👠 ملکه نازبانو👠👑 https://t.me/+SjSmO7_W18kzZmZk گپ 🎬زاپاس مدیا 🎥 https://t.me/+0SqaNfMgVq41OWVk گروه👑 ملکه غرب👑 https://t.me/+5V8slzPb8wdkOTg0 گپ میس آنجلا 👸femdom👸 https://t.me/+400iPXQG2gk3YmQ0 گروه👑 قصر پگاه👑 https://t.me/+MKWqXVrngCQ1OGE0 گپ دورهمی ☯bdsm ☯ @MrAli_gap گپ مدیای 👠bdsm 👠 https://t.me/+4MhPzJyS4ChlZTdk چنل لینکدونی🔯 bdsm 🔯 https://t.me/+9CHw7MBVyK0zOTA0 چنل📹Video center 📹 https://t.me/+7UumQQgwBgw0NGNk اووف بیا ببین چه خبره☝️☝️☝️😍 🇮🇱🇮🇱🇮🇱🇮🇱🇮🇱🇮🇱🇮🇱🇮🇱🇮🇱🇮🇱🇮🇱 🔱مدیر گرامی این لیست تا ساعت21تو چنلها ثبت وتو گروها پین میشه🔱 ♦️تا پایان ساعت تب به لیست دست نزنید♦️ 💠دوستانی که گپ وچنل دارن به پی وی ملکه نازبانو ادمین مجرب تبادلات مراجعه کنند💠 ⚜باتشکر ادمینهای تبs.m⚜            ⏳تاساعت21⌛️
Показать все...
☯️لینکدونی آزاد☯️

تبلیغ چنل وگروه آزاد ✔️ توهین به گرایشها ممنوع ⛔

⚜️گروه، چنل ولینکدونیهای ⚜️ 👑ملکه نازبانو 🔱ملکه پگاه👑 👠👑گاددس نسترن 👑👠 گپ لینکدونی آزاد☯bdsm ☯ https://t.me/+e4QcTOtdsYNmMWFk قلمرو👑 گاددس پگاه 👑 https://t.me/+YCX6gCD1q31kNzI8 گپ سلطنت👑👠 ملکه نازبانو👠👑 https://t.me/+SjSmO7_W18kzZmZk گپ ☯میس واسلیو ☯ https://t.me/+cKnlb57o_Gw0NWI0 گروه 👑گاددس تک نسترن👑 https://t.me/+CxZqRWzvl1wwYzdh گروه جذاب ☯ 𝐁𝐃𝐒𝐌☯ https://t.me/+310pUEStBsNjNzg0 چنل 👠💞ملکه جذاب نازبانو💞👠 https://t.me/+oHa67FqxWo80MjUx 👑شهبانوی غرب گاددس تک نسترن👑 https://t.me/+ZZpAQ6m_5JphNzAx گپ 👑میس پگاه&میس رزیتا👑 https://t.me/+0QpwFGEJnrUzZTBk گپ 🎬زاپاس مدیا 🎥 https://t.me/+0SqaNfMgVq41OWVk گپ 👠دورهمی میس پگاه 👠 https://t.me/+_HcidkS-c_80Y2U8 لینکدونی آزاد سک.سی 🔞 https://t.me/+2Up7gMlAnQMwYWQ0 داستان‌های ناب bdsm https://t.me/+QLh9kRVPNVFiMWU0 گروه👑 قصر پگاه👑 https://t.me/+MKWqXVrngCQ1OGE0 چتکده پاتوق ☯bdsm☯ https://t.me/+4u6fodwayX80OWUx گروه👑 ملکه غرب👑 https://t.me/+5V8slzPb8wdkOTg0 گپ مدیای bdsm https://t.me/+4MhPzJyS4ChlZTdk چنل لینکدونی bdsm https://t.me/+9CHw7MBVyK0zOTA0 چنل📹Video center 📹 https://t.me/+7UumQQgwBgw0NGNk اووف بیا ببین چه خبره☝️☝️☝️😍 🇮🇱🇮🇱🇮🇱🇮🇱🇮🇱🇮🇱🇮🇱🇮🇱🇮🇱🇮🇱🇮🇱 🔱مدیر گرامی این لیست تا ساعت 10 صبح تو چنلها ثبت وتو گروها پین میشه🔱 ♦️تا پایان ساعت تب به لیست دست نزنید♦️ 💠دوستانی که گپ وچنل دارن به پی وی ملکه نازبانو ادمین مجرب تبادلات مراجعه کنند💠 ⚜باتشکر ادمینهای تبs.m⚜            ⏳تاساعت10صبح⌛️
Показать все...
