cookie

Мы используем файлы cookie для улучшения сервиса. Нажав кнопку «Принять все», вы соглашаетесь с использованием cookies.

avatar

•دخــتـ🎀ـرکــ هـ💦ـات•

ژانر Daddy Little Girl🍼🔞🎀 مثلا حین اسپنک زدناش انگشتشُ تو دهنت عقب و جلو کنه🍓🌸 🔆نویسنده : Tida ❌کپی ممنوع❌ Hi @durov This channel does not go against the law. And it has no pornographic and rough posts. please pay attention!

Больше
Рекламные посты
6 181
Подписчики
-2024 часа
-1537 дней
-79130 дней

Загрузка данных...

Прирост подписчиков

Загрузка данных...

🔞🎀🔞🎀 🎀🔞🎀 🔞🎀 🎀 دخــتـ🎀ـرکــ هـ💦ـات 🔆نویسنده : Tida #Part_106 با حالی خراب وارد خونه ای شدم که همون روز به نامم خورده بود! سعید ماشین رو داخل حیاط نه چندان دلچسب خونه برد... حیاطی که مشخص بود و مدت زمان زیادی بهش رسیدگی نشده! _بهتری؟! در جواب سعید به سمتش برگشتم و فقط سری تکون دادم و در ماشین را بی ملاحظه باز کردم... می خواستم هر چه سریع‌تر وارد خونه بشم تا شاید بتونم جایی اثری از اهورا پیدا کنم و کمی آروم بگیرم! سعید پشت سر من بدون کوچکترین فاصله ای میومد تا مبادا اتفاقی برام بیفته... کلید رو توی در انداخت و بازش کرد، خواستم داخل برم اما سعید جلومو گرفت: _ صبر کن گیسو. بذار اول من برم تو... شاید چیزی داخل باشه که بهت آسیب بزنه! خودتم خوب میدونی اهورا دشمن خیلی زیاد داشته! با دودلی نگاهش کردم اما سری بی مخالفت تکون دادم. _ باشه ولی خودتم مواظب باش لطفاً! سری به نشونه تایید تکون داد و در رو باز کرد و داخل رفت... بی صبرانه سرکی به داخل کشیدم ولی کامل داخل نرفتم... از طرفی هم ضعف شدیدی داشتم و نمیدونستم بین دو حس دلتنگی و محافظت از خودم چیکار باید بکنم؛ در همین گیر بودم که صدای سعید به گوشم خورد و منو از اون حال و هوا در آورد... ❌کپی حتی با ذکر نام نویسنده ممنوع❌ 🎀 💦🎀 🎀💦🎀 💦🎀💦🎀
Показать все...
👍 43 16👀 1
Выберите другой тариф

Ваш текущий тарифный план позволяет посмотреть аналитику только 5 каналов. Чтобы получить больше, выберите другой план.