رمان دلقک قاتل|افسانهی آریوال🍷🩸
به نام آن که به قلم سوگند خورد!🩵✨️ جلد اول: دلقک قاتل🍷🩸(تموم شده) جلد دوم: افسانهی آریوال🩵✨️(در حال تایپ) لینک گپ رمان:🐣🌼 https://t.me/+ALjC4cTE7Is1Mjk0 ارتباط با من👇🏻 @sahar_sb_bot کپی از رمان پیگرد قانونی دارد!
Больше673
Подписчики
+424 часа
Нет данных7 дней
-1630 дней
- Подписчики
- Просмотры постов
- ER - коэффициент вовлеченности
Загрузка данных...
Прирост подписчиков
Загрузка данных...
دختر اشراف زادهای که به اسارت گرفته میشه و برای باج گیری ازش سواستفاده میشه و..🙈🔥
https://t.me/+n3bkGK7K6T83ZGE8
دست و پاهام به صندلی چوبیای بسته شده بود و نمیتونستم تکون بخورم.
#نزدیکم شد و دور تا دورم #چرخید و #چونهام رو با دستش بالا آورد.
غرید:
-فکر فرار به سرت نزنه دختر کوچولو چون هیچ جوره نمیتونی از دستم فرار کنی🔞
ترسیده نگاهش کردم و با صدای لرزونی گفتم:
-ولم کن برم از من چی میخوای؟!
نیشخندی زد و دستش رو نوازشوار روی گردنم کشید و گفت:
-نظرت چیه یه دور ازت استفاده کامل و بکنم؟!
آب دهنم رو قورت دادم و ترسیده لب زدم:
-تروخدا ولم کن...
پوزخندی زد و به سمتم اومد و دستش رو به سمت لباسهام برد و..🔞💧🔥
https://t.me/+n3bkGK7K6T83ZGE8
https://t.me/+n3bkGK7K6T83ZGE8
#ظرفـــیت_محــــدود🔞💦
صبح پاک
300
Repost from N/a
روزتون با این لیست بخیر میشه☺️
#خوشقلمتریننویسندگانجوان
#برترینرمانهایاینهفته
#موضوعهایمتفاوتوبترکون
عضویت محدود🚫فقط تا 2ساعت فرصت جوین دارید😍
⸙☁️مثل هیچکس
https://t.me/+g1RWit4v390zNjY8
𔗫🖤تازیانه
https://t.me/+OLjnoH8IMsI2NGE0
⸙☁️سرنوشت ما
https://t.me/+RYHc6SCtY4QwZmE0
𔗫🖤نگاهی به سرخی خون
https://t.me/+Q2zlvHV_liRkMzM0
ˋˏ✄┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈
⸙☁️معبر
https://t.me/+ybTsLKxi_CxhZDI0
𔗫🖤مـتانـویا
https://t.me/+B5J2ek8kvIwxODI0
⸙☁️جنگلسحرآمیز
https://t.me/+gDG7z8rmhZI5ZjJh
𔗫🖤ماه نشین
https://t.me/+YVi6IEMfGy4wYWJk
ˋˏ✄┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈
⸙☁️دلبرآتش
https://t.me/+vpTtWHA5HiRiODQ0
𔗫🖤استاد خاصِ من
https://t.me/+dfdQzXPcrS4zZTA0
⸙☁️گندم
https://t.me/+bn8-zoD5nvk5NTZk
𔗫🖤افسانهی آریوال
https://t.me/+ecFxIypb5dQ4Nzlk
ˋˏ✄┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈
⸙☁️سوگلی شیخ
https://t.me/+UZbjz0MAVAtkOGY0
𔗫🖤دردی از گذشته
https://t.me/+uKpXM5MIN4plOTI8
⸙☁️پسربلوچ
https://t.me/+Rz4NASbMOndiNGQ0
𔗫🖤سرنوشتم با تو بود
https://t.me/+higuOLkF9uxkM2U0
ˋˏ✄┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈
⸙☁️کارن
https://t.me/+WbH_OSzJpyU4MTI8
𔗫🖤بی گناه
https://t.me/+SVGKvEAF1rtiYjNk
⸙☁️پروازی بدون بال
https://t.me/+Zk6a97ZyIXtlMGFk
𔗫🖤زیباترینرمانها
https://t.me/+l-rFqdWfVzI2NWY0
ˋˏ✄┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈
⸙☁️بیبی فیس
https://t.me/+B60br2SEKKUxOGVk
