6 630
Подписчики
-3324 часа
-3087 дней
-51430 дней
- Подписчики
- Просмотры постов
- ER - коэффициент вовлеченности
Загрузка данных...
Прирост подписчиков
Загрузка данных...
#part2
_اهههههههه اهیییی اره حامد بکن منو کوس و کونم ماله توعه اهههه ک..یرت خیلی کلفته قربون ک.یرت برم اههه
از لای در مشغول دید زدن س.کس مامانم با دوست پسر جدیدش بودم
اینقد حشری شده بودم دستمو از شورت لامبادام رد کرده بودم و چهار انگشتمو توی ک..صم فرو کرده بودم
_اهههه اهیییی ک...صم پاره شدددد وایی خیلییی کلفتههه..
وحشیانه ک..ص و ک..ون مامانم رو میگایید
دیگه نتونستم طاقت بیارم و درنیمه بازو باز کردمو منم..👇👅💦
https://t.me/+RJtSN112BsE4NmVk
https://t.me/+RJtSN112BsE4NmVk
53200
جنگـلـ🌴ـبان هـات🔞
#پارت_6
_آههههه محکمتررر آهههه اوووف آهههه
درحالی که تو سوراخ درخت گیر کرده بودم گابریل حشری میخندید و دامنمو زده بود بالا و حسابی ترتیب #ک.ص تپل و خیسمو با #ک.یرش میداد
تنه درخت داشت به #پستون هام فشار میاورد و برگا نوک #پستونامو میمالوند
_آهههه چه ک*صی تو جنگل تور کردم اوووف سوراخت داغهه آههه
یهو تا ته #ک.یرشو تو #ک.صم جا کرد که آبش توی #کـ**صم پاچید و...💦🌴🔞
https://t.me/+W7Jq10hfRtU3N2Rk
https://t.me/+W7Jq10hfRtU3N2Rk
گابریل جنگلبان حش*ری و #ک.یرکلفت که با دیدن #ک.ص صورتی که لای درخت گیر کرده شـ**ـق میکنه و...💦🙊🔞
93220
#پارت_1
-اههههیی…خواهرتو جر بدهه…اوووم ک*یر کلفتتو تند تند توی ک*ص پر اب و داغ خواهرت عقب جلوش کن …اههههه
تند تند روی ک*یر قطور و کلفتش بالا و پایین میشدم و خودمو به تن بی حسش میکوبیدم
ترشحات ک*صم روی ک*یر درازش چکه میکرد و حسابی ک*یرش خیس شده بود
حس نبض زدن ک*یر قطورش توی ک*ص پر از آب و تپلم منو بیشتر حشری میکرد
سرعت خودمو بیشتر کردم و تند تند روی ک*یر قطورش بالا و پایین میشدم خوشبختانه کیارش فلج بود و نمیتونس ارضا بشه
-اهههه ….داداشییی ک*صممم داره پاره میشی با ک*یر. کلفتت اوممم….
با حس گرمی و کلفتی چیزی توی سوراخ پشتم..👇❌🔞
https://t.me/+HJNsCHXXIc45ZDNk
https://t.me/+HJNsCHXXIc45ZDNk
پارتاش ک*ص خشکتو خیس میکنه💦🔞
56530
- اوممم مامانی بین پاهات خیلی نرمه
لای نازمو باز کردم که راحت تر برام بخوره
زبون کوچولو و گرمش روی چیچیلم حرکت میکرد و منو بیشتر و بیشتر ارضا میکرد.
توی اتاقش نشسته بودیمو اون داشت بین پاهامو واسم میخورد.
اروم اروم دودول ناز و خوشگلشو میمالیدم تا برای کردنمحاضر بشه
باحس اینکه حاضره بهش گفتم روم بخوابه و بعد خودشو واردم کنه
با مالیدن دودلش به چ.وچ.ولم ناله ای کردم که یهوخودشو...
https://t.me/+Eqi_Q5sA1zphNTZk
https://t.me/+Eqi_Q5sA1zphNTZk
نامادری از شهوت زیاد با پسر شوهرش تو خونه رابطه داره🔞🔞
58810
- اه تند تر بدو تا بابات نیومد
زبونش و تند تر روی ک..ص خیس و باد کرده ام کشید که ناله ای کردم.
- پاهات و باز کن بشینم روش
پسر کوچولوی مامان پاهاش و باز کرد که روی ک..یر کوچولوش نشستم.
مشغول حرکت شدم که ممه هام و چنگ زد.
- اووف مامان چقدر تنگی اووم
-اههه
داشتم روی ک..یر نازش حرکت میکردم که با شنیدن چرخیدن کلید توی قفل در و اومدن شوهرم...
