cookie

Мы используем файлы cookie для улучшения сервиса. Нажав кнопку «Принять все», вы соглашаетесь с использованием cookies.

avatar

زبان‌داد || Zabandad

ویژه‌نامه‌های زبان‌شناختی نامتوالی زبان‌داد با تمرکز بر رابطه‌ی زبان و تفکر؛ زبان و اجتماع؛ زبان و فرهنگ. وبگاه: Zabandad.com دبیر تخصصی: دکتر سهیل دانش‌ زاده https://scholar.google.com/citations?user=0QyiujwAAAAj&hI=en ادمین کانال: @Cl_zabandad

Больше
Рекламные посты
427
Подписчики
-124 часа
+87 дней
+4930 дней

Загрузка данных...

Прирост подписчиков

Загрузка данных...

کتب درسی و لغت‌سازی انتشار نخست: شماره‌ی ششم مجله‌ی یادگار، سال ۱۳۲۴ ■ بازنشر در قالب متن دیجیتالی‌شده‌ی "جست‌وجوپذیر" پس از هشتاد سال در بخش تدقیقات لسانی وب‌گاه زبان‌داد دور از انتظار نیست که نویسنده‌ی جستار عباس اقبال آشتیانی باشد ■ متن کامل را در ایستنت‌ویو بخوانید ■ نمونه‌هایی از متن: نویسنده‌ی مقاله در این پاره از نوشتار باور به قیاسی‌نبودنِ واژه‌سازی را به همه‌ی علمای لغت در همه جا نسبت می‌دهد و  می‌گوید هیچ‌کس حق ندارد لغت بسازد 👇
نکتۀ اساسی این‌ست که لغات قیاسی نیست و هیچ‌کس یا هیچ جمعیتی نمی‌توانند و حق ندارد که لغت بسازد و قیاساً مشتقات تصویب کند. علمای لغت همه وقت و در همه جا گفته‌اند که لغات توقیفی و موروثی است، استعمال عامه و حسن قبول خواص اهل ادب از همین استعمالات عامه و ذوق زمان به یک لغت حق حیات و جواز آزادی استعمال می‌دهد
در این پاره ساختنِ واژه‌هایی از دستِ دانشگاه و دانشکده را "جنایت ادبی" می‌داند👇  
وقتی که از حدود سال 1312 ما می‌دیدیم که از کارحانۀ لغت‌سازی اطاق وزیر معارف وقت اصطلاحاتی نظیر دانشگاه و دانشکده و دانش‌سرا و دانشیار و دبیر و دفترخانه و فرهنگ و غیرها بیرون می‌آید و ما با تمام قوی از پیشرفت این جنایت ادبی جلوگیری می‌کردیم عاقبت سوء این بدعت را می‌دانستیم.
نویسنده در "فرازِ" زیر همه‌ی معلمان را سوگند می‌دهد که هیچ‌یک از واژه‌های ساخته‌ی فرهنگستان را به کار نبرند 👇  
معلمین و آموزگاران محترمی را که از هر کس بهتر به این مشکل پی برده‌اند و از هر کس هم بیشتر به رشد و نمو نونهالان زیر دست خود علاقه دارند مخاطب ساخته ایشان را به عزت و حرمت زبان و ادبیات شیرین فارسی و به عشق و محبت پاکی که به تربیت و ترقی اطفال ایرانی دارند سوگند می‌دهیم که از استعمال کلیۀ لغات و اصطلاحاتی که فرهنگستان تصویب کرده یا این و آن به هوی و هوس خود ساخته و به دست کرسی‌نشینان فرهنگستان به تصویب رسانده و به صحۀ ملوکانه موشح نموده‌اند و استخدام آنها موجب صعوبت فهم شاگردان و اغلاق و اشکال دروس ساده شده است خودداری بفرمایند و تعلیمات خود را به همان زبان و بیان که اطفال ساده‌ذهن می‌فهمند و پدران ایشان می‌فهمیده‌اند تقریر نمایند و از هیچ‌کس هم بیم و باکی نداشته باشند
نویسنده این‌جا واژه‌های دادگستری، دادنامه، دادیار، دادستان، دادسرا و دادگاه، دادرس و ...را تمسخر می‌کند و به "استعمال" دبیر در معنای معلم طعنه می‌زند 👇