☯️لینکدونی آزاد☯️

تبلیغ چنل وگروه آزاد ✔️ توهین به گرایشها ممنوع ⛔

💞 پی بردن به رابطه زنم با بهترین دوستم ( تریسام ، خیانت ۲ ) سلام بعد اون ماجرا مدتی بود زنم هی غر میزد که من حوصله ام سر میره و دوست دارم برم سرکار ولی من موافق نبودم تا کار به غر زدن و اینا رسید ومن بهش گفتم خودم واست یه جای مطمئن پیدا میکنم و یه روز اتفاقی یه دوستام که اسمش سعید بود را در مغازه اش دیدم و دیدم زده به یه فروشنده خانم نیازمندیم و من چون سعید از دوستای قدیمیم بود به خانمم پیشنهاد دادم و با سعید هم صحبت کردم و خانمم اونجا مشغول شد و چند ماهی گذشت .کم کم دیدم مینا مثل قبل هات و شهوتی نیست و وقتی من میام مرخصی مثل قبل نیست گفتم حتما چون درگیر مغازه است اینجوری شده خلاصه بعضی وقتا میگفتم نکنه داره بهم خیانت میکنه ولی خب هرموقع زنگش میزدم میدیدم پیش سعید هستش و سعید هم می‌گفت سلام برسان ومن باز شک ام برطرف میشد یکبار که تازه از مرخصی برگشته بودم سرکار به خاطر تعمیرات شرکت تعطیل شد و من مجبور شدم برگردم دوباره به شهرمون و گفتم میرم در مغازه دوستم و خانمم سوار میکنم و میریم خونه ولی وقتی رسیدم دیدم مغازه بسته است زنگ زدم و رفتم خونه و در را باز کردم رفتم تو دیدم صدای آهنگ ملایم میاد و یه جفت کفش مردونه همدم دره و صدای یه مرد هم میاد حالم خیلی بد شده بود و بدنم سرد یواش یواش رفتم از لای در نگاه کردم وای خدای من مینا و سعید لخت تو بغل هم بودن و چنان لب های هم را میخورن که تو این ده سال هیچوقت مینا لبهای منا اینجوری نخورده بود نمیدونستم چیکار کنم گفتم بزار یواشکی ازشون فیلم بگيرم. سعید می‌گفت این چندروز که محمد اینجا بود و سکس نداشتیم داشتم میمردم از شهوت و زنم هم می‌گفت منم همینجور کاش همیشه نگهش دارن سرکار و هی قربون صدقه اش میرفت و می‌گفت این کوس خوشکلم فقط کیر تورا میخواد عشقم و سریع زانو زد که واسش ساک بزنه.وقتی که کیر سعید را دیدم از تعجب دهنم باز مونده بود که واقعا مینا چجوری تحمل میکنه زیر این کیر باشه. یه کیر بزرگ شاید از ۲۰سانت هم بزرگتر کلفت و سفید.مینا شروع کرد واسش خوردن و هی میگفت این کیرفقط مال منه و به این میگن کیر نه هسته خرمای محمد که آدم هیچی نمیفهمه ازش.من زن توام سعیدم .محمد فقط باید کار کند و خرج من و تو را بده و التماسش می‌کرد و می‌گفت بیا بکن تو کوس کونم که یه هفته بود آتیش گرفته بود واسه کیرت.سریع خوابید و سعید هم نامردی نکرد کیرشو یهو کرد تو کوسش که صدای جیغ مینا رفت بالا اخخخخخ وای جووووون بکن جندتو. خلاصه همه جوره سعید تلمبه میزد بعدش گفت قنبل شو میخام کونتا جر بدم و مینا قنبل کرد و با دستش کیر سعید را میزون کرد رو سوراخ کونش و گفت آروم آروم بکن که چند تا گوز هم کرد زیر کیر وسعید گفت آبم داره میاد همش را ریخت تو کون مینا منم یواش یواش آمدم بیرون و هرچی فکر کردم که برم و طلاقش بدم ولی دیدم آبرو خودم میره و به جاش تصمیم گرفتم دفعه بعدی مسلح بشم و از سعید انتقام بگیرم. روز موعود وسط سکسشون یهو اسلحه رو گذاشتم پشت سر سعید و از ترس جونش به گوه خوردن افتاده بود. ازش پرسیدم: ما رفیق بودیم چرا این کارو کردی؟ اونم گفت: مفصله. گفتم: عیب نداره تعریف کن. اونم تعریف کرد که حدود ۶ ماه پیش با یه دختر دانشجو ۲۶ ساله کارشناسی ارشد اهل مشهد بود رفیق شدم مهسا نه اهل مشروب بود نه سیگار بعد چند بار بیرون رفتن متوجه شدم پرده داره و نمیشه باهاش سکس کامل داشت تا اینکه یه شب باغ بودیم و بساط مشروب چیندم و با پیشنهاد من قبول کرد چند تا پیکی بخوره بعد مشروب بغلش کردم مهسا خیلی دختر سکسی و داغ و پر از شهوت بود انقدر داغ شده بودیم که نفهمیدیم داریم چیکار میکنیم به خودم ک اومدم دیدم سر کیرم خونیه و پردشو زدم بعد از چند هفته که عذاب وجدان گرفته بودم که زندگی یه نفرو تباه کردم تصمیم گرفتیم بعد از چند ماه بره برای ترمیم چند بار دیگ تو سکس هامون درباره تریسام حرف میزدم و خیلی تحریک کننده بود واسم به مهسا پیشنهاد دادم یک بار امتحانش کنیم که خیلی مخالفت میکرد و با اصرار من قبول کرد یه روز که مشروب خورده بودیم حسابی تحریکش کرده بودم گفتم زنگ بزنم امیر بیاد؟؟ گفت بزن زنگش زدم به یکی از دوستام آدرس باغ دادم گفتم بیا کارت دارم امیر هم از هیچی خبر نداشت گفت باشه ۱۵ دقیقه طول کشید تا رسیدن امیر منم تو این ۱۵ دقیقه حسابی کس مهسا رو مالیدم و خوردم و شهوتیش کردم ولی نکردم توش منتظر امیر بودیم امیر رسید و همین که در خونه باغ باز کرد مهسا رو لخت زیر پتو دید و به امیر گفتم خواستم سوپرایزت کنم امیر از خدا خواسته رفت زیر پتو و شروع به بقل و لب گرفتن کرد
Показать все...