𔗫🖤از کوروش تا کوروش
https://t.me/+Iq_gMfTiyPUzYTVk
⸙☁️زندانبان
https://t.me/+XpT4xa92F1djN2Vk
𔗫🖤دریاوآسمان
https://t.me/+uw8gwB8eWQEwNmFk
ˋˏ✄┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈
⸙☁️ابرپروازگر
https://t.me/+otBU5sMukGJlMWI8
𔗫🖤بهخدامیسپارمت
https://t.me/+UV6KAArONgo3Mzc0
⸙☁️بیانظباط
https://t.me/+Oml0-X6gTZxlNDJk
𔗫🖤جاویدان
https://t.me/+SJcDlKlYaHphNTNk
ˋˏ✄┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈
⸙☁️دیداراتفاقی
https://t.me/+5Myze2GacMo2MTc0
𔗫🖤لیلی
https://t.me/+PwX8wS7_9AtkMzA0
⸙☁️دژم
https://t.me/+DkL5w5m_KHdhZjg8
𔗫🖤برزخعشق
https://t.me/+tzhq7Ps2EHljMmJk
ˋˏ✄┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈
⸙☁️اربابهوسباز
https://t.me/+WgI8BvMpxa44ZjQ0
𔗫🖤بازی باسرنوشت
https://t.me/+TD0_noMKpDA0MWY0
⸙☁️ماه ایل
https://t.me/+r8rWXeTuuPk2Njlk
𔗫🖤کیستی؟
https://t.me/+m7gAHHN5GvRkYTlk
ˋˏ✄┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈
⸙☁️شبهایپاریسماهنداشت
https://t.me/+J0QNGsEEglUzZDY0
𔗫🖤قلب شیشهای
https://t.me/+W1NKetwCTEo2ZWM0
⸙☁️پرسفون
https://t.me/+kgxcMjlB-jllOWI0
ˋˏ✄┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈
⸙☁️آرامش مصنوعی
https://t.me/+P6xwM-HPVAJlMzVk
𔗫🖤باران عشق و غرور
https://t.me/+mfQgwn3DBt8yOWNk
⸙☁️اختران
https://t.me/+yepyQT9Tn_k3NWFk
𔗫🖤سارین
https://t.me/+hjVwQ1n63TUyMzNk
ˋˏ✄┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈
⸙☁️دلخوشی
https://t.me/+Rz4NASbMOndiNGQ0
𔗫🖤شکنجهگاهبانو
https://t.me/+OzJF1VAMxvhiZjJk
⸙☁️از جنس طـلا
https://t.me/+JRg7U3mHP585NjY0
𔗫🖤چشمآهو
https://t.me/+pkAKLOAS8wpiZTU0
ˋˏ✄┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈
جهتشرکتدرلیستکلیککنید↪️
600
Repost from N/a
من سلمام یه دختر خوشگل و شیطون😉
دانشجوی پرستاریم و عاشق یکی از پزشکای بیمارستانمون شدم، عاشق جذبه و در عین حال توجهات خاصش...تا اینکه قرار شد دوتایی با هم توی درمانگاه یه روستا همکار بشیم
من و اون دوتایی...تنهایی🥹
دکتر و پرستاری که عشقشون از دل یه روستای دورافتاده شروع میشه و ....
این دختر، آخرش کار دست دکتر میده با این شیطنتا🔞😂
توصیه ویژه با بیش از 500پارت آماده
https://t.me/+s1eJhzM4L9YxM2Q0
۹صبح
900
Repost from N/a
چندتا دانشجوی پزشکی تخس شر و شیطون که با چند تا پرستار عقد دست جمعی میگیرن اما صاحب خونه مشترکشون چون بقیه مجرد هستن اجازه نمیده پیش زناشون بخوابن و حالا اونا 😈
امید با حسرت به دری که پشت سر دخترها بسته شد چشم دوخت .
_شما چرا پیش من موندید ؟
_آخه روایت داریم که شب عقد داماد رو تنها نذارید چون آدم تو فشار بوده ، حالا فکر میکنه اون فشار برداشته شده و یک عضو زبون نفهم هم همش سر بلند میکنه و ...🫢
با این حرف ، صدای شلیک خنده همه بلند شد و هر کدام به پشت افتاده و میخندیدند.