منشی این بخشنامه می‌نویسد که ما کلمۀ «افزایش» را وضع کرده‌ایم تا به تدریج ذهن دانش‌آموزان با لغت فارسی سابق یعنی «جمع» آشناتر گردد. آیا ذهن مردم ایران از بقال گرفته تا مستوفی‌الممالک از هزار سال پیش به کلمۀ افزایش که هیچ‌وقت در فارسی به جای جمع یعنی آن عمل حسابی معروف معمول نبوده؟ بلی در حساب‌های دیوانی عهد ساسانی دبیران ایرانی (دبیر در اینجا به معنی منشی است نه به معنی معلم دورۀ متوسطه چنان‌که اعضای فرهنگستان تصویب فرموده‌اند) عمل جمع و تفریق حسابی را به نام «کاست و افزون» میخوانده‌اند ولی این اصطلاح با انقراض دولت ساسانی از میان رفته و هیچ‌کس بعدها دیگر آن را استعمال نکرده است.  
متن کامل را در اینستنت‌ویو بخوانید. ■ چنان‌که از پژوهش کافی (۱۳۶۸) برمی‌آید تقریباً نیمی از واژه‌های پیشنهادی فرهنگستان اول در حوزه‌ی ریاضیات تداول یافته‌اند (چه آن‌ها که جایگزین واژه‌ی رایجِ پیش از خود شده‌اند، چه آن‌ها که هم‌زمان با واژه‌ی متقدم تداول نسبی دارند). همین حدو‌اندازه از کام‌یابیِ نخستین کوشش‌های واژه‌سازانه به‌رغم گستردگی و ریشه‌دواندگی باورهایی حاصل شده است که در جستار نقل‌شده بازتاب یافته‌اند؛ این "به‌رغمِ" را نگفتیم تا بگوییم همین حدوانداره از کامیابی شگفت‌انگیز است؛ نه، این‌گونه نیست. از‌آن‌سو  انواع ناکامی‌ها در پویاکردن زبان "هیچ" شگفتی ندارد؛ شگفتی ندارد اگر باریک شویم در نمودهای افراط‌گری در محافظه‌کاری زبانی (نمودهایی از دستِ جستار نقل‌شده)؛ گرایشی که به‌رغم نیک‌خواهی شماری از تبلیغ‌کنندگان پرشور آن زبان‌ورزی‌ را فرومی‌کاهد به ستایش‌ِ محض و بی‌رویا از داشته‌های زبان. ■ این نخستین بار است (هشتاد سال پس از انتشار نخست آن) که این نوشته در قالبِ متنِ خوش‌خوان و «جست‌وجوپذیر» یا «قابلِ سرچ» و به صورت رایگان ارایه می‌شود؛ بازنشرهای پیشینِ این نوشتار در قالب پی‌دی‌اِف‌های «تصویریِ» دشوارخوان و غیرقابل‌جست‌وجو انجام پذیرفته‌اند. بخش «تدقیقات لسانی» وب‌گاه به بازنشر نظرورزی‌های زبان‌شناختیِ متقدم اختصاص دارد؛ این «نظرورزی‌های زبانیِ متقدم» پیش از راه‌اندازیِ رشته‌ی دانشگاهیِ زبان‌شناسی در ایران یا در سال‌های نخست راه‌اندازی آن، در نشریه‌های عمومی انتشار یافته‌اند. بازنشرِ این نوشته‌ها پس از دهه‌ها «در قالب متن نوشتاری جست‌وجوپذیر» و با دسترسی رایگان انجام می‌شود. فرسته‌ی موقت via zabandad.com
Показать все...
کتب درسی و لغت‌سازی

اولیای وزارت فرهنگ ما اخیراً دستوری یا به اصطلاح فرهنگستان بخشنامه‌ای به امضای آقای دکتر صدیق وزیر فرهنگ و معاون فرهنگستان صادر کرده‌اند در باب لغت ریاضی که در کتب درسی جدید وارد شده و باعث اشکال فهم مطالب و موجب هرج و مرج در کار تدریس گردیده است. این «بخشنامه» را اگر «توبه‌نامه» بخوانیم بی‌مورد و بی‌جا نیست زیرا که در آن پس از ذکر چند مثال بسیار مضحک از حالت خودسری و هرج و مرجی که در امر ساختن لغات و استعمال اصطلاحات تازه و بی‌معنی پیش آمده چنین مذکور است: «به جهات مذکور در فوق فرهنگستان ایران در ضمن تجدیدنظری…