👍 1
نمیدونم چطور بگم ولی یه حس خیلی خوبی داشتم من فانتزی تری سام با زنم هم دارم ولی نمیدونم چرا زنم قبول نمیکنه تو اون‌ شرایط زنمو تصور میکردم و وقتی امیر لخت شد و حالت داگی محکم تلمبه میزد و مهسا رو ابرها بود منم داشتم داشتم مه مه هاشو میمالیدم و لباشو میخوردم مهسا حسابی اون شب بهش خوش گذشت تا اینکه ۱ ماه بعد یکی از دوستاش که قبلا راجبش حرف زده بود ۲۵ ساله و زحمت پردشو شوگر ددیش زده بود قرار بود برای پایان نامش از مشهد بیاد شهر ما که کاراشو انجام بده اسمش میترا بود همین که از مشهد رسید مهسا بهش زنگ زد و به اصرار اومد باغ پیش ما قرار بود شب برگردن خوابگاه که میترا دید باغ خیلی آزادتر از خوابگاه هست تصمیم گرفتن دو شب باغ بمونن و خوش بگذرونن مشروب به اندازه کافی باغ بود من جایی دعوت بودم باید میرفتم بخاطر اینکه متاهل بودم بهونه ای نداشتم شب پیششون باشم و باید میرفتم خونه شب بعد از مهمونی رفتم بهشون یه سر بزنم ببینم چیکار میکنن دیدم مست دارن میرقصن و منم مهسا رو بغلش کردم و رفتیم زیر پتو یکم مالیدمش ولی سکس نکردیم میترا هم برای خودش میرقصید و حواسش به ما بود من زود برگشتم خونه و فردا ۵ شنبه بود و ظهر بعد از کار رفتم باغ و بهشون گفتم امشب به بهونه رفتن پیش رفیقام میام و میبرمتون روستای قلعه بالا یه روستای توریستی خیلی شیک هست استان سمنان که با شهر ما ۱ ساعت فاصله داره میترا فقط شراب میخورد و منم فقط به قصد تریسام میخواستم ببرمشون و یکم عرق انگور قاطی شراب کردم و وسیله هارو جمع کردیم و راه افتادیم یک ساعت بعد رسیدیم و یه سوئیت گرفتم و بعد از کباب و شام مشروب اوردم ک ذره ذره ریختم و خوردیم بیشتر از اون چیزی که فکرشو میکردم مست شدیم میترا گفت من میرم تو اتاق و شما راحت باشین که مانع شدم و گفتم ما همه باهم اومدیم و باهم هم هستیم گفت باشه پس شما راحت باشین و جلوی من سکس کنین و منم زود از فرصت استفاده کردم و بحث سکسی و شروع کردم و برق هارو خاموش کردم یهو جفتشونو خوابوندم و هم زمان دستمو بردم زیر شرتشون و کصشونو گفتم و شروع کردم به مالیدن و صداشون رفت بالا خیلی مست بودیم و از شهوت زیاد نمیشد کنترلشون کنی من لباساشونو در اوردم و شروع به کردن میترا کردم و مهسا با دیدن این صحنه خیلی ناراحت شد و همین که خواست گریه کنه من میترا ولش کردم کیرمو کردم تو کص مهسا گفتم عزیزم ناراحت نشو یه شبه دیگه بزار همه حال کنیم که یهو اروم‌شد و من بعد از ۱۰ دقیقه کردن مهسا رفتم سراغ میترا مهسا هم دیگر زد به در بیخیالی و سینه های میترا رو میمالید و منم میترا میکردم دیگه کلا سوتین هاشونو در آورده بودن و جفتشون حال میکردن بعد از چند تا تلمبه محکم آبم اومد و از روی میترا پا شدم کاندوم عوض کردم و رفتم سراغ مهسا ۲۰ دقیقه هم روی مهسا تلمبه میزدم و تقریبا تموم پوزیشن هارو انجام دادیم و آبم دوباره اومد و دیگه از شدت خستگی بیهوش شدیم صبح که بیدار شدم دیدم کیرم زود تر از من بیدار شده و یه نگاه به اطرافم کردم دیدم مهسا سمت راست و میترا سمت چپ لخت خوابیدن رفتم سمت میترا و شروع کردم ور رفتن باهاش که مستی از سرش پریده بود و هر کاری کردم دیگه پا نداد بهم رفتم سراغ مهسا و دیدم بیداره و انگاری منتظر من بود که برم بکنمش دستم بردم لای کصش دیدم خیسه و پریدم روش چند بار ارضا شد ولی من دیگه ابم نیومد صبح برگشتم شهرمون و میترا بدون اینکه کار پایان نامشو انجام بده برگشت مشهد و این بهترین تریسام زندگیم بود خیلی خوش گذشت و از مهسا واقعا ممنونم بخاطر این خاطراتی که برای هم دیگه رقم زدیم . پایان
Показать все...
