cookie

Мы используем файлы cookie для улучшения сервиса. Нажав кнопку «Принять все», вы соглашаетесь с использованием cookies.

avatar

ᴄᴀᴅᴀᴠʀᴇꜰʀᴏɪᴅ

” ودرتـمامیِ‌خاطراتمان‌تـو‌هــنوز‌نـفس‌می‌کـشی. “

Больше
Рекламные посты
393
Подписчики
Нет данных24 часа
-87 дней
-6430 дней

Загрузка данных...

Прирост подписчиков

Загрузка данных...

دوست داشتید بیاید پرایوت اونجا هستم! )
Показать все...
Показать все...
دیگه فعالیتی تو این چنل صورت نمیگیره. مرسی بابت توجهتون به این خونه کوچیک بخاطر کسایی که دوسش داشتن اینجا به یادگار میمونه.
Показать все...
رو تختشون با ملحفه هایِ بهم ریخته و سرد، سرشو تو گردنِ پسرِ بزرگتر برده بود و از عطرِ تلخش نفس میکشید. دستاشو زیرِ تیشرتش می‌برد تا با گرمای دستاش از یخ بودنِ نفس گیرِ بدنش کم کنه. +هیونگیِ من؟ سرشو از گردن پسر بیرون آورد و به نیم رخش نگاه کرد. +نمیخوای بلند شی؟پسرت خیلی داره احساسِ تنهایی میکنه. پاهاشو قفل پاهایِ پسرِ بزرگتر کرد و تنِ داغشو بیشتر به تنِ سردِ پسر چسبوند. بغض تو گلوش خط مینداخت ولی با خودش می‌جنگید که نترکه. +تو به من گفتی صبح قول میدی پا میشی، نگاه کن خورشید خیلی وقته اومده بالا، چرا بلند نمیشی پرده هارو بزنی کنار تا اتاق از تاریکی دراد، مگه نمیدونی من از تاریکی میترسم؟ دستاشو محکمتر دور بازوهایِ مردِ مو خاکستریش پیچید و بینیشو به لباسش میکشید تا عطرِش لحظه‌ای ازش جدا نشه. +بهم بگو واینَساده، بهم بگو داره هنوز میزنه، بهم بگو من بی پناه نشدم، بهم بگو هیونگ بهم بگو. لحظه به لحظه صداش بالاتر میرفت و لرزون میشد و کنترل اشکاش از دستش خارج میشد. +چرا پا نمیشی موهامو بزنی کنار و بگی صبحت بخیر پسرِ من؟چرا پا نمیشی تمامِ من، من دارم میمیرم بخاطر ِ سردیت هیونگی. سریع رو تخت نشست و با یه دست صورتِ پسرِ بزرگتر که پلکاش روی هم افتاده بود و گرفت و با دستِ دیگش دستِ مرد و گذاشت رو قلبِ خودش. +ببین منو، ببین قلبمو، ببین چقدر داری تو سینم تند میزنی، سینم میخواد دهن باز کنه و تو ازش بیای بیرون تا نفس بکشم و پیشت باشم‌‌. دستشو ول کرد و صورتِ مرد و با دو دستش قاب کرد و لبای داغ و لرزونشو به لبایِ یخ زده و کبودِ مرد نزدیک کرد. +واقعا از پیشم رفتی مردِ من، نه؟ لباشو اروم رو لبای پسرِ بزرگتر گذاشت و از سرد بودنشون قطره اشکِ جدیدِ داغی از گونش چکید. +منم مُردم هیونگی، منم مُردم.
Показать все...
"استخونایِ سرد، ملحفه‌هایِ سرد، عشقِ گمشده من داره خونریزی میکنه؛ ولی اون میدونه که ما باهم خونریزی میکنیم؟"
Показать все...
Solas_intro_x_Where_s_my_love_acoustic_tiktok_vA7tXrv84nw_140.mp33.27 MB
Repost from ­­­­­­
—با تصوراتم فرق می‌کنی جونگکوک‌شی. هیچوقت فکر نمی‌کردم انقدر مهربـون باشی. -اشتباه نکن کیم، من مهربون نیستم. فقط تـورو دوست دارم.
Показать все...
00:03
Видео недоступноПоказать в Telegram
sticker.webm1.04 KB
سردردام خودش به تنهایی میتونه یه دلیل برای بگایی هام باشه..
Показать все...
منم همینطور..
Показать все...
اره جای منه🐒
Показать все...
Выберите другой тариф

Ваш текущий тарифный план позволяет посмотреть аналитику только 5 каналов. Чтобы получить больше, выберите другой план.