👍 7🙏 4👌 2
انواع فرسته‌های کانال زبان‌داد به قرار زیر است: ■ ویژه‌نامه‌های زبان‌شناختیِ نامتوالی زبان‌داد ■ یادداشت‌های رو-زبان ■ پیوست‌های ویژه‌نامه‌های نامتوالی زبان‌داد ■ گفت‌ونگر ■ موقت ( از جمله مطالعات تکمیلی در پیوند با عنوان‌های ویژه‌نامه‌ها و نمونه‌هایی از بخش «تدقیقات لسانی» وب‌گاه زبان‌داد) فرسته‌ی موقت
Показать все...
شماری از عنوان‌های پیشینِ ویژه‌نامه‌های زبان‌شناختی نامتوالی زبان‌داد از ویژه‌نامه‌ی نامتوالیِ زبان، حقیقت و دست‌کاری 👇 اگر سجع دارد لابد حقیقت هم دارد: وقتی جادوی قافیه خرد را زمین‌گیر می‌کند از ویژه‌نامه‌ی نامتوالیِ زبان، حقیقت و دست‌کاری 👇 آگاهی زبانی کن لوچ: بازنمایی گونه‌ای عالم‌گیر از لفظ‌پردازی‌های غلط‌انداز از ویژه‌نامه‌ی نامتوالیِ زبان و قالب‌واره👇 چینگ‌چانگ‌چونگ: تفکر قالب‌واره‌ای و نام‌های تحقیرآمیز از ویژه‌نامه‌ی نامتوالی جنسیت‌زدگی در زبان 👇 دو ضرورت در مطالعات جنسیت‌زدگی گفتمانی از«هر لحظه به شکلی بت عیار برآمد» تا «آن کس که تمیز نداشت همه را یک لون دید»:  دو ضرورت در مطالعات جنسیت‌زدگی گفتمانی از ویژه‌نامه‌ی نامتوالی زبان، هنر مفهومی و چرخش زبان‌شناختی در هنر👇 بازنمایی گوناگونی تعبیرگری در زبان‌نقاشی‌های مِل باکنر: چشم‌رساندن به پشت صحنه‌ی معنا از ویژه‌نامه‌ی نامتوالی ترجمه‌های بی‌بو و خطاهای رایج در آن‌ها 👇 صحنه‌آرایی نسخه‌های انگلیسیِ شعر رومی با قالب‌های مفهومی متناقض به قصدِ دوردورهای معنی‌شناختی: آشکار کردنِ جنبه‌هایی از راز محبوبیت ترجمه‌های انگلیسی متأخر از آثار مولانا از یادداشت‌های رو-زبان تامین پشتوانه‌ی نظری برای چرندپردارزی: موردِ ترجمه‌ی تحریف‌گر سخن هارولد پینتر فرسته‌ی موقت (شماری از عنوان‌های پیشین)
Показать все...
زبان‌داد || Zabandad

خطای اگر سجع دارد لابد حقیقت هم دارد وقتی جاذبه‌ی قافیه خِرَد را زمین‌گیر می‌کند ویژه‌نامه‌های زبان‌شناختی نامتوالی زبان‌داد با تمرکز بر رابطه‌ی زبان و تفکر؛ زبان و اجتماع؛ زبان و فرهنگ. ویژه‌نامه‌ی نامتوالی《زبان و حقیقت》 در فرسته‌ی پیشین ویدیوی مربوط به این یادداشت بارگذاری شده است. ■■■ نویسنده: سهیل دانش‌ زاده برگرفته از متن یادداشت: گزین‌گویه‌های حساب شده‌ی «انگیزشی»، آگهی‌های بازرگانی، کارزارهای انتخاباتی و مَثَل‌های عامیانه از جمله گونه‌های گفتمانیُ همه-جا-حاضری هستند که از قِبَل همین خطای شناختی اثر می گذارند و دوام می یابند. اسدی و خُمان (۱۳۹۳) به‌درستی ساخت سجع‌دار عبارت « کار به دست ناشی اسلحه به دست کاشی» را عامل شکل‌گیریِ یک باور نادرست (باورِ نادرستی که این مَثَل آن را رمزگذاری کرده است) درباره‌ی اهل کاشان می‌دانند. کارکرد عبارتِ «چوب معلم گله، هر که نخوره خله»، در زبان-فرهنگِ مولد آن، به‌نوبه‌ی خود، تثبیت و طبیعی‌سازی رسمِ بیرحمانه‌ی فلک‌کردن (و بعدها خط‌کش و شلنگ و کابل زدن) در مکتب‌ها و مدرسه‌ها، و حتی فایده‌رسان و خواستنی جلوه‌دادنِ چنان رسمی، بوده است؛ زبان- فرهنگی که ذایقه‌ی آن، چنان…