💞 پسرک روم کراش زده بود ( زن شوهردار ) سلام من !!! اول از همه بگم که این داستان که میخوام براتون بگم حاصل تخیلات و فانتزی های ذهنی خودمه و واقعی نیست. من یه همسایه دارم که دوستمه و میانساله وهمسن و سال خودمه. یعنی 37سال. چون زود ازدواج کرده یه پسر 17 ساله داره. اسم این پسر رو میزاریم شایان. خوب وقتی شوهرم میره سرکار من چون تنهام میرم خونه همین دوستم. وپسرش شایان کوچولو هم اونجاست یه روز که رفته بودم خونشون شایان داشت زیر چشمی منو نگاه میکرد ومن وقتی داشتم با مامانش درباره رابطه زناشوییمون و خلاصه حرفای زنونه حرف میزدیم شایان یواشکی پشت در وایستاده بود وگوش میداد.من و دوستم خیلی باهم صمیمی بودیم من به دوستم گفتم شوهرم همش منو از کون میکنه و خیلی دردم میگیره و بعضی وقتا آبشو میپاشه رو عینکم. بعد دوستم گفت شایان تو درس تاریخ ضعیفه یکم کمکش کن. منم گفتم باشه دوستم پسرش شایانو صدا زد و منو شایان تو اتاق تنها بودیم و مامانش گفت من میرم بیرون که حواستون پرت نشه وراحت تر یاد شایان تاریخ یاد بدی. بعد من به شایان گفتم برو کتاب تاریختو بیار. اونم رفت کتابشو آورد. همینطور که من داشتم براش درس توضیح میدادم شدیدم شایان اصلا حواسش به درس نیست بلکه حواسش به سینه های منه بعد که عینکم سر خورده بود اومده بود نوک دماغم از بالای عینک نگاش کردم گفتم حواست کجاست کوچولوی شیطون من؟! بعدش اون که انگار از اینکه اینطوری صداش کردم و بهش گفتم کوچولوی من خوشش اومده بود و خجالت کشید لپاش سرخ شد یهو گفت خاله عینک چقدر بهتون میاد مثل خانوم دکترا میشید منم به شوخی بهش گفتم اگه یه بار دیگه حواستو جمع درس نکنی خانوم دکتر حسابتو میرسه ها. اونم گفت چطوری حسابمو میرسه منم گفتم بماند. بعد که درس تموم شد. من رفتم کمک دوستم بکنم تا ظرفاشو بشوره و گفتم خودم تنهایی میشورم تو برو به بقیه کارات برس. دیدم شایان هی رد میشه به یه بهونه دستشو میزنه به کونم. شایان داشت دیوانه وار و از شهوت زیاد آدامس می جوید مامانش تو اتاق داشت لباسای شوهرشو اتو میکرد. یهو دیدم یه چیزی باد کرده و داره مالیده میشه به کونم برگشتم دیدم شایان راست کرده و داره خودشو میماله بهم. منم از فرصت استفاده کردم چند تا اسپنک زدم به کونش اونم خودشو لوس کرد برام و انگار که خوشش اومده بود هی میگفت اخ اخ خانوم دکتر درد داره. منم گفتم دفعه بعد دیلدو میارم به حسابت میرسم کوچولوی من. اونم از خدا خواسته گفت آخ جووون. بعد بهم گفت خاله من فتیش عینک دارم و شما با عینک خیلی سکسی میشی. مامان شایان اومد بیرون و به من گفت شرت و سوتینی که پوشیدی رو بیار تو اتاق نشونم بده اگر خوشم اومد بزار پیشم بمونه ببرم مغازه مثل همین بگیرم منم. رفتم تو اتاق لباسامو در آوردم دیدم لای در بازه و شایان داره نگاه میکنه. به روم نیاوردم شرت و سوتینو دادم به مامانش و اومدم بیرون اتاق. بعد یهو دیدم شایان فوری رفت تو اتاق فکر کنم رفت شرت و سوتین منو برداره و شب باهاش جق بزنه. من اومدم خونمون. وشب شوهرم اومد خونه و باهم سکس میکردیم دیوار اتاق ما یه سوراخ داشت که شایان ما رو یواشکی از اونجا دید میزد و صدای اه و ناله منو موقع سکس میشنید و سکس مارو میدید.چون بعدا خودش برام اعتراف کرد فهمیدم. خلاصه اون روز شوهرم حسابی منو از کون با خشونت تموم گایید ومن موقع سکس از درد جیغ میکشیدم و گریه میکردم و شاید شاهد تمام ماجرا از توی اون سوراخ دیوار بود روز بعدش اومد پیش من و گفت خاله من به شوهرت خیلی حسودیم میشه کاش تو مال بودی و من هم جای شوهرت بودم. میگفت خاله تو خیلی مهربون و دوست داشتنی هستی چطور شوهرت دلش میاد پوست لطیف و سفید تو رو با خشونت هر چه تمام لمس کنه و تو سکس تو رو انقدر زجر بده. بعد از اون ماجرا شوهرم گفت یکی شیشه ماشینمو عمدا شکسته و لاستیک ماشینمو پنچر کرده و بعد از تلاش و سرنخ هایی که شوهرم بدست آورد فهمید کار شایان بوده. و خود شایان اومد پیش من به کار بچه گانش اعتراف کرد که چون شوهرت تو رو موقع سکس اذیت میکردو من دلم برات میسوخت و منم به شوهرت حسودی میکردم و دوست داشتم تو مال من بودی از قصد ماشین شوهرتو پنچر کردم. بعد منم دیدم این پسر حسابی روی من کراش زده و آرزوی سکس با من رو داره!!! منم دیدم اینطوری نمیشه یه روز به شوهرم گفتم من میخوام پیش مامانم خونه بگیریم میشه از اینجا بریم؟! من افسرده شدم و الکی شروع کردم به گریه زاری تا بالاخره شوهرم راضی شد و از اونجا بی خبر و بدون خداحافظی اسباب کشی کردیم و رفتیم. و خلاصه شایان کوچولو موند تو کف سکس با من!!! پایان
Показать все...
