cookie

Мы используем файлы cookie для улучшения сервиса. Нажав кнопку «Принять все», вы соглашаетесь с использованием cookies.

avatar

Dix-sept

Kidney function is not a right it's a privilege. t.me/tak3ey

Больше
Рекламные посты
459
Подписчики
-124 часа
-67 дней
+3530 дней

Загрузка данных...

Прирост подписчиков

Загрузка данных...

Repost from N/a
₊ 𝖮𝗇𝖼𝖾 𝖥𝗈𝗋𝖾𝗏𝖾𝗋 ⋆₊
Показать все...
✩‧₊ 𝖮𝗇𝖼𝖾 𝖥𝗈𝗋𝖾𝗏𝖾𝗋 ⋆₊

مردم اگه برای یک مدت طولانی، مشتری ثابت یک کافه باشن؛ سفارششون رو این‌طور خلاصه می‌کنن: "همون همیشگی" ولی معلوم بود که اون مرد جوان زیبا، با تره‌ای از موهای خرمایی رنگ و ظرافت دیوانه کننده‌اش، با "مردم عادی" متفاوت بود. اون لبخند می‌زد و هر روز از منوی مقابلش، یک نوشیدنی جدید انتخاب می‌کرد. امتحان کردن چیزهای جدید، هیجان‌زده‌اش می‌کرد، باعث می‌شد خون به گونه‌های مرد جوان زیبا هجوم ببره و برق عجیبی در انتهای چشم‌های آهویی‌اش بدرخشه. شاید این، لذت‌بخش ترین تصویر در پس ذهن یک باریستا بود. باریستایی که با…

بچه ها تکیلا تنهامون گذاشت
Показать все...
🍾 6🕊 1
sticker.webp0.13 KB
بررررگررررددددد
Показать все...
🍾 7
تکیلا کجا رفتی تکیلا
Показать все...
🍾 7
دوستتون دارم اکوری ها
Показать все...
💘 28
امیدوارم که فردا و پس‌فردا موفق باشید و بالاخره استرس و بار سنگینی که بخاطر کنکور این مدت طولانی روی‌ دوش‌تون بوده برداشته شه.
Показать все...
💘 29
سلام بچه هاا امیدوارم حالتون خوب باشه خواستم بگم که بچه ها واقعا کنکور "همه چیز" نیست، درسته که مهمه اما خب چیزی نیست که بخواید خودتون و سلامت روان‌تون رو کامل وقف اون کنید و به خودتون بخاطرش سختی بدید. حواستون که رتبه‌ی کنکورتون چیزی نیست که بخواد شمارو یک روزه نابود کنه و یا یهویی به موفقیت برسونتتون و همچنین یادتون باشه که شما کل تلاشتون رو کردید و و از تموم وجودتون مایه گذاشتید پس صدرصد نتیجه ای که می‌خواید رو می‌گیرید؛ و اگه هم نگرفتیدش این تقصیر شما نبوده‌. خیلیامون برای کنکور و تحصیلات آکادمیک اون‌طوری ساخته نشدیم و حتی خیلیامون ممکنه که نتونیم توی اون شرایط یه نتیجه و بازخورد خوب بدیم پس قرار نیست که بخاطر نتیجه نگران باشید‌.
Показать все...
💘 30
Wildflower Mini fiction - Chapter 3
Показать все...
Wildflower

گرمای چیزی به دور پهلو و کمرش باعث شد اخمی کنه. اون مطمئن شده بود که پتو رو کنار بزنه، پس چرا...؟ « اَه!» زیر لب غرید و محکم تر از قبل پتوی گوشتی و قطور و تنومندش رو کنار زد. صبر کنید، پتوی گوشتی و قطور و تنومند؟! در همون حال که چشم هاش بسته بود، اخم کنان دستش رو روی جسم گرم و تقریبا سوزاننده اش گذاشت. انگشتش رو درونش فرو کرد. یک بار، دو بار، سه بار، بار چهارم، چشم هاش رو باز کرد. خدای بزرگ این یه بازوی تنومند یک مرد غریبه به دور بدنش بود! به سرعت به عقب برگشت و حالا می‌تونست پسر غریبه رو از نزدیک ببینه.…

Wildflower Mini fiction - Chapter 2
Показать все...
Wildflower

مردم، از تنهایی بیزارن. چرا که تنهایی به انسان اجازه‌ی فکر کردن میده؛ فکر کردن به زندگی، شغل و دوستانمون؛ شاید هم، روابط عاشقانه‌ی نیمه کاره ای که در میان جاده، رهاشون کردیم. رشته‌ی دراز و بی پایان و آغازِ افکار، همانند یک میخ درون مغز و تن، فرو می‌ره. همه چیز در مورد اندیشه کردن ترسناک به نظر میرسه، تجربه کردن دوباره‌ی خاطرات و مرور تمام اشتباهاتی که تا به حال کردی. اما جونگهان اینطور فکر نمی‌کرد؛ در اصل، اون دوست داشت ساعتها روی طاقچه‌ی کوچیک کنار پنجره اش بنشینه، و اندیشه کنه؛ دوست داشت رشته‌ای بلند بالا…

Выберите другой тариф

Ваш текущий тарифный план позволяет посмотреть аналитику только 5 каналов. Чтобы получить больше, выберите другой план.