The moon and me!
خُنُک آن قمار بازی که بباخت آنچه بودش بنماند هیچش اِلّا هوس قمار دیگر... . تبادل نداریم. واسه حرف زدن: https://t.me/BluChtBot?start=60a0af09b8d5aa818941
Больше685
Подписчики
+624 часа
+147 дней
+11830 дней
- Подписчики
- Просмотры постов
- ER - коэффициент вовлеченности
Загрузка данных...
Прирост подписчиков
Загрузка данных...
Repost from دِژاوو
«بعضی چیزها نمیتوانند ادامه داشته باشند؛ اما هیچگاه نیز به پایان نمیرسند.»
آلبر کامو
شاید دلم بخواد یک زبان هم یاد بگیرم، بدون اینکه بخوام تو اون کشور زندگی کنم.
یکی از فکرایی که چنددقیقه پیش اومد به ذهنم هم جالب بود. داشتم فکر میکردم نیاکان من (نیاکانی که دیگه تو غار زندگی میکردند😂) شغلشون چی بوده بیشتر؟ شکار یا نگهبانی یا نمیدونم. شاید همه رو با هم انجام میدادن؟
مثلاً اینکه: دلم میخواد دوباره لباس سفارش بدم ولی چون حس میکنم فری سایزش ممکنه برام گشاد باشه یا خیالِ اینکه میرم حضوری میخرم، دارم طولش میدم.
مثلاً اینکه من توی قسمت سرچهام، چنل های مورد علاقه ام رو داشتم تا به محض اینکه خواستم چنل ها رو چک کنم، اونا جزء اولین ها باشن.
دلم میخواد راجع به رندوم ترین موضوع دنیا صحبت کنم. و خب نمیدونم چی میتونه باشه.
پیام نیچه به ما این بود که زندگی را به گونه ای زندگی کنیم که تا ابد بخواهیم آن را تکرار کنیم؛ زندگی را با کمال زندگی کنید و در وقت مناسب بمیرید؛ هیچ جایی از زندگی را بدون زیستن پشت سر نگذار.
-اروین د یالوم