💞 خیانت همسرم مجبورم کرد مهاجرت کنم (۱) سلام شروع این ماجرا به سال ۸۱ بر میگرده ایامی که ۲۱ ساله بودم شرایط واسه ازدواجم جور جور بود چون در یک بانک خصوصی استخدام شده بودم و پدرم بخوبی از هر لحاظ حمایتم می‌کرد وکلا پسری نبودم دنبال دختر بازی و دوست دختر باشم روحیاتم از خیلی از پسرای اون ایام متمایز بود با وجود اینکه فوق العاده شهوتی بودم ترجیح میدادم با خود ارضایی وورزش بدن سازی و کتاب خوانی از شر شهوت و هوس به جنس مخالف خودمو تا حدی خلاص کنم بیشتر اوقات در خیابان و پاساژها سرک و چشم چرونی هم میکردم و بیشتر چشمم به باسن ها معطوف بود و خیلی دوس داشتم ریز و دقیق خط شورتشونو تشخیص بدم و وحالشو ببرم ولی دیگر وقت اون رسیده بود همسر اختیار کنم و یک روز که منتظر امیر دوست صمیمیم بودم یهو چشمم تیز یک دختر خوشگل شد که با یک خانم از یک بوتیک فروشی بیرون میومدند براستی مسخ زیباییش شدم از جلوم رد شدند و شانس آوردم که امیر رسید و فوری دنبالش افتادیم از پشت اندامش بخصوص باسنشو بخوبی ورانداز می کردم و یک دوهاش و خط شورتش کیر مو سیخ کرده بوداوووف عجب دنبه ای داشت همین جمله رو امیر هم تکرار کرد بهش گفتم امیر این دختر بدجوری چشممو گرفته …لامصب عاشقش شدم چت شده حامد واقعا عاشقش شدی اونم در یک دقیقه آره امیر عشق وقتی باشه کاری به یک ثانیه و دقیقه و فلان وو نداره بدجوری خوشگله لامصب عیب در اندام و صورتش نمیبینم میگیرمش براستی هم زیبا بود و تا خونه شون از نمایش باسن و کمر باریک زیر مانتو تقریبا چسبش کلی کسب فیض کردم و خلاصه با کیر سیخ شده به منزل برگشتم اون شب تا نزدیک صبح بیدار بودم و به این دختر فکر می کردم و خلاصه مطلب بعد از حدود دو ماه اوکی را از پدر الهه گرفتم و به اتفاق بزرگان فامیل به خواستگاریش رفتیم و عقد و مراسم ساده انجام شد چون فامیل نزدیک الهه فوت شده بود و دوران شیرین نامزدی شروع شد اون ایام با وام مسکنی که گرفته بودم یک خونه ۱۰۰ متری هم خریده بودم و اولین باری که الهه رو برای دیدن خونه مون بردم برای اولین بار لباشو بوسیدم خونه اصلا پرده وجای دور از دید نداشت و تنها جایی که میشد با خیال راحت به اندامش دست بکشم و بغلش کنم دستشویی بود و اونجا ابتدا لباشو عاشقانه بوسیدم و وکون و سینه های سفتشو لمس کردم و بلوزشو بالا کشیدم و سوتین قرمزش رو که دیدم بهش گفتم عزیزم شورتت اون زیر هم ست سوتینته ؟ گفت …اره حامد ولی اجازه نداری ببینیش بعد نامزدی تو اتاق خواب مال خودت میشه الان هم مال خودمه همه اندامت از سینه های سفتت تا باسن و دو سوراخت … براستی اون روز خیلی تشنه کردن الهه بودم و لی نمی خواستم بزور متوسل بشم که در اولین خلوت گاه مون خاطره بدی ازم داشته باشه فقط موفق شدم با انگشتای دستم کوس نازشو بمالم و شورتشو خیس کنم دستم کاملااز آب کوسش لزش وخیس شده بود اوضاع خودمم بدتر از الهه بود کلی پیشاب ازم اومده بود و شورتم شرایط نرمالی نداشت لابد الان به من میگی تو پسر پاستوریزه و خیلی ساده ای هستی تو که عقد ش کردی،و بهت حلاله و حداقل شهامت و جسارت میداشتی برات ساک بزنه و کیرتو بخوره و اگر لختشم می کردی و کاری به کوسش نمیداشتی و کونش میزاشتی …مشکلی پیش نمی اومد بله دوستان این رو همه میدونستم و میتونستم کونش بزارم اما الهه واقعا دختر سالمی بود و از خانواده خیلی مواظبش بودند با وجود سه برادر بزرگتر از خودش بخصوص برادر کوچک ترش بابک که یک جوان متعصب و لات مسلک و داشی بود …نه پسری میتونست به الهه نزدیک بشه،و نه همسرم شهامت شیطونی داشت و من مایل بودم دست نخورده و اکبند برام بمونه و شب عروسی کام کاملشو ببرم .با بابک هم سن بودیم و اون شش‌ماه فقط ازم بزرگتر بود و مراسم عروسی هم بعد هشت ماه با یک ماه عسل انجام شد و شهری که واسه شب عروسی انتخاب کردیم شیراز بود و اون شب بلافاصله بعد از تحویل اتاق هتل معطلش نکردم و لختش کردم و اندام زیبا و خوشگل شو به چشمم دیدم کیر ۱۷ سانت و کلفتم سیخ سیخ و واسه فتح کوس نازش بی تابی می کرد به همه جای بدنش دست میکشیدم به خصوص چاک کونش …اونجایی،که این همه مدت در فکر تصاحبش بودم …اون شب بدونه عجله و شتاب به خوبی کردمش و پرده الهه رو زدم ولی تمایلی به ساک و خوردن کیرم نداشت و من علیرغم اینکه دوس داشتم کیرمو برام بخوره اصرار نکردم و گذاشتم بعدا راضیش کنم . پایان
Показать все...