https://t.me/+Oud38otfppFjMzM8
https://t.me/+Oud38otfppFjMzM8
نامادری با پسر شوهرش که ازش کوچیکتره رابطه داره
67400
- انقدر حشری هستی که با آب ک.صت ک.وسن رو کاملا خیس کردی
-ببخشید خانم دست خودم نبود
_اشکالی نداره میتونی با زبونت پاکش کنی
_لطفا خانم نمیتونم
_پس نمیزارم ارضا بشی
زودباش آبتو لیس بزن تا بگم دخترا بیان کصتو لیس بزنن
_آهههههه ...لطفا مادام
دستی به ک.صش کشیدم
_زودباش بگو که تو هم دوست داری که هوو هات بیان و ک.صتو بخورن و چوچولتو بمکن
بهم بگو وقتی زبونشون رو ک.صت حرکت میکنه و وارد سوراخت میشه ،چه حسی بهت دست میده ؟
https://t.me/+Y0vHSxrBfykxMWFh
https://t.me/+Y0vHSxrBfykxMWFh
47120
#𝙝𝙤𝙩_𝙥𝙖𝙥𝙖🔞🔥
#پارت۱
همزمان که داشتم جلو #پدربزرگ_ناتنیم خم و راست میشدم و حرکتای یوگا رو انجام میدادم یه چشمم به #خشتکش بود که کی...رش با هر #لرزش_باسنم سیخ و سیخ تر میشد و همزمان که داشتم رو زمین پاهامو باز میکردم و زانوهای خودمو کش میدادم با صدای #جر خوردن شلوارم چشمام گرد شد و شک نداشتم #تپل صورتی رنگم از زیر بند لامبادام بیرون پرید!
فک میکردم حواسش بهم نیست اما با قفل شدن نگاهش رو #ک...ص تپلم لبمو گزیدم و دستمو رو ک...صم گذاشتم
امشب بدجور هورنی شده بودم و دلم میخواست ابم جای #ج..ق زدن با یه ک...یر کلفت بپاشه بیرون
اون نه محرمم بود و نه پدر بزرگ واقعیم و #ک...ی..ر سیخ شده و گندش نشون میداد خودشم حش..ری شده و کم کم دستمو از روی #تپلم برداشتم و جلوش خودمو مالیدم!
چشماش سرخ شده بود و هیکل ورزیدش انگار #داغ کرده بود
بلاخره مجرد بود و چندین سال از مرگ زنش میگذشت و میدونستم خیلی وقته خودشو تو یه #سوراخ تنگ فرو نکرده و با لوندی لب زدم:
_ک...صمو میخوای #لیس بزنی #بابابزرگ؟
https://t.me/+AHn6tUs_AcFjZDVk
https://t.me/+AHn6tUs_AcFjZDVk
50710
#part80
_تو ک.ص مامانمو بخور منم ک.ص مامان تورو!
با عشوه جوونی گفتم و شورت مامان امیر رو پایین کشیدم و زبونم رو لای چاک ک.ص پیرو فرسوده اش کشیدم که مامانش لرز خفیفی خورد
امیر به سمت مامان من رفت و شورت مامانم رو از بین پاش درآورد و با دیدن ک.ص صاف و بدون مو جوون مامانم سوتی کشید
_جووون پیری عجب ک.ص جوون تنگی داری..مامان چرا ک..ص تو پیره پس؟!
مامانش که حسودیش شده بود به سمت امیر رفت و ک..یر امیر رو توی دست گرفت و تا خایه توی دهنش فرو برد
_عوضش من بهتر ساک میزنم
https://t.me/+EeU2GPopUNgxMTIx
https://t.me/+EeU2GPopUNgxMTIx
53410
Фото недоступно
💦#پیشنهاد_ادمین
داستان سکسی تصویری زندان بان بلوند و کاکا سیاه ها 🔞
داستان در مورد زندانبان حشریه که توسط چندتا زندانی خرکیـ.ر مورد گـایش قرار میگیره ...👙
⛔️ مشاهده داستان ⛔️
80110
#𝙝𝙤𝙩_𝙥𝙖𝙥𝙖🔞🔥
#پارت۱
همزمان که داشتم جلو #پدربزرگ_ناتنیم خم و راست میشدم و حرکتای یوگا رو انجام میدادم یه چشمم به #خشتکش بود که کی...رش با هر #لرزش_باسنم سیخ و سیخ تر میشد و همزمان که داشتم رو زمین پاهامو باز میکردم و زانوهای خودمو کش میدادم با صدای #جر خوردن شلوارم چشمام گرد شد و شک نداشتم #تپل صورتی رنگم از زیر بند لامبادام بیرون پرید!
فک میکردم حواسش بهم نیست اما با قفل شدن نگاهش رو #ک...ص تپلم لبمو گزیدم و دستمو رو ک...صم گذاشتم
امشب بدجور هورنی شده بودم و دلم میخواست ابم جای #ج..ق زدن با یه ک...یر کلفت بپاشه بیرون
اون نه محرمم بود و نه پدر بزرگ واقعیم و #ک...ی..ر سیخ شده و گندش نشون میداد خودشم حش..ری شده و کم کم دستمو از روی #تپلم برداشتم و جلوش خودمو مالیدم!
چشماش سرخ شده بود و هیکل ورزیدش انگار #داغ کرده بود
بلاخره مجرد بود و چندین سال از مرگ زنش میگذشت و میدونستم خیلی وقته خودشو تو یه #سوراخ تنگ فرو نکرده و با لوندی لب زدم:
_ک...صمو میخوای #لیس بزنی #بابابزرگ؟
https://t.me/+AHn6tUs_AcFjZDVk
https://t.me/+AHn6tUs_AcFjZDVk
20100
Выберите другой тариф
Ваш текущий тарифный план позволяет посмотреть аналитику только 5 каналов. Чтобы получить больше, выберите другой план.