_ ولی من یک فکری دارم تا امشبو تنها نمونیم و بریم پیش دخترا.🔥
بخونید و ببینید چجور نقشه میکشن و خودشونو به اتاق دخترا میرسونن😂😂😂
https://t.me/+s1eJhzM4L9YxM2Q0
23پ
500
Repost from N/a
عشقی پر شور و شیرین که از درمانگاه کوچکی در دل یک روستا بین پزشک روستا و دختر پرستاری که از اهالی اونجاست، شکل میگیره .🤤🔞
پزشکی که خودش ناف بریده دختر عموش هست ولی دلش برای چشمهای رنگی و معصومیت نگاه سلمای دوست داشتنیش سریده.
یک روز اونو توی اتاق معاینه گیر میندازه و بیطاقت پا رو فراتر میذاره و جسم اونو #تصاحب میکنه .غافل از اینکه اون واقعا کیه ؟!
اما وقتیکه #رابطه اونا برملا میشه ، اتفاقات عجیبی میفته و رازهای زیادی از گذشته فاش میشه که سلما رو #مجبور میکنه تا تن بده به اجبار و ....😱🔞
https://t.me/+s1eJhzM4L9YxM2Q0
23پ
900
Repost from N/a
از این لیست دستخالی برنمیگردی
روی خلاصهها کلیک کن و از خوندن برترین رمانهای مجازی لذت ببر‼️
عضویت محدود❌
رمانهای خاص و کمیاب⛔️
❁⃟❤️🩹کلهخرابِعرقخوربهش میگن آژندهمونیکه شبعروسی معشوقش تاخرخره عرقسگی خوردورفتدزدیدش؛شبا بهشتجاوز میکردوروزهارویزخمهاشبوسه میزد
❁⃟💛بی خبر از گذشتهی تاریک پدرانشان مخفیانه به یکدیگر دل میبندد و وقتی میخواهد از یکدیگر جدا شوند ثمرهی عشقشان مانع میشود
❁⃟🧡پسری که توسط دوستش دزدیده میشه و سر میز قمار بیدار میشه و در این بین تاس به دو نفر که دشمن خونین میفته
❁⃟💚شوهرم منو به دوستش اجاره داد اما فهمیدم نقشه ی دیگه ای هم داره و
❁⃟🩵وقتی فهمیدم چه بلایی سرم اومده، ترکش کردم اما وقتی فهمیدم حالش خوب نیست برگشتم و از خودم گذشتم
❁⃟💙فایل رمانهای مجازی و چاپ شده مخصوص رمانخونهای حرفهای رو فقط اینجا میتونید پیدا کنید
❁⃟💜پسری که به خاطر حرومزادگی و شرور بودن لقب کوسه رو گرفته دست روی ریزه میزهترین دختر میذاره و اونو
❁⃟🩷شروین وحشی بود و من نمی خواستم باهاش ازدواج کنم.قبل مراسم عقد از عمارت فرار کردم و گیر یه آدمی افتادم که
❁⃟❤️اربـاب هـوس بازی که عاشق خدمتکار کوچولوی عمـارتش میشه
❁⃟🖤فکر میکردم دوستم داره ولی از وقتی اون دختره اومده همهی توجهش مال اون شده
❁⃟🩶عاشق یاشار نامی بودم که شب ازدواجمون خبر مرگشو آوردن تا اینکه تو اون کلبه لعنتی دیدمش و
❁⃟🤍اگر جاویدان قدرت بگیره ! نابودی من نزدیکه جاویدان بر میگرده تا یک محفل رو به دست بگیره
❁⃟🤎من ادریانم خون آشامی که برای بدست آوردن جفتم تمام دنیا و گشتم پیدایش کردم درحالیکه جفت گرگینه ای آلفا بود
❁⃟🤍کاوه وقتی به هوش میاد هیچی از خودش و گذشتش یادش نیست، و طی یک اتفاق دزدیده میشه، اونجا عاشق زن ریس باند مافیا میشه
❁⃟🩶دختری که حافظش رو از دست داده و مردی بی رحمی که ادعا میکنه شوهرشه
❁⃟🖤هاکان نابغهای با گذشته مرموز که قراره انتقام بگیره از تمام کسایی که کودکیش رو نابود کردن
❁⃟❤️دختری که با گرگینه ها همدست میشه تا از جادوگر جنگل انتقام بگیره
❁⃟🩷داستان دختری که برای نجات دادن کشورش مجبور به ازدواج با پادشاه قدرتمند سرزمین همسایه میشه