👍 1
💞 زن پوشی آرسام سلام آرسام هستم اسم زنونم سمیه هستم 25 سالمه قدم 175 وزنم 78 و پوستم سفیده و حس خانوم بودن رو خیلی دوس دارم مقدمه را کوتاه میکنم که زودتر به اصل داستان برسیم این موضوع برای بهمن پارسال هستش که دلم میخواست یه جوراب سکسی شیشه ای تا بالای ران برای خودم بخرم رفتم تو سایت دیوار یکم گشتم واگهی مورد نظرمو پیدا کردم بهش پیام دادم و خودمو خانوم معرفی کردم یه چند مدل عکس جوراب داد و اینا بعد گفت جورابی که میخوای رو قبلا داشتید خودتون گفتم بله ولی یکم نخ کش شده ازم خواست عکسشو بفرستم منم فرستادم و گفت میشه بپوشید ببینم منم قبول کردم پوشیدم عکس دادم البته از ران پام به پایین عکس دادم تادیخ شروع کرد به تعریف کردن ناز کردن و اینا ولی هنوز نمیدونست که من پسرم و زنپوشم می خواست زنگ بزنه گفتم نمیشه واینا من فقط قصدم خریده واینا گفتم ولی بیشتر گیر داد و خواست زنگ بزنه منم دلو زدم به دریا گفتم که پسرم و زنپوشم و اونم برخورد خیلی خوبی داشت گفت میشه ببینمت چندتا دیگه عکس دادم بهش گیر داد که بیا باهم باشیم ولی خب من نمیشناختمش بهش گفتم باید چند روزی باهم اشنا شیم بعد یکم اون از خودش گفت گفت آگهی فیک بوده چون عاشق این مدل جورابه که زنا براش بپوشن و مرد و حدود 40سالشه اسمش امیر بود خونه مجردی داره وایسا خلاصه بعد سه روز چت کردن و اینا قرار شد برم پیشش و چون من رابطه مقعدی نمیتونستم بهش گفتم که گیر ندی ازپشت چون واقعا اذیت میشم اونم قبول کرد گفت توانقد رون پاهات سکسین که باهمونا کارمن درمیاد قبلش رفتم حموم وتمام بدنمو باکرم موبر تمیزکردم لباس سکسی هامو برداشتم راه افتادم توراه کلی دلشوره داشتم ازطرفی هم خیلی وقت بود باکسی رابطه نداشتم خیلی هوسی بودم نزدیک جایی که قراربود برم شدم وزنگ زدم بهش واومد دنبالم رفتیم خونش وقتی رسیدم تواسانسور وروبروش شدم یکم خجالت داشتم ولی ازطرفی هم یه حس آرامشی داشت ازسمتش میومد به سمتم رسیدیم به در واحد خونه رفتیم تو گفتم بهش من برم داخل اتاق اماده شم رفتم داخل ولباسامو دراوردم ولباس سکسیامو شروع کردم به پوشیدن یه شورت لامبادا مشکی یه دامن مشکی کوتاه تا روی باسن جوراب سکسی شیشه ای نازک تابالای زانو یه پابندطلاییم بستم یه شومیز بادی مشکی توری هم پوشیدم ازاتاق اومدم بیرون وقتی منو دید سریع اومد پیشم بغلم کردم یه لاوست توپذیرایی بود رفتم نشستم روش اومد پیشم شروع کردم به نازونوازشم تعریف کردن ازبدنم دست میکشید روپاهام ووااای خیلی خوب بود یکم گذشت از معاشقمون که اهنگ گزاشت منوبلند کرد ازپشت چسبید به باسنم شروع کردیم به رقص من باسنم چسبوندم روی کیرش کیرش تازه درحال سیخ شدن بود وکلفتیشو داشتم حس میکردم روباسنم یه ایینه قدی داشتن رفتیم جلوایینه دستاشوگزاشتم روبغلای ران پامو داشتم روکیرش براش حسابی قر میدادم اونم گردنو صورتموبوس مییکرد ونازم میکردوقربون صدقم میرفتم کم کم دامنو زدم بالاتا پوست باسنمو بهترلمس کنه یکم دیگه روکیرش قردادم ووای وقتی ازاینه میدیدم خودموشهوتم بیشترمیشد دیگه طاقتم تموم شد تواون بادستام شورتشوکشیدم پایین کیرشوگزاشتم لای باسنم اونم محکم تربغلم کرد بعد جلوپاش زانو زدم شورتشو کشیدم پایین وووای چقد کلفتو گنده بودذلم غش رفت سریع کردم دهنمو شروع به خوردنش کردم اووووم اه بعد ازم خواست برم رولاو ست رفتم رو لاوست گفت داگی شو که پاها و باسنتو لیس بزنم منم که عاشق این بودم یه مرد این کارو برام بکنه اومدمو حسابی رونای گوشتی و باسن نرم سفیدمو لیس زد وگازگاز کردم وای انقد خوب روی سوراخمو لیس میزد که رو ابرها بودم همش از باسن و رون پاهام تعریف میکرد ونازشون میکرد می گفت باسنت خیلی بهتر ازون عکسایی بود که دادی بعد ازش خواستم کیرشو بذاره لای پاهام اینقدر کیرش کلفت بود که وقتی لاپایی تلمبه میزد کله کیرش لای پاهای نرمو سفید گوشتیم گیر میکرد خیلی خوب بود تو اوج شهوت بودیم داغی کیرش داشت منو ذوب میکرد که یهو ارضام کرد ابم ریخت خودشم داشت کم کم ارضا میشد وقتی فهمید ارضا شدم کلی قربون صدقم رفت منم براش حرفای سکسی زدم تا بهتر ارضا شه و قربون صدقه کیرش میرفتم که ابشو ریخت لای پا و جورابم وای چقدر حس خوبی داشتم زیر این مرد خیلی بهم خوش گذشت انقدر آبش زیاد بود که یکم لای باسنمم خیس شده بود یکم همونجوری روم خوابید بعد پاشد منم کلی ازش تشکر کردم و رفتم خودمو شستم هنوزم باهم هستیم امیدوارم که خوشتون اومده باشه . پایان
Показать все...
