پارادایس
تو ادم ، من حوا سیبی در کارباشد یانه، با توبهشت جاریست...🍎🍃 منتخب اشعار وابیات شاعران بزرگ ومعاصر ، آشنایی با مشاهیر ادب و هنر ایران و جهان تاسیس کانال ۱۵ فروردین۱۴۰۲
Больше728
Подписчики
Нет данных24 часа
-27 дней
+430 дней
- Подписчики
- Просмотры постов
- ER - коэффициент вовлеченности
Загрузка данных...
Прирост подписчиков
Загрузка данных...
#دوستت_داشتم
#محسن_چاووشی
توو این فکر بودم که با هر بهونه
یه بار آسمونو بیارم توو خونه
حواسم نبود که به تو فکر کردن
خود آسمونه، خود آسمونه
توو دنیای سردم به تو فکر کردم
که عطرت بیادو بپیچه توو باغچه
بیای و بخندی تا باز خنده هاتو
مث شمعدونی بذارم رو طاقچه
به تو فکر کردم به تو آره آره
به تو فکر کردم که بارون بباره
به تو فکر کردم دوباره دوباره
به تو فکر کردن عجب حالی داره
تووُ خاک گلدون با هم قوم و خویشین
من و باد و بارون رفیق صِمیمی
از این برکه باید یه دریا بسازیم
یه دریا به عمق یه عشق قدیمی
دوسِت داشتم با تمام وجودم
عزیزم هنوزم تورو دوست دارم
الهی همیشه کنار تو باشم
الهی همیشه بمونی کنارم
به تو فکر کردم به تو آره آره
به تو فکر کردم که بارون بباره
به تو فکر کردم دوباره دوباره
به تو فکر کردن عجب حالی داره
@paradisePoem
"حماقت بشر"
برگرفته از کتاب #سینوهه_پزشک_مخصوص_فرعون
نوشته: #میکا_والتاری
@paradisePoem
👏 3❤ 2👌 1
ﺑﺎﺯﮐﻦ ﺩﻭ ﺁﻫﻮﺍﻧﻪ ﺭﺍ؛ ﻟﻮﻧﺪ ﻣﻦ !
ﺷﻬﺮ ﺍﮔﺮﭼﻪ ﺩﺳﺖِ ﺍﯾﻦ ﺩﻋﺎﻧﻮﯾﺲ ﻫﺎﺳﺖ
ﺑﺎﺯﮐﻦ ﺩﻭ ﺁﻫﻮﺍﻧﻪ ﺭﺍ ﻭ ﺷﮏ ﻧﮑﻦ
ﻣﻮﺭﯾﺎﻧﻪ، ﺧﺘﻢِ ﻣﯿﺰِ ﺍﯾﻦ ﺭﺋﯿﺲ ﻫﺎﺳﺖ
ﻗﻨﺪ ﻣﻦ ! ﺗﻮ «ﺳﺮ ﺑﺮﻫﻨﻪ » ﺑﺎﺵ؛ ﺍﮔﺮﭼﻪ ﺷﻬﺮ،
ﺷﻬﺮِ « ﻭﺍﺑﺮﻫﻨﻪ » ﻫﺎ ﻭ « ﭘﺎﺑﺮﻫﻨﻪ» ﻫﺎﺳﺖ
ﻗﻨﺪ ﻣﻦ ! ﻟﻮﻧﺪ ﻣﻦ ! ﺗﻮ ﺳﺮﺑﺮﻫﻨﻪ ﺑﺎﺵ؛
ﺩﻭﺭ ﺍﮔﺮﭼﻪ ﺩﻭﺭ ﺟﺎﻋﻞ ﺍﻟﺤﺪﯾﺚ ﻫﺎﺳﺖ
ﺑﺎ ﺩﻭ ﺧﻨﺠﺮ ﺍﺯ ﺩﻭ ﻗﻮﺱِ ﻣﺘّﺼﻞ ﺑﻪ ﻫﻢ،
ﺳﺮﺑﺮﻫﻨﻪ ﺩﺭ ﻋﻠﻒ ﭼﺮ ﻭ ﭼﻤﻦ ﺑِﭽَﻢ.