❁⃟💜عجیبه نه؟! عاشق کسی شدم که انسان نبود و حالا ام فهمیدم که اون درواقع
❁⃟💙با شروع جنگ جهانی دوم پای افسر روس به زندگی لیلی باز میشه
❁⃟🩵برای نگه داشتن عسل پیشِ خودم مجبور شدم دوباره زنش بشمُ دوباره عاشقش بشم،غافل ازاینکه اون
❁⃟💚زنی که برای گرفتن انتقام مرگ بچش مجبور میشه با یکی از مرموز ترین آدمای باند مافیا وارد رابطه بشه
❁⃟🧡همه چی از روزی شروع شد که رئیس شرکت عوض شد،همین کافی بود تا زندگی منم عوض شه
❁⃟💛بعد از چند ماه دوندگی و تلاش زیاد بالاخره تونستم دانشگاه قبول بشم اما از شانس بدم استاد سختگیری
❁⃟🤍گندم دختریی از شهر شیراز با قبولی در دانشگاه تهران از دست نامادریش فرار میکنه و به تهران میاد بر حسبِ اتفاق وارد شرکتی میشود
❁⃟❤️🩹داستان چهار آرورا که پیشگویی شده ریشهی ظلم و نابود میکنن ولی اگه این پیشگویی درست نباشه چی؟
جهتشرکتدرلیستکلیککنید↪️
۹صبح
400
Repost from N/a
یه دستی لبه ی پرتگاه رو چسبیده بودم. گیلدا پای من و چنگ زده بود و آرتور دست اون و.
آرتور بلند گفت: ولم کن گیلدا. نمی تونه هر سهتامون و بکشه بالا
گیلدا داد زد: خفه شو!
زمین لرزید. هیولای عظیم الجثه داشت می اومد که کارمون و تموم کنه.
آرتور اصرار کرد: اینطوری هممون به فنا میریم! ولم کن برو. خودت و نجات بده!
گیلدا چشماش و بست و زور زد: نه. من... ولت... نمی کنم
اما حتی وقتی این و می گفت، صداش پر بغض بود. می دونست که راهی نیست.
آرتور با شستش دستش و نوازش کرد: هی، اشکالی نداره خوشگله. این ده سال، کنار تو جنگیدن مثل رویا بود. فقط بگو... توام دوستم داری؟
فک گیلدا لرزید. با بغض فریاد زد: معلومه که دارم احمق. همیشه داشتم!
لرزش زمین متوقف شد. هیولا سررسیده بود. پنجه ش و بلند کرد و به گیلدا و آرتور ضربه زد.
عربده کشیدم: آرتــور!!!
https://t.me/+Uj44p3gN-7M3ZWZk
#ماموریت_سرنوشت_ساز ⚔ عشق میان جنگاوران
2600
Repost from N/a
عشقی پر شور و شیرین که از درمانگاه کوچکی در دل یک روستا بین پزشک روستا و دختر پرستاری که از اهالی اونجاست، شکل میگیره .🤤🔞
پزشکی که خودش ناف بریده دختر عموش هست ولی دلش برای چشمهای رنگی و معصومیت نگاه سلمای دوست داشتنیش سریده.
یک روز اونو توی اتاق معاینه گیر میندازه و بیطاقت پا رو فراتر میذاره و جسم اونو #تصاحب میکنه .غافل از اینکه اون واقعا کیه ؟!
اما وقتیکه #رابطه اونا برملا میشه ، اتفاقات عجیبی میفته و رازهای زیادی از گذشته فاش میشه که سلما رو #مجبور میکنه تا تن بده به اجبار و ....😱🔞
https://t.me/+s1eJhzM4L9YxM2Q0
۱۸پاک
1300
Repost from N/a
از این لیست دستخالی برنمیگردی
روی خلاصهها کلیک کن و از خوندن برترین رمانهای مجازی لذت ببر‼️
عضویت محدود❌
رمانهای خاص و کمیاب⛔️
❁⃟❤️🩹نگار دختر بیست ساله ای که با شیخ سن بالا بخاطر پول ازدواج میکنه ولی غافل ازاینکه عاشق پسر شیخ میشه و
❁⃟🤍استادی که عاشق دانشجوی شیطون بلاش میشه ویه شب به یه پارتی دعوتش میکنه
❁⃟💛خان تمام ارث را به نام عروسش میکند و مادرشوهرش او را به قتل میرسان
❁⃟🧡تو روز نامزدی شون وقتی نامزدش با دزدیدن مهم ترین اطلاعات ناپدید میشه و حالا اون...