👍 5
با کلیک‌کردنِ دایره‌ی لوگوی کانال می‌توانید استوری را ببینید. با هر بار نو شدنِ استوری، خطِ پیرامون تصویر نمایه‌ی کانال پررنگ می‌شود. می‌توانید شماری از استوری‌های پیشین را در صفحه‌ی نمایه (پروفایل) ببینید. فرسته‌ی موقت
Показать все...
👍 2 2😢 1🙏 1
«ای گل تو مرغ نادری برعکس مرغان می‌پری»: قالب‌کردنِ خوشگله به‌عنوان جایگزین درست و طبیعی خانم یا سرکار خانم در فیلم ایرما خوشگله فرسته‌ی قبل را ببینید. ویدیوی پیوست دربردارنده‌ی بریده‌ای از فیلم  Irma la Douce (ایرما خوشگله)* و دوبله‌ی فارسی همان قطعه است. در سکانس موضوع این یادداشت مشتری هزینه‌ی متعارف را پرداخت می‌کند. ایرما پس از آن‌‌که نام و لقب‌ خود را بیان می‌کند، به‌ روال همیشگی‌‌، روایتی از خود عرضه می‌کند که بالقوه می‌تواند مشتری را به هم‌دلی و به‌این‌ترتیب به پرداخت پول بیشتر برانگیزد. در این قطعه‌ ایرما از این می‌گوید که  نام واقعی‌اش را نمی‌داند، در یتیم‌خانه بزرگ شده است و بخشی از درآمدش را به ساخت یک پناهگاه برای کودکان بی‌سرپرست اختصاص داده است؛ پناهگاهی که در روز بمباران (متفقین) ویران شده است؛ او از شرایط بد کودکان آن پناهگاه می‌گوید و این‌که چگونه توانسته است با پرداخت مرحله‌ای هزینه‌ها بازسازی یک بخش از آن را تقبل کند. مشتری با شنیدنِ این روایت و باور‌کردن آن آشکارا «کُپ کرده است»؛ در خیال این مُراجعِ حرفه‌ای پیش از این نگنجیده است که تعهد اجتماعی و پایبندی عملی به کاستن از رنج هم‌نوعان در زبان کسی از صنفِ ایرما نمودار شود؛ این دغدغه‌ها و اطلاعات که «شیرین» و «صادقانه» و «طبیعی» بیان می‌شوند در عالم مقالِ آن مشتری و هم پالکی‌های او، به ظن قوی، نظیر ندارند و آشکارا «موندشان بالاست».  مشتری با شنیدن این روایت یک «آن» جا می‌خورد؛ در همان «آن» دست‌پاچه می‌شود و این دست‌پاچگی با طراحیِ زبان‌آگاهانه‌ی نویسنده و کارگردان و اجرای متناسب بازیگر در قالب بیانِ دست‌پاچه و محترمانه‌ی پاره‌گفتار زیر نمودار می‌شود: 1) That’s all I have on me, ma’am کل پولی که باهام هست همینه خانم [سرکار خانم] کانون توجه ما صورت  (ma’am)‌ است؛ یکی از محترمانه‌ترین خطاب‌واژه‌های( terms of address) آن دوران؛ چیری در مایه‌های «سرکار خانم». بیراه نیست اگر تصور کینم آن مشتری پیش از این، پیش از این غافل‌گیریِ گفتمانی، این خطاب‌واژه را برای مخاطب‌قراردادن ایرما، یا هم‌صنفان او، به کار نبرده است. با‌این‌حال در این رویداد پیش‌انگاری‌های او فرومی‌ریزد، رفتار بدنی و زبانی‌اش دگرگون می‌شود و با لحنی که آشکارا معذب است ایرما را با  همان صورت احترام‌آمیزی خطاب می‌کند که احتمالاً در رویارویی مودبانه با هر زن بیگانه‌ای به کار می‌برد. نویسنده به‌درستی واکنش بدنی و زبانی ویژه‌ای را بازنمایی کرده است که از آن مشتریِ خاص در آن بافت موقعیتی خاص انتظار می‌رود: تغییر رفتار زبانی به سوی قطب احترام‌آمیز. در دوبله‌ی فارسی، چنان‌که می‌شنوید، «کیمیاگران سخن» از زر مس تراشیده‌اند و «سرکار خانم» را به «خوشگله» استحاله داده‌اند. حتی اگر کارکرد «خوشگله» را در این بافت خاص وارونه‌ی کارکرد «خانم/سرکار خانم» ندانیم، چنان «معادلی»، با هیچ ملاکی، به گزینش واژگانیِ متن مبدأ شباهت ندارد؛ با دلالت‌های تلویحی یا «دربرداشته‌های» آن هم هم‌ساز نیست. داستانی را در نگر آورید که در آن  فردی زمین می‌خورد؛ رهگذری صحنه را می‌بیند، دست او را می‌گیرد و او را تیمار می‌کند؛ اکنون فرض کنید که در ترجمه‌ی آن داستان هیچ‌کس دست آن افتاده را نمی‌گیرد، یا حتی، رهگذران  طعنه‌ای حال-به-هم-زن