💞 کون دادنم توی ماشین ( گی ) سلام پرهام هستم ۱۶ سالمه داستان از اونجایی شروع شد که من آدم حشری و بایسکشوال هستم توی اکانت دوم تلگرامم توی گروه ها و کانال های پورن و منطقه آزاد جویین بودم یروز تصمیم گرفتم ببینم همشهری پیدا میکنم که فقط در حد ساک ارضاش کنم یا نه خلاصه یه مرد ۲۷ ساله با کیر سیاه و خیلی کلفت تاکید میکنم خیلی کلفت باهام اشنا شد قطر کیرشو نمیدونم ولی درازیش ۱۷ سانت میشد خلاصه که پرسیدم مکانت چیه چقدر هزینه میکنی و… گفت مکانم ماشینمه و کاملا دودیه برای ساک همچون پسری ۲۰۰ هزینه میکنم منم از خدا خواسته اوکی دادم غروب پنج شنبه بود و میخواستم برم بیرون که بهش گفتم بیاد دنبالم اومد سلام علیک کردیم یکم تو شهر دور زدیم یه آب و آدامس برای خودم و خودش خرید گفتم چون پنجشنبس و شلوغه برو اتوبان پشت شهر کنار جاده توی خاکی نگه دار بهترین جائه گفت حالا میخوای بزاریم یه دغعه دیگه همو ببینیم و کارو بکنیم که مخالفت کردم و رفتیم یجا زد بغل صندلیشو خوابوند شلوارشو کشید پایین و کیرش مث فنر اومد بیرون کامل راست نشده بود ولی خب چون ناخنامو لاک مشکی تر تمیز زده بودم شلوارک پام بود و تنمم یه لباسی مثل لباس بسکتبال و حلقه ای مانند بود حشری شده بود دستمو بردم سمت کیرش که دیدم دستشو گذاشت روی رونم و فشار داد از دردی که حس کردم ناخودآگاه یه آه کوچیک کشیدم و گفت عیجان بگیرش که خیلی وقت نداریم با دستم داشتم کیرشو میمالیدم که گفتم چقدر طول میکشه آبت بیاد عزیزم گفت نمیدونم ۳۰ تا ۴۰ ۴۵ دقیقه گفتم یا خدا خیلی دیر انزالی که گفت اره دیگه دلت نمیخواد؟؟ گفت چرا هرچی بیشتر بهتر نمیخواستم از کون بهش بدم ولی اول کفشم و بعد شرت و شلوارکمو دراوردم پ.ن : یکی از شرت ها خواهر بزرگمو برداشتم که خیلی سکسی و جالب بود خم شدم به سمتش و اول یه لیس زدم که ببینم چقدر داغه که داشت منفجر میشد یکی دو دقیقه ای با کلاهکش و تخماش ور رفتم تا دستشو کرد دم سوراخم و آروم داشت انگشتم میکرد خیلی درد داشت چون انگشتاش بزرگ بود وکون منم افتتاح نشده بود اروم اروم کیرشو فرو میکردم تا ته حلقم و یه جورایی ته حلقی میزنم اونم با دست چپش کله و موهام و با دست راستش کونمو فشار میداد پ.ن : موهای بلد و فرفری و قهوه ایه روشنی داشتم که راحت میتونست بگیره تو دستاش و کنترلم بکنه بعد چند دقیقه دیدم میگه داشبورد و باز کن ببین وازلین هست؟ گفتم برای چی من کون نمیدما گفت تا اینجا اومدی باید بدی گفتم نمیخوام درد داره و… گفت غلط کردی گلومو گرفت و فشار داد گفت برو صندلی عقب رو کمر بخواب لنگاتو باز کن کونتو باید جر بدم گفتم اگه پول بیشتر میدی میرم اگه با ۲۰۰ میخوای کونمم بزاری قبول نیس گفت باشه و ۱ تومن بهت میدم فقط این کاریو که میگم بکن قبول کردم و رفتم عقب ماشین و دراز کشیدم خودش چون هیکلش از من درشت تر بود پیاده شد و از در سمت خودش (در عقب اومد تو ) ماشینش یه لندکروز یا همچین چیزی بود حسابی جا داشت اومد لنگامو داد بالا با دستاش باز کرد کیرشو با تف گذاشت دم سوراخم گفتم چرا وازلین نمیزنی گفت خشک خشک باید بکنمت حالش بیشتره گفتم بار اولمه و درد میگیره گفت خفه شو اوبی کوچولو دست راستشو گذاشت رو دهنم و گردنم با دست چپش کیرشو فرو کرد اروم اروم تو کونم یکم تلمبه هاشو محکم کرد منم که خیلی دوست داشتم آه و ناله هام بلند باشه جیغ میزدم اونم خوابیده بود روم و تلمبه هاش وحشیانه تر میشد آدامسشو دراورد گفت بخورش گفتم این چه کاریه گفت همین که من میگم آدامسشو کرد تو دهنم و توف میکرد تو صورتم تقریبا با تف هاش خیسه خیس شده بودم انقدر محکم تلمبه میزد و خودشو بهم فشار میداد که تخمام درد گرفته بود دیدم پاهامو چسبوند با شونه هاش و دستامو کنار بدنم گرفت از مچ و کونمو یکم از صندلی ماشین جدا کرد با تمام توان داد میزد و تلمبه میزد نمیدونم چجوری خونریزی نکردم انقدر کرد تو همون حالت که چند بار آبم با فشار ریخت رو شکم و گردن خودم ادامه داد تا گفت حاضری گفتم واس چی گفت الان میفهمی یهو خودشو با فشار انداخت روم و نالم همزمان با آب داغ و پرفشار در اومد ۵ . ۶ دقیقع کیرش همونطوری توم بود تا گفت بسه دیگه پاشد داد کیرشو بلیسم و تمیز کنم رفت صندلی جلو نشست و دستمال داد بهم منم خودمو پاک کردم با گوشیش توی دو مرحله پولمو داد یکمم ازم لب گرفت و برد رسوند خونمون هیچ جاشو از خودم در نیاوردم لطفا فحش ندید و کصشعر بارکون نکنید فقط از یکی از تجربیاتم نوشتم دیگه اگه ادبیات و جمله بندی خیلی جالب نیست به خاطر سنمه . پایان
Показать все...