❁⃟💚بعد از شش سال از پاریس برگشتم تا دخترم را به پدرش برسانم اما او دختر دیگری را در قلبش راه داده بود
❁⃟🩵برای بدست اوردن عشقش ک بزرگترین دشمن خانوادش بود ب صمیمیترین فرد زندگیش پشت کرد
❁⃟💙دختری که برای دفاع از خودش دستش به خون آلوده میشه...به خون کسی که مسیر زندگیشو عوض میکنه
❁⃟💜باران تمجید، دختر بیاحساسی که درگیر انتقام از یه قاچاقچی و سرگرد مرموز پرونده میشه
❁⃟🩷هووی مادرم باعث مرگ مادرم شد،می خواستم ازش انتقام بگیرم اما برادرش ادعا کرد عاشقمه تا ازم رضایت بگیره
❁⃟❤️بزرگترین باخت زندگیم توی بردن دل کسی بود که خون توی رگهام رو با جنین برادرش شریک شدم
❁⃟🖤من اونجا زندانی شدم تا بدهیم رو پرداخت کنم با بدنم. اما اگر بفهمم خودمم از یه خانواده مهم مافیاییم چی؟
❁⃟🩶عاشق پسر وحشی کلاسمون شدم و باهاش وارد رابطه شدم غافل از اینکه اون پسر برادرمه؛ اونم برادر خونی
❁⃟🤍عاشقش شدم سال ها عاشقش بودم امازمانی که برگشت بانقشه وارد زندگیم شد
❁⃟🤎عشقم عاشق یکی دیگه بود،با فهمیدنش سوختم،جون دادم،ولی پاش موندم و عقدش کردم،من به خاطرش،آدم کشتم
❁⃟🤍من قراره خواهرمو پیدا کنم و فقط اون مرد میتونه کمکم کنه کسی که فرشته مرگ صداش میکنن
❁⃟🩶مرد بی رحمی که دختری رو مورد تعرض قرار میده،دختره عاشقش میشه اما اون ولش میکنه
❁⃟🖤پسری سرد و مغرور که در مقابل اِلآی قصه کم میاره و جون میده سر این دختراما چی میشه که یهو سرد میشن از هم؟
❁⃟❤️دلربا دختری گریزان از ازدواج که با ورود امیر پاشا شکیبا به روز مرگی هایش زندگی اش دچار تغییر و تحولات زیادی میشود
❁⃟🩷خودم اسیرش کردم، حالا که عاشقش شدم باید برای نجاتش از دست برادر روانیم با زندگی خودم قمار کنم
❁⃟💜دختری که تنها وارث شرکت بزرگ پدرشه توسط استادش فریب میخوره و دل میبازه بهش
❁⃟💙دنبال رمان صحنه دار وممنوعه میگردی بیا اینجا
❁⃟🩵بهم گفتن اگه معشوقه پادشاهان خوناشامها بشم تنها ملکهای که توی این دنیا هستم ولی نمیدونستم ملکه بودن یعنی اسیر بودن!
❁⃟💚کیم رئیس جوان مافیاست که مجبور میشه برای نجات جونش، گروهش رو رها و فرار کنه
❁⃟🧡به خاطر پول مجبور شدم رحم اجاره ای بشم از بی کسی ام سواستفاده کرد تا راش وارث بیارم اما نمیدونستم پشت این کارش دنبال انتقام هم هست
❁⃟💛وقتی فهمیدم که پدر واقعیم من رو توی بچگی رها کرده بود و حالا تصمیم داشتم به کمک وکیلم شاهان پیداش کنم و حقمو بگیرم
❁⃟❤️🩹بله رو که گفتم وسط راه برگشت به خونهبخت توسط شخصی ناشناس دزدیده شدم،تو عالم بیهوشی بهم تجاوز کرد و وقتی بیدار شدم باورم نمیشد که
جهتشرکتدرلیستکلیککنید↪️
۹صبح
200
میدونم دیر به دیر پارت میذارم ولی یکم دیگه صبر کنین، امتحانهام تموم میشن.🩵
❤ 5
3000