هم حواله‌ی او می‌کنند. یا، داستانی را در نگر آورید که در آن یک بی‌خانمان با بلاغتِ کم‌نظیری یک مدیر شهری را به پرسش می‌گیرد، و آن مدیر، چنان‌که انتظار می‌رود، در برابر این بلاغتِ نامنتظر از رفتارِ زبانیِ همیگشی‌اش بازمی‌ماند یا حتی بی‌وقفه تپق می‌زند‌. اکنون فرض کنید که در ترجمه‌ی آن داستان مدیر پیشگفته با همان رتوریک مالوف‌اش به‌روانی پاسخ فردِ بی‌خانمان را بدهد. این بازنمایی‌های دروغین، صرفاً غلط‌های ترجمه‌ای نیستند؛ یا صرفاً جهانِ گفتمانی متنِ مبدأ را مخدوش نمی‌کنند. این ترجمه‌های بی‌مبالات، هر یک به‌ا‌‌ندازه‌ی خود، درکِ مخاطب را از انسان، هم‌دلی و ناهم‌دلی، عادی و غیرعادی، رفتارهای پیش‌بینی‌پذیر و پیش‌بینی‌ناپذیر، و پیوستگی و ناپیوستگیِ منطقی می‌آلایند. اگر این رفتار ترجمه‌ای هنجارِ ترجمه‌ای شود (که شده است) و هر بار از نقد و نظر بگریزد پیامدهای آن از جمعِ جبریِ همان «به اندازه خود»ها نیز فراتر خواهد رفت.  روشن است که دو مثال ساختگیِ اخیر با نمونه‌ی نقل‌شده از فیلم از هر حیث یکسان نیستند؛ موضوعیت ذکر آن‌ها این است که یادآوری کنیم انواع بازنمایی‌های غلط در ترجمه به اعوجاجِ شناختی می‌انجامند. اِشکال این ترجمه‌ها، این «گل‌های رنگارنگ»، صرفاً یک مقوله‌ی در-خودباشانه‌ی زبانی نیست. پیامد قلب‌هایی از این دست پیچ‌انداختن در داوری و استدلال است؛ پیامد گوگولی‌دانستنِ این قلب‌ها (و به‌این‌ترتیب پراقبال شدن آن‌ها) فرسودگیِ توانایی‌های شناختی است. *  کانون توجه این یادداشت ترجمه‌ی نادقیق عنوان این فیلم نیست.
Показать все...
👍 15 3👏 3
00:56
Видео недоступноПоказать в Telegram
فرسته‌ی بعد را ببینید
Показать все...
18.70 MB
👍 7
Фото недоступноПоказать в Telegram
ویژه‌نامه‌های زبان‌شناختی نامتوالی زبان‌داد عنوان: «ای گل تو مرغ نادری برعکس مرغان می‌پری»: قالب‌کردنِ خوشگله به‌عنوان جایگزین درست و «طبیعیِ» خانم یا سرکار خانم در قطعه‌ای از فیلم «ایرما خوشگله» دو فرسته‌ی بعد را ببینید.
Показать все...
👍 7
04:44
Видео недоступноПоказать в Telegram
بریده‌ای از مستند «فردوسی و مردم» ساخته‌ی حسین ترابی، سال ۱۳۵۵ به تعبیر یغمای خشت‌مال حاضر در این سکانس «آشفتگیه باید ببخشید» فرسته‌ی موقت
Показать все...
92.84 MB
6🔥 1
فواید شاهنامه از حیث لغت و صرف و نحو ■■■ فرسته‌ی موقت نویسنده: سعید نفیسی انتشار: مجله‌ی مهر، شماره‌ی ششم، سال ۱۳۱۳ این نخستین بار است (هشتاد و نه سال پس از انتشار نخست آن ) که این نوشته در قالبِ متنِ خوش‌خوان و «جست‌وجوپذیر» یا «قابلِ سرچ» ارایه می‌شود؛ بازنشرهای پیشینِ این نوشتار در قالب پی‌دی‌اِف‌های «تصویریِ» دشوارخوان و غیرقابل‌جست‌وجو انجام پذیرفته‌اند. دسترسی به متن‌های جست‌وجوپذیر ساده‌ است، ورق‌زدنِ آن‌ها آسان‌ است و یافتنِ یک اطلاعِ خاص در آن‌ها کم‌دردسر و سریع است. این مزیت‌ها احتمال خوانده‌شدنِ متن نوشتاری را تااندازه‌ای افزایش می‌دهند. نوشته‌هایی که در بخش «تدقیقات لسانی» وبگاه زبان‌داد بارگذاری می‌شوند جست‌وجوپذیر هستند. بخش «تدقیقات لسانی» وب‌گاه به بازنشر نظرورزی‌های زبان‌شناختیِ متقدم اختصاص دارد؛ این «نظرورزی‌های زبانیِ متقدم» پیش از راه‌اندازیِ رشته‌ی دانشگاهیِ زبان‌شناسی در ایران یا در سال‌های نخست راه‌اندازی آن، در نشریه‌های عمومی انتشار یافته‌اند. بازنشرِ اغلبِ این نوشته‌ها پس از دهه‌ها «در قالب متن نوشتاری جست‌وجوپذیر» انجام می‌شود. فرسته‌ی موقت  ■ فرسته‌ی موقتفرسته‌ی موقت via zabandad.com
Показать все...
فواید شاهنامه از حیث لغت و صرف و نحو