ﻗﻨﺪ ﺩﻟﭙﺴﻨﺪ ﻣﻦ ! ﺑﺪﺍﻥ ﮐﻪ ﺁﻥ ﺩﻭ ﺧﻢ،
ﺧﺸﻢِ ﺑﻨﺪِ ﺑﺎﻡ ﻭﺳﻘﻒ ﻭ ﻃﺎﻗﺪﯾﺲ ﻫﺎﺳﺖ
ﺯﻥ، ﺳﭙﯿﺪ؛ ﺗﻦ، ﺳﭙﯿﺪ؛ ﺗﺎ ﮐﻔﻦ، ﺳﭙﯿﺪ؛
ﺭﻧﮓِ ﺑﺨﺖ ﻭ ﺗﺨﺖ ﻭ ﺭﺧﺖ : } ﻣﻄﻠﻘﺎً ﺳﭙﯿﺪ {
ﻟﻖِّ ﻫﺮﭼﻪ ﺷﺮﻉ ﻭ ﺷﺤﻨﻪ !! ﺧﻮﻥ ﺑﺮﯾﺰ ! ﺧﻮﻥ،
ﺧﻮﻥ، ﺍﺻﺎﻟﺖِ ﻧﮋﺍﺩﯼِ ﻗﻤﯿﺺ ﻫﺎﺳﺖ
ﭘﯿﺶ ﺍﺯ ﺁﻥ ﮐﻪ ﺷﻬﺮ ﻭ ﺷُﺒﻬﻪ، ﻣُﺜﻠﻪ ﺍﺕ ﮐﻨﺪ
ﺑﺮ ﺧﻼﻑِ ﺭﺳﻢِ ﺷﯿﺨﮑﺎﻥ، « ﻣﺮﺍ ﺑﺒﻮﺱ!!!« ؛
ﮔﺮﭼﻪ ﺍﯾﻦ ﻃﺮﻑ ﺗﺬﮐّﺮ ﭼﻤﺎﻕ ﻫﺎ؛
ﯾﺎ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻃﺮﻑ ﺗﺒﺨﺘﺮ ﭘﻠﯿﺲ ﻫﺎﺳﺖ
ﻫﻢ ﭘﯿﺎﻟﻪ ﺍﺕ ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﺳﻨﮓ ﺩﺳﺖ ﺑﺮﺩ
ﺗﺎ ﻣﻄﻬّﺮﺕ ﮐﻨﺪ؛ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺑﻪ ﺩﻝ ﻧﮕﯿﺮ !
ﺩﺭ ﮔﺪﺍﺭ ﮔﺮﯾﻪ، ﮔﺎﻩ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ :
ﺍﯾﻦ «ﺧﺒﯿﺜﻪ» ﺩﺭ ﺧﻮﺭ ﻫﻤﯿﻦ « ﺧﺒﯿﺚ» ﻫﺎﺳﺖ
ﺩﻟﭙﺴﻨﺪ ﭘﺎﯼ ﺑﻨﺪ ﻣﻦ ! ﺑﻠﻨﺪ ﻣﻦ !
ﺷﻮﺭ ﺑﺎﺩ ! ؛ ﮐﻮﺭ ﺑﺎﺩ ﻭ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺩﻭﺭﺑﺎﺩ !
ﭼﺸﻢ ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﺩﺳﺖِ ﭘﺴﺖِ ﮐﻮﺭﮐﺎﺳﻪ ﻫﺎ
ﺩﺳﺖ ﺍﮔﺮ ﺩﺭﺍﺯِ ﻧﺎﻥِ ﺍﯾﻦ ﺣﺮﯾﺺ ﻫﺎﺳﺖ
ﺟﺎﯼ ﻋِﺮﻕ «ﺧﺎﮎ ﻭﺧﻮﻥ» ، ﺳﻔﺎﻫﺖ ﻭﺟﻨﻮﻥ
ﺯﯾﺮِ ﺟﻠﺪِ ﺍﯾﻦ ﺳﯿﺎﻩ ﺟﺎﻣﻪ - ﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎ
ﮔﺮﻡِ ﻗﻄﻊِ ﺁﺧﺮﯾﻦ ﺭﮒ ﻭ ﭘﯽِ ﺣﯿﺎﺕ،
ﭘﺸﺖِ ﺭﺃﻓﺖِ ﻧﻬﻔﺘﻪ ﺩﺭ ﺣﺪﯾﺚ ﻫﺎﺳﺖ
ﻣﯽ ﺑﺮﻧﺪ ﻭ ﻣﯽ ﺩﺭﻧﺪ ﻭ ﻣﯽ ﭼﺮﻧﺪ ﻭ ﻣﺎ ...