👍 1
💞 زن داداش جنده ام سلام اسم من علی هست متولد۷۰ساکن فردیس و مجرد ام داداشم مهدی ۴۰سالشه و زنش آرزو متولد سال ۶۷ هست الان ۵ساله عروسی کردن و باهم رابطه خوبی داشتیم همیشه، داداش من بازرس مالی و حسابدار کارخانه صنعتی هست تو ماه همیشه ۱ هفته شهرستان میره و معمولا مشهد تبریز رشت شیراز و اهواز میره و از اونجایی که با نفرات شرکت میرن زنشو نمیتونه ببره، چندسالی گذشت و من پارسال یه صحنه شوک آور دیدم اونم موقعی زن داداشم تو تهران دیدم با یه پسر پول دار خوشتیپ به اسم فرزاد نمیدونم چندسالش بود ولی میخورد همسن خودش باشه این موضوع باعث شد اولش عصبی بشم ولی بعدش شب ها خیلی بهش فکر میکردم من مجرد بودم و چی از این بهتر که کس خوشگل و تمیز و دم دست، از اون روز به بعد دنبالش عین سایه میرفتم ماه بعدی که شوهرش رفته بود اهواز آرزو پسره رو کشونده بود فردیس و ظاهرا صبح باهم تهران بودن و عصری جلو ماشینش بود من سریع مغازه رو بستم و جنگی با موتور دنبالشون و حدسم درست بود اومده بود که شب بکنه زن داداش ما رو من اول زنگ خونه رو زدم باز نکردن نیم ساعتی از دور میپایدم نه خیر اونا ظاهرا گرم سکس بودن بعد زنگ زدم به گوشیش گفتم کجایی به دروغ گفت گه آرایشگام چطور؟گفتم جنده خانم یا پسره بچه پول دار رو رد میکنی یا از رو دیوار بیام داخل آبروتون رو میبرم زد زیر گریه و قسم دادن که علی تو رو خدا مهدی منو میکشه و جنده نقشه داشت منو مشغول کنه که فرزاد در بره یهو در حیات باز شد پسره خیس عرق شده بود عین گلوله پرید تو ماشین منم خودمو زدم اون راه که مثلا رفتم از تو کوچه،تا پسره رفت گفتم در رو باز کن بععععله رفتم تو کل آرایشش پاک شده و موهاش بهم ریخته مشخص بود وحشیانه کس داده زن داداش ما ،تا منو دید جفت دستامو گرفت و باز گریه کرد من گفتم جنده خاتم خفه شو الان ملت میفهمن بدتر میشه جلو دهنشو محکم گرفتم اون لحظه بهش چسبیده بودم کیرم دقیقا روشکمش بودسینه هاش عین سنگ شده بود یهو خودمم نفهمیدم کی لباشو گرفتم اونم با خنده دستاش دور کمرم حلقه کرد و قربون صدقه ام میرفت کیرم داشت منفجر میشد تیشرت و شلوارک تنش بود اول تیشرتش رو کندم دیدم سوتین نبسته تا پستون هاش رو دیدم روانی شدم خودش شلوارکش رو کنده بود گفتم شورتت رو بکن با عشوه گفت خودت بکن برام،من که دیگه داشتم ارضا میشدم تا شورتش رو کندم دیدم کسش هنوز آب اون پسره روش بود و تمیز نکرده دستمال ورداشت گفت عشقم برات تمیزش میکنم گفت دراز بکش میخوام لیست بزنم عشقم. کونش عالی بود چون واقعا سفید و گنده و بدونه یک تار مو بود تا لیس میزدم یه بار آبم اومد ولی نشست کیرمو تا آخر میخورد باز راست شد این دفعه سرپا بود رو به رو دستاش رو دور گردنم انداخت منم بلندش کردم آروم گذاشتمش رو کیر اونقد داغ بود گفتم الان کیرم ذوب میشه شروع کردم به بالا و پایین کردنش یه جوری لذت میبرد از خوشحالی حیغ میزد خودش کیرمو درآورد آروم گذاشت رو سوراخ کونش حالا کیرم تا ته تو کونش بود کمی دردش داشت من تلمبه نمیزدم فقط لباش و سینه هاشو میخوردم بعد گفت علی میخوام دمر بشم بردمش رو تخت وااای یه بار دیگه کونش جلو چشام بود تف غلیظی ریختم رو سوراخ کونش از لذت ناله میکرد بعدش شروع کردم یه ربع میشد که کیرم تو کونش بود واقعا عین تونل شده بود آبم که اومد همشو ریختم داخلش همونجور یه نیم ساعتی تو بغلم بود و از اون روز به بعد هرماه برنامه داریم و جدیدا هم میگه عاشق گروپ هستم و اینکه از تو بچه دار بشم، خودم موندم واقعا هم دوست دارم جنده بشه هم حسودیم میشه کسی جز خودم این پنبه رو لمس کنه . پایان
Показать все...
Выберите другой тариф

Ваш текущий тарифный план позволяет посмотреть аналитику только 5 каналов. Чтобы получить больше, выберите другой план.