این کتابی که درین روزها در گیتی ولوله افکنده و نهصد و اند سال‌ست که بر جهان فرمانروایی می‌کند دریائی‌ست که سال‌ها در آن غوطه توان خورد. بعضی از حکمای الهی خدا را چنین وصف کرده‌اند که هر کسی به فراخور فهم و دانش خویش؛ از کودک تا پیر گوژپشت و از زن و مرد و از دانا و نادان، چیزی از آن درک می‌کند. این کتاب هم دریائی‌ست که هر کس به فراخور اندیشه و خرد خود، به هر زمان و در هر دیار، به هر حال و به هر سن، از آن سودی برمی‌دارد. این کتاب تنها برای نژاد ایرانی نوشته نشده؛ برای فرزند آدمی پرداخته شده است، داستان رستم و سهراب و بیژن و پیران و گردآفرید و دیگر پهلوانان نیست، بلکه داستان دل و جان آدمی‌زاده است. هر سطری از آن را فایدتی است و هر کلمتی از آن را زیبائی صوری و معنوئی. اگر برای دیگران گوهر گرانبهائی است که ره‌آورد سالیان‌ست برای ایران گنج زوال ناپذیری‌ست که همواره سودی دیگر می‌بخشد و هر کسی که به هر آرزو آن را بگشاید از آن نومید و نابهره بازنمی‌گردد.خدای داند که این مرد طوسی در نهصد و اند سال پیش چه بنیانی نهاده است که تا جهان باشد پایدار خواهد ماند! در زبان او سحری‌ست که پیر و برنا را جادو می‌کند و در سخنان او شکوه…

👍 4
نمونه‌هایی از استوری‌‌های پیشین کانال را می‌توانید در نمایه (پروفایل) ببینید: فرسته‌ی موقت
Показать все...
👍 1
Выберите другой тариф

Ваш текущий тарифный план позволяет посмотреть аналитику только 5 каналов. Чтобы получить больше, выберите другой план.