ﻣﺎ ﻫﻨﻮﺯ ﻫﻢ ﺑﺮ ﺍﯾﻦ ﻋﻘﯿﺪﻩ ﺛﺎﺑﺘﯿﻢ :
- ﮐﺎﺭ، ﮐﺎﺭ ﺷﺎﺥ ﺷﯿﺦ ﻭﺷﺎﻩ ﻭ ﺷﺤﻨﻪ ﻧﯿﺴﺖ
ﺷﮏ ﻧﮑﻦ ﮐﻪ ﮐﺎﺭ، ﮐﺎﺭ ﺍﻧﮕﻠﯿﺲ ﻫﺎﺳﺖ !!!!
« ﺳﺒﺰ » ﺍﮔﺮ ﻫﻼﮎ ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﺧﺎﮎ ﺷﺪ ﺑﺨﻨﺪ !
« ﺳﺮﺥ» ﺍﮔﺮ ﺳﯿﺎﻩ ﺍﮔﺮ ﮐﺒﻮﺩ ﺷﺪ ﺑﺮﻗﺺ !
ﺍﯾﻦ ﺩﻭﺭﻭﺯﻩ ﻫﺎ ﺩﻭﺭﻭﺯﻩ ﺍﻧﺪ؛ ﺳﻄﺮِ ﺑﻌﺪ،
ﺧﻂِّ ﺁﺧﺮِ ﮐﺘﺎﺏِ ﮐﺎﺳﻪ ﻟﯿﺲ ﻫﺎﺳﺖ
ﻗﻨﺪ ﻣﻦ ! ﺑﻠﻨﺪ ﻣﻦ ! ﺧﺪﺍﯼ ﻭَﻧﺪ ﻣﻦ !
ﺑﺎﺯ ﮐﻦ ﺩﻭ ﺁﻫﻮﺍﻧﻪ ﺭﺍ ﻭ ﺷﮏ ﻧﮑﻦ
ﺣﺮﻣﺖِ ﺯﻣﯿﻦ، ﻫﻤﯿﻦ ﺩﻭ ﺧُﺮﺩِ ﺧﻮﺏِ ﺧﻮﺍﺏ
ﺣﺮﻣﺖ ﺯﻣﯿﻦ، ﻫﻤﯿﻦ ﺧﻤﺎﺭ ﻭ ﺧﯿﺲ ﻫﺎﺳﺖ
#علی_اکبر_یاغی_تبار
@paradisePoem
👏 6❤ 2💯 1
در حضور غیر با ما اینهمه دشنام چیست؟
ای به قربان تو من، این لطف بیهنگام چیست؟
#طاهری_نایینی
@paradisePoem
👏 3❤ 1💯 1
این روزها بیشتر دوست دارم بنویسم و هر وقت بیشتر دوست دارم بنویسم، کمتر میتوانم بنویسم. کاهل شدهام. مثل کسی شدم که در بیشهای بزرگ افتاده دنبال هزار خرگوش فربه اما از فرط گرسنگی نای گرفتنشان را ندارد. خرگوش زیاد هست. من جان گرفتنشان را ندارم. اما جان که بگیرم، حرف زیاد برای گفتن دارم. حرف که نه. برشهای باریک زیادی از زندگی هستند که باید بنویسمشان که یادم نروند. برشهای نازک و بیاهمیت. من بندهی چیزهای بیاهمیت هستم و از چیزهای مهم زندگی فراریام. چیزهای مهم همیشه محل مناقشهاند و عامل فرسودگی. برعکسِ چیزهای بیاهمیت که هیچ کس کاری بهشان ندارد. تا حالا دیدهاید دو نفر سرِ تصاحب بخار بالای فنجان داغ قهوه با هم جدل کنند؟ یا تا حالا شده کسی بر سر تصاحب «تنهایی» با دیگران گلاویز شود؟ یا سر تصاحب صدای رودخانه و مرغ و نسیم سحری؟ نه. دعوا همیشه بر سر تصاحب چیزهای مهم است. تصاحب زمین و جان و مال و عشق و نان و خرما. اخبار جهان حول همین محور میگردد و من اینجا قرار نیست خبرها را مرور کنم. صبر میکنم تا جان بگیرم. برگردم به روزهای رقیقی که میتوانستم با منشور از نور بیرنگ آفتاب، رنگینکمان درست کنم. روزهایی که فضیلت در کماهمیت بودن است. همین.
#فهیم_عطار
#عباس_معروفی یه جایی تو سمفونی مردگان گفت:
"حضورش برایم هیچ اهمیتی نداشت
اما غيبتش خیلی آزار دهنده بود."
این خیلی نکته جالبیه،
یعنی تا هست مهم نیست ولی وقتی نیست
جای نبودش اذیت میکنه...
#عصرتون_زیبا
@paradisePoem
👏 3👍 1